تضمینی نیست، خطر ترامپ جدی است
تشویش دموکرات ها از اتفاقات گذشته ناشی می شود. تمام ادعاها درباره ترامپ در جریان رقابت های مقدماتی اشتباه از کار درآمد
در نگاه اول به نظر می رسد که شمار حامیان هیلاری کلینتون در سطح ملی از دونالد ترامپ بیشتر است اما وقتی از نزدیک و در خلوت با حامیان کلینتون صحبت می کنید با داستان دیگری رو می شود. نگرانی های جدی وجود دارد. چه چیز در این انتخابات غیرمعمول وجود دارد که در گذشته نبوده است؟
انتخابات ریاست جمهوری را سیاه و سفید در نظر بگیرید. بیل کلینتون در انتخابات ۱۹۹۲ به طور موثری توانست که در آرای سفیدپوستان امریکا با جورج واکر بوش سهیم شود. بیل کلینتون اگرچه این رقابت را به حریف واگذار کرد اما اختلاف آنان بسیار اندک بود: ۳۹ درصد در برابر ۴۱ درصد. با این حال این سهیم شدن در آرای سفیدپوستان برای پیروزی نهایی بیل کلینتون در انتخابات بسیار حیاتی بود چرا که سفیدپوستان چیزی در حدود ۸۷ درصد از رای دهندگان آمریکایی را تشکیل می دهند. باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، در انتخابات ۲۰۱۲ اکثریت آرای سفیدپوستان را به میت رامنی، رقیب جمهوری خواه خود، واگذار کرد. او در این انتخابات ۳۹ درصد آرا را در برابر ۵۹ درصد میت رامنی به دست آورد. اما از آن پس امریکا تغییر کرد و مشارکت سفیدپوستان در انتخابات به ۷۲ درصد کاهش پیدا کرد. با این حال اوباما با کسب ۹۳ درصد از آرای سیاه پوستان (در مقابل ۶ درصد رامنی)، ۷۱ درصد از آرای لاتین تبارها (در مقابل۲۷ درصد رامنی) و ۷۳ درصد از آرای آسیایی ها (در برابر ۲۶ درصد رامنی) توانست به پیروزی برسد.
اکنون نیز آشکارترین نگرانی دموکرات ها برای انتخابات سال جاری این است که هیلاری کلینتون به عنوان سیاستمداری که تماما در تشکیلات سفیدپوستان تعریف می شود، به راحتی نخواهد توانست که آرای اقلیت ها را آن طور که اوباما در دو رقابت انتخاباتی گذشته به دست آورده، جمع کند. اما بسیاری معتقدند که این نگرانی چندان جدی نیست چرا که زبان تند و تیز دونالد ترامپ علیه مکزیکی ها قواعد مشارکت سنتی اسپانیایی زبان ها را در انتخابات به هم خواهد ریخت. به عقیده این دسته از افراد، رای دهندگان سیاه پوست نیز احتمالا مانند ملی گرایان آمریکایی به تبعیت از باراک اوباما به اردوگاه هیلاری کلینتون خواهند پیوست. و با این که تعداد آنان به اندازه ای نیست که بتواند بر آرای سفیدپوستان غلبه کنند اما فراموش نکنید که کلینتون همین حالا هم اکثریت آرای تحصیل کردگان سفیدپوست دانشگاهی را با خود دارد.
ناظران سیاسی به این مساله اشاره دارند که سفیدپوستان غیرتحصیل کرده به لحاظ تاریخی همواره به جمهوری خوهان رای داده اند اما شمار آنان ثابت است و در حال افزایش نیست. بنابراین، تمام این آمار و ارقام باید خیال استراتژیست های دموکرات را راحت کند. آنها شاید در ملا عام به این آسودگی خیال اذعان می کنند اما واقعیت این است که در پس پرده یک حس مداوم تشویش و نگرانی وجود دارد. نگرانی که از این پرسش نشات می گیرد: "چه خواهد شد اگر که تمام آنچه درباره سیاست می دانیم نامعتبر بوده باشد؟"
برخی از این تشویش ها از اتفاقات سال های گذشته ناشی می شود. مثلا تمام ادعاها درباره ترامپ در جریان رقابت های مقدماتی اشتباه از کار درآمد: این که او برای انتخابات کاندید نخواهد شد؛ سوابق مالیاتی خود را منتشر نخواهد کرد؛ به دلیل سخنان جنجالی اش مجبور به کناره گیری خواهد شد؛ مردم به او رای نخواهند داد؛ حزب جمهوری خواه به دنبال جایگزینی برای اوست؛ و این که در گردهمایی ملی جمهوری خواهان به عنوان کاندیدای نهایی تایید نخواهد شد.
هیچ یک از اینها اتفاق نیفتاد. و حالا برخی از ناظران هشدار می دهند که انتخابات ۲۰۱۶ احتمالا رقابتی بسیار نزدیک میان دو کاندیدای نهایی خواهد بود. جف گارین، رییس موسسه تحقیقاتی هارت، گفته "نگران کننده این است که نظرسنجی ها نشان می دهد رای دهندگان تغییر می خواهند حتی اگر دقیقا ندانند که چه چیز قرار است تغییر کند."
علاوه بر این، همان طور که در تبلیغات برای سرمایه گذاری بانک ها می گویند، نتایج گذشته نمی تواند تضمینی برای عملکرد آینده باشد. برای مثال، پیشگوها می گویند که ترامپ با کسب آرای لازم پیروز خواهد شد. او به دو سوم آرای سفیدپوستان نیاز دارد و این هدف بسیار دور از دسترس به نظر می رسد. اما چه خواهد شد اگر که ترامپ با یک استراتژی موثر و سخنرانی پرسوز و گذار موفق شود به این هدف برسد؟
برای رسیدن به چنین هدفی انقلاب لازم نیست. آن چه ازم است هیجان زده کردن سفیدپوستان در چند ایالت کلیدی دست راستی است. یک راه دیگر هم شاید دامن زدن به نارضایتی از حزب حاکم با استفاده از سیاست هایی است که می تواند شرایط را به ضرر هیلاری کلینتون تغییر دهد.
یک کهنه سرباز آمریکایی حامی دموکرات ها می گوید: «اگر ترامپ پیروز شود به این معنی است که تمام آن چه فکر می کردم درباره سیاست می دانم اشتباه است. و واقعیت این است که امروز نسبت به گذشته به دانسته های خود اطمینان بسیار کمتری دارم.»
ارسال نظر