حسن روحانی، رئیسجمهوری کشور پس از بازگشت از نیویورک در بدو ورود به تهران عنوان کرد که آمریکاییها این بار وعده دادهاند به تعهدات خود پایبند بمانند.
صادق زیبا کلام در فرهیختگان نوشت: حسن روحانی، رئیسجمهوری کشور پس از بازگشت از نیویورک در بدو ورود به تهران عنوان کرد که آمریکاییها این بار وعده دادهاند به تعهدات خود پایبند بمانند. به اعتقاد من اما مساله این نیست؛ نکته اساسی این است که دلواپسان در ایران هیچگاه مایل نیستند روابط میان ایران و غرب بالاخص آمریکا وارد مرحله تنشزدایی شود. مگر نه اینکه تنش با آمریکا و دشمنی با این کشور در حقیقت هویت جریان دلواپس را تشکیل میدهد؟ بنابراین دلواپسان همواره مخالف هرگونه تنشزدایی، نزدیکی یا مصالحه در هر موردی با غرب هستند.
آنها در دورهای حتی مخالف مذاکره با آمریکا بر سر مساله هستهای بودند و میگفتند که چرا ظریف، وزیر امور خارجه با جان کری، همتای آمریکاییاش گفتوگو میکند؟ چرا با هم دست دادند و چرا لبخند میان آنها رد و بدل شده است؟ اما بلافاصله از روزی که برجام امضا شد، گفتند: «برجام بدتر از ترکمنچای است.»
در این میان وقتی فشارها آنچنان زیاد میشود، گاهی شاهد هستیم که آقای ظریف وزیر امور خارجه کشورمان یا آقای صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی یا حتی شخص رئیسجمهوری مطالبی را صرفا برای آرام کردن دلواپسان به زبان میآورند و به چند صدایی در کشور دامن میزنند. آقای روحانی میگوید آمریکاییها آنطور که باید و شاید به وعدههای خود عمل نکردهاند، آقایان صالحی و ظریف نیز این سخنان را تایید میکنند؛ اما نتیجه، عکس آن چیزی میشود که آنها انتظار دارند.
اشکال حرف آنها در این است که هدفشان دلجویی و آرام کردن تندروهای داخلی است، اما باعث میشوند که چند پیام مختلف برای غرب ارسال شود. برفرض که آمریکاییها به تعهدات خود عمل نکردهاند، جای اعلان آن در سخنرانیها نیست، جای آن در کمیسیون مشترک برجام است. راه آن لابی و رایزنی است. ایران باید دلایل و شواهد خود را مبتنی بر اینکه آمریکا، آژانس یا اتحادیه اروپا به تعهدات خود عمل نکردهاند به کمیته حکمیت بگوید. کمیسیون نیز با بررسی مدارک به شکایت طرفین رسیدگی میکند.
اما ما چه میکنیم؟ رئیس جمهور و وزیر و نماینده و امام جمعه ما از تریبونهای مختلف مواضع مختلفی میگیرند و آن را بیان میکنند. در واقع ما متاسفانه فقط به دنبال کار سیاسی و بهرهبرداری سیاسی از این مساله هستیم. تا جایی که میدانم تا به امروز حتی یک مورد نبوده که ایران علیه آمریکا مدرکی را به کمیته حکمیت ۱+۵ تسلیم کرده باشد و آنها رسیدگی کرده و حق را به ایران یا آمریکا داده باشند. آنچه که بوده، تنها موضعگیریهای سیاسی دولتی و غیر دولتی برای آرام کردن مخالفان برجام است.
حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم از سفر برگشته است و در بدو ورود به کشور مسائلی را درخصوص رایزنی با مقامات آمریکایی مطرح میکند که بخشی از آن صحت دارند و برخی دیگر تنها برای آرام کردن فضای فعلی جامعه و دوری از تنشهایی است که دلواپسان ایجاد کردهاند. آمریکاییها گفتهاند اینبار به وعدههای خود عمل میکنیم. اگر عمل نکنند چه؟ اگر چنین مسالهای وجود دارد چرا رسانههای بینالمللی و آمریکایی آن را مطرح نکردهاند؟ آقای روحانی اما نمیداند که با این رویکرد، نفت و بنزین را بر آتش دلواپسان میریزد. زیرا سخن او که مصرف داخلی دارد به منزله این است که او پذیرفته آمریکاییها به تعهدات خود در برجام پایبند نبودهاند. پس آگاهانه یا ناآگاهانه حق را به دلواپسان داده است.
این رفتار باعث میشود کار آتی خود او سختتر شود و از این پس اساسا با هر حرکتی در راستای تنشزدایی مخالفت کند.
ما در جمهوری اسلامی ایران توانستهایم در چند زمینه با آمریکا کار کنیم. در برنامه هستهای که امری پیچیده و دشوار بود با این کشور به نتیجهای مطلوب رسیدیم. در افغانستان برای سرکوب طالبان با آمریکا همکاری کردیم. در سوریه و عراق نیز برای مبارزه با داعش گاه با آمریکا همسو بودیم. از این پس نیز راحتتر میتوانیم با آمریکا برای برقراری در منطقه و حذف تروریسم همکاری کنیم. اما آیا با مواضع متناقض چنین امری شدنی است؟
فیالواقع پر واضح است که دلواپسان خواهان هیچ نوع همکاری ایران و آمریکا نیستند. لذا بر این باورم که دولت یازدهم باید قرص و محکم بایستد و اگر در مواردی از سوی آمریکا خلف وعده شده، آن را با جدیت در کمیته حکمیت و حقیقتیاب پیگیری و بعد از آن اطلاعرسانی کند.
اما نکته دیگری هم مطرح است که چرا بانکها با ما همکاری نمیکنند.چرا شرکتهای بزرگ بینالمللی در آمریکا و اروپا یا شرکتهای چندملیتی یا بانکهای بزرگ بینالمللی حاضر نیستند به ایران بیایند و در این کشور سرمایهگذاری کنند؟ طبیعی است. آنها نگران هستند. به نظر من علت را باید در جامعه خود بیابیم. آن زمانی که ایران به خواست رئیس جمهوری تصمیم گرفت به لایحه بینالمللی پولشویی بپیوندد، شاهد بودیم که دلواپسان چه بساطی درست کردند.
وقتی دولت در جهت پولشویی و شفافسازی نقل و انتقالات مالی گام برنمی دارد، نباید انتظار داشته باشیم که بانکهای بینالمللی به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند. دلواپسان در ایران اساسا موافق تنشزدایی با غرب نیستند.
آنها با هرگامی که برداشته میشود تا به رونق اقتصادی کمک کند یا درهای مملکت باز شود، مخالفت میکنند و نمیگذارند به نتیجه برسیم. در آخر ضروری است که اگر میخواهیم شرکتهای بزرگ به ایران بیایند، باید شفافیت اقتصادی صورت بگیرد و تغییراتی در قوانین و مقررات به عمل آوریم تا کشور برای کمپانیهای بینالمللی جذاب باشد. امنیت اقتصادی و قضایی را که مهمترین نکته برای یک سرمایهگذار خارجی محسوب میشود باید بهصورت جدی پوشش دهیم.در این صورت رونق به کشور بازمیگردد و از رکورد خارج می شویم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بنده خدا ! اگر شفاف سازي در حد بين المللي ، نه بومي سازي شده !!!!!! انجام بشه ، كه فاتحه همه خوندس ........
چقدر ور ميزنه اين زيبا كلام بشين سره جات بابا حال نداريم
دروغگو رسوا میشه .3سال ونیمه به مردم دروغ میگند .
دروغگویی مال زمانیه که شما سنت قد نمیده
الان با توجه به شرایط شریف ترین دولت رو داریم
واقعا که بی سوادی زیبا کلام.کی شده استاد دانشگاه
.