آغاز مرحله جدیدی از ایران هراسی سایبری
بر اساس شواهد موجود، دشمن در حال آغاز فاز جدیدی از ایران هراسی سایبری است و در این راه دست به ایجاد فضای رعب و وحشت در شبکههای مجازی زده است.
شاید خبرهای چند وقت اخیر نظیر اتهام نفوذ هکرهای منتسب به ایران به نرم افزار پیام رسان تلگرام یا خبر حمله سایبری به مخالفان از طریق نرمافزار پیامرسان ایمو، اخباری جدید به نظر برسد، اما در صورتی که محتوای کلی آنها مورد بررسی قرار بگیرد، مشخص میشود که خط جریانی که توسط این رسانهها و منابع منتشرکننده خبر دنبال میشود، خطی تکراری است و به نظر میرسد که دشمن صرفا در حال تعویض میدان بازی است.
در بخشهایی از اتهاماتی که طی روزهای اخیر در مورد هکرهای منتسب به دولت ایران و سپاه پاسداران در برخی رسانههای غربی منتشرشده آمده است:
«تهران بهصورت فزایندهای در حال استفاده از جاسوسیهای سایبری علیه مخالفان خود در داخل و خارج از کشور است. هکرهای ایرانی تلاش میکنند تا به رایانهها و دستگاههای مخالفان و روزنامهنگاران نفوذ کنند و اقدام به نصب بدافزار روی آنها میکنند. بدافزارهای نصب شده روی تجهیزات قربانیان، باعث میشود تا کنترل کامل رایانههای آنها به دست هکرها بیفتد و آنها اطلاعات همه چیز قربانیان از جمله کلیدهای فشرده شده روی صفحه کلید را به راحتی به دست بیاورند. تنها یکی از بدافزارهایی که توسط این هکرها مورد استفاده قرار گرفت، حداقل ۲۳۶ قربانی در ۲۷ کشو گوناگون جهان داشت. این تنها بخشی از فعالیتهای مخرب هکرهای ایرانی است.» همچنین در یکی دیگر از اتهاماتی که در رسانهها دراینباره منتشر شده میخوانیم: «هکرهایی که با پشتوانه ایران فعالیت میکنند، روی به حملات فیشینگ آوردهاند و از این حمله برای تحتفشار گذاشتن مخالفان خود بهرهبرداری میکنند.»
اما موضوعی که در اخبار چند روز گذشته رسانههای جهان قابلرؤیت است، تلاش آنها برای القای ناامنی در فضای شبکههای اجتماعی پرکاربرد در ایران، آن هم به واسطه حضور هکرهای منتسب به دولت ایران است. در اخبار چند روز گذشته، مکرراً بر این اتهام تأکید شده است که هکرهای منتسب به دولت ایران، از فضای شبکههای اجتماعی، برای نفوذ به جمع مخالفان دولت و جاسوسی از آنها، چه در داخل و چه در خارج کشور بهرهبرداری میکند.
این تغییر محسوس در نوع نگارش اخبار و انتقال تمرکز اذهان عمومی از موضوعاتی نظیر فیلترینگ و سانسور اینترنت در ایران به موضوعی نظیر نفوذ به شبکههای اجتماعی و جاسوسی از این طریق، از چند جنبه قابل بررسی است.
در وهله اول اینگونه میتوان برداشت کرد که دشمن با ارسال اخباری این چنینی و ایجاد نوعی فضای رعب و وحشت در شبکههای اجتماعی، قصد فرار به جلو دارد و تلاش میکند تا فعالیتهای مخرب خودش را در پشت غبار برخواسته ناشی از این اخبار پنهان سازد. به عنوان مثال، حوادث تلخ سال 88 در کشور یا شایعات پخش شده در شبکههای اجتماعی که گهگاه به بروز برخی تنشهای محدود در برخی نقاط منجر شده است، نمونههایی از شیطنت غربیها با سرمایهگذاری برخی دشمنان منطقهای برای بر هم زدن اوضاع داخلی کشور است. به نظر میرسد اتاق فکر رسانههای غربی، از ایده اتهام علیه برخی نهادهای داخلی مبنی بر جاسوسی از شبکههای اجتماعی، تنها قصد فریب افکار عمومی را داشته باشند.
در مرحله دوم، میتوان به انتشار چنین اخباری به دید تلاش دشمن برای تغییر میدان بازی نگریست. بهنوعی میتوان گفت که غرب، به این موضوع پی برده که میدان شبکههای اجتماعی، دیگر کارایی لازم برای دستیابی به اهداف آنها را ندارد و بهتر است تا با ناامن نشان دادن این فضا در داخل ایران، تمرکزها را به سمت دیگری جلب کند. بهنوعی شاید غربیها قصد دارند میدان جنگ نرم را به فضایی به غیر از شبکههای اجتماعی ببرند و اهداف خود را از آن طریق پیگیری کنند.
نکته پایانی، تلاش رسانههای غربی برای زیرسوال بردن موضوع مهمی همچون شبکه ملی اطلاعات در داخل کشور است. آنها دائماً با مطرح ساختن اخبار و اتهاماتی مبنی بر نفوذ هکرهای منتسب به دولت ایران به شبکههای اجتماعی و ایجاد تردید در مسائلی مثل انتقال سرورهای شبکه اجتماعی تلگرام به داخل کشور، تلاش میکنند اینگونه در ذهن مردم القاء کنند که دولت با انجام اینگونه کارها یا راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، صرفاً تلاش میکند تا نظارت بیشتری به زندگی و روابط خصوصی شهروندان ایرانی در داخل و خارج کشور داشته باشد.
ارسال نظر