يک - يک به نفع هيلاری
نخستین مناظره تلویزیونی دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا نشان داد که به شکلی بیسابقه، «ایران» و نحوه برخورد با آن به مهمترین مسئله غیرداخلی این کشور بدل شده است.
روزنامه شرق: نخستین مناظره تلویزیونی دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا نشان داد که به شکلی بیسابقه، «ایران» و نحوه برخورد با آن به مهمترین مسئله غیرداخلی این کشور بدل شده است.
هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها و دونالد ترامپ، نامزد تندرو جمهوریخواهان، مواضع و رویکردی کاملا متفاوت در این خصوص دارند. یک سوی میدان مردی است که با توپ و گلوله مقابل ایران ایستاده، میخواهد برجام را پاره و به قایقهای ایران شلیک کند. سوی دیگر زنی است که اگرچه نرمش اوباما در مقابل ایران را ندارد، اما به مذاکره با ایران افتخار میکند. آنها بهجد درباره ایران بحث میکنند و تحلیلگران ایرانی بر این باور هستند که نباید حرفهای انتخاباتی آنها را چندان جدی گرفت.
آنها قرارگرفتن موضوع ایران در مرکز توجه آمریکاییها را بسیار طبیعی میدانند چراکه مسئله از یکسو برای آنها حیثیتی شده و از سوی دیگر دستاورد دموکراتها و دستاویز انتقاد از آنهاست. امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل آمریکا، دراینباره به «شرق» گفت: «مسائل خارجی بهطور معمول وقتی اهمیت پیدا میکند که در زندگی روزانه مردم مثل اقتصاد، معیشت و امنیت مؤثر باشد. در غیر این صورت حتی اگر برای نخبگان آمریکایی مهم باشد، مورد توجه تودهها قرار نمیگیرد. از طرف دیگر موضوع ایران نیز در انتخابات آتی آمریکا به این خاطر مهم شده است که هم یکی از دستاوردهای دولت کنونی دموکراتهاست و هم از جمله دستاوردهای هیلاری کلینتون به حساب میآید».
او با اشاره به اینکه جمهوریخواهان در چندماه اخیر بر نقد کلینتون متمرکز شدهاند، گفت: «منتقدان کلینتون به بررسی عملکرد او میپردازند تا با بیان اشتباهاتش آرای او را کاهش دهند. توافق هستهای ایران بخشی از عملکرد کلینتون و از نگاه منتقدان یک اشتباه است و بههمینخاطر در این انتخابات اینقدر مورد توجه قرار دارد». این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این سؤال که رئیسجمهورشدن ترامپ یا کلینتون چه تأثیری بر ایران و مسائل آن دارد، گفت: «باید توجه داشته باشیم که اظهارات انتخاباتی لزوما به معنی همان دیدگاهها بعد از پیروزی نیست. بارها دیده شده که نامزدها شعارها و وعدههایی دادهاند و بعدا رفتاری کاملا متضاد داشتهاند. برهمیناساس نباید خانم کلینتون یا آقای ترامپ را بر مبنای حرفهایی که اکنون میزنند، قضاوت کنیم».
برای قضاوت زود است
به گفته او، مسلم است که دولت اوباما مبتکر و مدافع روند مذاکرات منتهی به برجام است و بارها در موضوعات مختلف دیده شده که دولت بعدی از دولت مبتکر پیگیرتر و بهتر عملکرده است.
ابوالفتح با تأکید بر اینکه برای اظهارنظر درباره مواضع هرکدام از دو کاندیدای ریاست جمهوری باید صبر کنیم چند ماه از برعهدهگرفتن این ماه بگذرد، گفت: «بعد از اینکه به مسائل مهمتر و اضطراریتر داخلی پرداختند میتوان قضاوت کرد که چقدر با توافق هستهای همراه هستند».او در پاسخ به پرسش دیگری مبنیبر اینکه ترامپ در صورت تصدی ریاستجمهوری قادر به اجرای این مواضع تند است یا خیر، گفت: «در بحث سیاستورزی، رئیسجمهور آمریکا میتواند هرطور که میخواهد عمل کند، اما باید هزینه و فایده اقدام خود را در نظر داشته باشد. بهلحاظ تئوریک رئیسجمهور آمریکا میتواند هر توافقی را کنار بگذارد، همانطور که جورج بوش توافق منع تولید موشکهای ضدموشک را به صورت یکجانبه کنار گذاشت، اما این به معنی آن نیست که هر رئیسجمهوری همه اقدامات و توافقات رئیسجمهور پیش از خود را کنار میگذارد.
درخصوص برجام نیز تنها مانع پیشروی رئیسجمهور آمریکا، چندجانبهبودن آن نیست؛ یعنی علاوه بر اینکه خروج ایالات متحده از توافق هستهای میتواند با واکنش دیگر کشورها همراه شود، کنارگذاشتن برجام به شکل تلویحی، صدور مجوز برای ایران برای دستیابی به سلاح هستهای است. ایران بدون برجام بهلحاظ کمی و کیفی برنامه هستهای خود را ارتقا میدهد و محدودیتهای پذیرفتهشده در چارچوب برجام را نخواهد داشت. اگرچه ایران همواره تأکید کرده بهدنبال سلاح هستهای نیست، اما نگاه آمریکاییها این است که برنامه هستهای ایران در راستای دستیابی به سلاح هستهای بود بنابراین اگر برجام نباشد، ایران زمان کوتاهتری برای رسیدن به سلاح هستهای نیاز دارد و هیچ دولتمردی، حتی تندروترین منتقد جمهوری اسلامی ایران، حاضر نیست این ریسک را بپذیرد مگر اینکه بهدنبال راهحل جنگ باشد. در شرایط سیاسی و اقتصادی موجود آمریکا نیز به نظر نمیرسد که حتی جنگطلبترین آدمها در آمریکا بهدنبال راهانداختن جنگ با ایران باشند».
ترامپ منطقی نیست
کارشناسان، حرفهای ترامپ را به حساب تندرویهای بینتیجه میگذارند. این در حالی است که او نماینده گروه تندرویی در آن کشور است که باوجود اختلافنظرهای بسیار درباره، برجام با تندروهای داخل ایران کاملا همنظر هستند. آنها آمریکا را بازنده برجام میدانند و به حزب دموکرات انتقاد میکنند درحالیکه گروهی نیز در ایران، ایران را به اعطای امتیازات بیشازحد به آمریکا در جریان مذاکرات هستهای متهم میکنند. روی دیگر، میانهروها در هر دو کشور هستند که کلینتون نماینده آنها در ایالات متحده است. او همچون میانهروهای داخلی به بازی برد- برد و دادن و گرفتن امتیاز قائل است.
بااینحال انتخابات است و هرکدام از کاندیداها سعی میکنند حرفهای مردمپسندتر زده و رأی بیشتری کسب کنند. دراینمیان طبیعی است که از بحث داغ ایران نمیگذرند. اگرچه برخی از کارشناسان معتقدند جمهوریخواهان میل بیشتری به پرداختن به موضوع ایران دارند و کلینتون ناگزیر است که پاسخ دهد. فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بینالملل، ازجمله این گروه است. او به «شرق» میگوید: «هیچ موضوعی غیر از ایران در روابط خارجی ایران نمیتواند تا این اندازه مطرح باشد زیرا مابقی مسائل سیاس خارجی مثل رابطه با روسیه و... برای مردم بسیار شناختهشده و عادی است زیرا نمیتوانند درباره آن نتیجهگیری خاصی داشته باشند. ازطرفدیگر مسئله ایران بسیار حائز اهمیت شده چون آقای ترامپ بارها به آن میپردازد و خانم کلینتون را به همکاری با ایران متهم میکند؛ بنابراين او مجبور است دراینباره صحبت کرده و پاسخ دهد».
او با اشاره به اینکه در سالهای گذشته تبلیغات ایرانهراسانه بسیار شدید بوده است، میافزاید: «ایرانهراسی موجب شده همانقدر که مسائل داخلی برای آمریکاییها مهم است، موضوع ایران نیز مهم شود. به عبارتی موضوعاتی مثل زندهنگهداشتن خاطره گروگانگیری و... از سوی عناصری مثل عربستان سبب شده که مسئله ایران به یک مسئله حیثیتی برای آنها تبدیل شده شود».
او با تأکید بر اینکه ایرانهراسی و سختگیری بر ایران در آمریکا هوادارانی دارد، میگوید: «بهانههای بنیاسرائیلی و عربستانی، ایرانهراسی را در سالها تشدید کرد و ما در دوران احمدی نژاد بهانههای بسیار دست آنها دادیم؛ بنابراين توانستند در چندین قطعنامه ایران را محکوم به تحریمهایی کنند که از آن رنج بردیم. ازهمینرو از روز اول دستیابی به توافق هستهای، اسرائیل که مایل بود همان شعارها در ایران ادامه پیدا کند و عربستان که مایل بود تحریمها ادامه پیدا کند تا نفت خود را جایگزین نفت ایران کند به کنگره آمریکا فشار آوردند».
کلینتون سختگیرتر از اوباما
این تحلیلگر مسائل آمریکا معتقد است: «ترامپ، آدمي منطقی نیست و حتی به مواضع ایدئولوژیک جمهوریخواهی استناد نمیکند. او شعارها و امیدهای واهی میدهد و دارای پرنسیبهای رجال آمریکایی نیست».
مجلسی درباره مواضع کلینتون نیز میگوید: «اگر خانم کلینتون در روزهای باقیمانده به انتخابات، مواضع خشنتری اتخاذ کند به این دليل است که جلوی تندرویهای ترامپ حرفی زده باشد، وگرنه او همان کسی است که در همین مناظره گفت یک رئیسجمهور ولو اینکه جلوی کشتی آمریکایی مانور داده باشند نباید تسلط بر خود را از دست دهد. او نشان داد که برخلاف ترامپ میخواهد با شکیبایی و تعقل رفتار کند. او ازجمله پایهگذاران آغاز مذاکره با ایران بود و متذکر شد که ما دیپلماسی را جایگزین جنگ کردیم و موفق شدیم. اگر او به ریاستجمهوری برسد حتی اگر از اوباما اندکی سختگیرتر باشد باز هم پرنسیب اصلی و اصولی را که خود از آن پیروی کرده، ادامه خواهد داد».
به گفته او، ترامپ به فرض اینکه رأی آورد و به قدرت برسد نیز، برخلاف شعارهایي که امروز برای رأیآوردن میدهد باید از اصول حاکم بر آمریکا تبعیت کند. او که حتی از بوش پسر نیز کمتر آگاهی دارد ممکن است فکر کند که هرکاری بخواهد میتواند انجام دهد اما وقتی به بنبست برخورد، سؤال میکند که باید چه کند و آن زمان به او جواب خواهند داد. اينكه اظهارات ترامپ و کلینتون در حد شعارهای انتخاباتی است یا فردای انتخابات عملی میشود یا اینکه مواضع کدامیک از دو کاندیدا برای مردم آمریکا جذابتر است بعدا مشخص خواهد شد؛ اما آنچه روشن است، این است که توافق هستهای و برجام در نتیجه میانهروی دولتهای فعلی ایران و آمریکا حاصل شد و ادامه این مسیر نیز با ادامه همین مواضع میسر است.
ارسال نظر