نظم جديد اصلاح طلبان در انتخابات شوراها
شوراهاي اسلامي شهر و روستا درچهار دورهاي كه از عمرشان ميگذرد توانستهاند زمينهسازاتفاقات خجستهاي دركشور شوند و رسيدگي به امورشهري و روستايي را كه انجامش در بضاعت و توان نهادهاي ديگر نبوده و نيست بر عهده گيرند.
شوراي چهارم در ميان اسلافش سرآمد است و ميتوان با جرات گفت كه اين نهاد تا اندازهاي جاي خود را در ميان مردم باز كرده است، تلاش جريانات و احزاب سياسي فعال در كشوراعم ازاصلاحطلبان و اصولگرايان براي پيروزي درانتخابات شوراها را ميتوان در اين راستا ارزيابي كرد. بدين منظور و برای بررسي برنامهها و نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات شوراهاي ۹۶ «آرمان» به گفتوگو با محسن رهامي، حقوقدان و فعال اصلاحطلب پرداخته است كه در ادامه ميخوانيد.
به توجه به برگزاري همزمان انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا با انتخابات رياستجمهوري در سال ۹۶، اصلاحطلبان چه تمهيداتي انديشيدهاند تا در اين انتخابات موفق شوند؟
در انتخابات شوراهاي شهر دوره چهارم، اصلاحطلبان با استفاده از تجربيات گذشته درصدد برآمدند تا با برنامهريزي حركت كنند و من به عنوان مسئول كميته انتخابات تهران به همراه افراد ديگر مسئوليت برنامهريزي و سازماندهي نيروها در تهران و برخي از شهرستانها را بر عهده داشتيم. در اين انتخابات به اين ترتيب مقرر شد كه ۵۰ درصد سهميهها را به احزاب و تشكلهاي سياسي بدهيم و ۵۰ درصد را به اشخاص حقيقي متخصص و موثر در امر شوراها. علاوه بر اين تعدادي از افراد كه به لحاظ فرهنگي و مديريتي داراي جايگاه بودند در ليست قرار گرفتند. اين ساختار تا حدي حزبي باعث شد كه با گذشت سه سال از شوراي چهارم عملكرد اين دوره شوراها در مقايسه با دورههاي قبل به ويژه شوراي اول عملكرد قابل قبولي باشد.
اقداماتی كه در انتخابات شوراهاي چهارم يعني انتخابات سال ۹۲ انجام شد چه تفاوتهايي با اسلافش داشت، بدين معني كه چه سياستها و راهكارهاي براي پيروزي در انتخابات لحاظ شد؟
چنان كه اشاره كردم يكي از اقدامات ما در انتخابات شوراهاي سال ۹۲ دعوت از احزاب اصلاحطلب براي معرفي نيروهاي متخصص و موثر در امور شهري در تهران و شهرستانها بود. علاوه بر اين، براي رفع انتقاداتي همچون كمبود نيروهاي جوان در تشكلهاي سياسي و احزاب اصلاحطلب، تلاش كرديم تا تعدادي از جايگاهها را به جوانان و همچنين زنان اختصاص دهيم كه البته بخش عمدهاي از نيروهايمان را از دست داديم اما موفقيتي كه در ايجاد نظم جديدي در ميان نيروهاي اصلاحطلب به دست آورديم دستاورد مثبت و ثمربخشي است كه در انتخابات مجلس دهم هم پياده شد و قصد داريم در انتخابات شوراهاي پنجم نيز همين رويكرد را اتخاذ كنيم؛ البته با شناخت و رفع كاستيها و نواقص.
از عملكرد شوراهاي چهارم به ويژه عملكرد اعضاي اصلاحطلب و اعتدالگراي آن رضايت داريد يا خير؟
اين ساختار تا حدي حزبي كه در انتخابات مد نظر قرار گرفت، سبب شد كه همه اعضاي اصلاحطلب شوراي تهران جز يك نفر كه به وظايف و تعهدات حزبي اش پايبند نبود و از طرف حزبش با برخورد انضباطي مواجه شد، ۱۳ نفر ديگر همگي بهطور منظم درجلسات حضور يابند، متعهدانه عمل كرده و در حرفها و رفتارهايشان متحد باشند و نمونهاي از تعامل و همبستگي را به نمايش گذارند و از اين منظر اين انتخابات تجربه موفقي براي اصلاحطلبان محسوب ميشود.
درمدت زمان باقيمانده تا پايان فعاليت شوراي چهارم، و با اتكا به تجربيات موفق در انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي ۹۲ و انتخابات مجلس ۹۶ برنامهريزي براي انتخابات سال ۹۶ را آغاز كردهايد يا خير؟
انتخابات سال ۹۶ را به دو بخش تقسيم كردهايم. نخست انتخابات رياستجمهوري كه ورود به آن زود است و در اين شرايط نظارهگر تلاشهاي دولت در جهت انجام تعهداتش هستيم و دولت بايد تلاش كند تا مردم را راضيتر كند، چرا كه عقبه اصلاحطلبي مردم هستند و نظر ما منطبق با نظر مردم است. بخش دوم فعاليت ما درباره انتخابات شوراهاست كه برنامهريزي و جلسات شناسايي نيروها هم در تهران و هم در شهرستانها آغاز شده است. با اتكا به تجربيات دوره قبل از احزاب و تشكلهاي سياسي اصلاحطلب درخواست كردهايم تا از درون احزاب يا خارج از آنها، نيروها و نامزدهاي واجد شرايط همچون كارشناسان امور شهري، اقتصادي، اجتماعي و... را معرفي كنند و آنچه تمايل به انجامش داريم استفاده از نيروهاي جوان و متخصص در انتخابات است.
با توجه به تجربيات بيشمار انتخاباتي، آسيبها و آفتهايي كه جريان اصلاحطلبي بايد از آن اجتناب كند، كدامها هستند؟
جريان اصلاحطلبي درسه انتخابات پيشين نشان داده كه درمديريت آرا و سازماندهي نيروها موفقتر از اصولگرايان عمل كرده است. به طور مثال در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۲ در دقايق آخر به اجماع رسيديم و نشان داديم كه در مديريت صحنه موفقتر هستيم. اين موفقيتها براي ما پشتوانه خوبي است، اما آفتي كه هميشه بر سر راه برندگان قرار دارد اين است كه پس از موفقيت تشتت و اختلاف ممكن است ميان آنها بيشتر شود و در طرف مقابل نيروهايي كه شكست خوردهاند به هم نزديكتر شده و دور هم جمع شوند.
نمونهاي از اين آسيب را در انتخابات سال ۸۴ تجربه كرديم. در آن انتخابات چنددستگي و اختلاف سبب شد كه به كانديداي واحدي نرسيم و از فضايي كه بعد از دولت اصلاحات به نفع ما ايجاد شده بود نتوانيم بهره ببريم و چنين شد كه اصلاحطلبان با داشتن ۷۵ درصد آرا نتوانستند پيروز شوند و احمدينژاد با ۲۵ درصد راي و مديريت بهتر فضا روي كار آمد. بر اين اساس لازم است كه در درجه اول انسجام و وحدت دروني مان را حفظ كنيم و با بهرهگيري از تجربيات موفق اين چند دوره ورود فعال و تاثيرگذاري در انتخابات سال ۹۶ داشته باشيم.
ارسال نظر