چراغ سبز سود بانکی به تولید
کارشناسان و فعالان اقتصادی در مورد اثر تورم و نرخ سود اسمی بانکها بر اقتصاد، دیدگاههای مختلفی دارند و معتقدند که مثبت شدن نرخ بهره واقعی که حاصل نرخ سود اسمی بانکها منهای تورم است، میتواند برکات و مزیتهای مختلفی برای اقتصاد ایجاد کند.
اما بسیاری از صاحب نظران معتقدند که نرخ بهره واقعی به صورت منفی یا به صورت مثبت و زیاد اثرات تخریبی بر اقتصاد دارد اما نرخ بهره واقعی معقول و منطقی حدود ۲ تا ۵ درصد به شرط ثبات و پایداری میتواند مفید به حال سرمایهگذاری و سودآوری تولید و جذب نقدینگی سرگردان به بانکها باشد.
بر این اساس، نرخ بهره واقعی در اقتصاد جایگاه ویژهیی دارد و اقتصاددانان درخصوص کارکرد این رابطه در اقتصاد ایران نظرات مختلفی دارند. اما در مجموع اتفاق نظر دارند که بین انتظارات تورمی و نرخ بهره اسمی ارتباط کمی وجود دارد اما بین تورم و رشد اقتصادی با نرخ بهره واقعی رابطه عمیقتری وجود دارد. بانک مرکزی نرخ تورم سال ۹۴ را ۹/۱۱درصد گزارش و اعلام کرد که دولت در نظر دارد این حسگر اقتصادی را بعد از حدود ۲۵سال به کمتر از ۱۰درصد کاهش دهد و سرانجام برای تیر ماه ۹۵ تورم به زیر ۱۰درصد و معادل ۹.۲درصد رسید.
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد، آخرین زمانی که شاخص بهای کالا و خدمات(سالانه) رقمی پایینتر از ۱۰درصد را به خود دیده سال ۱۳۶۹ با ثبت رکورد ۹درصد بوده است. براساس مطالعات انجام شده در داخل کشور معمولا نرخ سود سپردههای بلندمدت به عنوان نماینده نرخ بهره اسمی میشود. در جدول شماره ۱ بالاترین نرخ سود رسمی سپردههای یک ساله به عنوان نماینده نرخ بهره اسمی سایهیی، تورم و تفاضل آنها به عنوان نرخ بهره حقیقی سایهیی نمایش داده شده است.
همانطور که مشاهده میشود در بازه زمانی ۹۲- ۱۳۹۰ نرخ بهره واقعی منفی بوده که علائم سرکوب مالی در حوزه پول و بانک را نشان میدهد. با تشدید تحریمها از سال ۱۳۹۰ و رشد تورم به ۲۱تا ۳۵درصد در این سه سال، نرخ بهره واقعی منفی شد و در این سه سال به ترتیب، نرخ بهره واقعی معادل ۹-، ۱۳.۵-.۱۱.۲- درصد بوده است و حتی بالا رفتن نرخ بهره اسمی سپردههای بلندمدت، کمکی به مثبت شدن یا بهبود نرخ بهره واقعی نکرد.
نمودار نشان میدهد بین تورم که با خط قرمز نشان داده شده و سود سپرده که با خط آبی نشان داده شده، شکاف قابل توجهی در قبل و بعد از شروع به کار دولت روحانی بین تورم و نرخ سود سپرده اسمی وجود داشته است. در دولت قبل تورم بالاتر از نرخ سود سپرده بوده و نرخ بهره واقعی منفی و در دولت روحانی تورم پایینتر بوده و نرخ بهره واقعی مثبت است. اما جالب این است که دولت متاثر از وضعیت تنگنای مالی بانکها و رقابت شدید برای جذب سپرده، امکان کاهش بیشتر نرخ سود اسمی را نداشته است.
با تشدید تحریمها از سال ۹۰ و متاثر از محیط کلان اقتصاد و شاخصهای اقتصادی، رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۰ با علامت مثبت ۴درصد خود را نشان داد اما در دو سال بعد یعنی سالهای ۹۱ و ۹۲ شاهد منفی شدن رشد اقتصادی ۶.۸- و ۱.۹- درصد بودیم و نشان میدهد که تاثیر متغیرهای اقتصادی ازجمله تحریمهای بانکی، رشد نقدینگی و تورم به تدریج اثر خود را بر نرخ بهره واقعی و رشد اقتصادی گذاشته و هر دو شاخص را با علامت منفی نشان داده است.
اما از نیمه سال ۹۳ و روی کار آمدن دولت یازدهم شاهد اجرای سیاستهای انضباط پولی و مالی، کنترل پایه پولی، کاهش تورم، بهبود نرخ سود بانکی متاثر از نرخ بازار آزاد و پرهیز از نرخهای به شدت دستوری و... بودیم و به تدریج نرخ بهره واقعی نیز بهبود یافت و در سال ۹۳ به ۶.۴ درصد رسید و در سال ۹۴ نیز به بالاترین سطح نرخ بهره واقعی در سالهای اخیر یعنی نرخ ۸ درصدی رسید.
در تیر ماه ۹۵ نیز با توجه به تورم ۹.۲درصدی و نرخ سود سپرده بانکی اسمی ۱۶درصدی و تسهیلات ۱۸درصدی که در اردیبهشت ۹۵ اعلام شده اکنون نرخ بهره واقعی حدود ۶ درصد است و به عقیده برخی کارشناسان، ابن نرخ بهره واقعی به صلاح تولید نیست زیرا همچنان کسب سود از بانکها را بیش از سودآوری تولید و سرمایهگذاری تشویق میکند.
اما با توجه به سطح بهینه نرخ بهره واقعی که کمتر از ۵ درصد است با توجه به روند موجود میتوان امیدوار بود که با تغییرات اندک نرخ بهره واقعی یا هزینه حقیقی به کار گیری سرمایه به بازده مطلوب هدایت شود. بر این اساس در صورتی که نرخ تورم برای ماههای آینده ثابت بماند یا کاهش یابد، ضرورت کاهش بیشتر نرخ سود اسمی سپردههای بانکی را مطرح خواهد کرد.
از سال ۱۳۹۳ سیگنالهایی مبنی بر خروج کشور از سرکوب مالی در حوزه پولی مشاهده میشود، این در حالی است که در زمان تحویل ساختمان پاستور به دولت یازدهم با توجه به نرخهای بالای تورم و شکلگیری انتظارات تورمی با چسبندگی رو به بالا، نرخ بهره واقعی منفی و بالا همراه با رشد منفی اقتصاد بود. کارشناسان میگویند که نرخ بهره واقعی به مثابه یک دماسنج عمل میکند و در صورت منفی بودن این نرخ انگیزهیی برای پساندازکنندگان و تولیدکننده باقی نمیگذارد.
گاهی در محاوره کوچه و بازار میشنویم که برخی افراد میگویند که اگر این پول را در بانک میگذاشتم و سود دریافت میکردم بدون مالیات، بیمه، کارگر، هزینه تولید و آب و برق و گاز، میتوانستم سود بیشتری دریافت کنم. همچنین گفته میشود که اگر بانک وام خوبی پرداخت میکرد با توجه به رشد تولید و تورم میتوانستم سود خوبی کسب کنم. این عبارت در اکوسیستم اقتصادی مصداق نرخ بهره واقعی است.
براین اساس، روشن است که نرخ تورم و نرخ بهره واقعی، علامتهای مناسبی به فعالان اقتصادی میدهد و البته اگر نرخ بهره واقعی از یک سطحی بالاتر باشد و تناسبی با نرخ رشد اقتصادی نداشته باشد، درآن صورت، تمایل به استفاده از پول و سرمایه در تولید کاهش و نگهداری پول در بانکها تشویق میشود. لذا نرخ بهره واقعی باید در سطحی متعادل باشد تا ضمن تشویق سپردهگذار به سپردهگذاری بلندمدت در بانکها، تولیدکننده را نیز به تولید و استفاده از منابع بانکی و پول خود در امور مولد تشویق کند.
در مجموع اقتصاددانان نرخ بهره واقعی یک تا ۵درصدی را مطلوب میدانند و معتقدند که در صورت تورم تکرقمی و نرخ بهره واقعی مثبت میتوان انتظار مثبت شدن رشد اقتصادی، روند مناسب سرمایهگذاری و ثبات بازار و کاهش نوسان شاخصهای مختلف ارز و داراییهای مختلف را داشت.
تسهیلات بانکها، ۳۰ درصد تولید ناخالص
برخی صاحبنظران معتقدند که تحولات جدیدی در نظام بانکی در حال شکلگیری است و از آنجا که بازارهای مالی در کشور هنوز به درجهیی از بلوغ نرسیدهاند کماکان بازار پول در حوزه تامین مالی بنگاههای اقتصادی کشور حرف اول را میزند که مصداق آن اعطای تسهیلات حدود ۴۲۰هزار میلیارد تومانی در سال گذشته است که حدود ۳۰درصد تولید ناخالص داخلی است.
در این تحولات مختصات جدیدی در کشور در حال شکلگیری است. برخی فعالان اقتصادی معتقدند که در حوزه تولید با تزریق ۱۶هزار میلیارد تومان منابع مالی به ۷۵۰۰بنگاه کوچک و متوسط (در سال جاری) و پیشبینی ایجاد حدود ۵۰۰هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم، تسهیلات ۴۶۰هزار میلیارد تومانی بانکها در سال ۹۵، دوبرابر شدن درآمد نفت در سال جاری و... میتوان انتظار رشد حدود ۵-۴ درصدی را داشت و شاخصهای پولی و مالی و سیاستهای بانکی جدید نقش مهمی در تحولات اقتصادی و بازگشت به مدار تولید خواهد داشت.
اما در عین حال، به همان اندازه باید مراقب بود که تزریق فراوان نقدینگی و تسهیلات بانکها باعث رشد نقدینگی و تورم نشود و نرخ بهره واقعی، رشد اقتصادی، نرخ سود اسمی موسسات اعتباری غیرمجاز را به گونهیی تغییر ندهد که باعث افزایش مطالبات بانکها، تنگنای مالی، کاهش رشد اقتصادی و سرمایهگذاریها شود.
زیرا آنچه در طول تاریخ اقتصاد ایران در چهار دهه اخیر رخ داده نشان میدهد که ظرفیت تاریخی رشد اقتصادی ایران ۴ تا۶ درصد است و نمیتوان با تزریق فراوان تسهیلات بانکها، رشد اقتصادی ایجاد کرد و حتی اگر در یک سال این اتفاق را شاهد باشیم در سالهای بعد با رشد تورم و کاهش رشد اقتصادی همراه خواهد شد.
تقدیم لایحه قانون بانکداری بدون ربا و لایحه قانون بانک مرکزی همگن شدن نرخ سود بانکی در عقود مبادلهیی و مشارکتی، هموارسازی مسیر خروج از پدیده سرکوب مالی در حوزه پولی با مدیریت انتظارات تورمی، بسترسازی تک نرخی کردن نرخ ارز، تشکیل شورای فقهی مبنی بر استفاده از شرع مقدس در ضوابط و مقررات ابلاغی در بانک مرکزی، از جمله کلید واژههای تحولات بانکی اقتصاد ایران است که باعث تحولاتی گسترده در نظام بانکی ایران خواهد شد.
نظر کاربران
سود سپرده که یه بانک میده یه چیزه
سود واقعی یه چیز دیگه است .
دولت آقای روحانی سود واقعی رو مثبت کرد