سرلشگر در برنامه تیتر امشب:
اختلاف نظر امام و هاشمی درباره پایان جنگ
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما با تجربه جنگ میتوانیم تا ۲۰۰ سال آینده را اداره کنیم.جنگ در همه ابعاد دولتمردان ما را آبدیده کرد و ما را در همه ابعاد ۲۰ سال جلو انداخت.
سرلشگر رضایی با بیان اینکه من قبلاً تمایلی به خاطره گفتن نداشتم ولی چند سالی است که برای خودم محدودیتی قائل نیستم، گفت: جنگها پیچیدهترین رویداد سیاسی کشورها هستند. جنگ تنها نبرد خط مقدم نیست بلکه یک بخش آن صحنه نبرد و یک بخش آن اقتصاد جنگ و دیپلماسی جنگ است. یک بخش آن روحیه ملت است و همه اینها دست به دست هم میدهند.
وی با بیان این که جنگ زمانی اتفاق افتاد که مسئولین ما در هیچ جنگی شرکت نکرده بودند، یادآور شد: در بعد سیاسی جنگ آقای هاشمی و آقای خامنهای نقش فعالی داشتند اما تجربه حکومتداری نداشتند. ما که فرماندهان جنگ بودیم نیز تجربه جنگ نداشتیم اما مسئولان سیاسی و فرماندهان ما انسانهای هوشمند و شجاعی بودند و قدرت یادگیری فوقالعادهای در فرماندهان ما بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که در سال اول جنگ نقد ما به این بود که راهبرد نظامی نداشتیم، خاطرنشان کرد: سال دوم جنگ راهبرد ما شفاف بود. در عملیات ثامنالائمه شکست حصر آبادان اتفاق افتاد و در طریقالقدس تا مرز پیش رفتیم.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس درباره ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر، گفت: اگر ما در همان مرز میماندیم و آتشبس میکردیم ممکن بود تا ۴۰ یا ۵۰ سال جنگ طول بکشد و معلوم نبود چه زمانی جنگ تمام میشود. ممکن بود صدام هر چند سال یکبار دوباره وارد خاک ما شود. لذا ما تصمیم گرفتیم از اروند رود عبور کنیم و پشت مرز بایستیم.
سرلشگر رضایی با اشاره به این که در شکست عملیات رمضان فرماندهان معتقد بودند که تا سقوط صدام جنگ را ادامه بدهیم، یادآور شد: آقای هاشمی رفسنجانی معتقد بود که با یک عملیات بزرگ جنگ را تمام کنیم. امام هم معتقد بود تا سقوط صدام باید بجنگینم. هر جا بین ما و آقای هاشمی اختلاف پیش میآمد امام میگفت باید از شورای عالی دفاع دستور بگیریم. در تصمیمات جنگ کسی حق وتو نداشت اگر هم اختلاف نظر داشتیم چون امام فرموده بود باید از آقایان تبعیت کنیم ما به نظر آنها عمل میکردیم.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما کدام عملیاتها نباید انجام میشد، گفت: در والفجر مقدماتی همان مرحله اول کافی بود و نباید مراحل ۲ و ۳ عمل میشد. در کربلای ۴ هم باید گردانها را کم میکردیم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد سختترین عملیاتها اظهار کرد: در عملیات فاو در قسمت پدافند ۷۵ شبانهروز پیوسته و مستمر جنگ داشتیم. در کربلای ۵ هم ۲۰ شبانهروز از زمین و آسمان گلوله میبارید و کربلای ۵ بیشترین شهدا را داشت.
سرلشگر رضایی درباره این که در بعد سیاسی جنگ کجا اشتباه کردیم، خاطرنشان کرد: بعد از آزادی خرمشهر ما میتوانستیم وقفه شش هفت ماهه بدهیم و اعلام کنیم که اگر دولت عراق خواستههای ما را عملی نکنند وارد خاک عراق خواهیم شد. ما بدون اینکه این سند تاریخی را رقم بزنیم، وارد خاک عراق شدیم. این از بیتجربگی ما بود. این شاید در عمل برای ما اثری نداشت و عراق جواب ما را نمیداد، ولی در صحنه سیاسی برای ما مهم بود.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس درباره سختترین تصمیمش در دوران جنگ اظهار کرد: همه جنگ سخت بود اما دشواریش به عملیات کربلای ۵ میرسد.
وی افزود: من یک طرف بودم و فرماندهان یک طرف دیگر. من موافق عملیات بودم و فرماندهان مخالف.در نهایت من و آقای هاشمی صحبتی کردیم و به فرماندهان اعلام کردند بنای ما بر عملیات باشد. عملیات کربلای ۵ انجام شد و یکی از بهترین عملیاتهای ما بود.
سرلشگر رضایی افزود: ما با تجربه جنگ میتوانیم تا ۲۰۰ سال آینده را اداره کنیم. جنگ آنقدر درس و تجربه به ما داد که به اندازه ۲۰۰ سال تجربه داریم. اداره برجام توسط رهبری، دیپلماسی بود که از زمان جنگ داشتیم. جنگ در همه ابعاد دولتمردان ما را آبدیده کرد و ما را در همه ابعاد ۲۰ سال جلو انداخت.
وی درباره قطعنامه ۵۹۸ خاطرنشان کرد: ایران قطعنامه را نپذیرفته بود چرا که میگفتیم بعضی از شروط باید معین شود. اختلاف نظرهایی بود که میگفتیم اگر برخی بندها کامل شود ایران میپذیرد. نهایتاً قرار شد دبیرکل سازمان ملل برای تکمیل ۵۹۸ بیانیهای بدهد. در همان زمان صدام حملاتی را شروع کرد و پیشرویهای ما در خاک خودش را گرفت و دوباره خرمشهر را محاصره کرد. ۲ عملیات به نامهای «سرنوشت» و «مرصاد» در آن زمان صورت گرفت که به خاطر پیروزی ما در این ۲ عملیات چند ماه بعد نیز صدام ۵۹۸ را پذیرفت.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که چه ناگفتههایی از زمان جنگ دارد، گفت: ناگفتههایی هست اما به خاطر منافع ملی و حفظ ارزشهای انقلاب که بالاتر از منافع شخصی ما است، نمیتوانم همه آن را بگویم؛ اما یکی از آن ناگفتهها که میتوان گفت مسئله مکفارلین است.
سرلشگر رضایی با بیان این که آمریکا احساس کرده بود ایران صدام را شکست میدهد، گفت: ریگان بدون اطلاع صدام، مکفارلین را به ایران فرستاد و دنبال این بود از طریق مکفارلین با ما رابطه برقرار کند. این اتفاقات از طریق مشاور مهندس موسوی، یعنی آقای کنگرلو صورت گرفت.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این که ما احساس کردیم در پشت صحنه جنگ اتفاقاتی در جریان است، اظهار کرد: از طریق یکی از دوستان خود را وارد ماجرا کردیم و جریان را به دست گرفتیم. من لیستی از توپهای ۱۵۵ میلیمتری دادم که خیلی به آن احتیاج داشتیم، وقتی آمریکاییها این لیست را دیدند زیر بار نرفتند و با یک کیک، یک انجیل و تعدادی قطعات ضدهوایی مک فارلین به فرودگاه آمد، اما چون خواستههای ما را نیاورده بودند حضرت امام به آقای هاشمی گفت اینها را افشا کنید و بگویید برگردند. این مسئله نشان داد آنها نمیخواهند امکانات جنگی به ما بدهند.
وی در پاسخ به این سوال که چه حسرتی از دوران جنگ به دل دارد، گفت: این که نتوانستیم صدام را ساقط کنیم هنوز به دل من مانده است.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که کدام کشورها در تاکتیک زمینی بیشترین کمک را به صدام کردند، گفت: مصریها و روسها بیشترین نقش را از نظر تاکتیکی داشتند و آمریکاییها هم از نظر راهبردی بیشترین کمک را به صدام کردند.
سرلشگر رضایی در پاسخ به این پرسش که بین تاکتیکهای زمینی، هوایی و دریایی کدام یک را برای جنگ انتخاب میکند، گفت: ما متناسب با تهدید عمل میکنیم و از همه امکانات به نحو احسن استفاده خواهیم کرد. ما به دنبال جنگ نیستیم اما اگر کسی به ما جنگ تحمیل کند سیلی محکمی به وی خواهیم زد.
وی در پایان درباره حضور نیروهای ایرانی در سوریه گفت: اگر ما فعالیتهای مستشاری در عراق و سوریه انجام نمیدادیم، داعش به مرزهای ما میآمد و خسارات بسیار سنگینی متحمل میشدیم.
نظر کاربران
کجای مطلب پیدا کردید امام با اقای هاشمی مخالف بوده؟
روسیه دوست وبرادر ....
الان کجای این مطلب درباره اختلاف نظر امام و هاشمی هست؟؟
مگه مردم نامحرم اند
خوب جعبه سیاه رو بریزید بیرون تا همه از این تجربه دویست ساله استفاده کنند
حسن روحانی از وقتی انتخاب شد فقط دم از صلح وسازش میزندتعجبم اینه مگر ایران بعدازانقلاب تا دولت دهم باکشورها دشمنی میکردویاقهربود که روحانی دم ازصلح میزند. ادبیات تند علیه استکباروغرب وتوجه به آخرالزمان از دولت قبل آیاباعث ایران هراسی یاتعامل نداشتن با کشورها بودالبته شایداحمدی نژاد تجربه کافی نداشت ولی نقطه قوتش همین ادبیات واضح صریح و انقلابی بودکه باعث ترس عربستان ودشمنان ازایران بود. روحانی درسازمان ملل میتوانست صریح ترسخنرانی کندبایدواضح از جنایات آل سعودواسراییل میگفت ودلیل جنگ وخشونت درمنطقه را باشجاعت بگفت تامردم جهان حقیقت داعش ,وهابیت واسلام واقعی را بشناسند.روحانی باید از بشاراسدوسیدنصراله تمجیدودفاع میکرد. ..... سخنرانی های رهبر انقلاب ودولت قبل درسازمان ملل و رسانه ها باعث اقتدار،بزرگی وخاص شدن ایران در جهان شداین شجاعت وصراحت با دشمنان نامش ایران هراسی نیست. متاسفانه دراین دوسه سال ایران درمعرض کوچک وذلیل شدن بوده که سخنان تند فرماندهان نظامی ورهبری علیه دشمنان مانع ازذلت ایران درجهان شد.درسفرهای استانی روحانی با لحن تندوصریح آمریکاوعربستان را محکوم میکندولی در خارج بااحتیاط نقدمیکند وحتی ازدولتهای ظالم ,طلب صلح وسازش میکند اگر ادعا دارد مردم ایران را دوست دارد پس چرا بخاطر جنایات آل سعود وکشتارعمدی درفاجعه منا نسبت به قربانیان این حادثه بی تفاوت بود وجزمحکوم کردن خشکوخالی هیچ تهدیدزبانی یا حتی ادبیات تندی علیه عربستان نداشت وبرعکس قصدازسرگیری روابط هم دارد. ....
پس چرا قدر هاشمی را نمی دانیم؟
چرا باید قدرشو بدونیم؟
ادم که تو چند سال تا این حد عقیده عوض کنه ارزش حمایت نداره