۳۷۱۶۵۲
۹ نظر
۵۰۱۳
۹ نظر
۵۰۱۳
پ

از رابطه عاشقانه تا جنایت

رسیدگی به پرونده قتل جوانی که به خاطر یک رابطه عاشقانه قربانی خشم شده‌ بود، به‌زودی آغاز می‌شود.

روزنامه شرق: رسیدگی به پرونده قتل جوانی که به خاطر یک رابطه عاشقانه قربانی خشم شده‌ بود، به‌زودی آغاز می‌شود.

دو سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند پسر جوانی که با ضربه چاقو زخمی ‌شده‌، در بیمارستان جان خود را از دست داده است. زمانی که مأموران برای تحقیقات بیشتر به محل رفتند، متوجه شدند این درگیری از قبل شروع شده، هرچند دعوای اول پایان یافته اما یکی از طرفین درگیری به اسم کیانوش به محل زندگی مهبد رفته و یک‌ بار دیگر دعوا از سر گرفته شده‌ است.

وقتی مأموران کیانوش را شناسایی و بازداشت کردند، او به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی بود که با دختری به نام شادی دوست بودم و رابطه خوبی با هم داشتیم، من قصد داشتم با شادی ازدواج کنم و زندگی خوبی برای خودم بسازم، همه‌چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه یک روز وقتی مادر شادی در خانه نبود، او از من خواست که با هم به خانه‌شان برویم و صحبت کنیم؛ به محض اینکه رسیدم، مادر شادی سر رسید و من را در خانه دید.

متهم گفت: با اینکه از خانه خارج شدم و سعی کردم به او توضیح بدهم که فقط می‌خواستم با شادی صحبت کنم اما عصبانی شد و دعوا بالا گرفت. او به فامیلش تلفن کرد و همه آنها را به خانه کشاند و آنها هم من را کتک زدند. خیلی‌ از آنها را نمی‌شناختم و نمی‌دانستم که هستند اما یکی از آنها مهبد بود که هم‌محلی من بود و قبلا هم با او سلام‌‌‌علیک داشتم.

به مقابل خانه مهبد رفتم و گفتم چرا من را کتک زدی و چه حقی داشتی که با من این‌طور برخورد کنی. دعوای ما یک‌ بار دیگر بالا گرفت و مهبد به من حمله کرد که من هم در دفاع از خودم چاقو را بیرون کشیدم و یک ضربه زدم؛ نمی‌خواستم او را بکشم، حین درگیری حرکت می‌کرد؛ وقتی می‌خواستم چاقو را به دستش بزنم، یک‌دفعه دستش را کشید و گردنش جلو آمد که چاقو با گردنش برخورد کرد.

کیانوش ادامه داد: خون شدیدی از بدن مهبد بیرون می‌زد؛ من خیلی ترسیدم و به همین خاطر هم فرار کردم. من اصلا نمی‌خواستم او را بکشم و این درگیری را مادر شادی درست کرد. زمانی که مادر شادی بازجویی شد، ادعای کیانوش را تکذیب کرد و گفت: برای خرید بیرون رفتم و به شادی گفتم که خیلی زود برمی‌گردم، چند دقیقه بعد وقتی برگشتم دیدم جوانی در خانه‌ام با دخترم تنهاست. خیلی ناراحت شدم، به شادی گفتم این جوان کیست، او هم گفت خودش وارد خانه شده و من کاری نکردم. اگر کیانوش قصد ازدواج با دخترم را داشت، باید با من صحبت می‌کردو او را از من خواستگاری می‌کرد، نه اینکه وارد خانه‌ام شود.

با کیانوش بحث و دعوا کردم و درگیری ما بالا گرفت، من که فکر می‌کردم باید از ناموسم دفاع کنم و اجازه ندهم کسی که وارد خانه‌ام شده ‌است به همین راحتی بیرون برود و فکر کند اتفاقی نیفتاده ‌است، موضوع را به برادرم اطلاع دادم و از او کمک خواستم. چند دقیقه بعد برادرم و چند نفر دیگر از فامیل به خانه ما آمدند و دعوا کردند و بعد هم درگیری تمام شد.

این زن گفت: کیانوش به جای اینکه عذرخواهی کند فحاشی می‌کرد و تهمت می‌زد؛ ضمن اینکه بعد از تمام‌شدن درگیری خودش به سراغ مهبد رفت و او را کشت و حالا هم همه ما از او شکایت داریم.بعد از پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته قرار بود کیانوش در دادگاه محاکمه شود که به دلیل فراهم‌نبودن شرایط، این جلسه به بعد موکول شد و پسر جوان به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سینا یزد

    کل فتنه زیر سر مادر دختر بوده خیلی بی عقل بوده حالا رضایتش بدند

  • بیتو

    مادرشادی از دتترش نپرشید این پسره روح بوده که بتونه از دیوار و در عبورکنه بیادتو خونه یا نکنه کیانوش هوا بوده تونسته تو فضا پخش باشه رفته خونه شادی ؟ ب مامان شادی باید گفت دخترت رو جمع کن ازکجا معلوم کیانوش اولین پسری بوده اومده بوده تو خونه ات؟!!!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      وای بازم همون حرفای تکراری همیشگی بعضی ها اصلا خسته نمیشن از تهمت زدن و قضاوت بیجا در مورد دیگران

  • غنچه

    زن بی عقل دو تا جونو به کشتن دادی حالا شب با وجدان راحت بخواب بگو از ناموسم دفاع کردم بی فرهنگ

  • میرزا

    مادر دختره میبایست لااقل به آرامی از هر دو هم پسره
    و هم دختر خودش میپرسید و اگه تشخیص میداد به پسره میگفت این راه درست نیست برو با خانوادت بیا وگر نه مزاحم ما نشو!! بیشتر از این دختر خودشو راهنمایی و ارشاد میکرد! آیا با دادوبیداد و در گیری بهتر شده؟؟ خلاصه نمیشه یک روز از این خبرهای خونین و سرقت و تجاوز و زور و زورگیری دور باشیم، شده زنثگی مون باش اجین شده یعنی خداوند بزرگ فریاد هامون را میشنوه؟ صبرش زیاده ما کم طاقت،؟؟؟!!

  • لیلی

    مقصر اصلی مادره.چون اولن اون دختره چقدرم عاشق پسره بوده نباید اجازه میداد پسره بیاد خونشون خلوت نشینی.مقصر دوم مادرس .که اولا وقتی صحنرو دیده بود باید با پسره صحبت میکرد که تو کی هستی و اینجا چیکار داری .شاید پسره مادره رو راضی میکرد .وشاید اینکه پسره بعدا به خاسگاری دختره میومد و همه چی تموم میشد.ولی با جیغ و داد راه انداختن زنه و کمک خواهی از فامیل منجر به ابروریزی بیشتر و قتل یه جوون شد.میتونیت خیلی ارومو منطقی مساله رو حل کنه

  • بدون نام

    حماقت این پسره رذل و گردن دیگران نندازید. طرف بیاد خونه و ... بعد هم با ملایمت و نرمی باهاش رفتار بشه!!! اگر خودتون جای مادره بودید که همونجا پسره رو میکشتید.
    از رو نرفته و پررویی کرده با چاقور رفته در خونه مردم پسرشون رو کشته بعد میگه مقصر مادر دوست دخترمه!!!! سنگ پا کم میاره.

  • بدون نام

    آخه این چه کاری بوده چه کاری بوده ( مادر دختر )

  • مهدی شباهنگ

    برو ازدخترت شادی شکایت کن که بایدباافسار می بستیش

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج