خواهرشهرها جهان را دوباره تعریف میکنند
مدیرعامل مرکز بینالمللی خواهر شهریهای ایران با اشاره به اینکه ترویج خواهرشهری و کاربردهای حیاتی و پیش برنده آن برای بهره گیری از ظرفیت های "مردم محور" شهرهاست، تاکید کرد: خواهرشهرها جهان را دوباره تعریف می کنند.
علیرضا رجایی در گفتوگویی گفت: در اداره امور هر شهر، طبیعی است که مسایل حاکمیتی و مدیریت شهری طرحریزی و اجرا میشود. اما در قراردادهای خواهرشهری و شبکههای ارتباطی بین آنها، نقش مردم پررنگتر است. یعنی مردم عملا خوب و بد خود را و بایدها و نبایدهای خود را تشخیص میدهند و روابط بین دو خواهرشهر و تعاملات میان آنها را تعیین و پیادهسازی میکنند.
وی افزود: امروز مسایل ضداجتماعی مانند کارتن خوابی، طلاق، ناهنجاریهای اجتماعی و به طور کلی، آسیبپذیری و بخشهای پنهان شهر در قالب خشونت پنهان شهری مطرح میشود. در این زمینه باید گفت که خواهر شهرها در تبلیغ و پیشبرد جوامع خود و در مسایلی مانند افزایش امید به آینده، اخلاق شهری، فناوری مسایل زیست محیطی، مدیریت بحران و بلایای طبیعی میتوانند همافزایی داشته باشند و مدیریت شهرها و جوامع و نهادهای اجتماعی و فرهنگی آنها نیز عملا با هم سینرژی داشته باشند و در راستای ترمیم مسایل اجتماعی و حتی تقویت امنیت شهروندی هم به یکدیگر در یک شبکهای متشکل از خواهرخواندهها یاری برسانند و بتوانند در پیشبرد و تأمین نیازها و استیفای حقوق همدیگر تلاش کنند.
وی ادامه داد: دیوارها و مرزی میان خواهرشهرها وجود ندارد و همین امر، یک وحدت رویه در جهان ایجاد میکند که یک بخش آن میتواند پیشنهاد جهان عاری از خشونت باشد و یا آرامش، همافزایی و ارتباطات گسترده را تقویت کند و قرابتها بیشتر شود. ممکن است در جایی حکومتها با هم در تقابل باشند ولی مردم با هم مشکلی ندارند و در قالب قراردادهای حقوقی خواهرخواندگی نیازها را برطرف کنند.
وی تاکید کرد: در حال حاضر جامعه جهانی به سمتی روی آورده که هژمونیها در آن به شدت تغییر یافتهاند، به جای این که مردم به سمت و سوی حکومتها حرکت کنند این حکومتها هستند که به دنبال مردم راه افتاده و سیاستهای خود را در این راستا تنظیم میکنند. یعنی اگر دولتی بخواهد برای دوره بعد هم رأی بیاورد باید خواست مردم را در نظر داشته باشد؛ به خصوص نظام جمهوری اسلامی ایران که ساختار انقلاب و بنیانهای مقدس آن بر اساس قواعد مردمسالارانه و همکاری مردم بنا شده یا مانند نهاد بسیج که یک نهاد مردمی است.
علیرضا رجایی مدیرعامل مرکز بینالمللی خواهر شهریهای ایران با اشاره به فعالسازی ظرفیتهای چندملیتی و فراملیتی خواهرشهری و گسترش شبکهای شهرها گفت: تشکیل شبکه خواهرشهری و گسترش پیوند در میان مردم دنیا در واقع کلیه شئون جوامع را دستخوش تغییر میسازد. از ریزترین و جزییترین مساله تا مسایل کلان نظیر شاداب سازی و شادسازی مردم، ارتقای سطح زندگی آنها را تا چگونگی مدیریت بنیان خانواده و تربیت کودک، تقویت سرمایههای اجتماعی در این ساختار تعریف میکند.
وی گفت: شیوه اجرایی آن نیز بر اساس قدرت نرم بناشده و با هیچ ملیتی تقابل ندارد بلکه آن را در راستای سازندگی و افزایش توان کشورها و شهرها استفاده میکنند و در این زمینه با برقراری ارتباطات متقابل و چندسویه، هم تاثیرگذارند و هم تاثیرپذیر. بدین صورت چنانچه گروهی یا سازمانی یا دولتی و یا فردی بخواهد با سیطره طلبی، در این زمینه اعمال نظر کند، در آینده اینگونه شهرها و جوامع جایی نخواهد داشت و این باعث میشود تا قدرت نرم جامعه در همه جا فعال شود و در برشهای مختلف از زندگی شهری و نقاط ضعف و قوت خود به همپوشانی برسیم و مسایل و معضلات را رفع و رجوع کنیم. همچنین این امر موجب میشود دولتمردان به خود اجازه ندهند در جامعه جهانی ناهنجاری ایجاد کنند.
وی افزود: البته دولتمردان بر اساس قانون اساسی اختیاراتی دارند تا اصول را بر روابط خارجی و اداره کشور اعمال کنند و ما به جز رژیم اشغالگر قدس با تمام کشورها میتوانیم روابطی اینچنین بر اساس الگوی متقابل داشته باشیم. همچنین میتوانیم با شهرهای همگرا اعم ازکلان شهرها و جهان شهرها رابطه داشته و شبکه سازی کنیم.
وی در تشریح عدم بهره مناسب شهر اصفهان با وجود خواهرشهریهای متعدد از ظرفیتهای این موضوع تاکید کرد: چون اختیارات شهرداریهای ما عموما با اختیارات شهرداری کشورهای دیگر متفاوت است. آن جا همه امور در اختیار شهرداری است، اما در کشور ما اختیارات بین استاندار و شهردار تقسیم شده و به لحاظ راهبردی این دو نهاد نمیتوانند روش یکسانی را در پیگیری این تعاملات در پیش بگیرند. پیشنهاد مشخص ما تشکیل شورایعالی شهرهاست که همه نهادهای شهری و استانداران در آن عضویت داشته باشند و شهردار مجری مصوبات این شورا باشد. وظیفه شهرداری تنها ساختمان سازی نیست، بلکه ساختارسازی هم هست و هر چیزی که انسان در شهر به آن نیاز دارد شهرداری در اجرا و تحقق آن وظیفه دارد.اما امروز شهرداری ها فقط به ارایه مجوزات و تراکم و ساختمان سازی مشغول هستند و به طور مثال در مواردی مثل امدادگری و مددجویی، مدیریت نکرده اند.
رجایی ادامه داد: امروز تعریف و ساختارشهر، دیگر مانند گذشته نیست و روابط انسانی در آن تغییرات وسیعی پیدا کرده است؛ در شهرهای سابق منازل و اماکن دارای تعریف خاص و جای همه چیز در آن مشخص بود، مثل قبله، محل خواب یا محل جمع شدن خانواده. امروز در وسط شهر با برجهایی مواجه هستیم که انسان ها را مانند فایلهای یک پوشه در جای خود قرار میدهد و هیچ تعامل یا رابطهای بین آنها برقرار نمیکند. حتی در نحوه ارایه و تولید خوراک جامعه نیز دست برده شده و کمتر چیزی طبیعی است؛ آلایندهها بر روح و جسم مردم تاثیر میگذارند، مردم از هم فاصله گرفتهاند و توقعات بالا رفته است. از این روست که در مناطقی از شهرها که روابط انسانی دستکاری نشده، مردم روحیهای لطیفتر و آرامش بیشتری دارند. لذا یک ساختار مردمی بهتر میتواند مسایل شهری را مدیریت کند.
وی افزود: متاسفانه کشور ما به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی همیشه به استفاده از اینگونه منابع روی آورده و کمتر به تقویت و توانمندسازی منابع و نیروی انسانی پرداخته است. غافل از این که انسانها بیشتر از نفت یا دیگر منابع میتوانند مسایل شهری را مدیریت کنند و میتوانند سرمایهآور و تاثیرگذار باشند. مثل صنایع دانش بنیان که میتواند کشور را از این وضعیت خارج و سیستم اقتصادی ما را به یک ابرسیستم تبدیل کند. ما با استفاده از ظرفیتهای هنری و فرهنگی خود میتوانیم هنجارسازی کنیم. به هرحال اجزای محوریت افراد در مدیریت های میانی باید به سمت محیط محور بودن حرکت کند. براساس سیاست اصل ۴۴ دولت سیطره خود را کاهش دهد و از تصدیگری دست بردارد. دولت، نهاد مردم نما نباشد، بلکه مردم نهاد باشد. ادیان توحیدی نیز میتوانند نقش بسزایی ایفا کنند و تمام امور بر اساس مردم دیده شود.بر این اساس میتوانیم سفرای شهری انتخاب کنیم تا همه اینها دست به دست هم داده، کشور را به سمت تعالی پیش ببرد.ما نباید گزینشی رفتار کنیم یا کشور را در مرزها محدود کنیم؛ باید مانع از این شویم که مردم مدیریت شهری و مدیریت عالی را علیه خود تعریف کنند. ملاک ما جذب حداکثری است. با تقویت شبکه خواهرشهرها و جهان شهرهاست که ایران و سایر کشورها در بستر جهانی حرف میزنند مانند طرح اقتصاد بدون کربن که ۱۹۵ کشور آن را تصویب کردهاند. به همین جهت است که در آینده ترسیم شده بر این اساس قدرتهایی که بر مبنای قدرت و خواست مردم اداره میشوند، در لایهبندی اقشار خود دارای تعامل هستند و میتوانند قدرتمند ظاهر شوند، یعنی من بودنها به ما بودنها تبدیل میشود.
وی در پاسخ به این سوال که "آیا در موضوع خواهرشهری باید دولت و به شکل حاکمیتی دخالت کند؟" گفت: من واژه دخالت را به کار نمیبرم. بلکه میگویم دولت باید مدیریت کند. دولت میتواند برای امضای پیمان نامهها ورود پیدا کند؛ اما نمیتواند بگوید به شهرداری ربطی ندارد. عکس این موضوع نیز صادق است و این بحث یک موضوع دولت-ملت است و شهرداری و استانداری باید با هم کار کنند. در هیچ کدام از پیمان نامههایی که تاکنون امضا شده؛ نیامده که برخی موضوعات به شهرداری ارتباطی دارد یا ندارد، مگر این که چیزی علیه منافع ملی کشور باشد که آن هم جزو خطوط قرمز محسوب میشود. این که استاندار بگوید بشود یا نشود معنا ندارد.من بارها شنیدهام که استاندار بارها به بودن گنبدهای فیروزهای در اصفهان افتخار کرده است، این گنبدها را چه کسی ساخته است؟ آیا جز همین مردم؟ چه کسی از این شهر حراست کرده است؟ همین مردم! چه کسی از مرزهای کشور دفاع کرده است؟ تنها همین مردم وحالا نیز مردم باید در اداره امورعمومی نقش پذیر باشند.
علیرضا رجایی در پایان تاکید کرد: استاندارمجاز به نقض حقوق مردم نیست و این ادبیات صحیح به نظر نمیرسد.در جهان امروز دیپلماسی عمومی شهرها جا افتاده است و کسی نمیتواند سلیقهای عمل کند. در عین حال ما با وزارت کشور صحبت و مکاتبه کردهایم و هیچ کس مخالف نبود. چنان که وزارت کشور به ما اعلام کرد که باید این مساله از اسم به فعل و سپس به کار ترجمه شود و از این بستر استفاده کنیم. مردم سرمایههای این کشورند و میتوانند با ساختارهای غیردولتی بسیاری از امور را مدیریت کنند. چه در اقدام و چه درعمل، مانند دفاع مقدس. چرا که امروز نیز راهی جزحرکت به سمت جامعه دانش محور با استفاده از خود مردم نداریم.
ارسال نظر