بررسی شفافیت اقتصادی در کشور های مختلف
یکی از مهمترین مراحلی که هر کشور در حال توسعهای با آن مواجه میشود، شفافسازی برای مبارزه با ویژهخواریها، اختیارات و امتیازات خاص، انحصارها، فساد و خشکاندن ریشههای آن است.
بعد بیرونی
عظیمترین حرکت بهسمت شفافیت حدود 20 سال قبل در حوزه کمکها و سیاستهای بینالمللی اتفاق افتاد. سازمانهایی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که در حال ارائه کمکها و وامها به کشورهایی از قبیل فیلیپین، اندونزی، تایلند، برزیل، آرژانتین و غیره بودند، بهدنبال اطمینان از مدیریت صحیح مبالغ پرداختی بودند. به لحاظ سیاسی، این نهادهای جهانی خواهان شفافیت در روندهای انتخاباتی بودند، به این معنی که انتخابها و رسیدن به قدرت با تطمیع یا براساس روابط صورت نگیرد، بهنحوی که رهبری سیاسی با حمایت مردم پایدارتر باشد. بهلحاظ مالی، این نهادها خواستار حسابداری شفاف در مورد نحوه جریانهای نقد برای پروژههای مختلف و در واقع مردم کشورها بودند تا این پولها به حسابهای بانکی شخصی یا فعالیتهای متقلبانه افراد صاحب قدرت واریز نشده باشد.
شفافسازی در عرصه بینالمللی بعدها بهصورت خاص، بهعنوان یک ماموریت ویژه توسط سازمان شفافیت بینالملل Transparency International دنبال شد، سازمانی که در سال ۱۹۹۳ در آلمان و توسط پیتر ایگن، مدیر منطقهای بانک جهانی ایجاد شد. سازمان شفافیت بینالملل یک نهاد جامعه مدنی است که هدایت مبارزه با فساد را بر عهده دارد و ائتلاف قدرتمندی را برای پایان دادن به تاثیرات مخرب فساد بر مردم تشکیل میدهد. براساس تعریف ارائه شده در وبسایت این سازمان، فساد استفاده از اختیارات محوله برای منافع شخصی است.
بعد داخلی
در بعد داخلی نیز میتوان گفت تقریبا تمام نظامهای سیاسی فارغ از نوع ایدئولوژی حاکم بر آنها به این واقعیت پی بردهاند که مبارزه با بزرگترین چالشهای پیشروی جهان، فقر و فساد، که تقریبا همه کشورها با آن روبهرو هستند، مستلزم شفافیت و اطلاعرسانی صحیح به مردم است. و البته مهمترین این اطلاعرسانیها در زمینه نحوه استفاده دولت از منابع عمومی است. تجربه کشورهای مختلف در این زمینه نشان میدهد گذشته از کشورهای موفقی همچون نیوزیلند و دانمارک که توانستهاند در رتبهبندیهای جهانی شفافیت در صدر قرار بگیرند، کشورهایی همچون میانمار در تلاشند با بهبود روشهای اطلاعرسانی به مردم، خود را با روند حرکت جهان بهسوی پاسخگویی و شفافیت دولتها در قبال ملتها همگام کنند. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی تجربههای موفق در زمینه شفافسازی در کشورهای مختلف.
تجربه نوپای میانمار
میانمار از جمله کشورهایی است که در حوزه شفافیت در قعر لیست قرار دارد. با این حال این کشور نیز اخیرا تلاشهایی را برای شفافسازی روندهای سیاسی و اقتصادی در دستور کار قرار داده است. این کشور اخیرا 12 دستورالعمل اقتصادی ـ سیاستی را بهعنوان اولویتهای اصلی اصلاح ساختاری این کشور منتشر کرده است. این دستورالعملها با هدف تقویت مدیریت مالی دولت بهمنظور کاراتر کردن مخارج عمومی و شفاف شدن بودجه دولت طراحی شدند. برای بیش از 50 سال امکان دسترسی عموم مردم به اطلاعات مالی دولت میانمار وجود نداشت. دادههای مربوط به بودجه دولت جزو اطلاعات محرمانه تلقی میشد و در سالهای ابتدایی گذار دموکراتیک در این کشور دسترسی به چنین اطلاعاتی نیازمند روابط قوی سازمانی و همچنین فرایند طولانی و ملالآور برای تایید آن بود.
شفافیت در صنایع نفت و گاز
تجربه دوم مربوط به شفافیت در صنایع نفت و گاز است. از سالها قبل گروههای جامعه مدنی برای رسیدن به یک راهحل جهانی درباره شفاف نبودن درآمدهای نفتی بحث و تبادل نظر میکردند. این امر منجر به شکلگیری کمپینی تحت عنوان «آنچه میپردازی را منتشر کن» شد. این کمپین در سال ۱۹۹۹ بر روی سوءمدیریت نفت در آنگولا متمرکز شد. در سال ۲۰۰۱ رئیس هیئت مدیره یکی از غولهای نفتی به دعوت این کمپین پاسخ گفت و میزان پرداختی به دولت آنگولا را منتشر کرد. این اقدام در آن زمان با واکنشهای منفی روبهرو شد اما آغاز یک حرکت جهانی برای التزام کشورها به افشای اطلاعات محسوب میشود. ایده طرح شفافیت در صنایع نفتی برای اولینبار در سال ۲۰۰۲ در اجلاس سران ژوهانسبورگ در مورد توسعه پایدار مطرح شد و بلافاصله در سال بعد دبیرخانه این طرح در اسلو شروع بهکار کرد. امروزه در حدود ۴۰ کشور دنیا به طرح شفافیت در صنایع نفتی پیوستهاند.
شفافیت کشورهای اسکاندیناوی در مقابله با فساد
تجربه سوم هم مربوط به کشورهای حوزه اسکاندیناوی است که براساس گفته تارنمای موسسه شفافیت بینالمللی در میان کشورهای جهان پیشتاز هستند.
خانم ماری چن، پژوهشگر ارشد موسسه شفافیت بینالملل، درباره این موفقیت مینویسد: علاوه بر وجود قوانین سختگیرانه و ضدفساد در این کشورها، نوعی وفاق گسترده عمومی برای مبارزه با فساد در این کشورها وجود دارد که دربردارنده مشارکت مدنی و نیز ساز و کارهای شفافسازی همچون افشای برخی اطلاعات مالی است. یافتههای اولیه از مطالعه بر روی کشورهایی فنلاند، دانمارک و سوئد نشان میدهد که نوعی یکنوایی ملی در چنین کشورهایی عملکرد به نسبت خوبی دارد. اما چهچیزی سبب کارآمدی این سیستم یکنوایی ملی میشود؟
در نهایت شاید بتوان گفت عمدهترین دلایل کارآمدی روند کنترل فساد در کشورهای صدر جدول موسسه شفافیت بینالملل به شرح زیر است:
افشای اطلاعات هزینههای صورت گرفته توسط ادارات دولتی و مسئولین، راه را بر حیف و میل ثروت ملی میبندد. به همین دلیل کشورهای مختلف هم باید بهدنبال راههایی برای بهبود فرایند در اختیار عموم قرار دادن ارقام هزینههای صورت گرفته دولتی و نیز تقویت مشارکت مردم در آن باشند.
تدوین قوانین و مقررات برای کارکنان دولت از اهمیت زیادی در شفافسازی امور مالی برخوردار است. همه وزیران دولت در دانمارک براساس قانون مجبور هستند هر ماه اطلاعات مربوط به مسافرتها و هدایای خریداری شده خود را منتشر کنند.
ساز و کار حقوقی مبارزه با فساد و پوشش دادن طیف گستردهای از تخلفات مالی بهعنوان فساد نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و دستگاه قضایی هم نقش ویژهای ایفا میکند.
راههای تحقق آرمانهای شفافسازی
در پایان بایستی گفت که بررسی تجربه شفافسازی در کشورهای مختلف نشان میدهد برای تحقق آرمانهای شفافسازی، راههای عملی مختلفی اندیشیده شده است که یکی از آنها تضمین حق دسترسی به اطلاعات برای شهروندان است. در دهههای اخیر اکثر کشورها بهطور رسمی حق دسترسی به اطلاعات را پذیرفتهاند. در برخی موارد نیز، مانند آفریقای جنوبی، این حق را در قانون اساسی خود ذکر کردهاند. گرچه در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما، در این قوانین به صراحت این حق اشاره نشده است، دانستن و دسترسی به اطلاعات همواره از حقوق اولیه شهروندان محسوب شده و تلویحا در قوانین مختلف آمده است.
هرچند اصولا تنها اطلاعات موسسات دولتی یا سازمانهای مربوط به منافع عمومی باید در دسترس قرار داشته باشد و سازمانهای خصوصی از این امر مستثنی هستند، در مواردی که کار بنگاههای خصوصی و دولتی با هم تداخل پیدا کند اصل بر تسری قوانین دسترسی به اطلاعات است. مواردی هم وجود دارد که حق دسترسی به اطلاعات چندان محرز و مبرهن است که اساسا نیازی به وضع قوانین دیده نمیشود. مصداق بارز این موارد، فعالیتهای مجالس قانونگذاری است.
در این موارد حکومتها معمولا اختیار تام دارند که از ارائه اطلاعات خودداری کنند. البته این روند، منتقدان زیادی دارد که معتقدند مصادیق تعارض با منافع ملی حتما باید بهصورت دقیق مشخص شود تا از این مفهوم موسع برای محدود کردن حقوق شهروندان سوءاستفاده نشود.
نظر کاربران
اگه این امتیازات ویژه برای مدیران دولتی رو بردارن مطمئن باشین ک در یکی دو سال آینده ایران قدرت اول اقتصادی علمی دفاعی منطقه خواهد شد. امام علی ع:بزرگترین ثروت قناعت است. مدیران قانع باشین ب فکر زندگی فرزندان و آیندهء مطمئن براشون باشین
یعنی اگه شفافیت صورت بگیره کشور مثل گل پاک میشه..امار گرفتن خیلی راحت میشه.سردرگمی برداشته میشه..مدیران یه احساس راحتی میکنن بابت همچی تو دستشونه راحتر میتونن بودجه بدن..شفافیت یعنی خوشحالی امید پیشرفت