توپ فیش گیت این بار در زمین سینمایی ها
از اعداد و ارقام جالب در گزارش مالی این مدیر، اهدای کارت هدیه به او با رقم یازده میلیون و صد و یک هزار تومان در مراسم تودیع و معارفهاش است که نشان میدهد تودیع یک مدیر میتواند چقدر گران تمام شود!
ایوبی در پاسخ به موضعگیری شمقدری، در یادداشتی نوشت: «به این دوستان میگویم نگران نباشید. خیالتان راحت در سازمان سینمایی هیچ مدیری در دو سال و ده ماه (یک میلیارد و چهارصد و شصت و نه میلیون و نه صد و هشتاد وشش هزار و نه صد و چهل و هفت تومان) نمیگیرد (تقسیم بر هزار کنید میشود معادل دلاری). از پاداشهای چند ده میلیونی خبری نیست».
شمقدری در واکنش به این موضعگیری با ارسال فیش حقوقیاش به «تابناک»، در مواجهه با این پرسش که آیا اساساً رقمهای نامتعارفی که در یک دوره زمان ۳۴ ماهه مجموعاً به «یک میلیارد و چهارصد و شصت و نه میلیون و نه صد و هشتاد وشش هزار و نه صد و چهل و هفت تومان» برسد (رقم عنوان شده توسط رئیس فعلی سازمان سینمایی)، خودش یا مدیران زیرمجموعهاش حتی قانونی دریافت کردهاند، گفت: زمانی که من در سازمان سینمایی مسئولیت داشتم، هیچ یک از مدیران چنین دریافتی نداشتهاند و من با مدیران ستادی و مؤسسات تابعه شرط کرده بودم، کسی دریافتی بیش از حدود پنج میلیون نداشته باشد. قطعاً کذب محض است و پرداخت چنین رقمی به مدیران سینمایی دوره من امکان ندارد. اینکه رقم ادعایی فوق از کجا آمده و یا اصلا رقمی موهومی است من نمیدانم.
اکنون مطابق با این اسناد، محمدرضا عباسیان مدیرعامل پیشین موسسه رسانههای تصویری در دوره ۳۴ ماهه مدیریتش (از مرداد ۸۹ تا اردیبهشت ۹۲)، ۱۴۶۹۹۸۶۹۴۷ تومان (یک میلیارد و چهارصد و شصت و نه میلیون و...) دریافتی داشته و عباس اسداللهی خزانه دار پیشین موسسه رسانههای تصویری نیز در دوره ۵۱ ماهه فعالیتش (از تیر ۸۹ تا شهریور، ۶۸۲۲۸۳۵۴۸ میلیون تومان (ششصد و هشتاد و دو میلیون و... تومان) دریافتی داشته است.
مجموع دریافتی این دو مقام مسئول در دوره زمانی فعالیتشان معادل ۲۱۵۲۲۷۰۴۹۵ تومان (دو میلیارد و صد و پنجاه و دو میلیون و دویست و هفتاد هزار تومان) بوده که البته بخشی از این دریافتی، هزینههای نمایشگاهی (نظیر هزینه طراحی غرفه موسسه رسانههای تصویری در بازار فیلم کن)، هزینههای پرسنلی و جاری موسسه رسانههای تصویری و همچنین خرید امتیاز فیلم عباسیان پس از کناره گیری از مسئولیتش توسط خزانه دارش که سرپرست این موسسه شده بوده نیز میشود؛ اما حتی با کسر این هزینهها که در حسابرسی جزو دریافتی این دو مدیر آمده، رقم دریافتی بسیار قابل توجه است.
نکته قابل توجه اینکه «حقوق» مدیرعامل پیشین موسسه رسانههای تصویری در همین دوره زمانی بیش از شش میلیون در ماه نبوده اما وقتی صخبت از «دریافتی» میشود، رقمها و اعداد طور دیگری خود را نشان میدهند. به همین دلیل تمرکز بیش از حد بر «فیشهای حقوقی» آدرس غلط دادن است، چرا که معمولاً دریافتی مدیران بیش از آنچه در فیشهای حقوقیشان ذکر میشود، است.
اما علاوه بر این دریافتی که برخی نهادهای مسئول نامتعارف خواندهاند، ریز پرداخت این ارقام نیز قابل تامل است که علاوه بر حجم بالایی از دریافتیها تحت عنوان سفرهای خارجی -که توجیه انجامش مشخص نیست، شامل پرداختهای دیگری نیز میشود. بر اساس بررسیهای «تابناک» و متکی بر گزارشهای موجود، رئیس پیشین موسسه رسانههای تصویری در دوره فعالیتش حداقل به بیست کشور دنیا سفر کرده که در میان این کشورها میتوان به تانزانیا میتوان اشاره کرد.
این سفر مدیرعامل پیشین موسسه رسانههای تصویری احتمالاً برای شرکت برخی فیلمهای ایرانی از طرف موسسه رسانههای تصویری در جشنواره فیلم «زنگبار» انجام شده است؛ اتفاقی که به واسطه کم اهمیت بودن جشنواره «زنگبار» برای سینمای ایران اتفاق مهمی محسوب نمیشود اما به هر حال ما به التفاوت حق ماموریت را برای عباسیان مدیران وقت در پی داشته و چنین ماموریتهایی هزاران یورو به عنوان بخشی از «دریافتی» مدیرعامل وقت بوده است.
۸۴۰ یورو مابه التفاوت ماموریت فرانسه، ۲۱۰۰ یورو حق ماموریت بازار فیلم کره، ۲۱۰۰ یورو برای حق ماموریت بازار فیلم MIPCOM فرانسه، ۱۴۰۰ یورو حق ماموریت آلمان جهت بازدید از پروژه گمگشته، ۱۸۰۰ یورو حق ماموریت بازار کن فرانسه (۱۳۹۱)، ۵۴۰ یورو حق ماموریت شرکت در هفته فیلم آلمان، ۶۰۰ یورو حق ماموریت هفته فیلم لیتوانی، ۳۵۰۰ یورو حق ماموریت دو بازار فیلم، ۶۰۰ یورو حق ماموریت هفته فیلم مسکو، ۷۰۰ یورو حق ماموریت لبنان، ۱۴۰۰ یورو حق ماموریت چهار روزه برلین، ۳۸۵۰ یورو حق ماموریت یازده روزه بازار کن (۱۳۹۲) بخشی از دریافتهای مشروع این مدیر در قالب ماموریتهای خارجی است.
پرسش مهم این است که این سفرها و به خصوص سفرها به هفتههای فیلم و بازارها چه دستاورد فرهنگی ملموس یا چه آورده اقتصادی بزرگی برای ایران داشته است؟ اساساً چرا باید مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری از شرق تا غرب دور در حال سفر باشد و آیا برآوردی درباره نسبت هزینه و درآمد این سفرها میشود و اساساً ارادهای در دولتها برای «هدفمندسازی» سفرهای خارجی و در نظر گرفتن نسبت سود و ضرر این سفرها وجود دارد؟
از اعداد و ارقام جالب در گزارش مالی این مدیر، اهدای کارت هدیه به او با رقم یازده میلیون و صد و یک هزار تومان در مراسم تودیع و معارفهاش است که نشان میدهد تودیع یک مدیر میتواند چقدر گران تمام شود!
البته اساساً حتی دریافتی قابل ملاحظه یک مدیر اگر منجر به خروجی ارزشمندتری از میزان دریافتی برای سیستم شود، قابل اغماض است اما آیا واقعاً محمدرضا عباسیان برای موسسه رسانههای تصویری مدیریتی قابل دفاع داشته است؟ این پرسشی است که «تابناک» در روزهای آینده با انتشار مجموعهای از اسناد به آن پاسخ خواهد داد.
نظر کاربران
هعی روزگار
اوف!!!!!!!!
هرچی بیشتر هم میزنن بیشتر گندش درمیاد. بابا همه بردن و میبرن هرکی بیشتر دستش برسه بیشتر میبره. هرکی نبرده یا نمی بره به احتمال زیاد نمی تونسته یا راهشو بلد نبود. اونایکه میتونن و نمی برن خیلی خیلی کمن متاسفانه.
این خبرا فقط حرص مردمو درمیارن وگرنه اونا ککشونم نمی گزه. به فرضم که واقعا بخوان جلوشونو بگیرن و باهاشون برخورد کنن با چندتاشون می تونن برخورد کنن. گرفتن و محاکمه همه اینا عمر نوح میخاد و صبر ایوب.
کاش واقعا بجای بازی کردن با اعصاب ملت... هیچی بی خیال.
اگه اینا حقوق میگیرن پس ما چی میگیریم......؟؟؟؟؟!!!!!!!!
اگه ما حقوق میگیریم پس اینا چی میگیرن؟؟؟؟؟؟!!!!.........
اداره کار اونا با ما فرق میکنه اونم نه ایطوراااااااا
چرا کسی پیگیری نمیکنه و کسی هم پاسخگو نیست.
احمدی نژاد داره ول میگرده و به ریش مردم میخنده
پولا رو خوردن و يه اب هم از روش نوش جان كردن . ديگه چه فايده اي داره ؟؟ فقط اعصاب مارو بيشتر بهم ميريزه :((