منتظر صراحت لهجه روحانی در سال ۹۶ باشید
قرار است دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری اردیبهشتماه سال آینده برگزار شود و هرچه بیشتر به زمان انتخابات نزدیکتر میشویم، رقابتهای بین جریانهای سیاسی برای پیروزی در این میدان جدیتر میشود و رقبا به مواضع یکدیگر میتازند؛ اما دراینمیان رنگوبوی این انتقادات متفاوت از گذشته شده است و توهین و افترا هم چاشنی رقابتهای انتخاباتی تندروهای جناح راست شده است.
انتقادات تندي را رقبای حسن روحانی از تریبونهای بزرگ و کوچکشان نثار رئیسجمهوری میکنند و به عملکرد او و دولتش بر سر برنامه هستهای کشور نيز نقد وارد میکنند.
اما در مقابل دولت روحانی آنچنان به این انتقادها بیتوجه است و سر در لاک امور یومیهاش دارد که صدای هوادارنش را در آورده است و به کمکاری و بیتوجهی به پشتوانه مردمیاش محکوم میشود. دراینباره و اینکه حسن روحانی در هشتماهی که به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقیمانده است، چه باید بکند تا حامیانش را همچنان دلگرم نگه دارد، با محمد کیانوشراد، عضو شورای مرکز حزب اتحاد ملت به گفتوگو پرداختیم.
او میگوید: «در شرایط فعلی جدای هر انتقاد و کاستیای که به دولت وارد است، حمایت از حسن روحانی بهعنوان فردی که به دنبال حاکمیت قانون و حاکمیت رأی مردم است، وظیفه همه اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و قانونگرایان-افراد مستقلی که به جریانهای سیاسی کشور تعلق ندارند و خواستار اجرای قانون اساسی هستند- است».
به عقیده این نماینده مجلس ششم و استاد دانشگاه، هتاکان به شخصیتها و مسئولان نظام را نمیتوان افراطی نامید؛ چراکه در تعریف تندروی و افراطیبودن علم سیاسی قرار نمیگیرند. او میگوید آنها آدمهایی هستند که با تمسک بر آیینها، علائم و نمادهای ارزشی ما سعی میکنند سکویی برای رشد خودشان دستوپا کنند.
رئیس پیشین دانشگاه شهید چمران اهواز در بخش دیگری از مصاحبه نیز بر این باور است که در کشور برخورد جبههای وجود دارد. در این فضا دو جبهه با هم رقابت میکنند، یک جبهه خواستار حاکمیت قانون اساسی و رأی و نظر مردم است و جبهه دیگر بههیچوجه حاکمیت و رأی مردم و قانون اساسی را برنمیتابد.
مشروح گفتوگو با کیانوشراد، نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در ادامه میآید.
مدتی است که برخی گروهها و چهرههای تندرو جناح راست از عملکرد روحانی بهویژه در موضوع برجام انتقاد میکنند و به واسطه انتقاداتشان از برجام از تریبونهای بزرگ و کوچکی که در اختیار دارند با القابی نامناسب به روحانی و دولتمردان توهین میکنند؛ اما در مقابل روحانی و تیم رسانهایاش نسبت به این تخریبها و توهینها واکنش مشخصی ندارند. به نظرتان دولت باید با این هجمهها در ماههای پایانی عمر دولت یازدهم، چه کند؟
در چند روز اخیر متأسفانه سیل حملات بیوقفه و ناجوانمردانه علیه رئیس دولت بیشتر از گذشته شده است و این حملات از سوی کسانی شکل میگیرد که خود را مدافع نظام میدانند. آنها سعی میکنند نشان بدهند که دلسوز و مدافع نظام و آرمانهای انقلاب هستند؛ اما از این اصل غافل شدهاند که سبک حملاتشان به حسن روحانی نشاندهنده لجاجت و کینه آنهاست؛ هرچند که من معتقدم چنين روشي، بیش از اینکه به روحانی آسیبی وارد کند، به شخصیت و جایگاه اجتماعی گویندگانش ضربه ميزند و در حقیقت صداقت را از تهمتزنندگان سلب میکند.
روحانی مثل هر فرد دیگری آمیزهای از نقاط قوت و ضعف است و میشود در کارنامه کاری او نکات مثبت و منفی درخورتوجهی را برشمرد؛ اما آنچه دراینمیان قابلتوجهتر است و سبب حیرت و شگفتی مخاطبان میشود، این است که این دست توهینها و تهمتها از سوی جمعی در جامعه رواج داده میشود که دغدغه حفظ نظام جمهوری اسلامی را دارند و میخواهند مروج اسلام و اخلاقیات باشند؛ اما دریغ که چنین مواضعی جز بیاعتمادی و رویگردانی مردم و نسل جوان برای آنها ثمری نخواهد داشت.
فکر میکنید این جمع چرا سعی دارند رقبایشان را با توهین و تحقیر از میدان بهدر کنند؟
متأسفانه گروهی در کشور هستند که به نظر خودشان کارشان و دغدغهشان دفاع است. آنها خودشان را مدافع دین و اخلاقیات میدانند؛ درحالیکه رفتارهاي نادرستي را میتوان از آنها مشاهده کرد. گروهی که به اعتقاد من حتی نمیتوان آنها را هتاکان افراطی نامید؛ چراکه در تعریف معنای تندروی و افراطیبودن علم سیاسی قرار نمیگیرند. آنها افراد بیصداقتی هستند که با تمسک بر آیینها و علائم و نمادهای ارزشی ما سعی میکنند سکویی برای رشد خودشان دستوپا کنند. به عقیده من این دست از افراد را باید از افراطیون و تندروها جدا دانست. رادیکالها اگرچه در جناحهای مختلف سیاسی با تکیه تند بر اهدافشان شناخته میشوند؛ اما رادیکال بودن، هتاکی و فحاشی در کارشان جایی ندارد.
خاستگاه این سبک از جدل سیاسی که مدتی است از سوی برخی جریانهای سیاسی جناح راست روالشده کجاست؟
متأسفانه این ادبیات سخیف از سوی کسانی وارد ادبیات سیاسی کشور شده است که در برخی سازمانهای کشور ریشه دارند. این ادبیات همواره در مبتذلترین بخشهای اجتماعی هر جامعهای وجود دارد و حالا هم متأسفانه از سوی برخی افراد در مراسمهای خاص یا برخی رسانههای خاص، وارد ادبیات سیاسی کشور شده است؛ من فکر میکنم اگر بزرگان جریانهای سیاسی کشور چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، تدبیری برای آن اتخاذ نکنند و این مشکل و انحراف اخلاقی - اجتماعی را درمان نکنند، باید بهزودی برای عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور به سوگواری نشست. چراکه مردم با مشاهده چنین رفتارهایی به مسئولان کشور بیاعتماد خواهند شد.
به نظرتان این هتاکیها تأثیری بر پشتوانه اجتماعی روحانی داشته است؟ فکر میکنید پشتوانه مردمی و جایگاه اجتماعی روحانی و دولت امید درباره خرداد ٩٢ چه تغییری کرده است؟ آیا روحانی و تیمش توانستهاند این پایگاه اجتماعی را حفظ یا تقویت کنند؟
بدون تردید کسانی که انتقادات غیرواقعبینانه به دولت دارند و با هتاکی و فحاشی با دولتمردان برخورد میکنند، به خوبی بر بازخورد منفی رفتارشان در جامعه آگاه هستند و آن را بارها و بارها امتحان کردهاند. آنها مردم و آرایشان را نشانه نگرفتهاند که روحانی و تیمش بخواهند نگران آن باشند، هتاکیهای آنها دو هدف را نشانه گرفته است؛ هدف اول آنها این است که دولت را ناچار به انصراف، عقبنشینی و کوتاهآمدن در مواضعی بکنند که مقبول آنها نیست و هدف دومشان هم این است با این هتاکیها مانع ریزش بیشتر نیروهای حامی خود شوند که از چنین ادبیاتی لذت میبرند.
درواقع هدف آنها دلگرم کردن تندروها و افراطیهای اصولگراست وگرنه اصولگرایان معتدل و منصف که بهخوبی به شرایط جهانی و داخلی کشور واقفند، نشان دادهاند همواره از مواضع تندروهایشان دوری میکنند و با آنها فاصله دارند.
تحلیلگران سیاسی و جمعی از صاحبنظران اصلاحطلب، این انتقاد را به روحانی و تیم رسانهای او وارد میدانند که آنطور که باید و شاید شفاف و صریح درباره موانع موجود با مردم سخن نمیگوید؛ آنها روحانی و تیمش را به تغییر رویه در امور رسانهای و ارتباط با مردم تشویق و سفارش میکنند، مثلا میگویند روحانی باید در مصاحبه اخیرش با مردم شفافتر و قاطعانهتر سخن میگفت. ارزیابیتان از این امر چیست؟
به نظرم روحانی هوشمندتر از آن است که در هنگامی که باید سخنی بگوید سکوت کند، او بهزودی و در ایام انتخابات صراحت لهجه بیشتری خواهد داشت و روشنگریهای بیشتری از خود نشان میدهد. او بهزودی با مردم آنچنان که شرایط ایجاب میکند، سخن میگوید. امروز باید شرایط روحانی را درک کرد و به او حق داد قدمبهقدم و دستبهعصا حرکت کند. میدانیم که کشور نیازمند آرامش است و همراهی همه دستگاههای اجرائی را طلب میکند.
پس روحانی زمان را برای بیان مسائل مناسب نمیداند؟
بله، به همین دلیل هم است که من فکر میکنم بسیاری از تحلیلهای سیاسی صاحبنظران باید با درنظرگرفتن چارچوب تاریخی این روزهای جامعه ایران مورد اعتنا و ارزیابی قرار گیرد. بدون تردید جامعه سیاسی ایران خوب میداند که در کشور برخورد جبههای وجود دارد؛ در این فضا دو جبهه با هم رقابت میکنند، یک جبهه خواستار حاکمیت قانون اساسی و رأی و نظر مردم است و جبهه دیگر به هیچوجه حاکمیت و رأی مردم و قانون اساسی را بر نمیتابد.
زمان زیادی تا برگزاری دوره بعدی انتخابات ریاستجمهوری باقی نمانده است و شنیده میشود جمعی از هواداران اصلاحات که رأیشان را به سبد حسن روحانی ریختند و در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم با حضورشان جناح راست را غافلگیر کردند، از انفعال حسن روحانی در سیاست داخلی و ناکامی محمدرضا عارف در ریاست مجلس دلسرد شدهاند و میگویند حضورشان پای صندوقهای رأی سودی برایشان نخواهد داشت، به عقیده شما برگ برنده روحانی برای جذب مجدد آرای این طیف از پشتوانه مردمیاش چیست؟
مهمترین برگ برنده روحانی در انتخابات پیشروی ریاستجمهوری برخورد صادقانه و شفاف و شجاعانهاش با مردم است؛ روحانی اگر بیاید و صادقانه، شفاف و شجاعانه با مردم سخن بگوید و برایشان آشکار کند که چه موانعی بر سر راه داشته است، مردم بازهم به او اعتماد خواهند کرد.
در این بین اما فعالان سیاسی-اجتماعی وظیفه دشواری دارند؛ باید توجه مردم را به واقعیتهای موجود جلب کنند. مردم باید بهخوبی بدانند که الان شرایط ایدهآل نیست. مردم باید در این شرایط از کسی حمایت کنند که نماینده طیفی باشد که حاکمیت رأی مردم و قانون اساسی جزء اصولش است. ما باید بدانیم که در شرایط خیالی، کاری از پیش نخواهیم برد و در شرایط خیالی نمیشود موضوعات سیاسی را به بحث گذاشت.
با این اوصاف فکر میکنید روحانی موفق میشود برای دوره دوم انتخابات ریاستجمهوریاش که اردیبهشتماه سال آینده برگزار میشود، آرای هواداران و حامیان اصلاحطلب را مجدد جذب کند؟
سخن دقیق دراینباره نیازمند ارزیابی میدانی است و به تأمل بیشتری نیاز دارد اما من تصور میکنم که اگر رأی حسن روحانی بیشتر از دوره اولش نباشد، کمتر هم نخواهد بود. چراکه مردم هشت سال پیش و مدیریت احمدینژاد را خوب به یاد دارند و فراموش نکردهاند که محمود احمدینژاد و حلقه مشهور یارانش چه بر سر این کشور آوردند. مردم میدانند ریشه بسیاری از کاستیهایی که در زندگی روزمره با آن دستوپنجه نرم میکنند، به دولت روحانی ارتباط ندارد. باید ریشه این عوامل را در جاهای دیگری یافت.
و نکاتی که روحانی میتواند روی آن برای ارائه کارنامه به مردم تأکید کند، کداماند؟
مردم بهخوبی درک میکنند که کنترل تورم در دولت روحانی در مقابل افزایش قیمتهای هرروزه پیشرفت محسوب میشود هرچند هنوز دولت نتوانسته است موفقیت محسوسی در رونقبخشیدن به اقتصاد داشته باشد. به هر حال در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی و بهویژه در امر سیاست خارجی، عملکردها قابلمقایسه با دولت محبوب تندروها نیست. مردم همه اینها را کنار هم قرار میدهند و تصمیم میگیرند؛ تجربههایی که مردم در دولتهای قبل به دست آوردهاند، سبب رویگردانی آنها از تندرویها و افراطیگریها شده است. مردم ما واقعا پخته شدهاند.
آنها مردمی هستند که انقلاب کردند، هشت سال جنگیدند، تجربه دولت سازندگی را دارند، دولت اصلاحات را تجربه کردند. آنها آنقدر پخته شدهاند که میدانند اگر در انتخاباتی مثل شورای شهر تهران دوم نباشند، نتیجهاش میشود پیداشدن فردی به اسم احمدینژاد و دردسرهایی که بهخاطر ظهورش هشت سال در کشور به وجود آمد. آنها میدانند در این شرایط ویژه و خاصی که کشور قرار دارد، روحانی گزینه مطلوبی است که به حاکمیت رأی آنها و قانون معتقد است.
نظر کاربران
منتظر صراحت لهجه روحانی باشیم؟
روحانی تو این چند سال چ کار + انجام داد بگو... خب بگو
برو...
منظورت اینه روحانی از احمدی نژاد بهتره؟؟؟؟!!!!!!!¡!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من که احمدی نژاد رو هم مطرود می دانم ولی از روحانی بهتر بود. چرت و پرت هم نگو... فقط به فکر منافع خودتی.
اگر من سخن به گزافه می گویم بیا فقط و فقط و فقط یک کار تاثیر گذار که مردم احساس رضایت داشته اند را که توسط روحانی انجام شده را بگو.غیر از گرانی و تورم و بیکاری و اقتصاد بیمار و انزوای سیاسی هیچ رهاوردی نداشته. ....
ازافراطی گری بیزاریم- رای ما دکترحسن روحانی
به نظر من ملت خسته از این صراحت گویی دولتمردان هستند وبه عبارت دیگر حنای آنها دیگر رنگی ندارد چه از بگم بگم ها چه از کلیدطلابی
آقای سخن به گزافه گوی که خود هم میدانی گزافه گویی!!!
یک مورد از کارهای روحانی این بود که بر خلاف سلفش اجازه نداد پراید 10میلیونی 22 میلیون شود و طی 4سال همان قیمت مانده، دلار هم سه برابر نشده!! طلا هم نه 150 که در 100هزار تومان تقریبا" ثابت مانده....به این میگویند کنترل تورم . ... که تورم 48درصدی برای شما ایجاد کرد لایق توست. با نفت 150 دلاری و 800میلیارد دلار درآمد مملکت را ویرانه کرد ند و روحانی باید با مکافات نفت را 25دلار میفروخت و به جای دلار از مثلا" کشوری چون هند برنج و فلفل و ادویه میگرفت!!!! خوابیده بیدار میشود اما کسی که خود را به خواب زده هرگز...خود رابه خواب نزنید قبای ریاست جمهوری برای امثال احمدی نژاد خیلی گشاد است....
آقا یا خانوم سکوت!اولأ من از شما نظر نخواستم.بهتر بگویم نظر شما برایم ارزشی ندارد.روی سخن من با شخصی است که این چنین از پروفسور حجة الاسلام دکتر روحانی حمایت می کند.و از او خواسته ام که غیر از این تعریف و تمجید کلیشه ایی یک عملکرد واقعی و محسوس که بر زندگی و معاش مردم تاثیر مثبت گذاشته نام ببرد.ثانیأ نه تنها بنده نگفتم قبای ریاست جمهوری برای امثال احمدی نژاد تنگ است بلکه او رو پیش تر مطرود دانستم.
ثالثأ پراید در حال حاضر 22 میلیون است،دلار و طلا هم بسیار پر نوسان بوده که تاثیر منفی بر اقتصاد مردم گذاشته.تازه مــــــــرغ هم کیلویی ۸۴۰۰ است آن هم در مرداد ماه و اوج تابستان جناب یا سرکار سکوت.فکرش را بکن پائیز و زمستان مرغ به چه قیمتی می رسد؟رابعأ بنده منظورم از واژ ه ی مردم، آن قشر از جامعه است که جمعیت قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند.همان اقشار دهک پائین.(که اموراتشان با یارانه ها تنظیم است)!خامسأ این بی آبرویی و دزدی که از اموال بیت المال صورت گرفته آیا در زمان دولت تدبیر و امید و کلید صورت نپذیرفته؟؟در پایان لازم می دانم بگویم اگر شما منافعی مانند برخی ها از این دولت دریافت کرده اید به این منافع اکتفا کنید و خودتان را سیر کنید و هر کس که می دانید.و با چنین نظر سخیفانه ایی بر بار گناهتان نیفزائید.و چشم هایتان را باز کنید.
سکوت بس است.