تاثير سفارتخانه ها بر مراودات اقتصادی
محمدرضا خباز در روزنامه آرمان نوشت: اگرچه روابط با برخي از كشورها همواره از وجود يك سفارتخانه و سفير عدول نكرده و ايران با آنها وارد همكاريهاي اقتصادي و حتي سياسي و مسائل خارجي هم نشده است، اما به هر روي در اين ميان كشوري مانند انگليس به عنوان يك كشور اثرگذار اروپايي ميتواند ساير كشورها را به همكاري در مسائل اقتصادي و حتي بانكي ترغيب كند و موجب ايجاد اطمينان در سرمايهگذاران خارجي به ويژه اروپايي ها شود.
از سويي تبادل سفير و بازگشايي سفارتخانه سبب ميشود كه بانكهاي اروپايي بزرگ كه همچنان به ايران اعتماد كافي ندارند، با ايران وارد همكاريهاي مالي - بانكي شوند. پس از اشغال سفارت انگليس در تهران روابط ايران و انگليس مخدوش شد، تا آنجا كه روابط ميان دو كشور به سطح كاردار تنزل پيدا كرد.
بديهي است زماني كه كشوري در كشور ديگر سفارتخانه نداشته باشد، به صورت طبيعي در قطع رابطه است. گرچه راههاي ديگري هم براي ايجاد ارتباط وجود دارد اما اين ارتباط با سختي ممكن و مسير ميشود. پس از مساله برجام بسياري از كشورهاي اروپايي به ويژه كشورهاي اثر گذار و قدرتمند اتحاديه اروپا كه با ايران خصومت چندان زيادي هم نداشتند، پيام برجام را درك كرده و براي گسترش روابط در همه سطوح به ويژه اقتصادي و منطقهاي اعلام آمادگي كردند.
اما انگليس بدين علت كه در گذشتههاي دور و در سالهاي اخير با ايران خصمانه برخورد كرده بود و مردم تصور مطلوبي نسبت به اين كشور نداشتند، اندكي ديرتر از ساير كشورها براي بهبود روابط با ايران پيشگام شد؛ چراكه هدف نخست اين كشور بازگشايي سفارت بريتانيا در تهران بود. ايران هم از آنجا كه بهبود روابط با كشورهاي اروپايي را در دستور كار خود قرار داده بود، با اين شرط بازگشايي سفارت انگليس و بهبود روابط با اين كشور را پذيرفت كه انگليس كمتر وارد ارتباط با آمريكا شود. پس از بازگشايي سفارت بريتانيا در تهران دو كشور به تبادل سفير اقدام ورزيدند.
با تبادل سفير ميتوان گفت كه دو كشور به سمت و سوي عاديسازي روابط گام برميدارند. اگرچه همه مشكلات و بي اعتماديهاي گذشته در يك مرحله حل نخواهد شد اما اين مساله مقدمه مهم و گام بلندي براي برقراری روابط با اين كشور است. از طرفی ميتواند در سرمايهگذاران خارجي اطمينان ايجاد كرده و از سويي ديگر آنها را براي سرمايهگذاري در ايران ترغيب كند. علاوه بر مسائل اقتصادي و همكاريهاي امنيتي و منطقهاي روابط دو كشور ميتواند در موارد ديگري هم تاثير بگذارد.
بهطور مثال يكي از نمايندههاي مجلس هشتم براي معالجه چشم قبلا به انگليس رفته بود. پس از تعطيلي دو سفارت تهران و لندن او بايد باز هم براي معالجه چشم خود به انگليس ميرفت. در حالي كه آسيبهاي ناشي از قطع روابط نه تنها فقط شامل اين نماينده، بلكه در بيشتر موارد حتي متوجه مردم عادي هم خواهد شد؛ به ويژه افرادي كه به انگليس مهاجرت كردند و يا بنا به دلایلی قصد مهاجرت در آن سالها مانند تحصيل داشتند، از اين قاعده مستثني نخواهند بود.
ارسال نظر