جمهوری اسلامی: دولت تراز انقلاب اسلامی
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت: فلسفه نامگذاری هفته اول شهریور به «هفته دولت» فقط شهادت رجائی و باهنر نیست بلکه نکته اصلی اینست که این رئیسجمهور و نخست وزیر، چه در دوران کوتاه مسئولیتشان در بالاترین مسئولیتهای دولتی و چه قبل از آن یعنی زمانی که در وزارت و سایر مسئولیتها بودند، بگونهای عمل کردند که تراز انقلاب اسلامی بود.
به همین دلیل، مناسب است امروز که آخرین روز هفته دولت و روز شهادت این دو دولتمرد تراز انقلاب است، ویژگیهای آنها را مرور کنیم تا برای دولتمردان کنونی ما یادآور الگوهائی باشند که براساس آنها در تراز انقلاب اسلامی عمل کنند.
از جنس انقلاب اسلامی بودن را میتوان با توجه به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب ارزشی است، به معنای ارزشی عمل کردن دانست. بر خلاف این تصور که انقلابی عمل کردن را بدون حساب و کتاب و به اقتضای تشخیص و خواست خود عمل کردن معنا میکند، مسلمان انقلابی کسی است که در چارچوب ارزشها عمل کند و هرگز از این چارچوب تخطی ننماید. برجستهترین شاخصهای ارزشی که در چارچوب مدیریت کشور قابل تعریف هستند و رجائی و باهنر نیز پایبندی خود را به آنها نشان دادند را میتوان در پنج مورد مطرح کرد.
۱- کم کردن فاصله میان دولتمردان و مردم یکی از این شاخص هاست. اینکه دولتمردان چقدر در فکر خدمت به مردم باشند و چقدر از این تفکر غافل باشند، عامل مهمی است که میتواند فاصله آنها را با مردم کم یا زیاد کند. اولین نیاز برای خدمت صحیح به مردم اینست که دولتمردان با مردم محشور باشند تا از طریق در میان مردم بودن بتوانند نیازهای مردم را تشخیص بدهند و براساس همان تشخیص عمل کنند. شهیدان رجائی و باهنر همانگونه که امام خمینی درباره آنها گفتند از میان مردم برخاسته بودند و تا آخر نیز در میان مردم بودند و درست به همین دلیل بود که دولت آنها شایستگی دریافت عنوان «دولت خدمتگزار» را پیدا کرد.
۲- تلاش برای از بین بردن فاصلههای میان ثروتمندان و فقرا شاخص مهم دیگر است. اینکه امام خمینی همواره بر شرافت کوخنشینان بر کاخ نشینان تاکید میکردند و مردم را صاحب انقلاب و صاحب کشور و ولی نعمت دولتمردان میدانستند به این دلیل بود که برقراری عدالت اقتصادی را از اهداف مهم انقلاب اسلامی میدانستند و به این واقعیت توجه داشتند که راه برقراری عدالت اقتصادی، توجه عملی به طبقه فقیر و از بین بردن فاصله فقرا و ثروتمندان است. دولت شهید رجائی، این راه را در پیش گرفته بود و اگر مجالی مییافت، این آرمان مهم را تحقق میبخشید.
۳- چگونه زیستن و نوع تعامل کلامی و رفتاری دولتمردان با مردم، یکی دیگر از شاخصهاست. دولتمردان باید طوری زندگی کنند که زندگی آنها برای مردم الگو باشد. صداقت در گفتار، انطباق عمل با گفتار، تجملگرائی را حق خود ندانستن و تلاش برای ساده زیستن، از ویژگیهائی هستند که دولتمردان باید داشته باشند تا بتوانند مردم را نیز به قناعت و مقاومت در برابر هوسها و خواهشهای نفسانی عادت بدهند و اینگونه زیستن را به یک فرهنگ در جامعه تبدیل کنند. شهیدان رجائی و باهنر دقیقاً این نکات را رعایت میکردند و الگوهای مناسبی برای مردم و دولتمردان بودند.
۴ - منادی وحدت بودن، شاخص مهم دیگری است که ارزشی فکر کردن و ارزشی بودن دولتمردان را به نمایش میگذارد. برخلاف دولتی که شخص اول اجرائی آن تا توانست بر طبل تفرقه و اختلاف کوبید و بیشترین وقت و نیروی دولت خود را برای جدا کردن نیروها از انقلاب و نظام گذاشت، شهیدان رجائی و باهنر همواره در گفتار و عمل برای جذب نیروها تلاش کردند و بر ضرورت وحدت نیروهای انقلاب در برابر دشمنان تاکید نمودند. این واقعیت شیرین را میتوان در سخنرانیها و مصاحبههای به جای مانده از این دو شهید والامقام ملاحظه کرد و البته به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که همین ویژگی منادی وحدت بودن یکی از عوامل اصلی کینه گروه تروریستی منافقین علیه رجائی و باهنر بود که سرانجام آنها در آتش همین کینه در هشتم شهریور ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند.
۵- رئیسجمهور رجائی، نماینده ارزشهای انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران نیز بود و این یکی از مهمترین شاخصهای این شهید والامقام بود. رجائی در سفر به سازمان ملل علاوه بر سخنرانی انقلابی و ارزشی مهمی که کرد، سادگی یک مسئول سطح بالای نظام اسلامی در سفر کردن از نظر تعداد همراهان و هزینهها و سایر امور را نیز به نمایش گذاشت. متاسفانه کسانی که خود را در تبلیغات با رجائی مقایسه کردند، علاوه بر آنکه هر سال بدون اینکه ضرورتی باشد به نیویورک رفتند از نظر همراهان و هزینهها درست برخلاف سیره شهید رجائی عمل کردند و دیدیم که دستاوردی غیر از ادعای «هاله نور»! برای کشور نداشتند.
یادآوری این شاخصها با این هدف صورت میگیرد که دولتمردان نظام جمهوری اسلامی در هفته دولت تلاش کنند از شهیدان رجائی و باهنر الگو بگیرند و شاخصهای گفتاری و رفتاری آن عزیزان را در کشور نهادینه نمایند. رمز جاودانه شدن نظام اسلامی را باید در تبدیل شدن این شاخصها به فرهنگ جستجو کرد. فقط در اینصورت است که دولتها میتوانند خود را دولت تراز انقلاب اسلامی بدانند.
ارسال نظر