دلواپسان FATF به دنبال چه هستند؟
کلمه نامأنوس FATF طی هفته گذشته کلیدواژه حملات مخالفان دولت روحانی بوده است. FATF گروه ویژه اقدام مالی است که توصیه هایی را برای مقابله با پولشویی و تامین مالی منابع گروه های تروریستی به دولت ها ارائه می کند.
حال پس از رایزنی های دیپلماتیک و اقتصادی دولت، زمینه آن فراهم شده که حضور ایران در لیست سیاه به مدت یک سال به تعلیق درآید و در نتیجه آن امکان تبادلات مالی و بانکی بین ایران و بانک های بین المللی و در واقع، اتصال ایران به جریان مالی جهانی برقرار شود.
مخالفان پذیرش توصیه های FATF عموما از جریان ها و رسانه هایی هستند که در دوران تحریم، مدعی اتکا به داخل و توان دور زدن تحریم های بین المللی بودند؛ تحریم هایی که نه صرفا حوزه مسائل مالی و بانکی که کلیه حوزه های حمل و نقل، فروش نفت، صادرات و واردات کالا، همکاری با شرکت ها و سازمان های بین المللی و ... را دربر می گرفت.
دلواپسان امروز FATF آن زمان اما هیچ دلواپسی از ابعاد مختلف تحریم ها نداشتند و مدعی بودند با تکیه بر توان و ظرفیت های داخلی نه تنها می توانند بر فشارها و محدودیت ها غالب شوند، بلکه ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه و کشف نشده کشور در این شرایط سخت فعال و آشکار خواهد شد و قدرت ملی افزایش خواهد یافت.
دلواپسان امروز FATF باید پاسخ دهند که آیا ادعاهای آن روز آنها در مورد ناچیز بودن تحریم ها و توان کشور برای دور زدن یا بلاموضوع کردن آنها درست بوده است یا اینکه ادعاها و دلواپسی های امروز آنها واقعی است؟ اگر دلواپسان همچنان مدعی هستند می توان تحریم ها را دور زد و حتی در سایه تحریم ها بر توان و ظرفیت و قدرت کشور افزود، امروز که تحریم های چندجانبه خارجی برطرف شده و به ادعای آنها تنها تحریم های نقل و انتقال مالی توسط بانک های داخلی پیش روی آنهاست، می توانند به راحتی این تحریم کوچک را دور بزنند و برنامه ها و اقدامات خود را در حوزه های مختلف پیش ببرند اما اگر دلواپسان FATF مدعی اند همین تحریم و محدودیت بانکی آنها را دچار بحران و چالش کرده است، باید پاسخ دهند چرا و به کدامین دلیل سال ها از رویکرد و راهبردی در حوزه سیاست خارجی و مسئله هسته ای دفاع کرده اند که آن حجم از تهدیدها را متوجه کل کشور و تک تک ایرانیان (نه صرفا چند شرکت و فرد خاص) ساخت و امواج تورم، کمبود منابع مالی و انزوا و تهدید بین المللی را متوجه کشور ساختند؟
این حملات در حالی بود که بارها این قراردادها با نظرات کارشناسان در سطوح مختلف نظام مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته بود و نهایتا هم پس از حضور وزیر نفت در جلسه غیرعلنی مجلس، عموم نمایندگان (منهای اقلیت دلواپس و مخالفان رادیکال دولت) اعلام کردند از صحبت های بیژن نامدار زنگنه قانع شده اند؛ اتفاقی که یادآور فضای مجلس نهم در دوران تصویب برجام بود.
زمانی که علی رغم جلسات متعدد وزیر امور خارجه و اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای با نمایندگان و اعضای کمیسیون ویژه برجام، باز هم اقلیتی دلواپس همچنان بر مخالفت ها و ادعاهای خود مبنی بر خائنانه بودن توافق هسته ای پای می فشردند و در نهایت هم، با حمله مستقیم به علی لاریجانی و حتی یکی از اعضای بیت رهبری، رأی اکثریت مجلس در تصویب برجام را زیر سوال بردند و در سوگ این مصوبه گریستند.
دلواپسان FATF همان دلواپسان قراردادهای جدید نفتی هستند و اتفاقا با دلواپسان برجام هم همسویی و همگرایی جدی دارند. نقطه اشتراک همه این دلواپسی ها چیست؟ پاسخ آن است که جریان دلواپس با شعار و راهبرد اصلی دولت روحانی و اصلاح طلبان و اعتدالگرایان حامی آن در تعارض قرار دارد و این راهبرد و شعار چیزی نیست جز «تعامل با جهان».
البته همه نیروها و جریان های سیاسی در مقام بیان و گفتار «تعامل با جهان» را تایید می کنند و همچون محمود احمدی نژاد مدعی هستند که ملتی را نمایندگی می کنند که نگاهی مهرورزانه به همه جهانیان و عموم کشورها و ملت ها دارند اما وقتی از سطح شعار عمیق تر شویم و به حوزه عمل درآییم و بخواهیم الزامات، تعهدات و توافقات متقابل میان ایران و جهان را مورد بررسی قرار دهیم، شراره های دلواپسی زبانه می کشد و اتهامات «خیانت» و «نفوذ» در سخنرانی ها و رسانه ها پررنگ می شود.
دلیل این دلواپسی نیز ناتوانی این نیروها و جریان ها برای تعامل با جهان خارج است. آنها خود به نیکی می دانند اگر در حوزه های مختلف اقتصادی، اجرایی، انرژی، رسانه ای و ... در کشور از توان و ظرفیتی برخوردار شده اند، عامل اصلی آن نه توان و ظرفیت واقعی که برخورداری از انحصار و تکیه بر رانت هایی است که نه تنها رقبای خارجی را به آن راهی نیست، بلکه بخش خصوصی و بسیاری از رقبای داخلی هم توان ورود به آن را ندارد.
دلواپسان FATF، قراردادهای نفتی و برجام پاسخ نمی دهند که اگر واقعا دارای توان و ظرفیت برای رقابت با خارجی ها هستند، چرا از ورود آنها به بازار ایران که سرمایه و تکنولوژی را هم به همراه دارد، در هراس هستند؟ آیا غیر از این است که در شرایط موجود، بسیاری از قراردادها به شکل انحصاری و با ارقامی چند برابر پیمانکاران خارجی به طور انحصاری در اختیار برخی پیمانکاران داخلی قرار می گیرد و چنان که وزیر نفت اخیرا اعلام کرده در حوزه های مهمی مثل پارس جنوبی در نهایت هم به نتیجه نمی رسد؟
دلواپسان با FATF و قراردادهای جدید نفتی مخالف هستند، تنها به این دلیل که چنین قراردادها و معاهداتی است که برجام را تکمیل و تقویت می کند و می تواند ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پس از برجام را فعال سازد. در مقابل، مقاومت برابر این تعهدنامه ها گامی است در جهت بی خاصیت کردن برجام و نافرجام ساختن آن به ویژه در عرصه اقتصادی؛ آنچه می تواند موتور اصلی حملات به روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ و بی دستاورد نشان دادن رییس جمهور در منظر افکار عمومی باشد.
پروژه زمین گیر کردن روحانی و انفعال دولت
در این منازعه اساسا جنگ بر سر به دست آوردن قدرت در انتخابات ریاست جمهوری آینده است و استراتژی مخالفان دولت این است که به هر قیمت و به هر شکل ممکن اجازه ندهند آقای روحانی سیمای یک دولت موفق در فرو نشاندن بحران های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در ایران به دست آورد و منجر به افزایش محبوبیت دولت شود که در انتخابات بعدی به کار دولت بیاید.
در حوزه اقتصادی تمرکز این جریان بر نشان دادن چهره اقتصادی ایران و ساختار سیاسی - اجتماعی ایران به عنوان یک اقتصاد غیرقابل اتکا و کشوری غیرقابل پیش بینی از نظر رفتار در سطح بین المللی است. اگر دقت کنید افراد دو تابعیتی هم که اخیرا به مایران می آیند در خطر قرار داشته اند. در حوزه قراردادهای نفتی و در موضوع اتحادیه مبارزه با پولشویی که به آن FATF گفته می شود همین وضعیت وجود دارد.
یعنی حتی حاضر هستند در نا امن جلوه دادن ایران هم حداکثر تلاش خود را انجام دهند که خارجی ها حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری وارد اقتصاد ایران نشوند. در مورد FATF هم همین گونه است. در حالی که این مقوله نامه بین المللی در دولت آقای احمدی نژاد و در مجلس نهم بسته شده و و شورای نگهبان آن را تایید کرده است در حال حاضر ما شاهد سروصدا در حدی چنان کر کننده هستیم که حتی افرادی مانند آقای ولایتی را هم تحت تاثیر قرار می دهد و اینها اظهارنظر می کنند که باید جلوی حضور ایران در این گونه موافقت نامه ها را گرفت.
این گروه به دنبال زمین گیر شدن دولت در عرصه اقتصاد هستند چون در این صورت می توانند امیدوار باشند و با تصوری که دارند قادر خواهند بود در انتخابات ریاست جمهوری آینده جایگاهی داشته باشند و اگر نه به صورت عادی و به صورت یک مبارزه شرافتمندانه هیچ چشم اندازی برای تندروها وجود ندارد و این افراد تلاش می کنند ولو با عقب انداختن فرآیند بازسازی اقتصاد ایران این امکان را برای خود فراهم کنند و به نظر من تا حدی هم موفق بوده اند. به این دلیل که به نظر می رسد در سطح بین المللی تمام فعالان اقتصادی و شرکت های بزرگ جهان که به نوعی می خواهند با ایران کار کنند در وهله اول منتظر تعیین تکلیف انتخابات ایالات متحده و در مرحله دوم منتظر تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری مشابه در ایران هستند.
مسئله FATF دقیقا از برجام برنخاسته است. اولین قوانین مصوب مبارزه با پولشویی در ایران مصوب ۱۳۸۶ است و عضویت در اتحادیه FATF نیز مصوب ۱۳۸۹ است که اینها پیش از شروع تحریم ها انجام می شود اما نکته کلی وجود دارد این است که نظام باید تکلیف خود را با آن روشن کند. اینکه بالاخره می خواهد در جامعه جهانی حضور پیدا کرده و ادغام شده و در روندهای بین المللی مشارکت کند یا نمی خواهد. به دلیل اینکه به گفته رهبری حد یقف هم ندارد. من از این نظر هم حق را به نظام می دهم که اینها در جایی توقف نخواهند کرد و دائما هم پیش می روند.
استانداردهای دوگانه ای هم دارد. یعنی مبارزه با تروریسم که جدیت در مورد ایران اعمال می شود و مخالف این است که ایران در نظام بین المللی اختلال ایجاد کند و ایران را تاکنون در لیست سیاه قرار داده و این تبعاتی برای ایران داشته است. در عین حال این نگاه را به عربستان که در تروریسم دخالت داشته ندارد. به نظر من در حال حاضر قطر بانک مرکزی صدور تروریسم در منطقه خاورمیانه است اما کسی به آنها کاری ندارد. نقش تروریستی دولت ترکیه در منطقه به کلی نادیده گرفته می شود یا نقش روسیه. این نشان می دهد که نوعی ظلم بین المللی در قبال ایران وجود دارد اما ما هم باید تکلیف خود را روشن کنیم.
باید این ابهامات رفع شود و این نیز مربوط به نظام جمهوری اسلامی است. محققان FATF به گونه ای القا می کنند که این قرارداد را دولت روحانی امضا کرده یا به دلیل برجام است که به هیچ وجه این گونه نیست و در دولت گذشته تصویب شده است و این گونه القا می کنند که شاکله نظام با عضویت ایران در اتحادیه مبارزه با پولشویی همراهی نداشته است در حالی که بدون مصوبه مجلس نهم و بدون نظر مثبت رهبری و دستگاه های امنیتی و نیروهای مسلح غیرممکن بود که چنین اتفاقی رخ دهد.
متاسفانه در حال حاضر به مسائل بین المللی هم تنها به صورت داخلی نگاه می شود. اگر کشمکش ها و تلاش برای زمین گیر کردن دولت روحانی را در نظر نگیریم، بسیاری از رفتارها اساسا قابل فهم نیست. مانند استفاده روسیه از پایگاه نظامی نوژه. ریشه این مسئله بخشی از منازعه قدرت در ایران است که گروهی تلاش می کنند آمریکا را به وسط بکشند و عده ای هم روسیه را به جلو می آورند.
طبعا دولت هم باید در قبال تعهدنامه ها و قراردادهای بین المللی خود شفاف سازی کند. ما امروز در جهانی به سر می بریم که می بینیم حضور روسیه در پایگاه نظامی نوژه که امری صددرصد نظامی بود هم امکان پنهان نگه داشتن نداشت. دولت باید بتواند در مورد تمامی مسائل شفاف سازی کند. به نظر می رسد غیر از مسائل نظامی و امنیتی سایر مسائل باید به سادگی در عرصه عمومی مورد بحث قرار بگیرد.
در دو ماه اخیر از انفعال دولت آقای روحانی در برابر هجمه ها بسیار دلگیر هستم. ایشان هم شخصا و هم از طریق وزرا و دستگاه های اجرایی کاملا در برابر تهاجمات منفعل شده اند و تهاجم های دیگران به دلیل انفعال دولت تشویق شده است. در مسئله کنسرت ها دیدیم که دولت چه عملکرد بدی داشت. یا در مورد FATF دولت توان اینکه بتواند با سرعت، صراحت و با دقت از خود دفاع کند را نداشته است. در حال حاضر واکنش دیرهنگام در عرصه عمومی و رسانه ای بخشی از رفتارهای دولت شده است.
همه پرسی
FATF سوژه جدید؟
زمان برای رقبای دولت به سرعت می گذرد و به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شود. انتخابات اخیر مجلس هم نشان داده است دولت روحانی همچنان محبوب و مورد اقبال مردم است. در چنین شرایطی رقیب که خود دستاوردی برای ارائه به مردم ندارد به تخریب دستاوردهای دولت روی آورده است. از بی اثر خواندن برجام و خیانت خواندن قراردادهای نفتی گرفته تا اتهام براندازی نرم از طریق الحاق ایران به اتحادیه مبارزه با پولشویی یا همان FATF. در تمامی این مدت هم دولت تنها تلاش کرده خود را از حاشیه ها به دور نگه دارد تا آنجا که به دفاع از خود نیز نمی پردازد و این مسئله مورد انتقاد بسیاری از جریان های سیاسی حامی دولت قرار دارد که به آن وقعی هم نهاده نمی شود.
دولت برای پاسخ به هجمه ها تلاش چندانی ندارد و اغلب در مورد مسائل مختلف میدان را به رقیب واگذار کرده و از دستاوردهایش دفاع چندانی نمی کند. البته پس از یک هفته تاخت و تاز رقیبان به دولت به بهانه FATF، علی طیب نیا سه شنبه در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما درباره مسائل پیرامون FATF اظهارنظر کرده و گفت: «از زمانی که مذاکرات هسته ای دنبال می شد می دانستیم که اگر تحریم ها برداشته شود برای برقراری روابط با بانک های خارجی مشکل خواهیم داشت چرا که FATF ایران را در گروه سیاه خود قرار داده بود.»
گفتنی است جز ایران، فقط کره شمالی و کوبا در این گروه قرار داشتند که کوبا قوانین را اجرا کرده و از فهرست سیاه خارج شده است. وزیر اقتصاد در پایان این برنامه تلویزیونی گفت بهتر است به جای سیاسی بازی و درگیری با یکدیگر وقت خودمان را صرف افزایش توان تولید کشور و بهبود زندگی مردم شریف خود بکنیم. در واقع این اظهارات وزیر اقتصاد همان سیاست کلی دولت در مقابله با هجمه ها است. درگیر نکردن خود در آنچه سیاسی بازی می خوانند و تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی.
نظر کاربران
میترسن اقتصاد رونق بگیره!!!
با fatf خوتحریمی توداخل کشور ایجاد کردین.واسه چی این معاهده روامضاکردین
طرح موضوع اف تی ای اف یک فرافکنی بزرگ (فرار رو به جلو) از وجود مساله فساد گسترده در حاکمیت کشور است. اصول گرا و اصلاح طلب در اینجا مطرح نیست ابعاد فساد بزرگتر از ایناستFTAF و غیره یک سوژه انحرافیست.
متاسفانه بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاب اسلامی
هیچ اثری از اقتصاد اسلامی نیست.و امور به دست افراد منافق و خائن اداره میشود.
اینا چون با برجام کاسبی تحریمشون بهم ریخت همه جوره مخالف این دولتن.اینقد ... ک نمیدونن رهبر دستور اجرای برجامو داد
اره خوب کاری کردین خودتحریمیو تو مملکت شروع کردین.افرین افرین واقعا