بحران واژگان درادبیات ایران و آمریکا
مهدی مطهرنیا در روزنامه آرمان نوشت: آنچه در ادبیات سیاسی بحران واژگان خوانده میشود. درلایههای فهم و ادراک سیاسی وارد و سپس درحوزه تصمیمسازیها وتصمیمگیریها اثرمی گذارد.
مهدی مطهرنیا در روزنامه آرمان نوشت: آنچه در ادبیات سیاسی بحران واژگان خوانده میشود. درلایههای فهم و ادراک سیاسی وارد و سپس درحوزه تصمیمسازیها وتصمیمگیریها اثرمی گذارد.
بسیاری از کشورها درکاربرد واژگان سیاسی و مفاهیم ناشی از آن با دریچههای نگرش متفاوت به فضای سیاست با ادبیات مختلف به سخن میپردازند وگاه واژگانی که به کار میبرند در فضای گفتمانی طرفهای مقابل برداشتهای متفاوتی را ایجاد میکند، لذا ممکن است واژگان مشترک باشد اما برداشتها بسیار متفاوت است. آنچه وزارت امور خارجه آمریکا در ارتباط با ایران بیان میکند، اینگونه تصور میشود که ارتباطی میان کری و ظریف در چارچوب روابط خارج از عرف سیاسی وجود دارد.
در ایالات متحده آمریکا در حوزه مدیریت و ارتباط طبقه فرادستان با فرودستان حتی در حوزه بیان اسامی افراد، اسامی کوچک نام برده میشود و در ارتباط با یکدیگر با وجود تمسک به قوانین و مقررات آداب و ترتیبی که بر اساس سنت جاری در ادبیات سیاسی در درون ایران وجود دارد دیده نمیشود.
درنتیجه اگر گفته میشود ارتباطی میان کری و ظریف وجود دارد در ایران برداشت اینگونه است که این ارتباط خارج از عرف دیپلماتیک و قوانین و مقررات جاری در مملکت است. درحالیکه از منظر ادبیات سیاسی در آمریکا این ارتباط به معنای ایجاد یک فضای تعامل در جهت دستیابی به منافع هرکدام از کشورهایی است که این بازیگران سیاسی در نقشهای وزیر خارجه در دولتهای متبوع خود بازی میکنند.
لذا نویسنده بر این اعتقاد است در ادبیات سیاسی ما به دلیل این تعارضات موجود میان برداشتهای متفاوتی که از مفاهیم واحد بهکار رفته در دو سوی ادبیات سیاسی رایج دو کشور به کار میرود، موجب میشود که اینگونه تضادهای و تعارضها بروز پیدا کند. هماهنگی، ارتباط، همکاری و حتی دوستی در ادبیات کشورهای گوناگون باوجود آنکه بسیار به هم نزدیک است اما مانند هم نیست.
بهطور مثال در ادبیات انگلیسیزبانان میان واژگانی که به آنها دوست یا رفیق گفته میشود با واژه آشنا تفاوت وجود دارد؛ کسی دوست خوانده میشود که حاضر باشد از همه زندگی خود یا بخش مهمی از آسایش خود برای زندگی خوبتر دوست خود بگذرد و لذا در این ادبیات دوستان از آشنایان جدا میشوند.
درحالیکه کوچکترین ارتباطی در ایران بهعنوان ارتباط دوستی و یا مودت به یاد میآید، در هنگامه عمل ما شاهد آن هستیم که زمینههای ایجاد یک فضای مناسب برای خود گذشتگی در هنگام بحران دیده میشود و لذا آنچه در ایران خانواده خوانده میشود پیشتر به کلمه با محتوای واژه دوست در غرب وجود دارد، نزدیک میشود از این منظر برداشتهای گوناگون از این واژگان موضعگیریهای متفاوت را هم در این ز مینه ایجاد میکند که باید به آن توجه نمود. از منظر آمریکا میتوانیم بگوییم ارتباط میان ظریف و کری در این معنا ممکن است وجود داشته باشد.
ارسال نظر