عشق دوران نوجوانی، بهانهای برای کلاهبرداری
زنی که برای رسیدن به عشق دوران نوجوانی از شوهرش جدا شده بود، بعد از فرار مرد موردعلاقهاش فهمید فریب خورده و طعمه نقشه کلاهبرداری کلان شده است.
این زن ٣٤ساله که در پی شکایت چند مالباخته توسط مأموران پلیس مشهد دستگیر شده است، وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: در یک خانواده متوسط بزرگ شدم. اگرچه پدر و مادرم اختلافاتی جزئی در زندگی داشتند، اما شرایط خانوادگی برای تحصیل ما فراهم بود. وقتی دختری نوجوان بودم مانند خیلی از دختران دیگر و در اوج هیجانات نوجوانی، عاشق پسر همسایه شدم.
احساس میکردم همه خوبیهای دنیا در وجود جلال خلاصه شده است اما مدتی بعد از آنکه خانه بزرگتری خریدیم و از آن محله رفتیم، دیگر جلال را نمیدیدم و کمکم او را فراموش کردم. در دانشگاه قبول شدم و در رشته روانشناسی درس خواندم. پس از اتمام تحصیلات، با جوانی به نام «مهرداد» ازدواج کردم. این زن ادامه داد: وقتی ازدواج کردم، زندگی عادیای داشتم؛ شوهرم مرد بدی نبود فقط به عواطف و احساساتم توجه چندانی نشان نمیداد.
این موضوع عذابم میداد. در این مدت گاهی یاد جلال میافتادم. من پس از چند سال با وجود دو فرزند، یک روز به طور اتفاقی با جلال روبهرو شدم. او در این مدت ازدواج کرده اما همسرش را طلاق داده بود. جلال برخورد صمیمانهای با من داشت. ارتباط من و آن مرد از طریق فضای مجازی در گوشی همراه بسیار عمیق شد.
با لورفتن موضوع رابطه من و جلال، کارها خراب شد. شوهرم که نمیتوانست این موضوع را تحمل کند، مرا طلاق داد و من هم با رهاکردن فرزندانم امیدوار بودم با جلال ازدواج کنم. ارتباطم با جلال بعد از طلاق بیشتر شده بود و مرتب همدیگر را میدیدیم تا اینکه او مرا با وعده عقد رسمی در اولین فرصت به عقد موقت خود درآورد.
پس از آن جلال طبق نقشهای که داشت و من از آن بیخبر بودم، همه چکها و کارهای حقوقیاش را به نام من انتقال داد و وانمود کرد شاید همسر سابقش بیاید و درباره اموالش ادعایی کند و بهعنوان مثال مهریه یا نفقه بخواهد. من که حرفهای مرد موردعلاقهام را باور کرده بودم در برابر کارهای او مخالفتی نکردم اما جلال پس از اینکه چکهای بلامحل مرا در بازار خرج کرد، متواری شد. چندهفتهای از او بیخبر بودم تا اینکه فهمیدم باردار هستم و بعد هم طلبکاران سراغم آمدند و فهمیدم صد میلیون تومان بدهکار هستم.
من چنین پولی نداشتم به همین دلیل طلبکاران از من شکایت کردند و حکم جلب مرا گرفتند درحالیکه تمام پولها دست جلال است و من اصلا از این ماجرا اطلاعی نداشتم؛ فقط فریب این مرد را خوردم. او باعث شد از شوهرم که مرد خوبی بود طلاق بگیرم و از فرزندانم جدا شوم. حالا هم نمیدانم چه باید بکنم». با اعلام شکایت زن جوان تحقیقات پلیس مشهد برای دستگیری مرد شیاد آغاز شد و بررسیها در این خصوص همچنان ادامه دارد تا مشخص شود جلال کجا پنهان شده است.
نظر کاربران
واقعا حقت تو پسره کف دستت گذاشته تا دوباره به شوهرت فرزندانت خیانت نکنی دمش گرم
خود کرده را تدبیر نیست..................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زنی که به شوهرخودش خیانت میکند وازخدانمیترسد مستحق همین بلایی هست که سرش آمده است برودزندان آب خنک بخوردتاقدرآفیت بداند که خیانت جرم سنگینی دارد
شایدرفته ترکیه یاافقانستان
چطو دم از عشف و زندگی میزنی؟؟؟؟ خیانت کردی ب شوهرت بعد طلبکارم هستی؟ ی روز جلالو اتفاقی دیدم ارتباطمون دوباره شکل گرفت ، ای خاااااک عالم توسرت. تو زندگی واست زیاده حقتته از این اون هی باردار بشی و تخم حروم تحویل جامعه بدی. منم جای جلال بودم همینکارو بات میکردم. عشقم ولم کنه و بره با ی مرد دیگه ازدواج کنه و مصرف شده بشه منم فقط ازش کینه ب دل میگیرم . بهترین شرایط بود واسه جلال ک نابودت کنه. دمش گرررررم
در ای مردم خوب و مهربون این خانمه روانشناسی خونده، حالا به شوهرش خیانت کرده آبروی بچهها رابه باد داده و چیزای که نمیخوام بنویسم شرمم میشه، بهترین جا براش همون زندانه تا مواش مث استخون سفید بشه
واقعا دارم دم در میارم دیگه داریم به کجا میریم ای خدا