قاتل مَست از قصاص گریخت
آن شب به اتفاق محمدرضا و فرید مقداری مشروب خورده و به قصد کیفقاپی در خیابانها شروع به گشتزدن کردیم، وقتی مقتول را دیدیم که قصد بالارفتن از پل عابر را دارد به سمت او هجوم برده و تلاش کردیم تا کیفش را بگیریم، اما با مقاومت او مواجه شدیم...
تحقیقات کارآگاهان حاکی از آن بود که ضاربان به قصد سرقت کیف مقتول با وی درگیر شده و پس از قتل وی با موتورسیکلت از محل جنایت گریختهاند؛ با تشکیل پرونده قتلعمد تلاش برای شناسایی متهمان این پرونده آغاز و مشخص شد ساعاتی قبل از این قتل، دو زورگیری مشابه در همان منطقه صورت گرفته است.
یکی از شاکیان زورگیری در اظهاراتش به مأموران گفت: در حال عبور از پل بزرگراه بودم که از پشت سر مورد ضرب و جرح قرار گرفتم، ضاربان گردنبدم را از روی گردنم کشیدند و پس از هل دادنم، چاقویشان روی زمین افتاد و متواری شدند.
شاکی دیگر این پرونده نیز به مأموران گفت: سه جوان زورگیر پس از حمله به من، کیف همراهم که حاوی لپتاپ بود را به سرقت بردند و متواری شدند.
در حالیکه تحقیقات برای شناسایی متهمان پرونده ادامه داشت چند روز بعد مرد میانسالی به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و از فرزندش فرید به خاطر عضویت در باند سرقت و کیفقاپی شکایت کرد، با به دست آمدن این سرنخ فرید بازداشت و پس از بازجویی مشخص شد وی در همان باند زورگیری که منجر به قتل مرد میانسال شده بود، شرکت دارد، با به دست آمدن این سرنخ دو عضو دیگر این باند با نامهای محمد رضا و میلاد نیز توسط کارآگاهان بازداشت شدند.
متهمان در شرایطی به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند که هیچ کدام از آنها اطلاع نداشتند در یکی از سرقتهایشان، یکی از مالباختگان را با ضربات چاقو به قتل رساندهاند.
هر سه متهم در حالی در اعترافات خود، وقوع سه فقره سرقت و زورگیری را تأیید کردند که در ابتدای تحقیقات در مورد وارد کردن ضربات چاقو اظهارات متناقضی را اظهار میکردند اما در ادامه، میلاد خود را به عنوان ضارب مقتول، معرفی کرد.
محمدرضا و میلاد در اعترافات خود به کارآگاهان عنوان کردند که فردای روز سرقت برای فروش لپتاپ به خیابان جمهوری مراجعه کرده و لپتاپ را در مقابل پاساژ علاءالدین به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان به یکی از دستفروشان فروختهاند.
فرید نیز در مورد میزان پول بدست آمده از سرقتها گفت: از اولین سرقت، محمدرضا و میلاد از داخل کیف عابر پیاده ۵۰ هزار تومان پول پیدا کردند، اما موضوع را از من پنهان کرده و به من گفتند که این عابر، پولی در داخل کیف خود نداشته و قبل از دومین سرقت نیز اقدام به خرید چاقو کردند که در داخل پلیس آگاهی متوجه شدم که پول خرید چاقو را از همان ۵۰ هزار تومان پرداخت کردهاند.
با اتمام جلسات بازپرسی از متهمان این پرونده آنها ۲۰ آذر سال ۸۹ در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند و میلاد در جلسه دادگاه جزئیات شب حادثه را اینگونه شرح داد: آن شب به اتفاق محمدرضا و فرید مقداری مشروب خورده و به قصد کیفقاپی در خیابانها شروع به گشتزدن کردیم، وقتی مقتول را دیدیم که قصد بالا رفتن از پل عابر را دارد به سمت او هجوم برده و تلاش کردیم تا کیفش را بگیریم اما با مقاومت او مواجه شدیم، من هم برای اینکه بتوانم کیف را از دست او بگیرم، با چاقویی که از محمدرضا گرفته بودم ضربهای به وی زدم که باعث مرگ او شدم، اما قصد من فقط قاپیدن کیف بود.
سرانجام میلاد متهم ردیف اول پرونده به اتهام مباشرت در قتل عمدی مرد میانسال به قصاص نفس، به اتهام مشارکت در سرقتهای مقرون به آزار به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، محمد رضا متهم ردیف دوم پرونده به اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و فرید آخرین متهم پرونده نیز به اتهام معاونت در چهار فقره سرقت به پرداخت ۱۳ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.
حکم قصاص میلاد در شعبه هفتم دیوان عالی کشور به تأیید رسید و پرونده وی برای سیر مقدمات اجرایی به شعبه اول اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
این در حالی بود که اولیای دم مقتول برای قاتل پرونده درخواست قصاص مطرح کرده بودند و چندی بعد پدر مقتول از قصاص متهم گذشت اما فرزندان مقتول همچنان بر اجرای حکم قصاص اصرار داشتند.
سرانجام ۱۵ شهریور ماه سال جاری نیز فرزندان مقتول در دادسرای امور جنایی تهران حاضر شدند و درخواست خود مبنی بر رهایی از قصاص متهم پرونده را بدون هیچ قید و شرطی به قاضی دشتبان؛ سرپرست اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارائه دادند و متهم این پرونده از قصاص رهایی یافت.
نظر کاربران
بخشش این قاتل . یعنی فرصتی دیگر برای قتلی دیگر .
پدر و فرزندان مقتول واقعا کار اشتباهی کردن .
نمیدونم افسوس بخورم چرا همچین آدمی آزاد میشه یا بچه ها و پدر اون خدا بیامرز رو تحسین کنم که حتی بدون هیچ قید و شرطی رضایت دادن
قصاص حق مسلم خانواده مقتول هست.اینکه بعضیها بدون قید وشرط میبخشند نمیدونم چرا، حضرت علی هم درخواست قصاص دادند وگفتند یک ضربه زده شما هم یک ضربه بزنید.دیگه حداقل دیه رو میگرفتی که تا آخر عمر بره کارکنه وهرز نپره.
یعنی اون دوتای دیگه بعد از آزادی دست به دزدی و زورگیری مجدد نزدند ان شا لله که این طور باشه
جنایت های عمدی انجام دادن ... واقعا خیلی دل بزرگی داشتن که بخشیدن
انشاالله همینطورباشدکه به میل خودازقصاص گذشته باشنذوتوسط افرادخاصی تهدیدوترسانده نشده باشند
قاتل قصاس دارد این قاتل چندجرم انجام داده دزدی قتل ومشروب خوردن اینها عافت جامعه هستند
این حیوان را اعدام کنید تا جامعه از شر ش در امان باشد.
اولیای دم نباید گذشت کنند تا درس عبرتی باشه برای دیگران
وقتی بخوان قصاص انجام بشه باید پول دیه را بدهند و خیلی ها این پول را ندارند ....
خب وقتی میخوان کسی رو اعدام کنند باید خانوادا مقتول پول پرداخت کنند خب حتما بنده خدا نداشتن و رضایت دادن ...........یارو پدر یا بچه اش رو به قتل میرسونتد باید کلی پول هم پرداخت میکنه یکی دیگه دزد ساعت 2 شب میاد خونه ات دزدی گیرش میاری یا میبینیش میگه باید شاهد بیاری خب میگیم دزد قسم بخوره میگه پول قسم خوردن رو باید بدی؟