حجاريان سازی دلواپسانه
مسيري را آغاز كردند كه خود به خوبي ميدانستند تنها فايده طي كردن آن گذر زمان است و نتيجه دلخواهشان حاصل نخواهد شد، اما شايد آن اندازه نميدانستند كه برنامههايي مانند فيش هاي حقوقي نجومي كه آن را ذوق زده به ابزار هجمه به دولت روحاني تبديل كردند، در همان ابتداي راه به خودشان و انتشار فيشهاي حقوقي دولتي تبديل خواهد شد كه از آن حمايت ميكردند.
جديدترين پروژه آنها بعد از رسوا شدن در برنامه افشاي فيش هاي نامتعارف تفرقه افكني ميان اصلاحطلبان و روحاني است كه پروژهای نخ نما شده و به نظر ميرسد در نهايت از سر ناچاري به سمت آن رفتهاند. نكته قابل تامل اينجاست كه براي اجراي اين پروژه سراغ بزرگان جريان اصلاحات رفتند و سعي كردند با انتشار شايعات و اظهارات كذبي به نقل از آنها ميان جريان اصلاحات و رئيسجمهور تفرقه و بدبيني ايجاد كنند.
آنچه حجاريان نگفت!
ديروز برخي از اين سايت هاي دلواپس چنين نوشتند:«شنيده شده كه سعيد حجاريان در جمعي خصوصي اين نگراني را اينگونه مطرح كرده است؛ حسن روحاني ميداند كه ما چارهاي جز حمايت از او نداريم. به همين دليل به سمت اصولگرايان تمايل پيدا كرده و تلاش ميكند تا آراي آنها را نيز به دست آورد.»
اين موضوع كه اصلاحطلبان و روحاني طبق توافق نانوشتهای داراي اهدافي مشترك هستند بر هيچ كس پوشيده نيست و دوطرف هم ميدانند نبايد طرف مقابل را مديون خود بدانند، بلكه هر دو طرف در مسير مشترك ساخت كشوري بهتر و آرامش بيشتر ملت حركت ميكنند. نكته جالب آنجاست كه نویسندگان اين اخبار كذب به خود زحمت مطالعه مواضع حجاريان درباره روحاني و دولت يازدهم را ندادند كه اينچنين رسوا نشوند.
آنچه حجاريان گفت
سعیدحجاريان به خوبي از فشارهاي دلواپسان و ديگران به روحاني آگاه است و بارها به آن اشاره كرده است مثلا چندي پيش درباره ادعاي برخي مبني براينكه اصلاحطلبان قصد عبور از روحاني را دارند تصريح كرده بود: اصلاحطلبان از روحاني عبور كنند؟! بعد به كجا بروند؟ مگركسي غير از او را دارند؟ در اين وضعيت آشفته مگر غير از روحاني شخصي را دارند كه بخواهد برجام را پيگيري كند؟
وي حتي تاكيد داشت: حتي اصولگرايان هم نبايد از روحاني عبور كنند. به فرض محال اگر خود روحاني هم نخواهد نامزد رياستجمهوري دوازدهم شود، بايد هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا سراغ وي بروند و از وي بخواهند نامزد شود. چرا كه بديلي غير از وي وجود ندارد. حجاريان برداشت خود از عملكرد روحاني را هم اينگونه توضيح داده بودكه:«روحاني در ذهن خود برنامههايي داشت، برنامهاي كه مساله برجام را حل كند، تحريمها را بردارد و خرابكاريهاي دولت قبل را جبران كند. نسبتا موفق هم بوده است.
اگر هم در برخي نقاط توفيقي نداشته بيشتر به خاطر سنگ اندازيهايي است كه انجام گرفت و ميگيرد. همين اشغال سفارت سعودي را ببينيد چقدر مشكل براي دولت درست كرد. بركناري فرجي دانا توسط مجلس هم همين طور. حتي در روز آخر مجلس نهم هم شاهد سنگ اندازيهاي برخي نمايندگان عليه دولت بوديم، به طوري كه آقاي معاون پارلماني رياستجمهوري هم پشت تريبون گفت: روز آخر مجلس است، ولي برخي آقايان هنوز هم دست بردار نيستند. روحاني بسيار دستتنها است.»
حجاريان به آنهايي كه به بهانههاي مختلف سعي در تضعيف دولت روحاني داشتند، هم پاسخ داده است. مثلا در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه روحاني از سوي برخي مخالفان به بيتوجهي به طبقات محروم متهم شده است و اينكه آنها احمدينژاد را فردي حامي اين طبقات ميدانند گفته بود:«حرف زدن با عمل فرق ميكند. مگر بيمه همگاني كه آقاي قاضيزاده هاشمي براي افراد فاقد بيمه كشور كرد در جهت رسيدگي به طبقات محروم نبود؟ يا اقداماتي كه آقاي ربيعي در زمينه رفاه انجام ميدهد.»
به نظر ميرسدآنچه دلواپسان به دروغ به نقل از حجاريان نوشتند، انتقام از آگاهسازيهاي او بود كه نمونه آن ديدگاههاي اقتصادي حجاريان و افشاي ريشه مشكلات است. او چندي پيش گفته بود:«روحاني گرفتاريهاي اقتصادي فراواني دارد كه بيشتر آنها از دولت قبل به ارث رسيده است. يارانه ميخواهد بدهد، گرفتاري دارد. ميخواهد حقوق كارمندان را پرداخت كند، مشكل دارد. بدهيهاي پيمانكاران، بدهي دولت به بانك مركزي و... همه مواردي است كه از دولت احمدينژاد بر دولت روحاني آوار شده است.» در نهايت پروژه سوخته دلواپسان تنها براي خودشان مصرف دارد و حمايت هاي واضح اصلاحطلبان از روحاني برگي ديگري به دفتر شکستهای دلواپسان خواهد افزود.
ارسال نظر