انتظار ارزانی ارز را نداشته باشیم
شاید هفتهای نباشد که دانشجویی، یا مدیر بنگاهی یا حتی یکی از اعضای فامیل که مقداری سپرده در بانک دارد از من سوال نکند که «به نظر شما دلار در آینده نزدیک گرانتر میشود یا ارزانتر؟» به تجربه دریافتهام که معقولترین و کمخطرترین پاسخ این است که «مطمئن نیستم».
گفته میشود «جرج سوروس» سرمایهدار معروف، در سال 1992 با «شرطبندی» (Speculation) روی کاهش نرخ برابری پوند انگلیس (فروش آتی بیش از 10 میلیارد پوند انگلیس) در حدود یک میلیارد دلار منفعت کرد.3 این را هم میدانیم که «کینز»، اقتصاددان صاحبنام انگلیسی، به این «بازی» علاقه داشت، هرچند که ظاهراً در این زمینه کارنامه درخشانی نداشته است.
عرضه و تقاضای ارز
تعیین نرخهای برابری تابعی از نظام ارزی کشورهاست. در یک «بازار شناور آزاد»، یعنی بازار ارزی که در آن معمولاً دخالتی از طرف دولت صورت نمیگیرد، تقاضا و عرضه پولهای خارجی (یعنی ارز) نرخ برابری را مشخص میکنند. اما نظام ارزی کشور ما نوعی «نظام شناور کنترلشده» است. در این نظام قرار است نیروهای عرضه و تقاضا نرخ ارز را تعیین کنند، اما بانک مرکزی ما میتواند با دخالت در بازار، از طریق فروش یا خرید دلار، اجازه ندهد نوسانات نرخ ارز از محدوده مشخصی فراتر رود. قبل از ادامه این بحث، لازم است نکاتی در مورد تقاضا و عرضه ارز بیان شود.
عرضه ارز در یک کشور، وجوهی است که به دلایل و انگیزههای مختلف از طرف افراد، شرکتها و دولتهای خارجی به کشور مذکور روانه میشود. به عنوان مثال، ارزهایی که نصیب کشور ما میشود عمدتاً حاصل صادرات کالا (نفت، محصولات پتروشیمی، خشکبار و...)، صادرات خدمات (خرجکرد گردشگران خارجی در ایران، صادرات خدمات فنی مهندسی، فروش خدمات بانکی، بیمه، حمل و نقل و... به خارجیان)، دریافتهای یکجانبه (بلاعوض) از خارجیان (مثلاً برای کمک به زلزلهزدگان ایرانی توسط خارجیان)، و بالاخره سرمایههایی است که به انگیزههای مختلف وارد کشور ما میشود.
تقاضای ما برای پولهای خارجی ناشی از واردات کالا (از شیر مرغ تا...)، واردات خدمات (خرجکرد گردشگران ایرانی در کشورهای دیگر، استفاده از خدمات فنی مهندسی، خدمات بانکی، بیمه و حمل و نقل خارجی...)، پرداختهای یکجانبه (ارسال کمک به سیلزدگان پاکستان، کمکهای بلاعوض به نهادها و گروههای خارجی...) و بالاخره سرمایههایی است که به انگیزههای مختلف از کشور خارج میشود.
وجوهی که به دلایل ذکرشده وارد کشور ما میشوند، با علامت مثبت (یعنی بستانکار) در «تراز پرداختهای»6 کشور ما درج میشود. این وجوه «ورودی» (Inflow) نامیده میشوند.
وجوهی که به دلایل ذکرشده از کشور ما خارج میشوند، با علامت منفی (یعنی بدهکار) در «تراز پرداختهای» کشور ما منعکس میشود. این وجوه «خروجی» (Outflow) نامیده میشوند.
مجموع «ورودیها» در حقیقت عرضه ارز در کشور ما را تشکیل میدهد. مجموع «خروجی»ها نشاندهنده تقاضای کشور ما برای ارز هستند.
همانطور که گفته شد، در یک «نظام شناور آزاد»، تقاضای ما برای ارز و عرضه ارز توسط خارجیها، نرخ ارز را تعیین میکنند. اما این نرخ ممکن است از دیدگاه بانک مرکزی ما مطلوب یا مناسب نباشد. نظام ارزی «شناور کنترلشده» کشور به بانک مرکزی ما این اجازه را میدهد که با دخالت در بازار، نرخ ارز را پایینتر بیاورد یا افزایش دهد. برای مثال، چنانچه بانک مرکزی ما صلاح بداند که از افزایش نرخ دلار جلوگیری کند، یا نرخ آن را کاهش دهد، میتواند با تزریق دلار به بازار (یعنی فروش دلار در ازای ریال)، عرضه دلار را افزایش دهد و از قیمت آن بکاهد. این همان کاری است که در تمام سالهای دهه ۱۳۸۰ و تحت سیاست «تثبیت نرخ ارز» به اجرا درآمد.
در سالهای دهه 80 اقتصاد ما با تورمی در حدود 15 درصد در سال روبهرو بود. از آنجا که کشورهای طرف معامله ما تورمی بسیار خفیفتر (دو تا سه درصد در سال) داشتند، به تدریج و سال به سال، تولیدکنندگان ما در رقابت با کالاهای وارداتی دچار مشکل شدند. هزینه تولیدکنندگان داخلی هر سال 15 درصد افزایش مییافت، هزینه رقبای خارجی آنها سالی دو تا سه درصد بالا میرفت، نرخ ارز نیز کم و بیش تثبیت شده بود، و در نتیجه رقابتپذیری تولیدکنندگان داخلی به تدریج کاهش مییافت. حاصل این معادله، ارزانی کالاهای خارجی در مقایسه با کالاهای تولید داخل و در نتیجه افزایش مداوم واردات و به حاشیه رانده شدن تولیدکنندگان داخلی بود.
در آن سالها بانک مرکزی ما، به برکت افزایش درآمدهای نفتی، خزانه پر و پیمانی داشت و به سهولت میتوانست با تزریق دلار به بازار از افزایش قیمت دلار (و کاهش ارزش پول ملی) جلوگیری کند. «سیاست تثبیت نرخ ارز» در شرایط تورمی ما، آن هم برای حدود ۱۰ سال متوالی، یکی از خسارتبارترین سیاستهای اقتصادی کشور طی دهههای گذشته بوده است.
چرا دولت از واقعی شدن نرخ ارز جلوگیری میکرد؟ چرا امروز نیز عدهای از ارزان کردن نرخ ارز دفاع میکنند؟ به روایت مشاور اقتصادی رئیسجمهور: «در کشور ما، برای دورهای طولانی، برداشتی وجود داشته و دارد که افزایش ارزش پولی ملی، به هر شکل ممکن، نشاندهنده قدرت اقتصاد است.
شواهد موجود حاکی از آن است که دولت بنا دارد ارز را تکنرخی کند. این کار، سوای منافع دیگری که دارد، یکی از سرچشمههای رانتخواری و فساد اقتصادی را میخشکاند و بنابراین باید از آن استقبال کرد. اما دلار در چه قیمتی تکنرخی خواهد شد؟ برخی از کارشناسان از «نرخ واقعی دلار» سخن میگویند. هرچند که هنوز کسی این «نرخ واقعی» را محاسبه نکرده است.
تداوم نظام ارزی «شناور مدیریتشده» به آن معنی است که دلار در هر قیمت معقولی که تکنرخی شود، بانک مرکزی نوسانات آن را کنترل خواهد کرد. بنابراین قیمت دلار تکنرخی باید بر اساس واقعیتهای اقتصادی کنونی تعیین شود. درست است که تورم لجامگسیخته مهار شده و میزان صادرات نفت افزایش یافته است، اما از یاد نبریم که هنوز در ارتباطات بانکی با جهان مشکل داریم، هنوز همه تحریمها لغو نشدهاند، و اقتصاد کشور کماکان در رکودی عمیق و گسترده گرفتار است، ضمن آنکه دولت نیز با «تنگنای مالی» فلجکنندهای دست به گریبان است. همه اینها در تعیین قیمت ارز تکنرخی باید مورد توجه قرار گیرد.
اگر دلار در نرخی پایینتر از «نرخ واقعی» آن تعیین شود، جذابیت واردات افزایش مییابد، و تولید داخلی و صادرات غیرنفتی شدیداً لطمه خواهند دید. در این حالت مقدار تقاضا برای دلار از عرضه آن پیشی خواهد گرفت و بانک مرکزی باید با تزریق ارز به بازار از افزایش شدید آن جلوگیری کند. این همان معضلی است که در طول دهه 80 شاهد آن بودیم و ترکشهای خساراتی که به بار آورد هنوز قربانی میگیرد.
به نظر میرسد عاقلانهترین کار در شرایط کنونی، تفکیک اقدامات کوتاهمدت (برای «دوران گذار») از سیاستهای بلندمدت است. در شرایط گذار، که هنوز ابهامات بسیاری در بازار وجود دارد، انتخاب قیمت دلار تکنرخی میبایست بر اساس ملاحظاتی سوای «نرخ واقعی ارز»، که به هر حال فعلاً مجهول است، صورت گیرد. از جمله این ملاحظات، پشتوانه ارزی دولت در حمایت از نرخ تعیینشده است.
به هر حال باید تصمیمی در مورد قیمت ارز تکنرخی اتخاذ شود. گفته میشود این نرخ رقمی بین قیمت دلار در بازار آزاد و بازار «رسمی» خواهد بود که در حال حاضر 430 تومان با یکدیگر اختلاف دارند. خوشبختانه کاهش نرخ تورم، شرایط کنونی را به میزان قابل ملاحظهای با وضعیت اواخر دهه 80 متفاوت ساخته است.
کاهش تحریمها، رفع مشکل ارتباطات بانکی، تخفیف رکود و افزایش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، جملگی بر بازار ارز تاثیر میگذارند.
در حقیقت، چنانچه مناقشات داخلی و کارشکنیهای آشکار و پنهان علیه دولت کاهش یابد و رونق بخشیدن به اقتصاد کشور به هدفی همگانی تبدیل شود، بازار ارز در آیندهای نهچندان دور بسیار گستردهتر، و تقاضا و عرضه ارز بسیار بیشتر از امروز خواهد بود. خطر آنجاست که گشایش در اوضاع اقتصادی کشور، سیاستگذاران را بار دیگر به جاده مصلحتاندیشی براند و تقویت مصنوعی «پول ملی»، کار تولید نیمهجان داخلی را یکسره کند.
پینوشتها:
۱- نرخ برابری (Rate of Exchange): قیمت پول ملی یک کشور نسبت به پول ملی کشوری دیگر است. مثلاً نرخ برابری دلار آمریکا به ریال عبارت است از: یک دلار = ۳۵۴۰۰ ریال. نرخ برابری ریال نسبت به دلار عبارت است از یک ریال = ۳۵۴۰۰ /۱ دلار.
2- foreign exchange future یا currency future، قراردادی است برای پیشخرید یا پیشفروش یک ارز، برای تحویل در تاریخ مشخصی در آینده، به قیمتی که در زمان عقد قرارداد مشخص میشود.
۳- "The trade of the Century". Priceonomics. June ۱۷, ۲۰۱۶
4- The Guardian. Jan.12, 2016
۵-Educated Guess
6- Balance of payments: تراز پرداختهای یک کشور شامل کلیه معاملات اقتصادی است که بین افراد، شرکتها یا دولت یک کشور با افراد، شرکتها و دولتهای کشورهای دیگر، طی یک بازه زمانی (معمولاً یک سال) انجام میگیرد. تراز پرداختهای کشور ما توسط بانک مرکزی محاسبه و منتشر میشود. برای جلوگیری از پیچیده شدن بحث، ما در اینجا از برخی جزییات چشمپوشی کردهایم.
۷- «زبان حالِ حکایتهای آینده اقتصاد ایران»، دکتر مسعود نیلی، رستاک
8-«سفر به شیراز گرانتر از دوبی»، شرق، 28 تیرماه 1390
۹-از گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور، ۱۱ مرداد
نظر کاربران
پيش بيني اينگونه مسائل ، در كشور عزيزمون !! تخصص خاصي نميخواد ! تو اين مملكتِ عزيز !!!! غيرِ ممكنه چيزي ارزون بشه .......
اصل بر گرونيه !!! مگر اينكه عكسش ثابت بشه !!!!!!!
مقاله جالبی بود فقط یک سوال بانک مرکزی کی می خواهد دخالت کند تا نرخ دلار 7 تومان شود
اگر میگفتید ارزان میشود جای تعجب داشت مگر میشود در این اشفته بازار که از بالا گرفته تا
نیاز نیس بگید انتظار ارزانی ارز رو نداشته باشید.مردم از مسوولین بی لیاقت و بی کفایتی که فقط دنبال پر کردن جیب خودشون هستن انتظار ارزونی هیچ چیزی رو ندارن
تو این مملکت فقط طول این چند سال بعضی چیزا یا راکت موندن یا قیمتشون کم شده.راکت مثل بازار،مثل یارانه پرداختی به مردم،کاهش پیدا کرده مثل حقوق کارگران زحمت کش و کارمندان،مثل کمک دولت به کشاورزان زحمت کش