روحانی، آرامش و پیچ «رادیو مجلس»
از همگامی مجلس دهم و دولت یازدهم هنوز چند ماهی نگذشته است اما «اعتدال» گویی همان نقطهای است که این دو قوه را بهم پیوند داده است؛ اعتدالی که تاکنون هیچ یکی از دو قوه را در دام حمایت «بی چون و چرا» نینداخته است.
«فکر میکنم این مجلس، شکل متفاوتی از مجالس گذشته دارد. در واقع شبیه هیچ کدام از مجالس گذشته نیست. مجلس دهم برای خودش دارای یک مدلی است. هم اصلاحطلبان در آن حضور دارند، هم اصولگراها و هم افرادی که بهعنوان مستقل به مجلس آمدند. مستقلها نگاهشان متفاوت از فراکسیونهای اصولگرا و اصلاحطلب است.
یعنی اصلا سنخیتی با مجلس ششم ندارد. با مجلس پنجم هم متفاوت است. در شرایط امروز یک نوع بلوغ سیاسی در گروههای سیاسی به وجود آمده که رفتارهای تندروانه نداشته باشند و موضوعات را به صورت مستقل بهعنوان یک پدیده مورد توجه قرار دهند..» این سخنان علی لاریجانی شاید نزدیکترین تعبیر باشد برای هویت شناسی پارلمان دهم. مجلسی که هنوز عمرش چندان طولانی نشده اما در همین مدت کوتاه نشانه هایی از خود بروز داده که می توان بر همان اساس آن را رفتار شناسی کرد.
هم صدایی اعتدالیون چپ و راست برای تشکیل مجلس اعتدالی
درست در شرایطی که در روزهای قبل از هفتم اسفند برخی افراد دو جناح تشکیل مجلسی با اکثریت متعلق به خودشان را پیش بینی می کردند کسان دیگری هم بودند که با شبیه سازی رخدادهای دوران، فضای جامعه را همچنان در تداوم گفتمان مستقر بعد از ۲۴ خرداد ۹۲ ارزیابی می کردند. شاید چنین تفسیری از شرایط، موجب شده بود که اصلاح طلبان از تشکیل پارلمانی مانند مجلس پنجم خبر داده و از آن استقبال کنند و آن سوتر برخی چهره های موثر و مقبول تر اصولگرا هم با آرامشی خاص از پدید آمدن یک مجلس معتدل سخن به میان می آوردند .
به یک معنا آنچه رخ داد این بود که در میان اصولگرایان، عقلای جناح راه خود را از طیفی که اوضاع را به گونه ای متفاوت و البته تندتر دنبال می کرد جدا کرده و حتی به این نتیجه رسید که می شود با عناصر معتدل تر رقیب بر سر برخی موضوعات به تفاهم رسید. این طیف همان گروهی بود که معتقد بود تندروی کشور را از مسیر اعتدال خارج کرده است. آنها معادلات سیاست را از زاویه ای دیگر نگاه می کردند.
چه آنکه این طیف در همان مجلس نهم در مواجهه با دولت حسن روحانی از یک سو وقتی گزینه ای را برای وزارت نامناسب میدیدند با طیف دیگر اصولگرایان حاضر در پارلمان همسو شده و رای عدم اعتماد می دادند و از سوی دیگر در ماجرای توافق هسته ای تمام تلاششان را با همه هزینه هایی که برایشان ایجاد می شد انجام دادند تا چراغ سبز از پارلمان به دولت نشان داده شود. این طیف از اصولگرایان روزهای سختی را در روزهای منتهی به هفتم اسفند پشت سر گذاشتند حالا اما آنها دست بالا را در مجلس جدید دارند.
در میان اصلاح طلبان چه گذشت؟
شاید واقع بینانه اش این باشد که بگوییم اصلاحطلبان در میانه مجلس ششم و هفتم، که یکی در انحصارشان بود و دیگری در غیبتشان، به مجلس پنجم تن دادند. برای روشن شدن بیشتر موضوع باید صورت مسأله را در شفافترین سخن اصلاحطلبان که سعید حجاریان آن را بیان کرد یافت. آنجا که او گفته بود: «تا زمان انتخابات آتی مجلس زمان زیادی باقی است اما من معتقدم باید مجلس دهم شبیه مجلس پنجم شود یعنی اقلیت قوی و تأثیرگذار از اصلاحطلبان وارد مجلس شوند و با توجه به شرایط موجود، چنین چیزی قابل قبول و راضیکننده خواهد بود. در مجلس پنجم، کارگزاران فراکسیونی قوی بودند»این روایت سعید حجاریان است از تصمیم طیفی از اصلاحطلبان برای چگونگی ورود به عرصه انتخابات مجلس.
«مجلس دهم را مانند مجلس پنجم کنیم.» این گویا حرف و تصمیم قاطع بخش مهمی از اصلاح طلبان شده بود؛ تصمیمی که گویا تا منتهی الیه راست اصلاح طلبان یعنی آنجا که کارگزاران سازندگی قرار دارد طرفدار دارد. نشانه آنکه محمد قوچانی، سردبیر نشریه صدا و عضو تازهوارد شده به شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در مطلبی نوشته بود: «چشم انداز مجلس دهم از هم اکنون روشن است: بازآفرینی مجلس پنجم با ترکیبی از نیروهای معتدل اصلاح طلب و اصولگرا که در آن جایی برای راست افراطی و چپ افراطی نیست. برآمدن جناح های افراطی راست و چپ در کشور محصول شرایط شبه جنگی است. هرچه از این شرایط فاصله بگیریم ضرورتهای اجتماعی و تاریخی افراطی گری از بین خواهد رفت. چپ افراطی چهره آشکار انحلال طلبان و راست افراطی چهره آشکار بنیادگرایانی است که خشونت را تئوریزه میکنند.»
روزگار متفاوت مجلس و دولت
اگر حسن روحانی در روزهای قبل از اسفند سال گذشته با دلهره های خاص یک رییس جمهور پیچ رادیو را باز می کرد تا از اتفاقات مجلس با خبر شود امروز اما او با خیالی آسوده تر تحولات پارلمان را دنبال می کند . سطح تنش های میان دوقوه به حداقل رسیده و رییس جمهور می داند که اگر در مجلس جدید مخالفتی با او یا تصمیماتش شود برای او بسیار سخت خواهد بود که آن را برخوردی سیاسی تلقی کند . چه اینکه حتی در بسیاری از مخالفت ها و موافقت ها هر دو طیف اصلی مجلس گاهی همصدا هم می شوند . در همین مجلس عباسعلی کدخدایی که مواضعی متفاوت تر به دولت یازدهم دارد از نمایندگان هر دو جناح رای اعتماد می گیرد ، وزیر تذکر گرفته و حتی برای پاسخ به سوال به صحن علنی فراخوانده می شود و در همین مجلس ؛ علی لاریجانی در قامت ریاست پارلمان در صحن مجلس و در مواجهه با فضای تندی که علیه حسن روحانی در برخی سخنرانی ها در کشور در ایجاد شده می گوید : «ما در شرایط فعلی نیازمند وفاق ملی هستیم، مخصوصا بکار بردن بعضی از عبارات نسنجیده در مورد مقامات مسوول و رییس جمهوری کار نادرستی است و باید دقت لازم در این زمینه صورت گیرد. »
البته همین رییس مجلس در واکنشی به ماجرای فیش های حقوقی ، موضع قاطعی مقابل دولت می گیرد و می گوید «در طول این مدت سازمان بازرسی کل کشور گزارشی به مجلس فرستاد که این گزارش مشخص میکند در چه تاریخهایی در مورد کدامیک از بانکها که حقوق بالا دریافت کردند چه موضوعاتی مطرح شده است که البته باید گفت این گزارش به قوه مجریه هم داده شده بود که متاسفانه این قوه گوش شنوایی برای این موضوع نداشت.»
یا در اظهار نظری دیگر او سرسختانه در مورد برنامه ششم سخن می گوید :« دولت باید لایحه برنامه ششم را مجددا به مجلس ارائه کند و این لایحه در ارسال مجدد اصلاح شود.»
علی لاریجانی درباره نوع مواجهه مجلس جدید با دولت یازدهم می گوید «از نظر قانونگرایی دولت آقای روحانی خیلی مقید است. شهادت میدهم که کار هیأت تطبیق ما کساد است. مصوبات هیأت دولت که میآید با قانون منطبق است. شاید موارد جزئی که اعلام میکنم خلاف قانون است یکی دو مورد در ماه باشد حال آنکه در دولت قبل موقعی میشد که ۱۷-۱۶ مورد را رد میکردیم. »
او در مورد تعاملش با حسن روحانی نیز می گوید«ما مشکلی نداریم، یعنی مسائلمان را به نحو عقلایی با هم مطرح میکنیم، منتها اگر جایی اختلاف هم داشته باشیم، مسیر، مسیر گفتوگوی عقلانی است.»
رفتار شناسی این مجلس در مدتی که از عمر آن می گذرد به ما می گوید این پارلمان نه مجلس ششم خواهد شد و نه به جهت تفاوت در شخصیت های سیاسی حاضر در آن شباهت چندانی به مجلس پنجم دارد . ما با پارلمانی متفاوتی رو برو هستیم. پارلمانتاریست های جدید ؛ روزگار جدیدی از سیاست ورزی را پدید آورده اند.
ارسال نظر