درخواست قطع دست برای دو سارق حرفهای
سارقي حرفهای که متهم به سرقت از شهروندان است، در جلسه دادگاه مدعی شد، از سوی همدستش فریب خورده و سرقتها کار او نیست.
روزنامه شرق: سارقي حرفهای که متهم به سرقت از شهروندان است، در جلسه دادگاه مدعی شد، از سوی همدستش فریب خورده و سرقتها کار او نیست.
این پرونده که در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، در نیمه دوم سال ٩٣ تشکیل شد. آن زمان یکی از شهروندان ساکن شرق تهران به پلیس خبر داد که سارقان وارد خانهاش شده و اموالش را به سرقت بردهاند.
او در شکایت خود گفت: برای میهمانی، با خانوادهام بیرون رفته بودم. نیمهشب که برگشتیم، متوجه شدم قفل در خانه شکسته است. وارد خانه که شدم، دیدم تلویزیون «السیدیای» که داشتم سرقت شده است.
بعد از این شکایت، شکایتهای متعدد دیگری نیز به پلیس داده شد مبنیبر اینکه از خانه شهروندان در شرق تهران سرقت شده است.
بعد از گذشت نزدیک به یک سال از این ماجرا، مأموران موفق شدند در یکی از سرقتها متهمان را بازداشت کنند. این بازداشت زمانی اتفاق افتاد که دو سارق قصد ورود به خانهای را داشتند و در همان لحظه صاحبخانه سر رسید و با متهمان درگیر شد که در نهایت آنها از سوی پلیس بازداشت شدند. در تحقیقات بعدی مشخص شد متهمان که دو جوان حدودا ٣٠ساله هستند، پیش از این نیز سابقه سرقت داشته و محکوم نیز شدهاند.
آنها در بازجوییها به ١٢ فقره سرقت اعتراف کردند و توضیح دادند که چطور خانههای شهروندان را شناسایی کرده و وارد خانهها شده و سرقت میکردند. با توجه به تکرار جرم و اتهامی که به آنها وارد شده بود، کیفرخواست علیه آنها صادر شد و دادستان برای متهمان درخواست قطع دست کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده آغاز شد.
از آنجایی که یکی از متهمان با وثیقه آزاد بود، در جلسه حاضر نشد، اما متهم دیگر از زندان به دادگاه اعزام شد. در ابتدای جلسه، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد، سه شاکی که در دادگاه حضور داشتند شکایتهای خود را عنوان کردند. شاکی اول خطاب به قضات گفت: شب حادثه وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم در خانه شکسته است. وقتی وارد شدم، دیدم تلویزیونم به سرقت رفته و خانه هم به هم ریخته است. سارقان از طریق بالکن وارد خانهام شده بودند.
سپس شاکی دوم در جایگاه قرار گرفت، او گفت: من و همسرم تازه با هم ازدواج کرده بودیم و مقدار زیادی طلا و پول و یک مروارید اصل در خانه داشتیم که آنها را بهعنوان هدیه عروسی گرفته بودیم. شب که به خانه آمدیم، متوجه شدیم در خانه باز است و هرچه پول و طلا داشتیم هم به سرقت رفته است. شاکی سوم نیز شکایت خود را عنوان کرد و مدعی شد علاوه بر اینکه طلا و پولهایش از خانه سرقت شده، تلویزیونش هم سرقت شده است.
با توجه به اینکه سایر شکات حضور نداشتند، متهم در جایگاه حاضر شد. او که شش سابقه محکومیت دارد، اتهامش را قبول نکرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم چون در سرقتها نقشی نداشتم. تازه از شهرستان آمده بودم كه با سعید آشنا شدم. او به من گفت میخواهد باری حمل کند و از من کمک خواست.
با هم مقابل خانهای رفتیم و او وارد خانه شد و بعد با یک تلویزیون بیرون آمد. من اصلا نمیدانستم تلویزیون سرقتی است، اگر میدانستم همراهش نمیرفتم. متهم درباره اینکه چرا قبلا این ادعا را نگفته و حتی شرکت در سرقتها را قبول کرده بود، گفت: وقتی بازداشت شدیم، دوستم به من گفت که اگر تو قبول کنی سرقتها را انجام دادهای، من میتوانم با وثیقه آزاد شوم و بعد هم تو را با وثیقه آزاد میکنم و اینطوری راحت میشویم. من هم قبول کردم و او با وثیقه آزاد شد، اما یک سال است که رفته و اصلا به من توجهی ندارد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.
این پرونده که در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، در نیمه دوم سال ٩٣ تشکیل شد. آن زمان یکی از شهروندان ساکن شرق تهران به پلیس خبر داد که سارقان وارد خانهاش شده و اموالش را به سرقت بردهاند.
او در شکایت خود گفت: برای میهمانی، با خانوادهام بیرون رفته بودم. نیمهشب که برگشتیم، متوجه شدم قفل در خانه شکسته است. وارد خانه که شدم، دیدم تلویزیون «السیدیای» که داشتم سرقت شده است.
بعد از این شکایت، شکایتهای متعدد دیگری نیز به پلیس داده شد مبنیبر اینکه از خانه شهروندان در شرق تهران سرقت شده است.
بعد از گذشت نزدیک به یک سال از این ماجرا، مأموران موفق شدند در یکی از سرقتها متهمان را بازداشت کنند. این بازداشت زمانی اتفاق افتاد که دو سارق قصد ورود به خانهای را داشتند و در همان لحظه صاحبخانه سر رسید و با متهمان درگیر شد که در نهایت آنها از سوی پلیس بازداشت شدند. در تحقیقات بعدی مشخص شد متهمان که دو جوان حدودا ٣٠ساله هستند، پیش از این نیز سابقه سرقت داشته و محکوم نیز شدهاند.
آنها در بازجوییها به ١٢ فقره سرقت اعتراف کردند و توضیح دادند که چطور خانههای شهروندان را شناسایی کرده و وارد خانهها شده و سرقت میکردند. با توجه به تکرار جرم و اتهامی که به آنها وارد شده بود، کیفرخواست علیه آنها صادر شد و دادستان برای متهمان درخواست قطع دست کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده آغاز شد.
از آنجایی که یکی از متهمان با وثیقه آزاد بود، در جلسه حاضر نشد، اما متهم دیگر از زندان به دادگاه اعزام شد. در ابتدای جلسه، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد، سه شاکی که در دادگاه حضور داشتند شکایتهای خود را عنوان کردند. شاکی اول خطاب به قضات گفت: شب حادثه وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم در خانه شکسته است. وقتی وارد شدم، دیدم تلویزیونم به سرقت رفته و خانه هم به هم ریخته است. سارقان از طریق بالکن وارد خانهام شده بودند.
سپس شاکی دوم در جایگاه قرار گرفت، او گفت: من و همسرم تازه با هم ازدواج کرده بودیم و مقدار زیادی طلا و پول و یک مروارید اصل در خانه داشتیم که آنها را بهعنوان هدیه عروسی گرفته بودیم. شب که به خانه آمدیم، متوجه شدیم در خانه باز است و هرچه پول و طلا داشتیم هم به سرقت رفته است. شاکی سوم نیز شکایت خود را عنوان کرد و مدعی شد علاوه بر اینکه طلا و پولهایش از خانه سرقت شده، تلویزیونش هم سرقت شده است.
با توجه به اینکه سایر شکات حضور نداشتند، متهم در جایگاه حاضر شد. او که شش سابقه محکومیت دارد، اتهامش را قبول نکرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم چون در سرقتها نقشی نداشتم. تازه از شهرستان آمده بودم كه با سعید آشنا شدم. او به من گفت میخواهد باری حمل کند و از من کمک خواست.
با هم مقابل خانهای رفتیم و او وارد خانه شد و بعد با یک تلویزیون بیرون آمد. من اصلا نمیدانستم تلویزیون سرقتی است، اگر میدانستم همراهش نمیرفتم. متهم درباره اینکه چرا قبلا این ادعا را نگفته و حتی شرکت در سرقتها را قبول کرده بود، گفت: وقتی بازداشت شدیم، دوستم به من گفت که اگر تو قبول کنی سرقتها را انجام دادهای، من میتوانم با وثیقه آزاد شوم و بعد هم تو را با وثیقه آزاد میکنم و اینطوری راحت میشویم. من هم قبول کردم و او با وثیقه آزاد شد، اما یک سال است که رفته و اصلا به من توجهی ندارد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.
پ
نظر کاربران
وای نه تو رو خدا این کارو نکنید درست که اشتباه کردن ودزدی کار خیلی زشتی ولی باید به اینها که جوان هستن یه فرصت دوباره داد نباید زندگی اینها نابود بشه به خاطر ندونم کاری که انجام دادن امیدوارم که شاکیان رضایت بدهند و به جونی اینها رحم کنند واگر قرار باشه که دستان این جونها قطع بشه در این مملکت دزد زیاد هست که باید گردنشونو با تبر بزنند امیدوارم که خدا کمکشون کنه
هرموقع گردن دزدان ببت المال رو قطع کردبن!! دست آفتابه دزدها رو هم قطع کنيد!!!؟
آمین.قطع دست خیلی وحشتناکه
دست رحیم مشایی ها و خاوری ها و بقیه کی قطع میشه ؟
موافقم اصلا کار درستی نیست دست اشخاص قطع بشه آدم بمیره بهتره
یعنی خاک عالم بر سر همه اونایی که میگن گناه دارن !!! دستشون رو قطع کنین تا دزدی کم بشه. ۱۲ سرقت و ۶ محکومیت یعنی وی ؟ یعنی ۶ بار رفته زندان آدم نشده.
قطع کن آقا قطع کن
دست کج بهتر که قطع بشه
برای امنیت هر چه لازمه انجام بدین رحم هم نگیره شما رو
قطع دست سارقین عالیه عالی
عزیزم که میگی دستاشو قطع کن من مخلص همتونم دوست عزيز چرا دیگه توهین میکنی منهم نظرم عوض شد قطع بشه بهتره بله این آدم دیگه آدم نمیشه