تهران خیابان هایش را می بلعد
تورج فتحی، کارشناس منابع آب و محیطزیست: نیاز است که عملیات عمرانی تهران بهطور دقیق نظارت و مدیریت شود
این نخستینبار نبود که چنین پیشامدی در تهران رخ داد و اینطور که کارشناسان زمینشناسی هشدار میدهند، آخرینبار هم نخواهد بود. چنان که تکرار این حادثه درنقاط مختلف پایتخت هم، گواهی بر این مدعاست. اینطور که کارشناسان زمینشناسی و بعضی مسئولان شهری میگویند، ماجرا پیچیدهتر از مقصربودن حفاران مترو و لولههای پوسیده آب است. آنها از جنس خاک تهران حرف میزنند که در مناطقی سست است و عملیات عمرانی را تاب نمیآورد.
تقریبا ٨٠روز پیش، در نیمهشبی، حادثهای مشابه در شهران تکرار شد و به انفجاری عظیم و آتشسوزی ساختمانها منجر شد. روایات مختلف از این حادثه میگفت که عملیات عمرانی مترو به لولههای گاز فشار آورده و خاک سست زیر لولههای گاز خالی شده و لولههای پوسیده در هم شکسته است. هرچه بود اما آتش انفجار که ٤ صبح روشن شده بود تا ساعتها خاموش نشد و بخشی از خدمات شهری را مختل کرد؛ تا اینکه چند روز پیش، بعد مدتها سردرگمی، سرانجام اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران دلیل حادثه را انجام عملیات مترو درجایی دانست که بافت خاک چسبندگی لازم را نداشته و نشست زمین منجر به مابقی حوادث شده است.
با وقوع نشست خیابان پیامبر، معاون عمرانی فرماندار تهران از وجود قناتهای متعدد درمحدوده خیابان پیامبر حرف زد و تونل مترو که «ممکن است در ایجاد نشست زمین موثر باشد» و پیگیریهای لازمی که برای یافتن علت حادثه در دست اقدام است. روز گذشته محمد پرورش، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم در اظهارنظری دیگر تأثیر شکستگی لوله آب را در این اتفاق رد کرد و به «فارس» گفت: «در مکانی که نشست زمین حدود ١٠متر بوده است، یک خط لوله ٥٠٠ و یک خط لوله ١٥٠ در آن مکان وجود دارد، اما هیچ اتفاقی برای این خطوط رخ نداده و درحال حاضر هیچ مشکلی برای این خطوط وجود ندارد. اگر این خطوط دچار شکستگی شده بود، آب نفوذ میکرد، پس اینجا به این نتیجه میرسیم که هیچ بحثی در مورد نشست زمین به خاطر شکستگی لوله آب نیست.»
او نهیبی هم به شهرداری و ساخت مترو زد: «در تهران حدود ١٠هزارکیلومتر شبکه آب داریم، اما سوال ما این است که چرا هر وقت حادثهای رخ میدهد، این حوادث در مناطقی که مترو در آنجا احداث شده است، رخ میدهد؟» و تأکید کرد که «اظهارنظر درباره هر حادثهای در تهران باید بعد از کارشناسی صورت بگیرد.» با دامنهدارشدن حادثه نشست زمین در بزرگراه ستاری، کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس هم وارد گود شد. پروانه مافی، نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور توپ را به زمین شهرداری انداخت: «شهرداری در ساختوسازهای اخیر بهویژه در بحث مترو باید دقت نظر بیشتری داشته باشد، زیرا ممکن است همین بیتوجهیها حوادث ناگواری را رقم زند.» ، او حادثه شهران را هم یادآوری کرد که «اگر ٨ صبح اتفاق میافتاد و مردم در رفتوآمد بودند، خسارتهای جانی و مالی بیشتر میشد و قابل جبران نبود. این مهم نشان میدهد که شهرداری باید بر پروژههایی که به پیمانکاران میدهد، نظارت و بازرسی دقیقی انجام دهد.»
«تقصیر خاک است»
هربار بعد از نشست زمین، دعوا بر سر یافتن مقصر بوده و صحبت از «ریزدانگی خاک تهران»، کمتر از زبان مسئولان شهری شنیده شده. اینبار، مازیار حسینی، معاون حملونقل و ترافیک شهردار تهران دراینباره حرف زد و تقصیرها را بر گردن خاک انداخت. «این یک نشست سطحی زمین در اثر ریزدانگی خاک و تراوش آب بوده و هیچ ارتباطی با حفاری مترو نداشته است.» او گفت که این حادثه درهفته گذشته حوالی حسینیه ارشاد تکرار شده و حفرهای به وسعت دو در سهمتر در زمین ایجاد کرده است. «هرهفته یک گوشه از تهران این حادثه تکرار میشود. خاک تهران از نوع سنگی نیست و دارای ریزدانه است که اگر آب وجود داشته باشد، میتواند ریزدانهها را بشوید و زیر آسفالت حفره ایجاد کند. بنابراین هر لحظه و هرجا ممکن است اتفاقی رخ دهد.» معاون حملونقل و ترافیک شهردار تهران با گفتن این خبرها راه حل را نوسازی شبکه آب تهران دانست.
این گفتهها به نظرات تورج فتحی، کارشناس منابع آب و محیطزیست اگرچه نزدیک اما عکس آن است، او ریز بودن دانههای خاک را علت حادثه اعلام کرده اما دلیل دقیق درشت بودن دانههای خاک است. تفاوت دیگر اظهار نظرها در این اسنت که فتحی معتقد است عوامل انسانی توانسته بهطور غیرمستقیم به وقوع حادثه دامن بزند. به گفته این کارشناس، رسوبات و آبرفتهای دشت تهران بزرگ، متأثر از رشتهکوههای البرز است، فرسایش و آبرفت این رشتهکوهها درطول زمان، در دشت تهران نهشته شده است. او در توضیح این وضع به «شهروند» میگوید: «در دامنههای البرز آبرفت ناهمگن و دانههای خاک درشت است. تپه ماهورهایی که از شرق به غرب تهران راه یافتهاند، گواهی بر این رسوبات است.
از تپههای چیتگر، پارک پردیسان و بزرگراه همت گرفته تا شرق که به طرشت میرسد. هرچه از دامنه البرز به سمت جنوب میرویم، بافت خاک و دانهبندی آن ریزتر میشود. در شهرری دانهبندی خاکریز است، همین است که کارخانههای آجر و خاکرس از این نقطه پایتخت سر درآوردهاند.»
به گفته این کارشناس منابع آب، نشت لولههای شبکه آبرسانی در آبرفت دانه درشت مناطق نیمه شمالی تهران به خصوص در محدوده خیابان طالقانی، عباس آباد و بلوار کشاورز تا شمال تهران، می تواند سبب آبشستگی خاک شود، محیطی که آب در آن شناور است، ضعیف شود و آبرفت ریزش کند. «گاه لوله های آب شرب و فاضلاب در محیط خاک، راه می یابند و انحلال بیشتر خاک را سبب میشوند. این حفره ها خاک بالا سر که شاید به خیابان و شاید به خانه راه یابد را سست می کند و آنچه نباید اتفاق می افتد.»
براساس گفتههای این کارشناس منابع آب و خاک، نفوذپذیری خاک در این نقاط بالاست و آبهای زیرزمینی عمق پایینی دارند. بالاآمدن سطح آبها درکنار تخلخل کمخاک، به سستی خیابانها و زمینها انجامیده، چنانکه با تلنگر عملیات عمرانی زمین در خود فرو میریزد. «فاضلابهای خانگی درچاههای جذبی تهران تخلیه میشوند و به سفرههای زیرزمینی راه مییابد و درخاکی که تخلخل بالایی دارد، نفوذ میکند. فاضلابهای خانگی از کف ساختمانها به آبهای زیرزمینی راه پیدا میکنند و سطح سفرههای زیرزمینی را کم میکنند.
قیطریه، نیاوران؛ تجریش، ولنجک، کن، پونک، حصارک بافت آبرفتی دانه درشت دارند.»
او اضافه میکند: «تخلخل خاک (فضاهای خالی در خاک) که در بعضی مناطق به ١٥درصد میرسد، با آب پر میشود. این فضاها درخاکی که دانه درشت است، سفرههای آب زیرزمینی را به خود راه میدهد. سفرههای آب زیرزمینی دشت تهران تا ٣٠سال پیش، عمق کمی داشت، اما تخلیه فاضلاب و راه یافتنش به آبهای زیرزمینی در کوه پایههای البرز یعنی از منطقه ٢٢ شهرداری تهران تا امتداد بزرگراه شهید بابایی، درطول این مدت عمق سفرههای زیرزمینی را به ٢٠، ١٥، ١٠متر و حتی کمتر از اینها رساند. این اتفاق درطول زمان باعث بر همریختن تعادل سفرههای آب زیرزمینی در بافت شهری تهران شد.»
اتفاقی که درخیابانهای تهران رخ میدهد، تولد فروچالههاست، فروچالههایی که با دخالت انسانها به وجود آمدهاند. فروچاله پدیدهای است که به خاطر خالیشدن سطح زیری به شکستن سطح فوقانی زمین میانجامد. پدیدهای که گاه به خاطر عوامل طبیعی رخ میدهد و گاه به دلیل عوامل انسانی. «نمیتوان مطمئن گفت که حادثه بلوار کوهسار و خیابان پیامبر به دلیل بهرهبرداریهای انسانی رخ داده اما در هر دوحادثه جنس و ماهیت خاک، خطوط آبرسانی و شستهشدن بافت خاک و ایجاد تخلخل بیشتر با دخالت عوامل انسانی به ریزش و ایجاد فروچاله انجامیده است. با این اوصاف احتمال تکرار این حادثه درمناطق آبرفتی دامنه البرز وجود دارد.»
فتحی مصداق میآورد که ٢٠سال پیش اگر در ونک، عمق سفرههای زیرزمینی بیش از ٤٠متر بود، اکنون به ٢٠متری سطح زمین رسیده است. مقنیان درگذشته، چاههای عمیقی حفر میکردند تا به سفرههای آب زیرزمینی برسند اما اکنون نزدیک بودن آب به سطح زمین تعادل را بر هم ریخته و جنس خاک هم مزید بر علت شده تا زمین در هم بریزد و حادثه اتفاق بیفتد.
در کنار جنس خاک و تأثیرش بر فروریزش زمین، از بین رفتن و یا تخلیه بیش از ٤٠٠ قنات پایتخت در طول نیم قرن گذشته هم از مجموعه عواملی بوده که کارشناسان و مسئولان به آن اشاره کرده اند.
به مدیریت یکپارچه نیازمندیم
یک مشکل این است که نقشه دقیقی از تأسیسات شهری تهران وجود ندارد. شبکه کابل و فیبر نوری، تأسیسات گازرسانی و لولههایی که از زیر شهر گذشته، شرکت آب و شبکه گسترده آبرسانی، سازمان برق و شبکه زیرزمینی پراکندهاش. اینها همه هست و نقشه دقیقی نیست که نقاط بحرانی را نشان دهد. مشکل دیگر از قول این کارشناس سازمان محیط زیست، نبود مدیریتی یکپارچه ازسوی همین دستگاههایی است که خدمات شهری به مردم میدهند: «اتفاقی که دربلوار کوهستان در شهران افتاد، شاید بر اثر حفاری عملیات مترو بود اما بافت ریز خاک مسأله مهمی بود که در اجرای عملیات عمرانی به آن توجه نشد و تا حادثهای بزرگتر اتفاق نیفتد، مورد توجه قرار نخواهد گرفت. واقعیت این است که اجرای طرحهای عمرانی به تمهیدات دقیقی نیازمند است که اکنون از آن بیبهرهایم. اجرای عملیات در زمینی که آبرفتی سست دارد، مستعد بروز چنین خطراتی است.»
دیروز، مافی، نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، هم درباره بازرسی حین عمل و فعالیتهای عمرانی چنین گفت: «بازرسی حین عمل و فعالیت وجود ندارد و همیشه بازرسیها بعد از فعالیت است. این اقدام نمیتواند مفید باشد و به نظر میرسد ارزیابی و نظارت باید در زمان فعالیت صورت گیرد تا اگر کمکاری و بیدقتی وجود دارد، حین عمل رفع شود، لذا کنترل و نظارت شهرداری باید افزایش یابد و بازرسی در انجام فعالیتها با دقت صورت گیرد.»
به گفته فتحی هم مسئولان خدمات شهری، نیازمند منبعی اطلاعاتی برای زمان مدیریت بحران هستند تا مدیریت پیشگیرانه انجام دهند و در زمان لازم با استفاده از این اطلاعات، نقاط آسیبپذیر را بشناسند، اما احتمال وقوع خطر بالاست چون آمار متفاوتی از نقاط حادثهخیز تهران وجود دارد. آنچه در بزرگراه ستاری و بلوار کوهسار اتفاق افتاد و خبری شد، بارها کف خانه ها اتفاق افتاده چنان که به کرات از سوی اهالی یوسف آباد و امیر آباد تهران گزارش شده است. اگر این اتفاق در خانههای مردم رخ بدهد، شاید خبرش درصفحه حوادث جای بگیرد و رخ دادن آن در خیابانها باعث شده هشدارها برای نظارت دقیق به عملیات عمرانی در تهران، بیش ازپیش شنیده شود.
ارسال نظر