گامی به پس
در ١٥ ماه گذشته اگرچه مواضع دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، درباره مسائل بسیاری نوسان داشته، اما موضع ساده و سختگیرانهاش درباره مهاجرت یکسان بوده است: اگر بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شوم، افرادی که به صورت غیرقانونی در ایالات متحده زندگی میکنند، به کشورهایشان بازمیگردانم.
با این حال، او هفته گذشته ناگهان موضعاش را کمی تلطیف کرد و گفت به برخی مهاجران غیرقانونی اجازه میدهد به صورت قانونی در ایالات متحده بمانند، اما به شرط آنکه مالیات سالهای اقامت خود را در این کشور پرداخت کنند؛ امری که اعتراض سیاستمداران را به دنبال داشت و برخی مقامات جمهوریخواه، از جمله سارا پیلین، فرماندار سابق ایالت آلاسکا، از آن به عنوان عقبنشینی احتمالی ترامپ یاد کردند. اما شنبهشب ترامپ در حالی جزئیات جدیدی از سیاستهای مهاجرتی خود را مطرح کرد که پرسشهای پیشآمده درباره اینکه آیا او درنهایت از اخراج مهاجران غیرقانونی حمایت میکند یا نه، بیجواب ماند.
نامزد جمهوریخواهان شنبهشب در یکی از کمپینهای انتخاباتی خود در ایالت آیووا، از وعده معروفش درباره ساخت یک دیوار در مرز آمریکا و مکزیک هم فراتر رفت. او گفت در صورت انتخاب، مهاجران غیرقانونی را از دسترسی به کمکهای دولتی منع میکند و سیستم ردیابی ورود و خروج مهاجران را توسعه میدهد تا اطمینان حاصل شود که مهاجران پس از بهپایانرسیدن زمان ویزای خود در این کشور نمانند.
اگرچه بخش عمدهای از طرحهای مهاجرتی اخیر ترامپ در آگوست سال ٢٠١٥ نیز مطرح شده بود، اما از آن زمان این مواضع بهندرت دوباره مطرح شده بود. ترامپ در سخنرانی اخیر خود درباره اخراج ١١ میلیون مهاجر غیرقانونی که درحالحاضر در آمریکا زندگی میکنند، حرفی نزد، این در حالی است که اخراج مهاجران غیرقانونی یکی از وعدههای انتخاباتی موفق او بود. اطمیناننداشتن او در این زمینه، هفته گذشته و پس از میزگرد او با رهبران اسپانیاییزبان مشخص شد. براساس گزارشها، او در این میزگرد گفته بود ممکن است از مسیری برای قانونیکردن اقامت مهاجران غیرقانونی حمایت کند.
او سپس در گفتوگو با فاکسنیوز، درباره مهاجران غیرقانونی گفت: «آنها باید مالیات عقبمانده خود را پرداخت کنند. آنها باید مالیات پرداخت کنند، هیچ عفوی وجود ندارد، اما ما با آنها همکاری میکنیم». او روز شنبه به رسانهها به دلیل تمرکز بر مسئله اخراج مهاجران به جای جنبههای دیگری از سیاستهای مهاجرتی خود، تاخت و با اشاره به تمرکز رسانههای آمریکایی روی مسئله اخراج مهاجران غیرقانونی، گفت: «همه رسانهها میخواهند درباره ١١ میلیون مهاجری که به صورت غیرقانونی اینجا هستند، بحث کنند». اخراج مهاجران غیرقانونی که مرتکب جنایت شدهاند، از سوی هر دو حزب حمایت میشد و از مدتها پیش اوباما آن را یکی از اولویتهای دولت خود اعلام کرده بود.
ترامپ هفته گذشته اعلام کرد به جای اخراج ۱۱ میلیون نفری که به صورت غیرقانونی در آمریکا زندگی میکنند، پیشنهاد میکند فقط کسانی که مرتکب جرم شدهاند، آمریکا را ترک کنند. این موضع ترامپ که او «مهاجران غیرقانونی بد» را اخراج میکند درحالیکه به مهاجران غیرقانونی مطیع قانون اجازه ماندن میدهد، کاملا شبیه رویکرد باراک اوباما در نوامبر سال ٢٠١٤ است. او در آن زمان از وزارت امنیت داخلی آمریکا خواست اجرای قانون مهاجرت را درباره مهاجران جنایتکار و افرادی که چند بار از مرز به طور غیرقانونی عبور کردهاند، در اولویت خود قرار دهد.
به باور برخی تحلیلگران آمریکایی، به نظر میرسد ترامپ درنهایت به این نتیجه رسیده است که نمیتواند فقط با رأی سفیدپوستان در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر پیروز شود، بهویژه آنکه هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها، در انتخابات پیشِرو میان آفریقایی- آمریکاییتبارها بسیار محبوب است و در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری در برخی ایالتها فقط به مدد آرای سیاهپوستان توانست از برنی سندرز پیشی گیرد.
ترامپ در حالی بار دیگر سیاستهای مهاجرتی خود را مطرح کرد که بر پایه نظرسنجیها، نگرانیهای اقتصادی مسئله غالب در انتخابات است و ازهمینرو برخی از جمهوریخواهان بر این باورند که ترامپ به جای شرح چندباره سیاستهای مهاجرتیاش و نشاندادن دیدگاههای متعصبانهاش، باید بر برنامههای اقتصادی متمرکز شود. ترامپ روز پنجشنبه در سخنرانیاش در نیوهمپشایر گفت: «وقتی سیاستهای دموکراتیک شکست میخورد، فقط این بحث خستهکننده برای آنها باقی میماند: تو نژادپرستی. آنها این جمله را تکرار میکنند. این بحثی نفرتانگیز و تکراری و بسیار قابل پیشبینی است». مواضع ترامپ در حالی از سوی بسیاری از منتقدان او نژادپرستانه خوانده میشود که براساس نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات «پیو» که بین ٩ آگوست تا ١٦ آگوست برگزار شده است، ٩١ درصد از حامیان سرسخت ترامپ مدافع ساختن دیواری در مرز آمریکا و مکزیک هستند، اما درکل ٦١درصد آمریکاییها مخالف این سیاست هستند.
ترامپ، به کام داعش
فواز جرجس. استاد روابط بینالملل در مدرسه اقتصاد لندن ادعای اخیر دونالد ترامپ، مبنیبر آنکه هیلاری کلینتون، رقیبش در انتخابات آتی ریاستجمهوری، به همراه رئیسجمهور باراک اوباما، پایهگذاران داعش بودهاند، به طرز بیرحمانهای بیمعناست. اما این اتهامات واردشده از سوی ترامپ طعنهآمیز نیز هست؛ چراکه اگر کسی در ایالات متحده در حال کمککردن به داعش باشد، بدون شک شخص ترامپ است. نامزد جمهوریخواهان در سخنرانی دو هفته پیش خود درباره سیاست خارجه، طرحی پیشنهادی برای شکست داعش ترسیم کرد که اگرچه حتی تقریبا هیچ جزئیات و مبنایی به دست نمیداد، اما به سبک و سیاق کلاسیک خاص خودش، مملو از تضاد و تناقض بود.
او در حالی تلاش میکرد تا خود را بهعنوان یک واقعگرا، در مقام تنها ناجی سیاست خارجه ایالات متحده بنشاند که توصیههایش همچون واداشتن مهاجران مسلمان به ازسرگذراندن یک آزمون عقیدتی پیش از ورود به خاک آمریکا، کاملا غیرعملی مینمود. در این میان، محور رویکرد «واقعبینانه» ترامپ همانا شدتبخشی به نیروی نظامی آمریکا در سوریه است که این روزها از سوی اوباما به کار گرفته شده است. ترامپ در شرایطی مدعی شده این رویکرد داعش را از پا درآورده و نابود میکند که چنین مداخله نظامیای درواقع چیزی کم از ریختن بنزین بر آتشی شعلهور ندارد.
البته ترامپ درکی از این حقایق ندارد. او برخلاف مدعای خودخواهانهاش که میگوید بهتر از ژنرالهای ارتش آمریکا درباره داعش میداند، بهشدت نسبت به دینامیسمهای پیچیده امروزی بین شکنندگی نهادهای حکومتی، فرقهگرایی خزنده و جنگهای نیابتی در خاورمیانه که بهواسطه رقابتهای جاری بین قدرتهای جهانی و منطقهای برانگیخته شده، بیاعتناست. او همچنین هیچ ایدهای نیز درباره منشأ ظهور داعش ندارد. حقیقت آن است که داعش محصول نبردی درونی در جهان است؛ البته این به آن معنا نیست که سیاست خارجه غرب و بهویژه ایالات متحده، نقشی کلیدی ایفا نکرده است. حمله سال ٢٠٠٣ آمریکا به عراق منجر به فروپاشی جامعهای شکننده، نابودی نهادهای محلی، از جمله ارتش و حزب حاکم بعث و همچنین سر بازکردن منازعه قدرت فرقهای و خشونتآمیز شد.
درواقع، این حمله نظامی آمریکا بود که فضا را برای گروههای جهادی، ازجمله القاعده عراق و سپس داعش که در حقیقت ادامهای بر القاعده، اما با یک دستگاه نظامی کاراتر به رهبری افسران سابق ارتش عراق بود، باز کرد. این مشابه همان اتفاقی بود که در سوریه و پس از آغاز تظاهرات مردمی علیه «بشار اسد»، رئیسجمهوری آن کشور، در سال ٢٠١١ رخ داد. سوریه به جنگی داخلی درغلتید که نهادهای دولتی را نابود کرده و به شکاف فرقهای دامن زد. جهادگرایان سنی از فرصت استفاده کرده و با جذب جمعیتی از جوانان خشمگین و درمانده که اغلب در مناطق روستایی و حاشیهای زندگی میکردند، صفوف جنگجویان خود را گسترش دادند. در این میان، رهبران داعش با بهرهگیری از شکاف فزاینده شیعه-سنی، خود را بهعنوان مدافع اسلام واقعی در برابر همه دشمنان فرضی دینی و ایدئولوژیک آن، از جمله غرب، جا زدند. آنطور که پیداست، ترامپ فریب این لفاظیها را خورده است.
ترامپ با ترسیم چهره جنگ علیه داعش بهعنوان یک مبارزه ایدئولوژیک و جنگ سردی بین اسلام رادیکال و غرب، نهفقط بحرانی پیچیده را به روایتی دوتایی تقلیل داده، بلکه درست همان نسخه نمایشی را بازخوانی میکند که رهبران داعش برای جلب حمایت و جذب نیرو نوشتهاند. جای شگفتی نیست مسلمانان عادی که با همه وجود، ایدئولوژی نیستگرای داعش را پس زدهاند، روایت سادهانگارانه ترامپ را به دلیل دامنزدن به اسلامهراسی، بهشدت محکوم میکنند.
اما همین کارزار تبلیغاتی ترامپ برای ابوبکر البغدادی، رهبر خودخوانده داعش و همراهانش، بسیار دلنشین است. اوضاع حتی از این هم بدتر میشود وقتی بدانیم ترامپ با تشبیه جنگ علیه داعش به مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی سابق، این سازمان تروریستی را تا جایگاه یک ابرقدرت بالا کشیده و با تقویت این برداشت که داعش بسیار توانمندتر از خود واقعیاش است، باری دیگر کمکحال رهبران آن در جذب نیرو میشود. از طرف دیگر، ترامپ با ابراز تمایل به همکاری با روسیه برای شکست داعش، نشان داده نسبت به این واقعیت که مداخله مسکو در سوریه بر حمایت از دولت اسد متمرکز است، بیاعتناست.
این در حالی است که تلاش بازیگران بینالمللی در این زمینه میتواند زمینه مساعدی برای جذب نیروی بیشتر در صفوف داعش فراهم کند. اکنون وقت آن است که ایالات متحده با امیدها و آرزوهای جوانان مسلمان برای آیندهای بهتر همسو شود. این امر مستلزم سرمایهگذاری گسترده دیپلماتیک و اجتماعی از سوی ایالات متحده و جامعه بینالملل در مسیر خاموشکردن آتش شعلهور منازعات در خاورمیانه، بازسازی نهادهای ورشکسته و نابودشده دولتی و برپایی دولتهای وحدت ملی است. دور جدیدی از سیاست خارجه بیپروای آمریکایی آخرین چیزی است که خاورمیانه امروز به آن احتیاج دارد و این درست همان سوغاتیای است که ترامپ به ارمغان خواهد آورد.
ارسال نظر