پیچ و خم های پرونده ای با دو قتل
پسر جوانی که در جریان دو درگیری جداگانه مرتکب قتل شده و به دو بار قصاص محکوم شده بود، درحالی پای میز محاکمه رفت که اولیایدم اعلام کردند اصراری برای قصاص ندارند.
به گزارش خبرنگار ما، متهم جوان که سعید نام دارد، اولین قتل را بهمن سال ٩١ انجام داد و بعد از کشتن جوانی بهنام کوروش، از محل متواری شد. درحالیکه مأموران پلیس او را تعقیب میکردند، ١٧ روز بعد دوباره به پلیس گزارش شد جوانی دیگر بهنام یاشار نیز با ضربه چاقوی سعید به قتل رسیده است. ازآنجاکه شاهدان پرونده از مخفیگاه متهم خبر داشتند، پلیس را در جریان قرار دادند.
بهاینترتیب مأموران با توجه به مدارک بهدستآمده سعید را شناسایی و بازداشت کردند. متهم جوان در بازجوییها اعتراف کرد مرتکب هر دو قتل شده است؛ اما خودش با مقتولان درگیری نداشت و بهخاطر دوستانش دست به قتل زده است. متهم گفت: در اولین قتل بههمراه دوستم پیام، سراغ کوروش رفتیم. پیام به من گفته بود کوروش دو بلندگو از او گرفته است و برنمیگرداند. از من خواست کمکش کنم بلندگوها را برگرداند؛ من هم قبول کردم. با پیام همراه شدم، البته قصدمان این نبود او را بکشیم. وقتی پیام به کوروش گفت بلندگوها را پس بده، او قبول نکرد و اینطور شد که من و کوروش درگیر شدیم. من یک ضربه قمه به بدن او زدم که باعث مرگش شد. بعد از محل فرار کردیم. بعد از این قتل، قرار شد همراه یکی از دوستانم به شمال برویم اما قبل از سفر دوستم با فردی به نام یاشار که از او طلب داشت درگیر شد.
متهم ادامه داد: درگیری بالا گرفت و من هم با زدن ضربهای به یاشار، او را به قتل رساندم.
پرونده با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست، برای رسیدگی به شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم بعد از اینکه اولیایدمِ هر دو مقتول درخواست قصاص را مطرح کردند، برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شد و هر دو اتهام را قبول کرد؛ اما گفت قصد کشتن کسی را نداشت و فقط میخواست به آنها ضربهای بزند. با پایان جلسه رسیدگی، قضات به دوبار قصاص متهم رأی دادند، اما زمانیکه متهم به رأی صادرشده اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٣ دیوانعالی کشور رفت، هیأت قضات اعلام کردند از آنجاییکه یکی از شاهدان عنوان کرده است ضارب مقتول دوم کس دیگری است، پس رأی صادرشده برای این پرونده نقض میشود و باید تحقیقات بیشتری انجام گیرد. بهاینترتیب متهم یکبار دیگر پای میز محاکمه رفت، در جلسه رسیدگی، شاهد پرونده حرفش را پس گرفت و گفت: «من به اشتباه این حرف را زدم».
بهاینترتیب یکبار دیگر متهم به دوبار قصاص محکوم شد. به رأی صادره دوباره اعتراض شد و دیوانعالی کشور بازهم ایرادی به رأی وارد کرد. در نظر دیوانعالی کشور آمده بود: از آنجاییکه اولیایدم مقتول دوم برگه انحصار وراثت به دادگاه ارائه ندادند در این زمینه باید اقدام شود. ضمن اینکه درباره مقتول اول، ازآنجاییکه اولیایدم زیر سن شرعی هستند و قیمی هم ندارد و دادستان قصاص متهم را منوط به نظر آنها کردهاست بنابراین تأیید حکم قصاص منوط به درخواست فرزندان مقتول است و پس از بالغشدن آنها و بیان درخواستشان دراینباره تصمیمگیری خواهد شد. هرچند رأی صادره بدون ایراد است.
بهاینترتیب یکبار دیگر متهم پای میز محاکمه رفت و اولیایدم یاشار ضمن ارائه برگه انحصار وراثت در جلسه رسیدگی به پرونده حاضر شدند.
پس از اینکه منشی دادگاه به نمایندگی از نماینده دادستان کیفرخواست را خواند، مادر یاشار در جایگاه حاضر شد؛ او درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت من فعلا درخواست قصاص دارم. وقتی قاضی مقدمزهرا، رئیس دادگاه از او خواست تا درباره اینکه میگوید فعلا درخواست دارد توضیح دهد گفت: من آدمی نیستم که جوانی را از مادرش بگیرم اما این متهم انگار کس و کاری ندارد کسی برای درخواست بخشش به سراغ من نمیآید. من نمیدانم چرا خانوادهاش پیگیر نیستند حتی تصمیم دارم دیه بگیرم و گذشت کنم اما وقتی کسی نمیآید و با من حرفی نمیزند باید چه بگویم؟ وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام را قبول کرد و گفت: هیچکدام از قتلهایی که انجام دادم بهخاطر درگیری با خودم نبوده است هر دو مقتول با دوستان من درگیر بودند.
بعد از اینکه قتل اول را انجام دادم متواری شدم. چند روز بعد به دوستم کریم گفتم به دنبالم بیاید تا مرا به ترمینال برساند و به شمال کشور فرار کنم. او هم آمد در مسیر یاشار و دوستانش جلوی ما را گرفتند، آنها با من مشکلی نداشتند و با کریم دعوا داشتند، درگیری بالا گرفت یاشار یک جک از صندوق عقب ماشین بیرون آورد و به سمت من حمله کرد من هم چاقویی که همراهم داشتم بیرون آوردم و دو ضربه به او زدم.
متهم گفت: من واقعا از کاری که کردهام پشیمان هستم و از مادر مقتول درخواست بخشش دارم. تنها کسی که در این دنیا دارم مادرم است که یکبار هم برای گرفتن رضایت اقدام کرده اما موفق نشده است. به او خواهم گفت دوباره برای جلب رضایت برود. هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی وارد شور شدند.
نظر کاربران
این مادر به گفته خودش قصد قصاص ندارد در صورت رضایت و آزاد شدن این قاتل غیر مستقیم باعث یک یا چند قتل دیگر توسط همین قاتل میشود، چون این قاتل فرض گیریم در قتل اول بخاطر دوستش اشتباه کرد، پس از فقط چند روز باز هم آن سناریو مرتکب قتل شده حال اگه آزاد بشه قتل برای این شخص اندازه یک نخ سیگار خریدن است، بهتر است این مادر اجازه دهد حبس سنگین خود را تحمل کند در این صورت به گفته خودش مادری را داغ دار نکرده است، اصلاً قانون هم نباید این شخص را آزاد بدون قید شرط نباید بکند،