دفاع پرویز شهبازی از مالاریا
در حالی که «مالاریا» آخرین فیلم پرویز شهبازی در جشنواره فیلم فجر بیشتر با نقدهای منفی از سوی مخاطبان و منتقدان مواجه شده بود، حضور این فیلم در بخش افقهای جشنواره ونیز باعث شده شهبازی با اعتماد به نفس بیشتر از فیلمش دفاع کند.
اکران «مالاریا» در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر، بازخوردهای مختلفی را به همراه داشت و بسیاری در فضای مجازی از حضور فیلمی در بخش مسابقه جشنواره که با دوربین موبایل فیلمبرداری شده اظهار تعجب کردند، این انتقادها آنقدر شدت گرفت که مسعود ردایی تهیهکننده این فیلم در گفتوگویی از تدوین مجدد و کوتاه شدن ۵ تا ۶ دقیقهای این فیلم خبر داد و در اینباره گفت: «بعد از نمایش در جشنواره فیلم فجر با بازخوردهای متعددی مواجه شدیم از جمله برخی از صحنهها احساس میشد که با موبایل گرفته شده درحالی که تمام فیلم با دوربین حرفهای فیلمبرداری شده بود به همین دلیل با نظر آقای شهبازی تدوین مجدد انجام شد و به طور مثال صحنههایی که احساس میشد موبایلی است به گونهای کراپ شد که کاملا سینمایی ارایه شود.»
اما به نظر میرسد حضور این فیلم در بخش افقهای جشنواره ونیز، راه را برای دفاع از نگاه و شیوه جدیدی که سازندگان مدعی آن هستند، باز کرده است. شهبازی درباره تفاوت برخورد با «مالاریا» در جشنواره فیلم فجر و ونیز، به ما میگوید: «این تشخیصندادن فقط در ایران اتفاق نمیافتد و فقط هم مربوط به سینما نیست. بیاینکه قصد مقایسه داشته باشم و بلاتشبیه عرض میکنم که اگر قرار بود آثار هنری درجا تشخیص داده شوند که ونسان ونگوگ و بسیاری از هنرمندان دیگر در فقر و تنگدستی روزگار نمیگذراندند! فکر کنید الان یک تابلو ونگوگ در موزه «اورسی» پاریس، ٥٠ میلیون یورو ارزش دارد، ولی خودش درمانده ٥٠ گیلدن بود تا از گرسنگی نمیرد!»
از نظر شهبازی در جشنواره فیلم فجر، منتقدان تحت تاثیر برخی مخاطبان کم تجربه یا کم سن و سال قرار گرفتهاند: «در جشنواره فجر اتفاق عجیبوغریبی که افتاد این بود که برخی از منتقدان - بیهیچ غرضی- تحتتأثیر جو اینترنتی و تماشاگران جوانی قرار گرفتند که چشمشان با اینجور فیلمسازی آشنا نبود و باعجله شروع به نوشتن نقد منفی کردند! توقع این است که منتقد، تماشاگر را با فیلم ناآشنا و به قول شما نوجو آشنا کند، نهاینکه همان ریویوهای اینترنتی و غیرتخصصی را که فرض کنید یک تماشاگر ١٦، ١٧ساله نوشته، به زبان شیکتر بزند! اگر طوری که فراستی همهجا میگوید نظر تماشاگر در کیفیت یک فیلم ملاک است، پس وجود منتقد اصلا برای چیست؟ بله، سینما متکی به تماشاگر است، اما اینکه فیلمساز بهدنبال سلیقه تماشاگر باشد حرف لَغوی است.
خب دراینمیان گروه دیگری از منتقدان بودند که شجاعانه از «مالاریا» دفاع و جو را ملایم کردند و من قدردانی میکنم. نه بهخاطر فیلم خودم، بهخاطر توجهشان به سینمایی که راه آسان را در پیش نمیگیرد و تلاش نوآورانه میکند و این عین احترام به تماشاگری است که نمیخواهد در سینما هم فیلمهای شبیه سریالها را ببیند. اندکی بعد از جشنواره با هوشنگ گلمکانی تماس گرفتم و گفتم واقعا چه باید کرد؟ در فضاهای اینترنتی تعدادی اندک نمیگذارند بحث جدی در بگیرد. فقط فحش میدهند. همان ترولها! گفت چهکار میشود کرد اگر فضاهای اینترنتی خوبیهایی دارد، باید بدیهایش را هم بپذیریم و حرف درستی بود. من پیشنهاد دادم نه برای فیلم من، بهطورکلی منتقدان اسمورسمدار در نوشتههایشان تماشاگران را در قبال فیلمهای - حتی بهظاهر- نوآورانه به خویشتنداری دعوت کنند تا سینما پیشرفت کند و «مغول»های کیمیاوی را اسم بردم که اگر منتقدان نبودند و این فیلم را چند دهه به دندان نمیکشیدند که تماشاگران نگاتیوهایش را هم تکهپاره میکردند! گلمکانی گفت، من شخصا هرکاری از دستم بربیاید برای فیلمت میکنم و کرد و من همینجا از او تشکر میکنم.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه برخورد منتقدان او را دلسرد نکرده، برخوردها درباره فیلمش را به دو قطب متضاد تقسیم کرده است: «تا قبل از «مالاریا» که همهچیز خوب بود. در این مورد هم، من، تهیهکننده، آقای ردایی و دیگر همکارانم اعتقادمان را از دست ندادیم. فیلم دوستداران دوآتشه و دشمنان قسمخورده داشت.»
شهبازی درباره حضور فیلمش در جشنواره ونیز اینطور میگوید: «امیدوارم نماینده شایستهای از سینمای جدید ایران باشیم. کسانی هم که از حضور فیلم در ونیز تعجب کردهاند بهتر است کمی از خودشان تعجب کنند که جلو جریانهای نوین فیلمسازی میایستند!»
ارسال نظر