درد کشور ما این است: دعوای روز و شب، درست وسط ظهر!
هر چند اختلاف نظر و تضارب آرا، لازمه پیشرفت هر جامعه ای است اما فاجعه این جاست که در یک جامعه به جای بحث و تبادل نظر درباره موضوعات مهم و توسعه محور، درباره بدیهیات دعوا کنند.
حالا حکایت جامعه امروز ماست که سطح بحث ها، به بدیهیات تنزل یافته است. مثلاً به جای این که بحث کنیم که چگونه می توانیم در تعامل با دنیا، منافع ملی مان را به بهترین وجه تأمین کنیم و سود بیشتری برای ملت مان داشته باشیم، عده ای اصرار دارند که بحث را به این بکشند که اساساً چه نیازی به تعامل با جهان داریم؟ و حتی یکی از آنان در نماز جمعه، بحث دیوار کشیدن به دور کشور را مطرح می کند.
یا مثلاً اخیر حسن عباسی که خود را نظریه پرداز می داند گفته است: "میخواهند ۴۰۰ هتل پنج ستاره در جاهای مختلف کشور تاسیس کنند و از این طریق به نفوذ فرهنگی و اخلاقی در کشور برسند."
واقعاً باید گریست به حال کشوری که ساخت هتل در آن ، به نگرانی برخی صاحبان تریبون تبدیل می شود. به جای این که بحث بر سر این باشد که هتل ها را کجا بسازیم، با کدام تکنولوژی درست کنیم، چگونه مدیریت کنیم، روش های کاهش هزینه و افزایش بهره وری چیست و ... آقایان بحث شان این است که واویلا قرار است در کشورمان هتل ساخته شود!
باور کنید اگر به مردم دنیا بگوییم که در کشور ما عده ای از ساخت هتل می ترسند، به ما خواهند خندید.
یا همین بحث تحریم ها را در نظر بگیرید که دیپلمات های این کشور توانسته اند با مذاکره لغوش کنند. به یاد داشته باشیم که تا قبل از این، تمام قطعنامه های شورای امنیت علیه کشورها، یا به جنگ ختم شده بود یا به پذیرش قطعنامه ها از سوی کشورهای هدف. اما برای اولین بار در تاریخ روابط سیاسی جهان و سازمان ملل، کشوری توانسته است با مذاکره قطعنامه ها را منتفی و تحریم ها را لغو کند. هر جای دنیا بود چنین دیپلمات هایی را قهرمان ملی می خواندند ولی اینجا، عده ای در بدیهیات بحث می کنند که چرا رفتید و توافق کردید؟!
این درد بزرگ کشور است که توانایی های کشور باید صرف بحث درباره بدیهیات شود؛ غم انگیز است که باید در این کشور، درباره چیزهایی مجادله کنیم و به سر و کله همدیگر بکوبیم که در دنیا اساساً مسأله نیستند.
هر وقت دیدید در این کشور، دیگر درباره بدیهیات جدل نمی کنند و تضارب آرا ، ناظر به موضوعات واقعی است، آنگاه بدانید که کشور رو به اصلاح و توسعه است ولی وقتی می بینید وسط روز روشن درباره این که "الان شب است یا روز؟" دارند سر همدیگر را می شکنند و عده ای هم در حال نظریه پردازی برای "اثبات شب بودن روز" هستند و گروهی هم باور می کنند، بدانید که هنوز راهی طولانی و البته سخت در پیش است.
نظر کاربران
سلام..اقای نویسنده متن شماچه فکرمیکنیدایابنظرتان میایدکه مردم منتظربهترشدن اوضاع درکشورهستند البته که نه چون ملت فهیم ما اگریک روزی هرکس سرش بکارخودش بودواوضاع سیاسی مملکت رابه کشورداران سپرده بودنداکنون دیگرچنین نیست بچه های ده ودوازده ساله ماهر کدام برای خودشان یک شخصیت سیاسی هستند. که ازهمه چیزاگاهی دارندولی کاری ازدستشان بر نمیایدتریبون ها روزنامه هاصندلیهاوکرسیهادراختیار یک تعدادمحدودی است که فقط موقعیت خودشان رادرنظردارندوبس اری ازصندلی دانشگاه فریادواویلا برای ساختن هتل سرمیدهند .. ازروزنامه تفرقه افکنی ایجاد میکنندوملت هم همه این حرف هارامیشنوند واصلاهم بااین اوضاع امیدی به بهبود اوضاع ندارندشماازاین بابت خیالتان راحت باشد. (ایدکم الله ومنالله التوفیق)
درد کشور ما این است و میلیون ها اون و این دیگر
افرین اقای نویسنده واقعا خوشم اومد حرف حق رو زدین دلیل ما اینه که افراط داریم یه مشت تندروی عقب مانده هست که هنوز تو دوران جاهلیت هستن و میگن با دیگر کشورها ارتباط نداشته باشین به این ادما میگن تازه ب دوران رسیده