فروشنده؛ پرفروشتر اما ضعیفتر!
محمد تقیزاده؛ منتقد سینما در روزنامه آرمان نوشت: فروشنده که با نام مشتری در فستیوال کن به نمایش در آمد پرافتخارترین فیلم سینمای ایران در سالهای معاصر است چرا که توانسته است دو جایزه فیلمنامه و بازیگری را از معتبرترین فستیوال سینمایی جهان کسب کند.
محمد تقیزاده؛ منتقد سینما در روزنامه آرمان نوشت: فروشنده که با نام مشتری در فستیوال کن به نمایش در آمد پرافتخارترین فیلم سینمای ایران در سالهای معاصر است چرا که توانسته است دو جایزه فیلمنامه و بازیگری را از معتبرترین فستیوال سینمایی جهان کسب کند.
جایزه فیلمنامهای که بزرگانی چون آندره زویاگینسف از روسیه ، جیا ژانکه از چین ، فاتح آکین از ترکیه ، کریستین مونجیو از رومانی و بزرگانی چون آلمادوار ،گیلرمو آریاگا، هال هارتی و اسپیبرگ موفق به کسب آن شده بودند. به همین خاطر باید به داشتن فرهادی به عنوان یکی از حرفهایترین و معتبرترین فیلمسازان و فیلمنامه نویسان ایرانی فخر فروخت و ایستاده تحسین و تشویقش کرد. موفقیت فروشنده در کسب جایزه کن به عنوان معترترین جشنواره هنری نباید این تفکر را به وجود آورد که فروشنده شاهکار سینمایی است و غیر قابل نقد و بینقص است.
بلکه فروشنده یکی از ضعیفترین فیلمهای فرهادی بزرگ در کنار گذشته و پس رفتی محسوس نسبت به فیلمهای بسیار ارزشمندی چون چهارشنبه سوری ، درباره الی و جدایی نادر از سیمین است؛ فیلمهایی با کلاس بین المللی که قابلیت تحلیل و واکاوی حتی در بسیاری از دانشگاهها و کالجهای معتبر دنیا در باب فیلمسازی و فیلمنامهنویسی را مدرن دارند. شاید کمی مغرضانه و بیربط باشد ولی از زمانی که فرهادی از تهیه کنندگان و پخش کنندگان وطنی دور شد و به پروژههای بین المللی اخیرش یعنی گذشته و فروشنده پیوست ردپای این ضعف و اشکالات فاحش در فیلمش پیدا شد. از طولانی شدن بیدلیل فیلمها و رد کردن مرز دو ساعت تا انواع و اقسام ادای دینها و علایق شخصی که در فروشنده بیش از هر فیلمی قابل مشاهده است.
از نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر تا ترانههای قدیمی و یاد کردن از مهرجویی. به نظر میرسد فرهادی در فیلمهایی که خودش با سرمایه گذار داخلی کار میکرد استقلال بیشتری در داستانگویی و فیلمسازی داشت و در دو پروژه اخیر بین المللی اش به دلیل سفارشات و انواع و اقسام اعمال نظرهای سلیقه ای، آن تمرکز و استقلال همیشگی را ندارد و آشفته و مغشوش مینویسد و فیلم میسازد.
در نقد فروشنده،گذشته از ایرادات و اشکالات فاحش فیلمنامهای که از فرهادی با آن سابقه درخشانش خیلی بعید بود، فیلمساز تصنعیترین فیلم کارنامه فیلمسازی اش را کارگردانی کرده است. به طوری که حتی تماشاگر عادی با سابقه کم فیلمبینی هم متوجه ساختگی بودن رویدادها و تعمدی بودن اتفاقات توسط فیلمنامه نویس میشود که این اوج آن ضعف و بیکیفیتی کار آخر فرهادی است که در ابتدا به آن اشاره شد.
به عنوان نمونه عماد و رعنایی را تصور کنید که معلوم نیست مشکلی که میتوان خیلی راحتتر و قانونیتر جلوی پیشرفتش را گرفت تبدیل به بحران کرده و فیلمساز ماهرانه تماشاگر را دو ساعت سرگرم میکند.
نظر کاربران
وااااااای کجاش ضعیف بود.....روش عیب نذارید ا! به نظرم از تمام اثار فرهادی قشنگ تر بود
از ثانیه به ثانیه فیلم لذت بردم. بهترین فبام آقای فرهادی بود.
و البته یکی از بهترین فیلمهایی که تا حالا دیدم.
واقعا بازیهاشون در سطح استاندارد های بین المللی بود.
بالاخره اینام شغلشون منتقده دیگه، باید یه چیزی بگن!!!