سوءظن به آتش بس سوریه
نصرتالله تاجیک . دیپلمات بازنشسته در روزنامه شرق نوشت: صحنه میدانی و سیاسی سوریه بحرانی پیچیده و چندلایه را نشان میدهد که به قومیتها، اقلیتهای مذهبی و دینی و بافت سیاسی - اجتماعی این کشور مربوط بوده و با مداخله بازیگران متعدد سوری، جنگجویان حرفهای و وارداتی، منطقهای و بینالمللی که منافع و برداشتهای متفاوتی دارند بر پیچیدگی آن افزوده شده است.
نصرتالله تاجیک . دیپلمات بازنشسته در روزنامه شرق نوشت: صحنه میدانی و سیاسی سوریه بحرانی پیچیده و چندلایه را نشان میدهد که به قومیتها، اقلیتهای مذهبی و دینی و بافت سیاسی - اجتماعی این کشور مربوط بوده و با مداخله بازیگران متعدد سوری، جنگجویان حرفهای و وارداتی، منطقهای و بینالمللی که منافع و برداشتهای متفاوتی دارند بر پیچیدگی آن افزوده شده است.
به همین دلیل است که توافقات دو و چندجانبه قبلی در هر سطحی و با هر میزان از مداخله، سرمایهگذاری و تعهدپذیری بازیگران و قدرتهای منطقهای و جهانی نتوانستهاند توفیقی برای کنترل بحران در سوریه کسب کنند، اما درخصوص اشکال اصلی توافق اخیر آمریکا و روسیه درباره اجرای آتشبس مرحلهای در سوریه از بعدازظهر روز عید قربان، باید توجه داشت که بحران این کشور از جهت داخلی دارای سه بُعد سیاسی، امنیتی و انسانی است و از جهت خارجی اهداف و اغراض متفاوتی برای ادامه یا توقف آن وجود دارد. بنابراین هرگونه توافق و راهحلی در ارتباط با بحران این کشور باید بدون امید به پیروزی راهحل نظامی، هر سه این جنبهها را به موازات یکدیگر و بهطور همزمان در نظر داشته باشد.
آمریکا و روسیه طرحی را بدون اعلام جزئیات آن به رسانهها مطرح کردهاند که این انتظار در جامعه جهانی به وجود آمده است که شاید اجرای آن موجب کاهش خشونت و درد و رنج مردم سوریه شود. اگرچه بعضی از تحلیلگران ممکن است این طرح را خروج آبرومندانه و سیاسی همه طرفهاي ماجرا از این بحران بدانند، اما بهدلیل ابهاماتی که حتی در همین حد و میزان اطلاعات انتشاریافته مشاهده میشود نباید خیلی به تداوم آتشبس و نتیجهدادن این توافقنامه امیدوار و خوشبین بود. به نظر میرسد اهداف مشخص و شفافی جز بهرهبرداری تبلیغی و خرید زمان در پی اعلام آن حداقل از سوی آمریکاییها وجود نداشته باشد. این طرح که اجازه دسترسی به تمام مناطق سوریه ازجمله شهر محاصرهشده حلب را میدهد، خواهان توقف هرگونه حملاتی از عصر روز ١٢ سپتامبر، توقف پرواز جنگندههای سوری و حملات هوایی آنها به غیرنظامیان و مخالفان، ایجاد مرکز مشترک آمریکا و روسیه برای حمله به داعش و جبهه النصره و ورود کمکهای انساندوستانه به مناطق محاصره شده است.
طبق این توافق، گروههای داعش و جبهه النصره (جبهه فتح الشام) از دایره توافق آتشبس خارج بوده و دو کشور میتوانند علیه این دو گروه درگیری نظامی داشته باشند. البته این در حالی است که برخی از گروههای مورد حمایت آمریکا، عربستان و ترکیه در سالهای اخیر و حتی در مدتزمان مذاکرات روسها و آمریکاییها در حال همکاری با گروه جبهه النصره (فتحالشام) بودهاند که هماکنون در حرکتی سیاسی با برائت از القاعده درصدد جاانداختن خود بهعنوان نیروی اصلی مخالف حکومت سوریه است. بنابراین یکی از ابهامات و اختلافات در این زمینه، نحوه تعیینتکلیف گروههای متعدد مسلح و جنگجو است و باید دید با توجه به توافق صورتگرفته، وضعیت این نیروهای درگیر با دولت سوریه که از سوی غرب مسلح میانهرو تلقی میشوند...
... و از سوی دیگر جدای از اشتراکات عقیدتی با گروههایی نظیر جبهه النصره و در بعضی موارد حتی با داعش همکاری دارند چگونه خواهد شد؟ و آیا این گروهها دست روی دست خواهند گذاشت و روند اجرای آتشبس و سپس حمله به خویش را نظاره خواهند کرد؟ بنابراین موفقیت راهحل سیاسی بحران سوریه به این مسئله منوط است که مسئله تروریسم را بهعنوان یک اولویت اساسی مورد توجه قرار دهد و زمینه را برای مهار جریانها و گروههای تروریستی و نحوه سیر حرکت آینده آنها فراهم کند. در بحران سوریه بعد از بُعد انسانی آن که نیاز به توجه جدی دارد، مسئله امنیتی به معنای حضور و نقشآفرینی گسترده و بیسابقه گروههای مسلح متنوع و متعدد و با اهداف گوناگون در صحنه میدانی سوریه است که پیروزی و شکست آنها میتواند امنیت منطقه و جهان را به خطر بیندازد.
بنابراین هر راهحل و توافقی بدون توجه به بُعد امنیتی این بحران قابلیت اجرا نداشته و بیشتر تبلیغی است تا واقعیتی برای حل مشکل مردم سوریه، اما بُعد سیاسی آن؛ یعنی تعیینتکلیف سیاسی در این کشور باید در قالب مذاکرات سوری- سوری و اذعان به حق تعیینتکلیف حکومت این کشور از سوی مردم سوریه دنبال شود و نه آنگونه که وزیر خارجه آمریکا معتقد است که روسیه و آمریکا قابلیت آن را دارند تا دولت سوریه را برای متوقفکردن جنگ و آمدن پای میز مذاکره برای برقراری صلح تحت فشار قرار دهند و در مراحلی بر یک گذار سیاسی بدون بشار اسد در سوریه نظارت کنند.
اين در حالي است كه هرگونه راهحل و توافقی از سوی بازیگران منطقهای و بینالمللی، نمیتواند جایگزین تعیین سرنوشت سیاسی سوریه از سوی ملت این کشور باشد و هرگونه توافقی باید مقدمهساز و تسهیلکننده این جنبه از رویه سیاسی بهعنوان مسئلهای که به بحران حاکم بر این کشور خاتمه میدهد، باشد. اینکه باید از هرگونه توافقنامه آتشبس که به فاجعه انسانی جاری در سوریه خاتمه دهد و آن را محدود کند و زمینههای حل سیاسی بحران را فراهم آورد حمایت کرد، موضوعی است که میتوان درباره آن بحث کرد، اما راههای رسیدن به این موضوع براساس مراجعه به آرای عمومی مردم سوریه برای تأمین امنیت، ثبات و توسعه رفاه عمومی و آینده مردم این کشور، موضوع مهمتری است.
ارسال نظر