ماجرای ۶ مرد و زن در پاتوق معتادان
پنج مرد جوان که به بهانه مصرف مواد مخدر دور هم گرد آمده بودند، هر کدام متهمانی بودند که در زمینه خاصی سرقت میکردند. چند روز قبل مرد میانسالی با پلیس ۱۱۰تماس گرفت و از جمع شدن چند معتاد در خانه همسایهشان شکایت کرد. او از اینکه خانه همسایه به پاتوق فروش و مصرف مواد مخدر تبدیل شده بود، بشدت ناراحت بود.
به دنبال این تماس مأموران با هماهنگی قضایی راهی محل مورد نظر شده و ۵ مرد جوان به همراه یک زن را دستگیر کردند. در بازرسی پاتوق معتادان نیز مقداری مواد مخدر از نوع شیشه، اسلحه برنو با ۱۸ خشاب و خودروی پراید و موتورسیکلت دزدی کشف شد سپس ۶ متهم برای تحقیق و بازجویی به شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت انتقال داده شدند.
زن جوان مدعی شد که آرایشگر است و سالها قبل از همسرش که به خاطر سرقت در زندان به سر میبرد طلاق گرفته است. زن جوان درباره علت حضورش در پاتوق مواد فروشان گفت: تلفن همراهم در خانه آنها جامانده بود، بنابراین برای دریافت تلفن به آنجا رفته بودم که دستگیر شدم اما هیچ ارتباطی با دستگیرشدگان ندارم.
مرد صاحبخانه نیز به بازپرس «علی وسیله ایردموسی» گفت: مواد مخدر کشف شده برای من است. ضمن اینکه حدود دو ماه قبل این خانه را اجاره کردم و هر کسی که نیاز به محلی برای کشیدن مواد داشت به خانهام میآمد. به غیر از زن جوان که دوست همسر موقتم است، ۴ مرد دستگیر شده را نمیشناسم چرا که آنها فقط برای مصرف مواد به خانهام آمده بودند.
دو متهم دیگر پرونده که دزدان خودروهای پراید هستند به بازپرس گفتند: برای تأمین هزینه مواد مخدر، ماشین سرقت میکردیم.
سپس وسایل داخل خودرو را میفروختیم و بعد از مدتی که با ماشین در اطراف شهر پرسه میزدیم خودرو را در محلی رها میکردیم. چند روز قبل با شاه کلید پرایدی را دزدیدیم و ضبط و باند آن را ۱۲۰ هزار تومان فروختیم. میخواستیم بعد از چند روز خودرو را در خیابان رها کنیم که دستگیر شدیم.پنجمین فرد دستگیر شده، سارق موتورسیکلت بود؛ مرد جوانی که اعتیاد شدید به مواد مخدر هم دارد، او مدعی بود که برای پیدا کردن کار به تهران آمده است اما از آنجا که کار پیدا نکرده و پولی هم برای برگشت نداشته همین که چشمش به موتورسیکلت روشن در کنار خیابان افتاده آن را سرقت کرده است.
اما ششمین میهمان این پاتوق، پسر جوانی است که مدعی بود به خاطر عشق به اسلحه و کنجکاوی، چندی پیش اسلحهای خریده بود تا حس کنجکاویاش فروکش کند.
با اظهارات متهمان دستگیر شده، بازپرس پرونده دستور تحقیقات بیشتر در این خصوص را صادر کرد. متهمان نیز در اختیار پلیس قرار گرفتند.
نظر کاربران
چقدر همشون ريلكس اعتراف كردن: جرم هاي بزرگ چنان در متن آمده مثل اينكه بچه اي بگويد رفتم خونه دوستم با تفنگ اب پاش بازي كنيم دختر همسايه هم بود
چرااعلام میکنید تماس یکی ازهمسایه ها،انها رابه خطر می اندازید،همکاری مردم باپلیس را کاهش می دهید.
همیشه دلم برای این معتادها می سوزه نمیدونم چرا اگه یه معتاد تو خیابون ببینم مقدار زیادی از پول تو کیفم میدم به انها لطفا منو سرزنش نکنید خودم میدونم که این کاری که میکنم خیلی بده ولی دست خودم نیست دلم براشون میسوزه البته نسبت به فقیرها هم این چنین حسی رو دارم
پس این مدیران اجتماعی، اونهایی که ادعای بزرگتری جامعه رو می کنن، چه غلطی می کنند، فقط به فکر ...، باباجون تورو خدا یه فکری به حال این ... بکنید. ما خودمون که از دست رفتیم، بیچاره بچه هامون ........