رشد ۵ درصدی بهای برخی مصنوعات فولادی در هفته گذشته را میتوان مهمترین رخداد بازار در روزهای اخیر دانست که تغییری جدی در این بازار محسوب میشود. دورنمای مبهم این بازار قدرت تصمیمگیری محدودی را به فعالان بازار فولاد ارائه کرده است.
روزنامه دنیای اقتصاد - محمد حسین بابالو: رشد ۵ درصدی بهای برخی مصنوعات فولادی در هفته گذشته را میتوان مهمترین رخداد بازار در روزهای اخیر دانست که تغییری جدی در این بازار محسوب میشود. دورنمای مبهم این بازار قدرت تصمیمگیری محدودی را به فعالان بازار فولاد ارائه کرده است.
هفته جاری شاهد رشد ممتد قیمتها در بازار فولاد هستیم که این بار به جز بازار میلگرد، قیمت شمش، تیرآهن، ورق و کلاف نیز در مسیر افزایش قرار گرفته که ذهنیتهای مختلفی را در این بازار تزریق کرده است. در ۴ هفته اخیر، این سومین جرقه رشد قیمتها است، اما این بار شتاب و مدت زمان بیشتری را به خود اختصاص داده و به نظر میرسد این روند افزایشی که از ابتدای هفته تاکنون ادامه داشته است، باز هم در کوتاهمدت تعقیب شود.
هنوز مشخص نیست که جهتگیری بازار چه خواهد شد؛ یعنی بدبینی به دورنمای قیمتها همچنین خوشبینی به بهبود بازار هر دو در بطن معاملات دیده میشود هرچند که پایین بودن تقاضای مؤثر از سوی مصرفکنندگان نهایی، خود بهعنوان عاملی جدی در برابر رشد قیمتها قد علم کرده است. تقاضا تغییر چندانی نداشته، بنابراین رشد قیمتها شائبه بازارسازیها را در ذات خود افزایش داده است که همین موارد در کنار پایین بودن موجودی انبارها و ضعف نقدینگی، همچنین برخی شایعات و شنیدهها، بازار را با ابهامات بسیار روبهرو ساخته است.
پایین بودن حجم تولید میلگرد در واحدهای نوردی، تلاش فعالان بزرگ و برجسته بازار برای مدیریت عرضهها، جلسات توأمان و برخی توافقات، رشد قیمت شمش، مشکلات تامین قراضه، پایین بودن موجودی انبارها و دورنمای مبهم بازار را میتوان مهمترین ویژگیهای بازار فولاد در روزهای اخیر دانست.
به نظر میرسد غالب تجار و فعالان کوچک و بزرگ بازار با تردید نسبت به آینده قیمتها نگریسته و حتی برای تامین نیاز خود نیز دست نگه داشتهاند. پایین بودن تقاضا در بازار و ترس از کاهش مجدد قیمتها را میتوان از دلایل اصلی اتخاذ رویکرد احتیاطی در بازار فولاد به شمار آورد.
این در حالی است که جو خوشبینی به دورنمای قیمتها نیز در بازار دیده میشود، ولی هنوز شواهد قدرتمندی از خودنمایی سفته بازها و خریدهای انباری ملاحظه نشده هرچند که ورود این دسته از تقاضا میتواند به سرعت بازار فولاد را با تغییر جهت روبهرو سازد، زیرا پتانسیلهای فراوانی برای بازارسازی برخی فعالان بازار پدید آمده است. در هر حال ضعف نقدینگی در بازار فولاد مشهود است ولی شواهد ناملموسی از ورود نقدینگی جدید به بازار مشاهده میشود.
در هر حال بهای میلگرد از هفته گذشته تاکنون کمتر از ۵ درصد رشد داشته که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. هرچند که برخی اظهارنظرها از ادامه رشد نرخها حکایت دارد تا جایی که میلگرد ۱۶۰۰ تومانی را هم تخمین زدهاند، ولی نمیتوان به صراحت در مورد دورنمای بازار سخن گفت هرچند که شواهدی از ادامه افزایش قیمتها به ثبت رسیده است.
مهمترین سوال درخصوص قیمت فولاد در بازار داخلی را میتوان این پرسش عنوان کرد که قیمت هر تن میلگرد یا ورق باید چند تومان باشد؟ این سوال ساده یکی از شیوههای بسیار مهم تحلیل قیمتها است یعنی بهای واقعی یک کالا یا یک سهم را محاسبه کرده، بنابراین بازار در بازهای از زمان، به این قیمتها رجوع خواهد کرد.
با توجه به جایگاه خاص میلگرد در بازار فولاد و همچنین شرایط تولید آن و نقش واحدهای نوردی، میتوان دو گونه مختلف قیمت این کالا را برآورد کرد اول قیمت تمام شده میلگرد در بازار آزاد در واحدهای نوردی و دوم قیمت تمام شده انواع وارداتی. در هر حال قیمت میلگرد هیچگاه نباید از قیمت تمام شده آن کمتر باشد.
درخصوص هزینه تولید، با فاکتورهای یکسانی روبهرو نیستیم. اولا فواصل جغرافیایی و هزینه حمل و نقل یکسان نبوده یعنی فاصله واحد نورد با تولیدکننده شمش در مناطق مختلف ایران متفاوت است. ثانیا کیفیت شمش، کیفیت میلگرد تولیدی و هزینه تولید نیز تفاوت داشته البته فاصله تا بازار مصرف و قدرت بازاریابی و مقبولیت عام هم در تعیین قیمتها موثر خواهد بود.
درخصوص واردات محصولات و مقایسه با قیمتهای جهانی، شاید معیار ساده تری برای تخمین به شمار بیاید. هماکنون بهای میلگرد بار کشتی در اقصی نقاط جهان در قیمتهایی نزدیک به ۳۵۰ تا ۳۸۰ دلار است که تفاوت نقطه بارگیری و هزینه حمل در کنار تنوع تولیدات و حتی کیفیت آنها، بر قیمتها تاثیر میگذارد. با توجه به این موارد و در صورت احتساب ناچیز هزینه حمل و نقل، قیمت هر تن میلگرد در بنادر جنوبی کشورمان را میتوان رقمی نزدیک به ۳۸۰ دلار در هر تن برآورد کرد.
با احتساب دلار حوالهای نزدیک به ۳۶۰۰ تومان (که از اسکناس قیمت بیشتری دارد) و ۲۶ درصد تعرفه واردات میلگرد، قیمت تمام شده واردات بدون احتساب هزینههای بندری و ترخیص و همچنین بدون در نظر گرفتن مالیات بر ارزش افزوده رقمی نزدیک به ۱۷۰۰ تومان تمام خواهد شد؛ یعنی تنها با احتساب این فرض، بهای میلگرد در بازار داخلی هنوز هم فضا برای افزایش دارد.
البته هماکنون قیمتهای جهانی سنگآهن مجددا وارد یک فاز کاهشی شده که در کنار افت بهای نفت، ممکن است به تغییراتی در بازار جهانی فولاد منتهی شود. این در حالی است که برای تخمین واقعی قیمت تمام شده اجناس وارداتی، باید قیمتهای ۲ ماه پیش را مد نظر قرار داد هرچند که مجددا شاهد تغییراتی در قیمتها بودهایم.
یکی از مهمترین دلایل نوسان قیمتها در بازار میلگرد را میتوان نوسان بهای شمش و حجم عرضه آن دانست، بنابراین ذات بازار شمش نیز به بررسی نیاز دارد. هماکنون تامین قراضه با مشکل روبهرو شده که به کاهش حجم تولید در واحدهای کوچکتر شمش موسوم به CCM منجر شده است. در کنار مباحث مربوط به کیفیت مطلوب و همچنین کاهش عرضه انواع پرکیفیت آن، شاهد هستیم که عرضه شمش با کیفیت کاهش یافته که میتوان از کاهش عرضهها سخن گفت.
از طرف دیگر التهاب در بازار میلگرد باعث شده تا اغلب واحدهای نوردی تلاش کنند تا موجودی شمش در کارخانههای خود را افزایش داده تا از نوسان قیمتها تاثیر کمتری بپذیرند. همین موارد در کنار ترس از ادامه دار شدن رشد قیمتها تاکنون منجر شده تا رشد بهای شمش تاثیر بیشتری در بازار داشته باشد. به نظر میرسد تعطیلی بسیاری از واحدها، تلاش برای خرید شمش با کیفیت بالاتر، فاصله جغرافیایی واحدهای تولیدکننده و مصرفکننده شمش و همچنین برخی بازارسازیها در این بین، به التهاب بیشتر بازار میلگرد دامن زده باشد.
در نهایت میتوان این گونه استناد کرد که اگر نوسان قیمتها در بازار میلگرد همچون روزهای جاری ادامه یابد، پتانسیل مضاعفی از بازار شمش به بازار میلگرد و تیرآهن نیز تزریق خواهد شد، بنابراین ممکن است این روند افزایشی قدرت بیشتری پیدا کند. تجربه سالهای گذشته در بازار شمش نشان میدهد که فعالان این بازار خود نیز بی میل به نوسان دستساخته قیمتها و برخی موجسواریهای مقطعی نیستند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر