بورس ایران، بازار شوک زده
در کشورهای توسعهیافته، از بازار بورس به عنوان دماسنج اقتصاد نام برده میشود. به تعبیر دیگر، فراز و فرود نماگرها در این بازار، نشان از تب یا توان اقتصاد کلان آن کشور دارد.
طبیعی است متاثر از افزایش سرمایه در بازار بورس، حجم مبادلات نیز سیر صعودی به خود گرفته و به همین دلیل چرخه تولید و صنعت با توان بیشتری میچرخد. در واقع به هر میزان که بازار بورس در یک کشور عملیاتیتر باشد، به همان میزان هم رشد اقتصادی رو به صعود میگذارد.
با این همه، نکته قابل اتکا در بازارهای بورس، به ثبات و پایداری شاخصها مربوط میشود و بنابراین وجود نوسانات پردامنه در بورس، خود عاملی است که جذابیتهای سرمایهگذاری در این بازار را از بین میبرد؛ اتفاقی که به نظر میرسد به یک رسم نانوشته اما مداوم در بازار بورس کشور تبدیل شده است.
امسال، بورس ایران ۸۰ ساله شد. در واقع از سال ۱۳۱۵ خورشیدی که «ران لوترفلد» بلژیکی برای اولین بار طرح مطالعاتی خود به منظور بررسی امکان تاسیس بورس در ایران را به همراه دستیار هلندی خود و با مشارکت هیاتی از بانک ملی آغاز کرد، پایههای ایجاد بورس در ایران گذاشته شد. با این حال، تشکیل رسمی این نهاد اقتصادی ۳۱ سال بعد و در سال ۱۳۴۶ عملی شد. دوره اول فعالیت بورس ایران تا سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا کرد و طی ۱۱ سال، تعداد شرکتها و بانکها و بیمههای پذیرفتهشده از شش بنگاه اقتصادی با ۶/۲ میلیارد ریال سرمایه در سال ۱۳۴۶ به ۱۰۵ بنگاه با بیش از ۲۳۰ میلیارد ریال در سال ۱۳۵۷ افزایش یافت.
همچنین ارزش مبادلات در بورس از ۱۵ میلیون ریال در سال ۱۳۴۶به بیش از ۳۴ میلیارد ریال طی سال۱۳۵۷ افزایش یافت. بعد از انقلاب، بورس تهران با فراز و فرودهای بسیار، سه دوره دیگر را تجربه کرده است که سالهای ۵۸ تا ۶۷ به عنوان دوره دوم، ۶۸ تا ۸۳ به عنوان دوره سوم و از ۸۴ تاکنون دوره چهارم را شامل میشود.
بورس در ۳ دوره
فعالیت بورس تهران متاثر از حوادث انقلاب، شرایط جنگ و روشن نبودن خطوط کلی اقتصاد کشور، تفاوت فاحشی نسبت به سالهای قبل از این تاریخ داشت. حجم معاملات سهام در این دوره از ۲/۳۴ میلیارد ریال در سال ۱۳۵۷ به ۹/۹ میلیارد ریال در سال ۱۳۶۷ کاهش یافت. بدین ترتیب طی این سالها، بورس اوراق بهادار تهران دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال ۱۳۶۷ ادامه یافت. در این دوره، ملی شدن بانکها، صنایع، بنگاههای خصوصی و بیمهها، تاثیر خود را بر روند فعالیتهای بورس گذاشت.
با پایان جنگ تحمیلی، رونقبخشی به بازار بورس به منظور تقویت زیرساختهای اقتصادی در دستور کار دولت قرار گرفت. این دوره افزایش چشمگیر شرکتهای پذیرفتهشده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را به دنبال داشت، بهگونهای که حجم معاملات از ۹/۹ میلیارد ریال سال ۱۳۶۷ به ۱۰۴ میلیارد و ۲۰۲ میلیون ریال در پایان سال ۱۳۸۳ رسید و تعداد بنگاههای اقتصادی پذیرفتهشده در بورس تهران از ۵۶ شرکت به ۴۲۲ شرکت افزایش یافت. از سال ۱۳۶۹ محاسبه شاخص بهای سهام در بورس اوراق بهادار تهران آغاز شد که مقدار آن از ۴۷۲ واحد در سال ۱۳۷۰ به ۱۲ هزار و ۱۱۳ واحد در سال ۱۳۸۳ رسید. سال ۱۳۸۴ همزمان با شروع دوره چهارم بورس تهران بود که تاکنون ادامه یافته است.
گرفتاریهای بورس ایران
با آنکه شاخص کلی بازار بورس تهران از ۱۲ هزار واحد سال ۸۳ به بیش از ۷۵ هزار واحد کنونی رسیده است، اما عمدهترین اشکال این بازار این است که اکثر شرکتهای پذیرفتهشده در این بازار، به نحوی از انحا به دولت متصل هستند و از این رو، معمولا آورده آنها به طور مستقیم با مداخلات دولت رابطه دارد. بنابراین دست آنها در افزایش سرمایه، ارزیابی مجدد داراییها و حتی قیمتگذاری محصولات بسته است و همواره باید چشمشان به دست دولت باشد.
از سوی دیگر، دولتی بودن اکثر شرکتهای فعال در بورس باعث شده تا قیمتها در این بازار واقعی و بادوام نباشد و به همین دلیل بسیار رخ داده که جهش شاخصها در نهایت به شکل حبابی صورت گرفته است. بنابراین دست کم برای رفع این نقیصه، باید به گونهای عمل کرد که شرکتهای بورسی به سمت سهامی عام حرکت کنند. این اتفاق باعث میشود تا تعداد بیشتری از سهامداران وارد این بازار شده و نماد معاملاتی این بازار نیز رو به افزایش میگذارد.
بنا بر استانداردهای جهانی، یک بازار بورس موفق باید بتواند دست کم بالغ بر ۵۰ درصد از جمعیت آن کشور را به سمت سرمایهگذاری و خرید سهام در این بازار جذب کند؛ این در حالی است که تمام جمعیت فعال در بورس ایران حتی کمتر از ۵ درصد است. بر اساس آمار منتشره از سوی شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه (سمات) تعداد کدهای سهامداران بازارسرمایه در شهریور سال ۹۴ در حدود ۸ میلیون نفر بوده و این در حالی است که بیش از نیمی از این کدها غیر فعال است.
به جز این مساله میتوان به فرهنگ سهامداری و شناخت بازار سهام نیز اشاره کرد. کشورهایی که در آنها تعداد سهامداران بخش قابل توجهی از جمعیت را تشکیل میدهند، دارای فرهنگ قوی و سابقه طولانی سهامداری هستند.
سهامداران عجول
بورسهای موفق جهانی آنهایی هستند که واحد پول ملیشان در سطح بینالمللی رسمیت دارد. ریال به عنوان واحد پول کشور، بهعنوان پول بینالمللی شناخته نمیشود و این عامل، جذابیت سهام بورس تهران را در بازارهای بینالمللی کاهش میدهد. هر چند در فروردین سال ۱۳۵۷ صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی ریال ایران را به عنوان پول جهانی به رسمیت شناختند، اما این رخداد بعد از انقلاب کان لم یکن شد.
گذشته از این، میزان ارتباطگیری ایران با کشورهای جهان به واسطه تفاهم سیاسی در عرصه بینالمللی، راههای گسترش فعالیتهای بورسی با سایر بورسهای معتبر جهان را میگشاید؛ موضوعی که در سالهای گذشته به دلیل وجود سوءتفاهمها در روابط بینالمللی ایران دچار نقصان شده است. اما فارغ از عوامل بیرونی، بورس ایران در پارهای از موارد، دچار نقیصههای داخلی است.
بورس تهران در قیاس با سایر بورسهای جهان ابزارهای مالی بسیار محدودی در اختیار دارد. بهعنوان نمونه میتوان به مهجور بودن بازار بدهی در بورس اشاره کرد. غیر از این، «گردش مالی و ارزش بازار ناچیز، ابداعات محدودکننده در بورس تهران و درصدهای بالای سود تقسیمی در قیاس با بورسهای جهان» از دیگر مشکلات بازار بورس ایران است که تفاوت فاحش این بازار با بورسهای معتبر جهانی را به وجود آورده است. با این همه، مهمترین مشکلی که بازار بورس ایران به آن مبتلا است، به بیتحمل بودن سرمایهگذاران این بازار مربوط میشود.
در حالی که در همه بورسهای جهان، صبر و تحمل مهمترین عامل ثبات در بازار بورس است، در ایران شتابزدگی سهامداران و کمحوصلگی آنها همواره موجب متلاطم شدن نماگرهای بازار بورس میشود. به دیگر سخن، سهامداران بازار بورس در ایران، بیش از آنکه دل به واقعیات اقتصادی بدهند، به شایعهها و جوسازیها گوش میدهند و از این رو، مدام به خرید و فروشهای شتابزده اقدام میکنند؛ اتفاقی که هر چند نماگرهای معاملاتی را پایین و بالا میکند، اما در واقعیت تاثیر مثبتی بر سوددهی بازار نمیگذارد.
ارسال نظر