اقتصاد، حلقه مفقوده ورزش ایران
چند روزی است که از شروع بزرگترین رویداد ورزشی جهان میگذرد و این بار «ریودوژانیرو» به بهانه برگزاری المپیک ۲۰۱۶ که در آن بیش از ۱۱ هزار و ۳۸۴ ورزشکار از ۲۰۵ کشور حضور دارند، نگاه جهانیان را به سمت خود جلب کرده است.
شاید زمانی که آتنیان در سال ۱۸۹۶ به فکر احیای مسابقات المپیک افتادند، مسائل اقتصادی و سودآوری مالی از قِبَل برگزاری آن هیچ جایگاهی در مخیله آنها نداشت. اما امروز بعد از گذشت سالها از آن زمان شاید به سختی بتوان به این سوال پاسخ داد که آیا المپیک رویدادی ورزشی است یا اقتصادی؟
امروزه حتی بسیاری از اقتصاددانان اصرار به برگزاری مسابقات المپیک در کشورهای فقیر و محروم دارند، زیرا آنها معتقدند که به دلیل اقدامات عمرانی و زیربنایی که برای برگزاری المپیک در این کشورها انجام میشود، پس از اتمام المپیک و متاثر از سود کلان حاصل از برگزاری این مسابقات، کشور میزبان ناخواسته در مسیر رشد و توسعه قرار میگیرد. به عنوان مثال برآوردها از افزایش ۷۵ درصدی شاخص اصلی سهام کشور برزیل در طول برگزاری مسابقات المپیک حکایت دارد و بر اساس پیشبینیها در پایان این مسابقات درآمد ۹ میلیارد دلاری عاید برزیلیها میشود.
شاید تا چندی پیش غالب مردم جوامع مختلف هدفی جز سرگرمی از نگریستن به مسابقات ورزشی نداشتند، اما با غلبه رسانهها و شرکتهای بزرگ تبلیغاتی بر ذهن و اندیشه مردم دیگر کمتر جامعهای وجود دارد که از اهمیت برگزاری مسابقات ورزشی چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی در تولید، رشد و توسعه اقتصادی و توزیع بهتر درآمدها آگاه نباشد، به طوری که آمارها نشان میدهد معمولا کشورهای میزبان بازیهای المپیک و جامجهانی در سال قبل و سال برگزاری رویداد ورزشی در کشورشان، روند رو به رشدی را به لحاظ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) تجربه میکنند.
به عنوان مثال، کشور کره جنوبی که میزبانی جام جهانی ۲۰۰۲ را بر عهده داشت، رشد سه درصدی تولید را در آن سال تجربه کرده است. همچنین آمارها نشان میدهد آفریقای جنوبی که سالها تحت استعمار خارجیان قرار داشت، از میزبانی رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۰، ۵/۳ میلیارد دلار سود کسب، و این کشور رشد حدود شش درصدی را نسبت به سال ۲۰۰۹ در آن سال تجربه کرده است. پس به غیر از مسابقات المپیک، جام جهانی هم از پردرآمدترین تورنمنتهای ورزشی جهان است که از حواشی خود درآمدزایی میکند.
اگر به هزینه و درآمد آخرین جام جهانی برگزارشده بپردازیم، متوجه میشویم که سود خالص فیفا از جام جهانی برزیل حدود سه میلیارد دلار بود. فیفا از حق پخش تلویزیونی حدود ۷/۱ میلیارد دلار سود به دست آورد و حق بازاریابی برای شرکتهایی مانند آدیداس، هواپیمایی امارات، سونی، ویزا، هیوندای و کوکاکولا به بیش از ۳/۱ میلیارد دلار رسید. شرکتهای بزرگ به دلیل استقبال جهانی از مسابقاتی چون المپیک، جامجهانی، ان.بی.ای و ... همواره به دنبال این هستند که در این تورنمنتها هزینههای زیادی صرف بازاریابی کنند.
بر همین اساس شرکت آدیداس بخش عمدهای از افزایش فروش هشت درصدی خود در سال ۲۰۱۴ را مدیون جام جهانی است؛ چرا که این شرکت اسپانسر اصلی این مسابقات بود و توپ رسمی و لباس و تجهیزات ۹ تیم از ۳۲ تیم رقابتکننده را تامین میکرد. گفتههای رئیس شرکت آدیداس نیز حاکی از افزایش درآمد عملیاتی ۴/۱ تا ۶/۱ میلیارد دلاری این شرکت در آن سال بود. برزیل در مسابقات المپیک امسال نیز از ۱۱ حامی مالی جهانی سود میجوید که شرکت کوکاکولا بیشترین سهم را در این بین دارد. اگر مثالی برای درآمدهای حاصل از حق پخش تلویزیونی در نظر بگیریم، میتوانیم به سرمایهگذاری شبکهای آمریکایی بپردازیم.
در این دوره از رقابتها شبکه ان.بی.سی با پرداخت ۴/۴ میلیارد دلار حق پخش اختصاصی مسابقات المپیک را تا سال ۲۰۲۰ به دست آورد. این شبکه برای حق پخش اختصاصی مسابقات المپیک در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۲ نیز ۶۵/۷ میلیارد دلار هزینه کرده است. اما این پولها فقط در جیب مسئولان المپیک نمیرود، بلکه در مقابل تمام ولخرجیهای ان.بی.سی، این شبکه درآمدهای قابل توجهی نیز از بزرگترین رویداد ورزشی جهان کسب میکند.
این شرکت رسانهای تنها به وسیله جذب تبلیغات از طریق پخش مسابقات، تبلیغات در تلویزیونهای کابلی و دیجیتال بیش از ۲/۱ میلیارد دلار درآمد کسب میکند که این رقم بالاترین میزان برای هر گونه رویداد تلویزیونی در تاریخ آمریکاست. گذشته از مسائل مربوط به اسپانسرینگ و حق پخش تلویزیونی که به طور مفصل به آن پرداخته شد، از دیگر تاثیرات برگزاری تورنمنتهای مختلف بر اقتصاد کشورهای میزبان میتوان به تقویت توان بخشهای تولیدی، خدماتی، مالی و توسعه و گسترش تکنولوژیهای داخلی آن کشور اشاره کرد. مثال بارز این موضوع برگزاری بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن است. در زمینه معرفی کشور به گردشگران و سرمایهگذاران خارجی نیز اینگونه رویدادها یک امتیاز ویژه به شمار میآید. چنانکه بعد از المپیک پکن، امروزه کشور چین به عنوان مقصد بسیاری از تیمها و بازیکنان برای برگزاری اردو و مسابقه تبدیل شده است.
پیوند محکم ورزش و اقتصاد
ورزش و اقتصاد، دو واژهای هستند که در قرن ۲۱ پیوند محکمی با یکدیگر دارند و در حیات و بقای همدیگر سهم عمدهای به خود اختصاص میدهند. اگر امروز مسائل مالی و اقتصادی را از ورزش حذف کنیم، شاید دیگر نه المپیکی برگزار شود و نه شاهد هنرنماییهای لبران جیمز در زمین بسکتبال باشیم؛ چرا که گزارشها نشان میدهد که این فوق ستاره آمریکایی تا امروز بیش از ۱۷۰ میلیون دلار ۶۰۰ میلیارد تومان از تیمهای باشگاهی خود حقوق دریافت کرده است. همچنین فوتبال با رشد فزایندهای كه در كشورهای جهان پیدا كرده، به عنوان بخشی از جریانات جامعه در اقتصاد حاصل از آن نیز تاثیر گذاشته است.
فوتبال به كمک اسپانسرهای موجود، حامی كالاهای خصوصی و دولتی است؛ به گونهای كه قادر است در برهههای مختلف در بازار اقتصاد به خریدوفروش كالایی خاص از سوی مردم به عنوان یک نمونه تاییدشده رونق ببخشد. بنا بر همین اتفاقات تیم فوتبال رئال مادرید فقط در سال ۲۰۱۵ حدود ۵۷۷ میلیون یورو درآمد کسب کرد. جالب است بدانیم که در همان سال این باشگاه اسپانیایی با ریاست فلورنتینو پرس به عنوان کمهزینهترین باشگاه بزرگ جهان نسبت به درآمدی که دارد انتخاب شود. گفتنی است که از سال ۲۰۱۵ تا الان فلورنتینو پرس رئیس باشگاه رئال برای جذب بازیکن تنها ۱۱۵ میلیون یورو هزینه کرده است.
در عین حال اگرچه فوتبال یكی از پردرآمدترین رشتههای ورزشی است، اما مخارج هنگفتی را نیز باید صرف آن كرد. یكی از پرخرجترین بخشهای فوتبال ورزشگاههاست؛ مكانی كه تابلوهای تبلیغاتی در آن نصب میشود. خرید بازیكنان نیز یكی از پرخرجترین و به نوعی پردرآمدترین قسمتهای تیمداری و فوتبال به حساب میآیند. زمانی كه فوتبال در رشد اقتصادی سالانه فرانسه سه درصد تاثیرگذار میگذارد، دیگر نمیتوان از كنار آن به راحتی گذشت. نه تنها در فرانسه، بلکه در بسیاری از کشورها جهان ورزش و به ویژه رشته فوتبال سود اقتصادی زیادی به بار میآورد و حتی به عقیده بسیاری از کارشناسان برگزاری مسابقات معتبری همچون المپیک و جام جهانی میتواند یک کشور را در مسیر توسعه قرار دهد.
اما متاسفانه در کشور ما به دلیل مشکلات زیربنایی و برخی دیگر از مسائل حتی بر عهده گرفتن میزبانی بازیهای منطقهای غیرممکن است. به عنوان مثال داشتن چند ورزشگاه بزرگ از شرایط اولیه میزبانی تورنمنتهای بزرگ است که اگر ورزشگاه آزادی را فاکتور بگیریم، در این زمینه کشور ما از کمترین امکانات هم برخوردار نیست. گذشته از این مساله ورود بانوان به استادیوم از دیگر شرایط اعطای میزبانی به یک کشور است که در کشور ما زنان اجازه ورود به برخی استادیومهای ورزشی را ندارند. همچنین برآوردها نشان میدهد که در بسیاری از مواقع هزینه تیمهای باشگاهی فوتبال ایران از درآمد آنها بیشتر است و همواره تیمهای باشگاهی متحمل زیان میشوند و شاید به دلیل کمکهای دولتی است که تیمهای فوتبال ایران تا به امروز ورشکست نشدهاند.
ارسال نظر