تعامل با جهان يا جهانخواران؟
شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مصوبات اخير خود، روز ۲۳ تيرماه را به عنوان روز «گفتوگو و تعامل سازنده با جهان» نامگذاري كرده است و قرار است اين روز در تقويم ملي ايرانيان وارد شود.
۱- طرح تعامل سازنده به اين معني است كه يا ما در تعامل با جهان دچار مشكل هستيم يا نوع سازنده آن را در روابط به كار نميگيريم. تعامل سازنده شايد از سوي دولت با حسننيت طرح شود اما در ۳۷ سال گذشته ثابت شده است كه تفسير طرف مقابل از تعامل به معني عدول انقلاب اسلامي از شاخصها و اهداف خود و تن دادن به استانداردهاي حيات سياسي ـ اجتماعي غرب به عنوان قوانين جهانشمول است. شرط پذيرش ايران از سوي قدرتهاي سلطهگر را امام قبلاً ترسيم نمودهاند و دولت نيز در همين مذاكرات هستهاي آن را چشيده و فهميده است كه «هستهاي بهانه است، هويت انقلاب نشانه است». امام بر اين باور بود كه: «اگر ملت ايران از همه اصول و موازين اسلامي و انقلابي خود عدول كند و خانه عزت و اعتبار پيامبر و ائمه (ع) را با دستهاي خود ويران نمايد آن وقت ممكن است جهانخواران او را به عنوان يك ملت ضعيف و فقير و بيفرهنگ به رسميت بشناسند، ولي در همان حدي كه آنها آقا باشند ما نوكر، آنها ابرقدرت باشند اما ضعيف، آنها ولي و قيم باشند ما جيرهخوار و حافظ منافع آنها، نه يك ايران با هويت ايراني و اسلامي»
۲- بايد روشن شود ما در تعامل با «جهان» مشكل داريم يا با «جهانخواران»؟ تعبير جهانخواران از مفاهيم كليدي امام راحل است چرا كه ما با سردمداران نظام سلطه مشكل هويتي داريم و انقلاب اسلامي آمد تا مانعي بر سر جهانخواري باشد. مسئله ما با آنان بر سر «حدود» نيست كه بر سر «وجود» است. بنابراين تعامل به معني پذيرش نظام ارباب- رعيتي است. امام هميشه مسئولان را به «بستن كمربند مبارزه» توصيه ميكردند نه به «بستن كمربند تعامل»، بنابراين اگر دولت ما ميتواند ثابت كند كه با حفظ هويت حقيقي انقلاب اسلامي قادر به تعامل است بسمالله.
ما با صهيونيستها و دو، سه كشور غربي سلطهگر مشكل داريم و اين مشكل نيز به دليل واگرايي معرفتي ما در عرصه جهاني و هضم نشدن در دالاني است كه آنان ترسيم نمودهاند، حال چرا اسم اين چند كشور را معادل ۲۰۴ كشور به كار ميبريم؟ شايد علت اين نگرش، پذيرش نظام ارباب- رعيتي مبتني بر حكومت هرمي كدخدا باشد كه اگر اين است بايد تأسف فراوان خورد.
۳- حضرت امام(ره) در سال آخر حيات خود صريحاً جواب «تعاملخواهان» با جهانخواران را دادهاند، لذا بايد دست حيرت به دندان گرفت كه چرا همراهان امام(ره) حتي در ظاهر نيز حرمت كلام و قلم وي را محترم نميشمارند، مگر امام نفرمود: «بعضي مغرضين ما را به اعمال سياست نفرت و كينهتوزي در مجامع جهاني توصيف و مورد شماتت قرار ميدهند و با دلسوزيهاي بيمورد و اعتراضهاي كودكانه ميگويند جمهوري اسلامي سبب دشمنيها شده است و ازچشم غرب و شرق و اياديشان افتاده است!
كه چه خوب است به اين سؤال پاسخ داده شود كه ملتهاي جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ايران در چه زماني نزد غربيها و شرقيها احترام و اعتبار داشتهاند كه امروز بياعتبار شدهاند.» و در ماجراي سلمان رشدي دوباره همين مسئله را طرح و به تجديدنظرخواهي در اصول سياست خارجي اعتراض ميكنند: «آنان كه هنوز بر اين باورند و تحليل ميكنند كه بايد در سياست، اصول و ديپلماسي خود تجديدنظر نماييم و ما خامي كردهايم و اشتباهات گذشته را نبايد تكرار كنيم و معتقدند كه شعارهاي تند يا جنگ سبب بدبيني غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواي كشور شده است و اگر ما واقعگرايانه عمل كنيم، آنان با ما برخورد متقابل انساني ميكنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمين ميگذارند، اين يك نمونه است كه خدا ميخواست انتشار كتاب كفرآميز آيات شيطاني در اين زمان اتفاق بيفتد و دنياي تفرعن و استكبار و بربريت چهره واقعي خود را در دشمني ديرينهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهانديشي به در آييم و همه چيز را به حساب اشتباه و سوءمديريت و بيتجربگي نگذاريم و با تمام وجود درك كنيم كه مسئله اشتباه نيست بلكه تعمد جهانخواران به نابودي اسلام و مسلمين است.»
۴- شايد گفته شود مشكلات كشور صرفاً در تعامل با جهانخواران قابل حل است، اما برجام نشان داد كه آنان براي برجام «روح» قائل هستند و معني آن روح عدول از اهداف انقلاب اسلامي است. حضرت امام در اين باره نيز رهنمود روشن و صريح دارد و مشخص كردهاند كه آنان با ما بر سر «مسئلهاي» درگير نيستند كه مسئله اصلي خود انقلاب اسلامي است.
حال دولت روشن كند چگونه ميتواند با حفظ اصول انقلاب، تعامل سازنده با جهانخواران را پايهريزي نمايد: «من قبلاً نيز گفتهام همه توطئههاي جهانخواران عليه ما از جنگ تحميلي تا حصر اقتصادي و غيره براي اين بوده كه ما نگوييم اسلام جوابگوي جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگيريم، ما نبايد غفلت بكنيم، واقعاً بايد به سمتي حركت نماييم كه انشاءالله تمام رگههاي وابستگي (بخوانيد ايجاد اقتصاد مقاومتي) كشورمان از چنين دنياي متوحشي قطع گردد.»
۵- امام به مسئولان ميفرمود: «ما در قدم اول مبارزه جهاني خود عليه شرق و غرب هستيم.» حال چطور ميتوان باور كرد نسل اول انقلاب، مبارزه مدنظر امام را به «تعامل سازنده با جهانخواران» تبديل كنند و همچنان عكس امام(ره) را بالاي سر خود نصب و همانند جانشينان مائو در چين عمل كنند؟
۶- روز ۲۳ تيرماه كه بهانه اين نامگذاري است چه اتفاقي افتاده است؟ آيا جهانخواران از آن روز به بعد تعامل سازنده با ما داشتهاند؟ آيا دولت حاضر است رسماً اعلام كند از آن تاريخ به بعد امريكا و همپيمانان به تعامل سازنده روي آوردهاند؟ نشاندن نظام جمهوري اسلامي روي كرسي متهم و تبديل موضع طلبكاري و هجومي آن به انفعال و واپسگرايي و تلاش جهت رضايت غرب (با عدول از مواضع انقلابي) ميتواند همچون لكه ننگي بر دامن طرفداران اين نگاه در تاريخ آيندگان ثبت شود. اميد است رئيسجمهور محترم اين مصوبه اشتباه و متهمساز را ملغي نما یند و به جاي رضايت غرب به رضايت روح امام بينديشند. هنر اين است كه با شاخصهاي امام به تعامل بپردازيم وگرنه در زمين حريف تعامل كردن نه افتخار است و نه در شأن و تراز انقلاب اسلامي است.
نظر کاربران
احسن.
حرف زدن بس است ماازشعارهای بی محتواوفریب دهنده خسته شدیم هرروزمان بدترازدیروزشده پس لطفاخاموش اقای حراف