گزارشی از مینی بوس های حادثه ساز تهران
متولدان دهههای چهل و پنجاهاند، همان دههای که خیابانهای تهران پهنتر بود، تمیزتر بود و آلودگی نداشت. آنها ٤٥، ٤٠ سال پیش همین خیابانها را بالا و پایین میکردند و مسافر میآوردند و میبردند.
مینیبوسهای تهران را میگویم، همین مینیبوسهای قدیمی و زهوار در رفته که جوانترینشان ٢٥، ٢٠ ساله است، همانهایی که بعد از پنج دهه، هنوز با قیافههای رنگ و رو پریده، صندلیهای شکسته، دیوارههای ساییده شده، کفهای سوراخ، موتورهای خراب و پر سر و صدا، همچنان مصمم، مسافر جا بهجا میکنند. کسی کاری به کارشان ندارد، آنها ولی به همه کار دارند، مثلا درشان خود به خود باز میشود و مسافری را پرت میکنند بیرون، مثل همین جمعه گذشته، در درکه، دختری افتاد و مرد.
ترمزشان دلش نخواهد نمیگیرد و مستقیم جلو میرود و با دیوار روبوسی میکند، یا میزند به ماشین جلویی و خیابانی را بند میآورد، یا هر چقدر دلش میخواهد دود سیاه بالا میآورد و سر و صدا میکند. هر جایی هم که دلش خواست، نگهدارد، تا خِرتلاق مسافر سوار کند.
مینیبوس ارزانتر است
قرمز، سبز، آبی و سفید، چند متر آن طرفتر از میدان درکه، ردیف شده و منتظر مسافرند. وسط هفته صف مسافران شلوغ است، شلوغ هستند ولی نه به اندازه پنجشنبه شبها و جمعه صبحها. دختری که جان داد، مسافر یکی از همین مینیبوسها بود، حالا مینیبوسهای درکه، فارغ از اتفاقی که جمعه پیش، برای یکی از مسافرهایشان افتاد، در گرمای ظهر چهارشنبه، صف کشیده و در دمای ٤٢ درجه آفتاب میگیرند، مسافران منتظر اما، در داخل مینیبوسهای ٥، ٦ متری، وضع متفاوتی دارند. آنها در همین گرما، با شیشههایی که نصف و نیمهباز است و گرمایی که از در و پنجره به جانشان افتاده، کلافهاند که چه وقت مینی بوس پر میشود: «واقعا هوا گرم است، داریم آب پز میشویم.» این را یکی از دختران جوانی که روی صندلی جلو نشسته با خنده میگوید.
میدان درکه به تجریش هم اتوبوس دارد، هم تاکسی خطی. اما این مسافر جوان و خیلیهای دیگر، سوار شدن به مینیبوس، برایشان به صرفهتر است: «خانهمان درکه است، هفتهای سه روز کلاس دارم، برایم بهتر است با همین مینیبوسها بروم و بیایم، مادرم هم همیشه سوار این مینیبوسها میشود و به تجریش میرود تا خرید کند. گاهی دو سه بار در روز سوار میشویم.» آن یکی زن میانسالی است، روی یکی از صندلیهای عقب نشسته: «چارهای نداریم، اینها زودتر از اتوبوس پر میشوند، تاکسی هم که گران است، نمیشود همیشه سوار شد.» کرایه مینیبوسهای درکه - تجریش، ٥٢٥ تومان است، همین مسیر را اتوبوس ٦٧٠ تومان میگیرد، تاکسیها هم از دوهزار تومان کرایه شان را شروع کردهاند.
اهالی درکه به همین مینیبوسها عادت کردهاند: «اینها خیلی قدیمیاند، راه که میروند چنان دودی از خودشان بیرون میدهند و چنان سر و صدایی میکنند که آدم فکر میکند، الان است که اجزائش از هم باز شود و ماشین وسط خیابان بترکد.» این را همان زن میانسال میگوید: «بعضی وقتها اینقدر شلوغ میشود که جای نفس کشیدن نیست، ما چون اول مسیر سوار میشویم، همیشه جا برای نشستن داریم، آنهایی که بین راه سوار میشوند، معمولا میایستند، تا برسیم به تجریش، دیگر جای سوزن انداختن نیست، ایستاده که باشی، محال است کفشهایت له نشوند، وضعیتی است دیگر.»
میگویند تهران یکهزار مینیبوس دارد، هر هزارتایش هم فرسوده است و با تولید گازهای آلاینده، هوا را آلودهتر کردهاند. قبلا رئیس کمیته محیطزیست تهران این را گفته بود. به گفته او، هیچکدام از شاخصهای استاندارد را رعایت نمیکنند. آماری که از فرسودگی این مینیبوسها اعلام میشود، عدد بالایی است. آماری که نشان میدهد ٩٠درصد مینیبوسهای تهران فرسوده هستند. غلامرضا غضنفری، رئیس هیأتمدیره اتحادیه مینیبوسداران، همین چند وقت اینها را گفته بود: «درحال حاضر حدود ٩٠درصد مینیبوسها فرسوده بوده و دارای عمری بالای ٢٥سال هستند.» موضوعی که محمد حقانی، رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر تهران هم تاییدش میکند. او آبان ماهسال پیش گفته بود که تمام مینیبوسهای تهران آلاینده هستند.
مینیبوسها اسقاطیاند
آقای «فکری» راننده خط درکه - تجریش است، گوشه میدان ایستاده و به مینیبوسها نگاه میکند. میگوید عمویش که اهل همین محله است، بنیان گذار خط درکه - تجریش است. آقای فکری٣١ ساله است، از وقتی سوم راهنمایی بود، کنار عمویش در همین مینیبوسهایی که آن زمان، رنگ و رویی داشت و بین مردم اجر و قرب، مینشست و رانندگی را یاد گرفت: «سال ٦٥ بود که عمویم، خط درکه - تجریش را راه انداخت، آن زمان مینیبوسها، بنز بودند و مسافرهای زیادی را جابه جا میکردند، هنوز هم این خط شلوغ است، بهخصوص جمعه صبحها که مردم کوه میروند و پنجشنبه شبها که برای تفریح میآیند.»
او ٢٠سال پیش، یک مینیبوس «ایویکو» خرید و رانندگی را شروع کرد، حالا چهار سالی میشود که ماشینش دست راننده دیگری است، مالک اما خودش است. رانندهاش در همین خط درکه - تجریش کار میکند: «الان مینیبوسها در خیلی از خطهای تهران کار میکنند، منطقه ٢٢ شهرداری، خاوران و ... اینها هنوز از مینی بوس استفاده میکنند، برخی جاها که مسیر اتوبوس و مترو ندارند، مردم معمولا برای این طرف و آن طرف رفتن معمولا سوار مینیبوس میشوند.»
ایویکوی آقای فکری، ٢١ ساله است،سال ٧٤ آن را خریده هفتمیلیون تومان، حالا همین را ٤٠میلیون تومان میخرند: «این مینیبوسها دیگر فرسوده و اسقاطی شدهاند، باید جمع شوند و به جایش مدلهای جدید بیاید، شرکت اتوبوسرانی قبلا یک طرحی داشت که برای خرید مینیبوسهای جدید، ثبتنام میکرد، ما هم برای هیوندا که ١٢٠میلیون تومان است، ثبتنام کردیم، حالا هشت ماهی میگذرد اما خبری نشده، میگویند طرحشان لغو شده، همین لغو شدن طرح، به خیلیها ضرر زد.» او ادامه حرفهایش را میگیرد و میگوید: «تعدادی از رانندهها بودند که برای تعویض مینیبوسها، اقدام کردند، اتوبوسرانی هم آنها را به نمایندگیها معرفی کرد، آنها هم رفتند و ماشین را تحویل دادند و قرار شد مینیبوس جدید را تحویل بگیرند اما بعد از مدتی که طرح لغو شد، پول مینیبوسها را بهشان دادند، اما پولش دیگر به دردی نمیخورد، همین هم شد تا خیلی از رانندهها بیکار شوند.»
مینیبوسها شهر را آلوده کردهاند
آقای فکری میگوید میدان درکه نزدیک به ٤٣ مینیبوس دارد که مسافران را به مقصد تجریش جابهجا میکند: «منطقه شمیران، خیلی شلوغ است، تردد ماشینها در این مسیر خیلی زیاد است، تردد این مینیبوسها هم آلودگی را بیشتر کرده، واقعا باید هر چه زودتر این ماشینهای قدیمی جمع شوند.» او اشارهای هم به اتفاقی که برای مسافر جوان جمعه گذشته در همین مسیر، انتقاد میکند. دختری که با باز شدن در مینیبوس، به بیرون پرت شد و جان باخت. آقای فکری اما توضیح دیگری درباره این حادثه میدهد: «مینیبوسی مشکلی نداشت، درش هم سالم بود، اما مسافر دستش روی دستگیره بود و وقتی ماشین میپیچد، در باز شد و او به بیرون پرت شد. برای خود من هم یک بار چنین اتفاقی افتاد و مسافری که مدام با دستگیره ور میرفت، با باز شدن در، از ماشین پرت شد و به یک موتورسیکلت خورد، اما زنده ماند.»
کرایه مینیبوسهای درکه - تجریش، ٥٢٥ تومان است، همین مسیر را اتوبوس ٦٧٠ تومان میگیرد، به همین دلیل خیلیها مینیبوس را به اتوبوس ترجیح میدهند: «برخیها روزی دو سه بار این مسیر را میروند و میآیند، برایشان کرایه مسیر مهم است، کرایه تاکسی برای همین مسیر گاهی به سههزار تومان میرسد، اگر هم بخواهی دربست بگیری، کمتر از ٢٠هزار تومان نیست، برای مسافر استفاده از مینیبوس به صرفهتر است. در کنار همه اینها پنجشنبه، جمعهها ماشین کم است، این مسیر هم خط مترو ندارد، به همین خاطر مینیبوسها خیلی در جابهجایی مسافران کمک میکنند.»
آقای فکری میگوید اگر کرایه این مسیر را زیاد کنند، کیفیت ماشینها هم بهتر میشود، اگر کرایه بشود ٨٠٠ تومان، تغییراتی در وضع این مینیبوسها میشود: «کرایه ما ٥٠٠ تومان است، اما یک جفت لاستیک، ٨٠٠هزار تومان میشود، همین پنج ماه پیش، ١١میلیون و ٨٠٠هزار تومان روی ماشینم هزینه کردم، هر قطعهای را بخواهید عوض کنید، کلی باید هزینه کنی. همه اینها هم به خاطر استهلاک بالای ماشین است.» او ادامه میدهد: «وقتی ماشین عوض شود مثلا بشود هیوندا با ١٨، ١٩ صندلی، دیگر مسافر سرپایی سوار نمیکند و همه میتوانند بنشینند، مینیبوسهای الان، بعضی وقتها ١٢ تا ١٣ مسافر سرپایی دارند که خطرناک است، رانندهها هم مجبورند سوار کنند. به جای این همه مینیبوس قدیمی، شرکت واحد ٢٠ مینیبوس جدید در این خط بگذارد، صبح تا شب هم کار کند، بخدا ما خودمان هم از وضع این مینی بوسها خجالت میکشیم، برخی آنقدر قراضه هستند که از داخل ماشین، میشود آسفالت خیابان را دید.»
مشکل فنی این مینیبوسهای قدیمی، موضوع دیگری است که این راننده به آن اشاره میکند: «ترمز این مینیبوسها، پلاستیکی و اندازه یک بند انگشت است، خیلی وقتها راننده ترمز میگیرد اما ماشین توقف نمیکند، قبلا هم از این اتفاقها افتاده و حادثه شده، یک موردش هم عموی من بود که اوایل دهه ٧٠، ترمزش برید و با دیوار برخورد کرد و مینیبوس کشته زیاد داد. یا یک مورد دیگرش پارسال بود که یکی از مینیبوسهای چینی، به خاطر اینکه ترمزش نگرفت، با چند ماشین برخورد کرد و خسارت زیادی هم دید.»
مینیبوسها ترس دارند
«مریم» یکی از ساکنان درکه است. او هر روز صبح مینیبوسهای به صف کشیده درکه - تجریش را میبیند: «خیلی مینیبوسهای قدیمی هستند، ظاهرشان زشت است، ترمز همه آنها هم مشکل دارد، از وقتی ترمز میگیرند تا ماشین توقف میکند، حداقل یک دقیقه طول میکشد، اصلا وضع خوبی ندارند. ایمن نیستند.» مریم میگوید: «ما هیچ وقت از این مینیبوسها برای رفت و آمد استفاده نمیکنیم، میترسیم.» او بی راه م نمی گوید. برخی از این مینی بوس ها ترس هم دارند. بیست و ششم تیر ماه بود که مینی بوس حامل دختران دانش آموز در محور قدیم ساوه - سلفچگان واژگون شد و ١٨ نفر را مجروح کرد یا بیست و دوم همان ماه، مینی بوس سربازان در نوشهر سقوط کرد و یک نفر را کشت و ٥ نفر را مصدوم کرد.
مینی بوس ها فرسوده اند اما خراب نیستند
«افشین» ٣١ ساله، راننده دیگر خط درکه - تجریش است: «من دو سال است راننده این خط هستم، قبلا مکانیک بودم بهخاطر علاقه زیادی که به رانندگی داشتم راننده مینیبوس شدم.» او حادثه دختر جوان را از همکارانش شنیده: «در مینیبوس را نمیشود قفل کرد، درست مثل اتوبوسها و تاکسیها، مسافر مدام سوار و پیاده میشود، خیلی وقتها خود مسافران رعایت نمیکنند، دستشان را مدام میگذارند روی دستگیره، وقتی هم شلوغ میشود، میچسبند به در. همین هم میشود تا گاهی در باز شود و حوادثی مثل آن چیزی که هفته گذشته رخ داد، بیفتد.» اشاره او به علت حادثهای است که برای آن مسافر رخ داد.
مردم هم از این مینیبوسها دل خوشی ندارند، جا کم است، تعداد کسانی که در این مینیبوسها میایستند خیلی بیشتر از نشستهها هستند، گرم است، شیشهها راحت باز و بسته نمیشوند، مینیبوسها در هر دست انداز و چالهای، تکانهای شدید میخورد، وقتی هم سرعت میگیرد، انگار میخواهد از هم بپاشد: «درست است که این مینی بوسها فرسودهاند اما خراب نیستند، همین ماشینهای قدیمی، از چینیهای جدید بهترند، ما اینها را ترجیح میدهیم.» این را افشین میگوید: «ایستادن مسافران در مینیبوس، ایراد نیست، در اتوبوس هم خیلیها میایستند، اما باید شرایطش باشد، نه اینکه ایستادهها، مشکلساز شوند. برای خود راننده واقعا در کرایه فرقی نمیکند، یک مسیر شاید بشود ١٣، ١٤هزار تومان، آنچنان سودی برای راننده ندارد.»
در مسیر درکه، اطراف میدان دانشجوی ولنجک، مینیبوسها به صف ایستادهاند. آنها مینیبوسهای خطی نیستند، سرویس دانشگاه شهید بهشتی هستند. مینیبوس«علی» که متولد ٥٦ است، هفت سالی میشود مالکش شده: « قبلا خیاط بودم، کار کساد بود، راننده شدم، آن موقع این ماشین را هفتمیلیون تومان خریدم، اینها همه از رده خارج شدهاند، اما ما بازسازی کردیم. حالا هم درآمد زیادی ندارند، ماهی دومیلیون تومان در میآوریم یک میلیونش را باید خرج این ماشین کنیم.» او هم برای تعویض مینیبوسش، ثبتنام کرده، اما هنوز خبری نیست: «اینها مینیبوسهای، بنز هستند، در آلمان تولید شده، موتور خوبی دارند، از خیلی از ماشینهای جدید بهتر و ایمن ترند. اما بههرحال ایراداتی دارند، مثلا سقفشان کوتاه است و برای جابهجایی مسافر مناسب نیست، فضایی هم برای ایستادن مسافر ندارند.» او ادامه میدهد: «مینیبوسهای هیوندا هم خوب هستند، اما گرانند.»
شرکت اتوبوسرانی برای مینیبوسها طرح فراوان دارد. طرح بدون جایگزین، یعنی برای تحویل مینیبوسهای اسقاطی ۳۰میلیون تومان پرداخت میکنند تا چنین مینیبوسهایی را از سیستم خارج کنند. یا طرح نوسازی مینیبوسهای فرسوده با جایگزینی ون است که در آن ٣٠ تا ٤٠میلیون تومان برای تحویل گواهی اسقاط به مالک پرداخت میشود، طرح، نوسازی مینیبوسهای فرسوده با جایگزینی اتوبوس است. طرح دیگر هم نوسازی مینیبوسهای فرسوده با مینیبوسهای نو است. اینها را قبلا محمد حقانی، رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهرانه گفته بود. طرحهایی که معلوم نیست کجا خاک میخورند.
داستان تعویض مینیبوسهای فرسوده، داستان دنباله داری است، در شرایطی که رانندگان مینی بوس، منتظر طرح جدید شرکت اتوبوسرانی برای تعویض مینیبوسهایشان هستند، سیام خردادماه امسال، تشکریهاشمی، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری، از اجرای طرح جایگزین مینیبوسهای فرسوده با تاکسی خبر میدهد. طرحی که اجرایش منتظر تأیید وزارت کشور است و برای از رده خارج کردن مینیبوسهای فرسوده قرار است انجام شود.
مینیبوس ٣٠ میلیونی را ١٢٠میلیون تومان میفروشند
کمی آن طرفتر، «حمید»، «مجید» و «امیر» ایستادهاند، بحث شان سر تعویض مینی بوسها داغ است. آنها صاحب مینیبوسهای سفید، قرمز و سبزی هستند که کنار خیابان متوقف شدهاند: «قدیمیترین مینیبوس، مال سال ٤٩ است، میگویند قدیمیاند، اما واقعا از این چینیهای جدید بهترند.» این را حمید میگوید: «به ما میگویند ماشینتان فرسوده است، باشد، قبول داریم، پول بدهند عوض میکنیم.» امیر ادامه حرفهای همکارش را میگیرد: « واقعا این مینیبوسها برای مسافر خطی مناسب نیست، آنهایی هم که مدل جدیدترند و سقفشان بلندتر، خطرناکاند و احتمال شکستگی ستونشان زیاد است.» مینیبوسهای ایرانی هم درحال تولیدند، مینیبوسهایی که به گفته این رانندگان کیفیت خوبی ندارند: «الان مینیبوسهای بنز و ایویکو ایتالیایی که ایران مونتاژ میشود، مینیبوسهای با کیفیتی هستند.»
امیر صاحب یک ایویکوی سفید ٢٠ ساله است، درباره حوادث مینی بوسها میگوید: «من خودم اسکانیا هم دارم، اما میگویند اسکانیا حادثهساز است، اما مدل داریم تا مدل. اسکانیای من مدل ٨٥ است، مشکلی هم ندارد. هیچکدام از این مینیبوسها خطرناک نیستند، این راننده است که ماشین را میبرد، به آن رسیدگی نمیکند، لاستیک ساییدهاش را عوض نمیکند، لنت ترمز را درست نمیکند و درنهایت حادثه ایجاد میشود.» او میگوید: «بیشتر حادثهها در مینیبوسهای بنز و فیات قدیمی رخ میدهد.»
آنها هم درگیر تعویض مینیبوسها هستند: «چقدر سر این موضوع دعواست، من ٥سال پیش سندم را دادم تا ماشینم را عوض کنند، گفتند دو ماه دیگر ماشین جدید میدهیم، الان پنجسال است که از مینیبوس جدید خبری نیست، برای همین ماشین میخواهند ٨میلیون تومان بدهند، ما باید ٣٠میلیون دیگر به آن اضافه کنیم، ٩٠میلیون تومان هم وام میدهند، درنهایت چیزی حدود ١٣٠میلیون تومان میشود، تا قسطهایش را بدهیم، دوباره ماشین فرسوده میشود.» او ادامه میدهد: «این ماشینهای جدید ٢٠، ٣٠میلیون تومان بیشتر ارزش ندارد، اما میخواهند به ما ١٢٠میلیون تومان بفروشند.»
صحبتهای مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران در تأیید صبحتهای رانندههای مینیبوسهای پایتخت است، او سال گذشته گفته بود که سهسال است برای نوسازی مینیبوسهای فرسوده کاری انجام نشده و حالا هم که قیمت مینیبوسها ٣٠٠درصد افزایش پیدا کرده، کار نوسازی سختتر شده است: « در دوره پیش با ٥٠میلیون تومان مینیبوس خریداری میشد که درحال حاضر این مبلغ به ١٥٠میلیون تومان رسیده است و حتی در این زمینه کمکهای بلاعوضی به مالکان مینیبوسهای فرسوده به صرفه نیست.»
«مجید» راننده دیگری است. او ١٨ سالی میشود که پشت فرمان اتوبوس و مینیبوس نشسته. اتوبوسشسال پیش در یک حادثه آتشسوزی آتش گرفت و حالا مسئول سرویسهای دانشگاه شهید بهشتی است: «مینیبوسهای خطی درآمد خوبی دارند، اما روی ماشینشان خرج نمیکنند، به همین خاطر خیلی فرسوده هستند، لنت ترمز را عوض نمیکنند و موکول میکنند به ماههای بعدی، تا آخر ترمزشان نمیگیرد و حادثه ایجاد میکنند.» مجید دل پُری از شرکت اتوبوسرانی دارد: «شرکت اتوبوسرانی فقط هوای ماشینهای خودش را دارد، رانندههایش بیمه هستند، بازنشستگی میگیرند، وام و بُن میگیرند و ... اما ما حتی بیمه هم نیستیم. ما حتی یک اتحادیه نداریم، قبلا اتحادیه رانندگان بود، میل لنگ میداد، روغن و لاستیک میداد، اما حالا ما باید همه اینها را خودمان بخریم، به ما فشار آمدند.
نظر کاربران
مگه جون مردم مهمه بیچاره خانو.اده دختر جوون به خاطر اینا داغ دار شدن