قصه برجام به کجا خواهد رسید؟
مجید سلیمیبروجنی - كارشناس اقتصادي در روزنامه شرق نوشت: چند روز پیش و در سالگرد دستیابی به توافق برجام، نیویورکتایمز در گزارشی اعلام کرد «ایران با وجود انجام همه تعهداتش، به خاطر تداوم تحریمهای آمریکا، هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است».
انتظارات درباره اثرات مثبت برجام حتی قبل از اجرائیشدن این توافق شکل گرفته بود، این انتظارات اغلب برمبنای این دیدگاه بود که آثار مثبت برجام بهسرعت قابلمشاهده است. البته شواهدی نیز این دیدگاه را تاييد میکرد. اگر نوسانات اقتصادی سالهای ٩٠ و ٩١ نتیجه شدتگرفتن تحریمها قلمداد میشود، دور از ذهن نیست که این انتظار وجود داشته باشد که با اجرای برجام این مشکلات حل شود.
با دستیابی به توافق ژنو، فصلی جدید گشایش یافت و در پی توافق ایران و ١+٥ درباره برجام به صفحات پایانی خود نزدیک شد و با اجرائیشدن برجام به پایان آمده بیآنکه حکایتهایش به فرجام رسیده باشد. همین چند ماه پیش بود که صحبت از رونق اقتصادی در پسابرجام بود و این روزها کم نیستند منتقدانی که میگویند هیچ نشانهای از رونق دیده نمیشود. تحریم صادرات نفت لغو شده و ایران زودتر از تصورات، بازارهای ازدسترفتهاش را پس گرفته اما هنوز هیچ تحرک واقعی در حوزه توسعه میدانهای نفتی و گازی و طرحهای توسعهای پتروشیمی و پالایشگاهی دیده نمیشود.
بازار سرمایه که خیلی زود به خبر توافق هستهای واکنش مثبت نشان داده بود، همچنان اسیر اماواگرهاست. تقریبا هر روز شاهدیم که کارشناسان از موانع و مشکلات جدیدی در مسیر برقراری مبادلات بانکی کشورمان با سیستم بانکی دنیا میگویند. در کنار همه اینها پس از لغو تحریمها بخشی از دلارهای بلوکهشده به کشورمان بازگشته و این امید را همچنان زنده نگه میدارد که شاید وعدههای قبل از توافق ژنو روزی عملی شوند. برای دانستن اینکه آیا وعدههای برجام به سرانجام خواهد رسید یا نه، بهتر این است که به واقعیت و محتوای آن جدیتر نگاه کنیم. نباید فراموش کنیم «این توافق کاری را خواهد کرد که از آن خواسته شده است».
برجام نه به آن اندازه که مخالفانش مدعی بودند وحشتناک بوده و نه توانسته بلندپروازیهای موافقان را جوابگو باشد. واقعیت این است که برجام «یک مبادله و نه یک تحول» بوده است. همانطور که اوباما نیز گفته هدف از برجام فقط رسیدگی به یک مشکل بوده است و از این نظر میتوان آن را موفقیتی نسبی خواند و ارزش آن نیز نباید دستکم گرفته شود.
اما متأسفانه در اغلب موارد در ایران، آمریکا و حتی خاورمیانه نگاه گستردهتری به برجام وجود دارد. به طور مثال برخی آن را حاکی از بهبود روابط میان ایران و آمریکا یا ابزاری برای مقابله با خشونتهای قومی در منطقه میبینند. آنچه امروز عدهای را درباره اصل تحقق وعدههای برجام و ابقای تحریمها در ایران به تردید انداخته، به این خاطر است که دامنه انتظارات از برجام را گسترش دادهاند.
گزارش ٤١صفحهای که چندیپیش وزارت امور خارجه به مجلس داد، به وضوح نشان داد مشکل نه در دستاوردهای برجامی که در محدودیتهای غیربرجامی است. باید بپذیریم مذاکرات ما تنها محدود به موضوع هستهای بوده و تحریمهای اولیه که مربوط به روابط دوجانبه میان ایران و آمریکا و حمایت ما از جنبشهای مقاومت است پابرجاست. سفر نزدیک به ٢٠ رئیسجمهور، ١٧ نخستوزیر و بیش از ٣٥٠ هیأت اقتصادی به کشورمان در چند ماه اخیر چیزی به جز دستاورد برجام نبوده است حسابهای بانک مرکزی ایران نزد دیگر بانکهای مرکزی بهخصوص در حوزه اروپا در حال بازگشایی و فعالیت مجدد هستند.
بعد از اجرائیشدن برجام، صادرات محصولات پتروشیمی رشد بیش از ٣٠درصدی داشته است. قرارداد خرید ١١٨ هواپیما از ایرباس و همچنین تفاهمنامه خرید ٨٠ هواپیما از بویینگ در حال طیشدن است. از مهمترین نقاط تمرکز دولت، مردم و بخش خصوصی در زمینه برجام، تحریمهای بانکی و نقل و انتقال پول بود. این موضوع البته صرفا به تحریمهای هستهای مرتبط نمیشد و در نتیجه بخشی از تحریمهای وضعشده توسط آمریکا، بعد از برجام نیز به قوت خود باقی ماند.
در ماده ١٩ متن برجام به لغو تحریمهای اتحادیه اروپا در حوزههای مختلف اشاره شده که بسیاری از آنها به مسائل مالی و بانکی مربوط هستند؛ از جمله نقل و انتقالات مالی بین اشخاص و نهادهای اروپایی و مؤسسات مالی و اشخاص و نهادهای ایرانی، فعالیتهای بانکی شامل ایجاد روابط کارگزاری بانکی جدید و افتتاح شعب و بانکهای تابعه بانکهای ایرانی در قلمرو کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ارائه خدمات پیامرسانی مخصوص مالی، از جمله سوییفت برای افراد و نهادهای نامبردهشده، وامهای ترجیحی به دولت ایران و اوراق تضمینشده توسط دولت.
بخشی از وعدههای برجامی در حوزه نظام مالی و بانکی محقق نشده است. برخی آن را به وعدهشکنی آمریکا و اتحادیه اروپا ربط میدهند، اما در نگاهی دیگر نظام بانکی کشور از پیشرفتهای کمتر از یک دهه اخیر جهان در این حوزه بازمانده و برای اتصال دوباره به آن به یک تحول جدی نیاز دارد. تحولی که ضرورت آن حتی پیش از اجرای برجام نیز احساس میشد اما کمتر کسی به آن توجه میکرد. وقتی تعاریف نظام بانکیمان از پولشویی با تعاریف بینالمللی متفاوت است، چگونه میتوانیم در تحقق اهداف مقررات بینالمللی بانکی حرکت کنیم؟ مگر میتوان با دو استراتژی متفاوت به یک هدف رسید؟
در یک جمعبندی کلی به نظر میرسد گسترش همهجانبه همکاری ایران با نظام بانکی جهانی، همزمان با رایزنیهای خارجی نیازمند تحولات اساسی داخلی است و راهحل آن را نباید صرفا در برجام جستوجو کرد. در یک نگاه خوشبینانه، باید به اجرائیشدن برجام زمان لازم را بدهیم.
اگر کاهش شدید سطح روابط ایران با جهان به پشتوانه تصمیمهای سازمان ملل متحد، آمریکا و اروپا، چند سال به طول انجامید احتمالا بازگشت روابط به سطح پیش از آن قدری بیشتر زمان خواهد برد. در نتیجه میتوان انتظار داشت که آثار برجام قدری بیشتر زمان خواهد برد و برای مردم عادی نیز چندان محسوس نباشد. همین قدر که دیگر هر روز شاهد خبرهای بدی مانند سقوط ارزش پول ملی، افت شدید صادرات نفتی و تورم شدید نیستیم، خود میتواند نوید روزهای بهتری برای آینده باشد.
نظر کاربران
به هچ کجا مگه برجام قصه داره اشتباه گفتی غصه برجام .....