دو متجاوز: زنان را به عنوان مسافر سوار کردیم
دو مرد که به اتهام تعرض دستگیر شدهاند، در بازداشت پلیس آگاهی تهران به سر میبرند و تحقیقات از آنها همچنان ادامه دارد. یکی از این افراد به نام مرتضی به دو فقره تجاوز و یکی دیگر به نام فرشید به یک فقره تجاوز متهم است. این دو در گفتوگویی کوتاه درباره پروندهشان توضیحاتی دادهاند.
قبل از هر چیز درباره خود و خانوادهات توضیح بده.
مرتضی، ٢٢ساله هستم و تا دیپلم درس خواندهام. پدرم کارمند است و مادرم خانهدار. یک خواهر دارم که از من سه سال بزرگتر است و بهزودی ازدواج میکند.
شغلت چه بود، چقدر درآمد داشتی؟
در شهرک صنعتی در جاده ساوه در یخچالسازی کار میکردم و با اضافهکاری یکمیلیونو ٣٠٠ هزار و بدون اضافهکاری ٩٠٠ هزار تومان میگرفتم.
اعتیاد و سابقه کیفری داری؟
سابقه ندارم اما از بعد سربازی حشیش میکشم، حدود چهار، پنج سالی میشود. اولینبار در پادگان با همخدمتیها کشیدم و بعد ادامه پیدا کرد.
چرا دستگیر شدهای؟
آزار جنسی و تجاوز.
چرا تصمیم به این کار گرفتی؟
به یکی از دوستانم گفتم، پیشنهاد داد برو میدان آزادی. من هم با ماشینم که پراید بود، رفتم میدان آزادی، فکر کنم ساعت حدود هشت یا ٩ شب بود. قبل از رفتن هم حشیش کشیدم، فکر کنم یک خانم ٢٨ساله بود که او را به مقصد یافتآباد سوار کردم. در مسیر راه را عوض کردم و به سمت آزادگان جنوب رفتم که آن خانم اعتراض کرد و من گفتم میخواهم بنزین بزنم که موافقت کرد، بعد از پمپ بنزین باز هم به مسیری که به سمت یافتآباد بود نرفتم و او شک کرد. آنموقع بود كه به او گفتم چه تصمیمی دارم.
او شروع کرد به گریهکردن و خواهش و التماس، من هم گوشم بدهکار نبود. حتی او با خواهش و التماس انگشترهای طلایش را درآورد و روی داشبورد انداخت ولی من گفتم من پول و طلا نمیخواهم. برای همین به یک جای خلوت رفتم، صندلی سمت شاگرد را خواباندم و بهزور درحالیکه خواهش و التماس میکرد به او تجاوز کردم، بعد پرسیدم برایت چه کار کنم، گفت من را ببر همان آزادی پیاده کن اما چون دیر بود او را بردم در خانهاش پیاده کردم. فکر کنم حدود ساعت یک یا دو شب بود.
فقط همین یک بار بود؟
نه، یک بار هم با دوستم فرشید که با من دستگیر شد، رفتم.
چطور شد که دفعه دوم با او رفتی؟
نمیدانم. حشیش کشیدیم و بعد او به من گفت برویم میدان آزادی.
هر دو شما به دومین زن تعرض کردید؟
آره، بعد دم خانهاش پیادهاش کردیم. یک بار هم آن زن گفت حالم بد است، از یک ساندویچی برایش آب گرفتیم، بقیه مدت در حرکت بودیم.
تا چه زمانی میخواستید به این کار ادامه بدهید؟
نمیدانم حالا حالاها میخواستم ادامه بدهم، خدا را شکر که دستگیر شدم.
فرشید-متهم دوم- میگوید از نیت دوستش برای تعرض خبر نداشت و او را بیگناه دستگیر کردهاند.
مرتضی میگوید تو به او پیشنهاد دادی به زنی تعرض کنید؛ این را قبول داری؟
من فقط گفتم برویم دوردور. من از ماجرای تجاوز خبر نداشتم.
اما در بازجوییها هر دو شما گفتید که با این هدف به سمت میدان آزادی رفتید.
(سکوت ميكند).
چند سال داری؟
٢٧ سال دارم و متأهل هستم و یک پسر سهونیمساله دارم.
همسرت میدانست مواد میکشی؟
نه، نمیدانست، چون تفریحی بود.
همسرت چند سال دارد، چقدر درس خوانده؟ از خانوادهات بگو.
فکر کنم ١٩سالش است، نمیدانم چقدر درس خوانده، فکر کنم دیپلم دارد. فکر کنم ١٩سالم بود كه ازدواج کردم.
چطور با او آشنا شدی؟
هممحلی بودیم. یک بار او را در کوچه دیدم، به مادر و پدرم گفتم به خواستگاریاش بروند.
آنموقع که ازدواج کردی چهکاره بودی؟
اول رفتم شهرداری رفتگر شدم، بعد در یک شرکت کار میکردم.
مرتضی را چند وقت است میشناسی؟
خیلی وقت است. با هم بچهمحل هستیم.
آن شب چه شد که با مرتضی همراه شدی؟
آن شب حقوقم را گرفته بودم و نصف حقوقم نقد در جیبم بود، همسرم گیر داد که به خانه پدرش برویم اما من حوصله نداشتم؛ دعوایمان شد و من پیش مرتضی رفتم تا حشیش بکشیم.
آیا قبلا درباره تعرض با هم صحبت کرده بودید؟
نه، سوار شدیم که برای تفریح برویم. مرتضی به من گفت عقب بشین و من هم عقب نشستم. وقتی به آزادی رسیدیم، بدون اینکه با من هماهنگ کند جلوی پای یک خانم ایستاد و آن خانم جلو نشست. بعد راه افتادیم. در تمام مدت من ساکت بودم تا وقتی که مرتضی مسیر را عوض و آن خانم اعتراض کرد، آن موقع بود که من دستم را روی شانه او گذاشتم و صندلی را خواباندم و او از تصمیم ما مطلع شد و گفت ترسیدم. چرا از اول قصدتان را نگفتید.
بعد از اینکه به او گفتید چه تصمیمی دارید، واکنشش چه بود؟
شروع کردم به صحبت و او هم راضی شد. من روز قبلش حقوقم را گرفته بودم و نصف حقوقم نقد در جیبم بود. آخر سر من پولهایم را در آوردم و گذاشتم جلوی او و گفتم هر چقدر
میخواهی بردار اما او گفت اینجوری نمیخواهم، خودت باید برایم مانتو بخری.
یعنی او وقتی از تصمیم شما مطلع شد، مقاومت نکرد و حتی به ادامه ارتباط راضی شد؟
کلی با او حرف زدم تا راضی شد. حتی خودش شماره تلفن داد و فردای آن روز با هم کلی حرف زدیم.
اما با شکایت و پیگیریهای همین زن دستگیر شدید؟
من تمام آن شب با او تصویری صحبت میکردم فردایش هم همینطور. روز بعد قرار گذاشتیم رفتیم بیرون و حدود ساعت یک یا دو بود که مأموران آمدند و ما را گرفتند.
یعنی روز بعد از تجاوز خودش با شما قرار گذاشت؟
آره، با من دوست شد اما انگار همزمان با مرتضی هم صحبت میکرد.
آیا همسرت به رفتار تو که با یک خانم داشتی ویدئوچت میکردی، اعتراض نکرد؟
او در اتاق خواب بود، من در پذیرایی.
همسرت را کتک میزدی؟
نه، نمیزدم اما او از من میترسید.
چرا میترسید؟
خب زن باید از شوهرش بترسد، آنها از خانواده ضعیفی بودند، شاید برای همین.
حالا زندگیات چه میشود؟
من آدم کثیفی هستم، نمیتوانم با همسرم بمانم، من زیاد اهل رفیقبازی بودم و همین، کار دستم داد.
تا چه زمانی میخواستی به این کار ادامه بدهی؟
(سکوت ميكند).
الان میخواهی چه کار کنی؟
کاش اعدام شوم. خسته شدهام، آزاد هم شوم کسی نگاهم نمیکند.
نظر کاربران
این جور افراد را فقط اعدام کرد
چه اثر روانی بسیار بدی تا اخر عمر این زنان می گذارند و چه مشکلاتی برای خانواده ایجاد میکند
بخدا آدمی که مواد مصرف میکنه دیگه بهتر نمیشه دوتایشون اعدام حقشونه
بخدا آدمی که مواد مصرف میکنه دیگه بهتر نمیشه دوتایشون اعدام حقشونه
اين دو از حيوان هم پس تر هستند اعدام حقشان هست
بنده اصلاً جدای مذهب که تصور مفرمایید با صلاح دین جلو میام، در کلیه ادیان و مذاهب و حتی آنهایی که لامذهب هستن با این پدیده شوم و نحس مشکل دارند و مخالف این عمل کثیف هستن، تا چه رسد به ما که ادعای مسلمانی و اهل تشیع هستیم، بارها این مطلب را عرض کردم با کشتن و مردن افراد مخالفم، اما این جور افراد مثل ویروس وبا و طاعون بجان محله، خیابان، شهر،استان وکشور می افتند و افرادی هم که مخالف این عمل ننگین هستن برخی از آنها به عنوان انتقام آلوده میشن، بهتر است این نوع افراد را به حکم قانون و هر قانون دیگری که هست از روی زمین محو کرد، این حق زندگی با تجاوز و تعرض را ندارند، این گروه هستن که کشتن آنها ثواب هم دارد تا کم کم این اعمال رخت بر بندد،
این کار کثیف مجازاتش اعدام باید باشه
اون خانمی که با مانتوی جلو باز وساپرت و هزاران تیپ و قیا فه میاد بیرون باید فکراینجاش رو هم میکرد من نمی گم آقایون مقصر نیستند ولی شاید هرکس دیگه ای بود با دیدن چنین خانمی هایی منحرف بشه خانما شاید اینجا جاش نباشه که بگم ولی اگه شماها چادر بر سر کنید هیچ کدوم از این اتفاق ها نمی افته اگر هم کسی بهتون نگاه کنه از رو حیا و نجابت تونه این رو بگم که چادر اسلحه ی یه زن
پاسخ ها
پس مرداهایی که تو کشور های خارجی زندگی می کنند حتما ... یا شایدم مردای ایرای با دیگران فرق دارن و خطرناک هستند
وجدانا سانسور نکنین
ممنون از برترین ها نصف و نیمه منتشر شد ولی بازم جای شکرش باقیه
تناز خیلای .. اگه به خودت هم تجاوز کنن میفهمی
برای طرز فکرت متاسفم
اووووف واقعا این نوع مشکلات داره بیداد میکنه
سزای این دوتا مجرم هم به نظر من 10 سال حبس هست
این دوتا هم انگار خودشون قربانین خودشون به مرگشون راضین. این هم یه جور خودکشیه
پاسخ ها
خب خودشون فهمیدن چقدر کثیفن
تناز معلومه شوخی و مزاح میفرمایین!!!؟؟؟
ببخشید یکم زیادروی کردم راست شو روبخواین اون لحظه از دست خودم اعصابانی بودم تا چشمم افتاد به این نظر هر چی تو دهنم در امد گفتم با زم میگم عذر می خوام
معتاد هم که بودند نه یک بار بلکه چندبار هم به دخترها ... .بهتر شد که دستگیر شدند دلم برای اون دخترای که این کثافتا روزگارشونو سیاه کردند میسوزه
میگه خانمه گفته که چرا از اول نگفتین میخاین با من این کارو کنید ..طرفم راضی شده .مقاومت نکرده ...مملکت داره به لجن کشیده میشه