پوتین چه فکری در سر دارد؟
"ولادمیر پوتین چه فکری در سر دارد؟ هنوز برای بیشتر پرسشهایی که اتفاقات اخیر کریمه ایجاد کرده پاسخی وجود ندارد."
«در تصاویری که در کانالهای تلویزیون دولتی روسیه پخش شد، مردانی بودند که به طرح نقشه برای اجرای حملههایی در این شبهجزیره که در سال ۲۰۱۴ ضمیمه روسیه شد، اعتراف میکنند.
مظنونان به خرابکاری به بازجویان خود میگویند که از دولت اوکراین دستور گرفته بودند. اوکراین هرگونه دخالتی را رد میکند و میگوید این اقدامی تحریکآمیز است.
ساکنان محلی گفتند که در یک شب صدای تیراندازی شنیدند؛ این همان زمانی بوده که سرویس امنیت فدرال روسیه میگوید اولین گروه از این مظنونان را بازداشت کرده است.
اما در گزارشهای این سازمان به حمله دومی به کریمه هم اشاره شده که با "آتش سنگین از کشور همسایه و خودروهای زرهی نیروهای نظامی اوکراین" همراه بوده است.
تا به حال هیچ تصویری از این حمله دوم منتشر نشده و هیچ مرجع مستقلی هم آن را تائید نکرده و در نتیجه هنوز مشخص نیست دقیقا چه اتفاقی افتاده است. اما مساله مهمتر تحولات و اتفاقات آینده است چون این حادثه تنشها میان مسکو و کییف را تا حد خطرناکی افزایش داده است.
سرویس امنیت فدرال روسیه میگوید که "خرابکاران" مهمات و مواد منفجره با خود داشتند.
آیا روسیه که میگوید نقشه این اقدام در کییف طراحی شده قصد دارد آن را با اقدام نظامی تلافی کند؟
ولادیمیر پوتین وعده داده که "چنین چیزهایی را نادیده نخواهد گرفت".
در چنین وضعی، انتقال سامانه زمین به هوای اس-۴۰۰ به کریمه میتواند برای گرفتن زهر چشم باشد. در عین حال، وزارت دفاع روسیه اعلام کرده که در این شبهجزیره رزمایش نظامی برگزار خواهد شد.
همه اینها نشان میدهند که روسیه قصد دارد از منطقهای که دو سال پیش به خاک خود ضمیمه کرد و بابتش از طرف کییف و غرب محکوم شد دفاع کند.
برخی میگویند شواهدی هست که نشان میدهد روسیه دارد برای حمله آماده میشود.
به ادعای آنها زمان کاملا مناسب است: آمریکا درگیر انتخابات است، اتحادیه اروپا درگیر خروج انگلیس از این اتحادیه است و بازیهای المپیک هم حواس همه را پرت کرده است. ولی خیلیها در مسکو زیر بار نمیروند.
آندره کرتونوف، عضو شورای روابط بینالملل روسیه، در پاسخ به این ادعاها میگوید: هیچ چیز غیرممکن نیست. اما من فکر نمیکنم چنین اقدامی با تحرکات تاکتیکی اخیری که از طرف مسکو مشاهده کردهایم سازگار باشد.
توصیف او از شرایط فعلی یک "تنشزدایی کوچک" در روابط با غرب است و میگوید علایمی وجود دارد که مسکو میخواهد به تحریمهایی که غرب به خاطر کریمه اعمال کرده پایان دهد، نه اینکه باعث افزایش آنها شود. پایین ماندن قیمت نفت فشاری مضاعف در این راستا است.
آقای کرتونوف در جمعبندی خود میگوید: من منفعتی برای پوتین متصور نیستم و اگر اتفاقات فعلی به نوعی پردهپوشانی برای جنگ باشد واقعا برایم مایه تعجب خواهد بود.
او در عین حال میگوید، تحریمهای غرب "روندی انعطافپذیر" به خود گرفتهاند.
آندره کلسنیکوف، عضو مرکز "کارنگی" در مسکو، بر این عقیده است که "الان وقت یک جنگ واقعی نیست چون وضع اقتصاد واقعا بد است. اینها فقط حرف است، حتی اگر محکم باشند."
به عقیده او بحران اخیر ظرف چند هفته به پایان خواهد رسید. ولی در عین حال هشدار میدهد: همانطور که میدانید، مناقشههای حلنشده در هر لحظه میتوانند شعلهور شوند.
پس آیا پاسخ محکم روسیه، یا حتی تمامیت این اتفاق، برای مصرف داخلی است؟
شکی نیست که ادبیات پوتین جالب توجه است. او مقامات کییف را به حمایت از تروریسم متهم کرده و بار دیگر مثل گذشته از آنها به عنوان "غاصبان قدرت" یاد میکند.
بعد از آشتی اخیر با ترکیه، اصلا عجیب نیست که مسکو بخواهد دشمن خارجی جدیدی پیدا کند تا مردم روسیه در برابر آن صف بکشند و احساس "ما در برابر آنها" جانی دوباره بگیرد.
این فرضیهای منطقی است چون نگرانیهای اقتصادی ممکن است باعث کاهش حمایت مردم از احزاب طرفدار پوتین در انتخابات پارلمانی آتی شود.
همین ماه گذشته بود که نخستوزیر روسیه در کریمه به خاطر کمی حقوق بازنشستگی از طرف زنی در برابر دوربینهای تلویزیونی مورد عتاب قرار گرفت. او هم که لای منگنه قرار گرفته بود اقرار کرد که کفگیر به ته دیگ خورده است.
کلسنیکوف میگوید: پوتین باید جای پایش را در جامعه محکم کند. اهمیت یک جنگ کوچک، یا یک درگیری لفظی، در همین است. فضای ملتهب همیشه باعث افزایش محبوبیت پوتین میشود - حالا میخواهد کشمکش تجاری با غرب باشد، یا افتضاح دوپینگ ورزشکاران یا مناقشهای واقعی مثل جنگ سوریه.
اما چنین صحنهسازی خطرناکی - یا پاسخی چنین محکم به هر اتفاقی که واقعا افتاده - برای تنها چند رای اقدامی افراطی به نظر میرسد. در قدم بعدی باید پرسید که آیا واکنش روسیه به روند صلح اوکراین مربوط است؟
پوتین خیلی واضح گفت که مذاکرات صلح اوکراین حالا دیگر "بیمعنی" است. پیشنهاد برگزاری این مذاکرات در حاشیه اجلاس ماه آینده گروه ۲۰ از طرف اوکراین مطرح شده بود.
اما به نظر میرسد که هدف روسیه شکل دادن به این روند است، نه ترک کامل مذاکرات.
آندره کلسنیکوف به توافق آتشبسی که در پایتخت بلاروس امضا شد اشاره میکند و میگوید: مذاکرات مینسک حالا به بنبست کشیده شده و هیچ کدام از طرفین قادر به اجرای آن نخواهند بود. اما پوتین علاقهای به ترک این روند ندارد و تنها میخواهد تنش را بیشتر کند.
رئیسجمهور روسیه خیلی صریح از غرب خواست که به کییف برای پیشرفت مسائل فشار بیاورد. این درخواست صریح یک تهدید ضمنی در خود داشت: مسکو تا ابد خود را درگیر مذاکره نخواهد کرد.
کییف اما مسکو را مسئول بنبست فعلی میداند و به درگیریهای دایمی با شورشیان طرفدار روسیه در شرق اشاره میکند؛ مسکو هم در پاسخ میگوید که اوکراین از اجرای اصلاحات سیاسی لازم طفره میرود.
آندره کرتونوف میگوید: روسیه میخواهد مناطق (تحت تسلط شورشیان طرفدارش) به عنوان عاملی بازدارنده در نظام سیاسی اوکراین ادغام مجدد شوند. هدف این است که از پیوستن اوکراین به ناتو یا دوری بیش از حد این کشور از روسیه جلوگیری شود.
و البته شکی نیست که این مساله از ابتدا موضوع اصلی بحران اوکراین بوده است. مناقشه اخیر تنها فصلی جدید در روند غیر قابل پیشبینی تنشها است.»
ارسال نظر