عطر شیرینشان مثل باد از همان در ورودی باغ به صورت میزند، عطر زرد و قرمز و صورتیهایی که روی درختان ردیف شدهاند؛ خوشه خوشه، با فاصله.
روزنامه شهروند: عطر شیرینشان مثل باد از همان در ورودی باغ به صورت میزند، عطر زرد و قرمز و صورتیهایی که روی درختان ردیف شدهاند؛ خوشه خوشه، با فاصله. هر کدامشان پشت انبوهی برگ پنهان شدهاند؛ خوشههای بلند و بزرگ انگور باغ دو هکتاری. باغ آقای «مرادی»، مرد میانسالی که بیست و پنجسال پیش، نخستین درخت انگور را کاشت و حالا ٢٠ کارگر هم برایش کم است، باغی در میانه راه یک جاده بلند و باریک در هشت کیلومتری ارومیه، روضه چای، جایی که صدها باغ کنار هم چیده شدهاند، باغهای سیب و انگور و شلیل.
درختهای انگور، مرتباند، ردیف شده، پشتسر و روبهروی هم، ایستاده بارور میشوند، میرسند و چیده میشوند. همین موقعها، هفتههای آخر شهریور و اوایل مهر ماه که میشود،وقتی که باد خنک برگها را میرقصاند، وقت چیدنشان میشود، زرد و سفیدها، صورتی که میشوند، میروند در آغوش کارگران و از آنجا به سردخانه. باغ آقای مرادی سرسبز است، پر از درختهای انگوری که با چوبهای کوبیده شده در خاک، از هم جدا شدهاند، جایی که چند آفتابگردان خمیده و چند تایی هم درخت سیب، قایم شدهاند
باغ باصفای آقای مرادی اما مثل همه باغهای روضه چای، این روزها حال و روز خوبی ندارد، نه اینکه محصول نداشته باشد، یا درختان قهر کرده باشند یا میوهها خشک شوند و خودکشی کنند. نه، از آنها در سردخانه پر است، اما خریداری ندارند، آنقدر که آقای مرادی و کارگرانش در این باغ جان میکنند، نتیجهای نمیگیرند، خرج باغ را اگر دربیاورند، باید کلاهشان را بندازند هوا. انگورهای صورتی و زرد و سفید، همان «سفید»ها، «حسینی»ها و« قزل»ها و «کشمشی»ها حالا، مظلومانه یا دور ریخته میشوند یا خیلی پایینتر از قیمتشان فروخته.
« قنبر علیزاده» ، حالا ١٠ سالی میشود که روی این باغ کار می کند، هشت روز مانده به وقت چیدن انگورهای آویخته از درختان، ناامید است، نمیداند این همه انگور را چه کسی خریدار است: «ما ٥٠ انگور داریم، اینها را میبینید، اینها حسینیاند، اینها قزل، آنها کشمشی.» با دست به انگورهایی که روی میز چیده و شسته شدهاند اشاره میکند: «قیمتها فرق میکند، از هزار و پانصد تومان شروع میشود و به سههزار تومان هم میرسد، بستگی به نوع انگورها و نوبر بودن آنها دارد، انگور ارومیه مرغوبترین انگور کشور را دارد.» اینها را با غرور خاصی میگوید. او و مسئولان باغ انگور، سال پیش در جشنواره انگور ارومیه شرکت کرده بودند، جشنوارهای که هرسال آخرهای شهریور یعنی درست در زمان چیده شدن، برپا میشود تا کمکی به وضع بحرانی فروش انگور کند: «انگورها را از ما نمیخرند، آنهایی هم که میخرند، پولش را به موقع نمیدهند، حالا طوری شده که خرج کشاورزان هم به زحمت در میآید.» اینها را علیزاده اضافه می کند. باغهای انگور در چندسال گذشته، زیاد شدهاند، آنقدر زیاد که محصولات روی دستشان میماند، نه فقط انگور که سیب هم همین مشکل را دارد.
این تنها مشکل باغبانان نیست، آنها از سمهای تقلبی هم گلایه زیاد دارند: «الان سه چهار سالی میشود که سم میخریم اما تاثیری روی آفتها ندارد، سمها تقلبی شدهاند، مثلا اگر قبلا یک بار سمپاشی میکردیم تا آفت از بین برود، حالا باید سه چهار برابر آن سمپاشی کنیم، برخی از این سمها، سم نیستند، آب هستند. علاوه بر این سمهای ایرانی ماده موثر ندارند، خیلیهایش از چین میآید.» سمهای کشاورزی گرانند، ایرانیاش ٢٠هزار تومان است، اما آفتها را نمیکشد، خارجیهایش ١٨٠هزار تومان است هر لیترش. آنها، باغبانها پولشان نمیرسد خیلی از این سمها استفاده کنند.
پرویز علیزاده، تولیدکننده دیگری است. او همکار آقای مرادی است، و با آن لهجه آذری گلایه زیاد دارد: «دولت هرسال میگوید که وضع تولیدکنندههای انگور را درست میکنیم، نترسید، اما سال بعد هیچ کاری نمیکند، وضع کاسبی ما کساد شده، مردم شهرهای همجوار انگورهای ما را میخرند، با نام خودشان به روسیه میفروشند، درحالیکه این انگورها مال ما است.»
علیزاده به مشکلات فروش اشاره میکند: «ما هر سال با مشکل فروش محصولاتمان مواجه هستیم، قبلا باغها کم بود، اما الان توسعه پیدا کرده، دولت باید به ما کمک کند، الان اگر به نقشههای هوایی نگاه کنید، میبینید که ٧٠درصد ارومیه زمینهای کشاورزی است، آذربایجانشرقی روی صنعت متمرکز است، آذربایجانغربی روی کشاورزی. اما وضع طوری شده که میوهها روی دستمان مانده، بیشتر از همه هم سیب و انگور را گرفتار کرده است.» به گفته این باغبان، هرسال چندهزار تن انگور و سیب، بدون مشتری میماند: «من امسال نزدیک به ١٠٠ تن سیب را دور انداختم چون مشتری نداشت، انگور را میشود به کارخانهها داد، سیب را نه. دولت باید فکری به حال ما کند، تضمین بدهد که اگر میوهها را نخریدند خودش کیلوییهزار تومان از ما بخرد، این باعث میشود تا باغبان ناامید نشود.»
اردشیر مرادی، صاحب باغ است. او ناراحت سرنوشتی است که برای محصولاتش رقم خورده: «آفتها باغهایمان را از بین بردهاند، درختانمان را خشکانده، ، درختهای ٤٠، ٥٠ ساله را. سمها هم به جای اینکه آفتها را از بین ببرد، درختان را سوزانده. همین امروز باید ١٠٠ اصله درخت را به خاطر همین خشک شدن، بیندازیم دور.» درختان انگور، کمترین میزان آبیاری را میخواهند، سالی دوبار برایشان کافی است، دولت اما آنها را برای آبیاری تحت فشار قرار داده، آنها ولی توانایی تبدیل سیستم آبیاریشان به قطرهای را ندارند: «اگر دولت کمک کند و آبیاری قطرهای شود، ٥٠درصد آب کمتر مصرف میشود، این به نفع دریاچه ارومیه است. اما متاسفانه به دلیل یکسری مشکلات اداری و سند، این اقدامات صورت نمیگیرد.» مرادی به وضع صادرات هم اشاره میکند، وضعیتی که بحرانی شده است: «بیشترین صادرات انگور به کردستان عراق و مسکو صورت میگیرد، الان ولی کمتر شده، یکی از دلایل آن هم تحریمی است که علیه روسیه اتفاق افتاده، آنها دیگر خیلی کم از ما میخرند، پول ندارند.»
کمی آن طرفتر، باغ دیگری است، چند دختر جوان با پدرشان مشغول سبزینه کردن هستند، آنها انگورهایی که برای فروش چندان مرغوب نیستند را جمع میکنند، تیزاب میزنند و جلوی آفتاب مانند سفره سبزی، پهن میکنند تا کشمش شود، این انگورها را به خشکباریها میفروشند. برایشان درآمدی دارد. انگورهای باغ آنها تمیز نیست، رویش را گرد و خاک پوشانده، آن هم به خاطر کارخانه آجرپزی است که حالا چند سالی میشود کنار باغشان، قد علم کرده و هر روز دود ناشی از سوزانده شدن ضایعاتش، باغ انگور را پر میکند. صاحب باغ مرد افتادهای است، سالخورده است، همانطور که خوشههای انگور را داخل تیزاب میکند میگوید: «کارخانه که نباید کنار باغ باشد، محیطزیست بیاید و بررسی کند.»
حالا با همه این مشکلاتی که باغبانها و تولیدکنندههای انگور ارومیه دارند، شهرداری این شهر، چهار سالی میشود که اواخر شهریور ماه برای کمک و حمایت از این بخش کشاورزی، جشنواره انگور برپا میکند. جشنوارهای که ٢٣ شهریور ماه در دهکده ساحلی چی چست ارومیه افتتاح شد اما اداره کل جهاد کشاورزی ارومیه هیچ نقشی در برگزاری آن نداشت. محمد حضرتپور، شهردار ارومیه گلایههایش را در نشست خبری برگزاری جشنواره انگور، اعلام میکند. گلایههایی از رسیدگی نکردن به مشکل باغبان: «اخیرا در پی اتفاقاتی که رخ داده، انگور باغداران، به قیمتهای پایینی از سوی کارخانهها خریداری میشود، کارخانههایی که این انگورها را تبدیل به خشکبار میکنند، مثلا انگور کیلویی ٧هزار تومان را ٧٠٠ تومان میخرند، گاهی هم دیده میشود که همان انگور را با بستهبندیهای جدید به کشورهای اطراف میفرستند و به نامها و برندهای دیگری میفروشند.» او ادامه میدهد: «متاسفانه یکی از کارخانههایی که مربوط به بنیاد مستضعفان است با قیمتهای پایینی که به باغداران میدهد، سرنوشت اقتصادی آنها را به باد داده است.»
او با انتقاد از وضعیتی که برای کشاورزان رخ داده میگوید: «دولت برای حمایت از این کشاورزان اقتصاد مقاومتی ایجاد کند، مثلا وزارت امور خارجه باید بازارهای مصرفی انگور را پیدا کند و دست این افراد را برای فروش محصولاتشان بگیرد.» براساس اعلام این مسئول شهری در ارومیه، ٣٠درصد مردم آذربایجانغربی از طریق کشاورزی زندگی میکنند، این در حالیست که این استان از نظر درآمد سرانه رتبه ٢٨ کشور را دارد: « نرخ بیکاری در ارومیه بالاست، همه اینها درحالی است که ما در این استان خاک حاصلخیز و آب در اختیار داریم، اما متاسفانه نرخ تورم ما بالاتر از استانهای دیگر است، بررسیها نشان میدهد که میزان درآمد ما با استانهای مرکزی کشور، ٤٠درصد پایینتر است.»به گفته او، آذربایجانغربی هر سال، ٢٨٦ هزار تن انگور تولید میکند که از این میزان ٢٠ هزار تن آن به کشورهای دیگر صادر میشود و ٧٠هزار تن هم تبدیل به خشکبار میشود. سازمان میادین میوه و تره بار هم هرسال ٧٠هزار تن از این انگور را میخرد.» او میگوید: «قبلا میزان صادرات ٥هزار تن بود که اکنون میزان صادرات افزایش قابل توجهی داشته است.»
حضرتپور به اقداماتی که شهرداری ارومیه برای بالا بردن وضع معیشت مردم انجام داده هم اشارهای میکند: «برنامه ما این است که تا سال ١٤٠٤ شهروندان ارومیه دارای اقتصاد برخورداری باشند.» او اشارهای هم به برگزاری جشنواره انگور میکند: «تاکنون شاهد ١٨هزار ورودی به جشنواره بودیم که ٣٠درصد از آنها از استانهای همجوار هستند، هرسال هم میزان بازدیدکنندهها از جشنواره بیشتر هم میشود، مثلا سال ٩٤ نسبت بهسال ٩٣، تعداد بازدیدکنندهها ٣٠درصد بیشتر بود، پیشبینی میشود امسال هم رشد قابل توجهی داشته باشیم.»
شهردار ارومیه درباره مشارکت نداشتن اداره کل جهاد کشاورزی در برگزاری این جشنواره هم توضیحاتی میدهد: «خیلیها به برگزاری این جشنواره معترض بودند و شهرداری را متهم کردند، همه اینها درحالی است که این جشنواره برای کمک به اقتصاد مقاومتی برپا شده، اما جهادکشاورزی که باید در رأس امور باشد، در آن هیچ مشارکتی نکرده است. آنها میگویند این جشنواره ارتباطی به شهرداری ندارد، اما مشکل اقتصادی مردم دغدغه ما است.» او، کاشت انگور را اقدامی برای کمک به احیای دریاچه ارومیه میداند: «کاشت انگور هرسال تنها دو بار نیاز به آبیاری دارد، اما برحی از درختان هستهدار باید درسال ١٢ بار آبیاری شوند، بنابراین کاشت انگور به صرفه است اما متاسفانه به این موضوع توجهی نمیشود.» شهردار ارومیه در حاشیه برگزاری جشنواره هم صحبتهایی میکند. او میگوید که هدف از برگزاری این جشنواره، این است که انگور با ارزش افزوده مناسبی به بازارهای داخلی و خارجی فروخته شود و تولیدکنندهها را با بستهبندیهای جدید آشنا کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر