چرا پزشکان بی آبرو شده اند؟
تابلوی بزرگ روی دیوار را نشان میدهد و با حالتی مستاصل میگوید: «انگار فقط قاب شده تا دیوار خالی نباشد.»
رو میکند به تابلو و بند سه را با صدای بلند قرائت میکند: «بیمار حق دارد درخصوص مراحل تشخیص درمان و سیر پیشرفت بیماری خود اطلاعات ضروری را شخصا یا در صورت تمایل از طریق یکی از بستگانش، از طریق پزشک معالج درخواست کند.»
در بیمارستانی در سوی دیگر تهران هم، گویی اوضاع بند سه چندان مورد توجه ارائهدهندگان خدمات نیست. دختری که خواهرش را برای جراحی مغز به اتاق جراحی منتقل کردهاند، هنوز نمیداند عملی که قرار است روی خواهرش انجام شود نمونهبرداری است یا جراحی درمانی. او میگوید: «۱۰ روز است در این بیمارستان هستیم اما جز پرستار و دستیاران سال اول یا دومی مغز و اعصاب، پزشک متخصصی را که نامش بالای سر مریض ما نصب شده است، ندیدهایم. این بیانصافی است که در این مدت طولانی از بیماری مریضمان اطلاعی نداریم تا لااقل در مورد ادامه درمانش در این بیمارستان، تصمیم درست بگیریم.»
نمونههایی از این دستکم نیستند، بیماران و همراهانی که اطلاعی از روند درمانشان ندارند و کسی هم خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند. اتفاقی که در روزهای اخیر و بعد از مرگ عباس کیارستمی چالشهای جدی را پیشروی جامعه پزشکی و درمانی قرار داد. نامه اخیر بهمن کیارستمی که در روزهای گذشته منتشر شد نیز گواه همین ماجراست. اینکه خانواده کیارستمی از جریان درمانی پدرشان بیاطلاع بودند و آن را به حرکت در دالانی تاریک تشبیه کردند و به دلیل همین بیاطلاعی، هیچگاه به روند درمان اطمینان نکردند.برخی معتقدند دود این رویه غیرشفاف در بیمارستانها علاوه بر بیمار و همراهانش به چشم کادر درمان میرود و فعالیتها و تلاشهای آنها را در راستای علاج بیماران مخدوش میکند.
تهدید به فرصت تبدیل میشود؟
در سال ۱۳۵۳ وقتی فیلم دایره مینا ساخته شد، اعتراضهای فراوان جامعه پزشکی را در پی داشت، اعتراضهایی که منجر به توقیف اکران این فیلم شد. اما موضوع جنجالی این فیلم که به باندهای تهیه خونهای آلوده برمیگشت، زمینههای تاسیس سازمان انتقال خون ایران را فراهم کرد. حالا داریوش مهرجویی کارگردان همان فیلم، بعد از مرگ کیارستمی، به بیمسئولیتی برخی پزشکان اشاره کرد. او این بار با زبان هنرمندانهاش این اعتراض را نگفت و لحن تندش جامعه پزشکی را برآشفت. اما اظهاراتش دوباره این زخم سربسته را باز کرد که چرا برخی پزشکان در بیمارستانها بهگونهای با مریض خود برخورد میکنند، که گویی هیچ وظیفهای در قبال درمان یا پاسخگویی به بیمارانشان ندارند.
منشوریکهکسیآن را نخوانده
گرچه شاید کمتر بیماری از حقوق خود آگاه باشد، اما منشور حقوق بیمار سالهاست که در راهروهای بیمارستانهای کشور نصب شده است. البته نگاهی به آمار شکایت از کادر درمانی پزشکی و میزان نارضایتیها نشان میدهد برخی از ارائهدهندگان خدمات نیز از مفاد این حقوق بیاطلاع هستند یا میپندارند، اجرا نکردن بندهای این منشور نیز مشکلی برای ادامه کار برای آنها ایجاد نمیکند. موضوعی که به گفته حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت به دلیل نبود نظارت لازم تشدید شده است.
شکایت برای حقوق درمان
محسن خلیلی، قائممقام معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی در اینباره به روزنامه «فرهیختگان» گفته است: «اورژانس بیمارستانها همیشه بیشترین شکایتها را دارد.» در این میان البته بسیاری نیز به دلیل ناآگاهی از حقوقشان شکایتی نمیکنند. خلیلی درباره راهاندازی سامانه ثبت شکایات میگوید: «ما قصد داریم از این طریق فرآیند ثبت تخلف پزشکی را از حالت زمانبر خارج کنیم؛ چراکه خیلی از افرادی که با برخورد نامناسب از سوی پزشکان مواجه میشوند، به دلیل اینکه نمیخواهند وقتشان در این سیستم تلف شود، از کادر درمانی شکایت نمیکنند. این درحالی است که بیمار حقوقی دارد که باید از آن بهرهمند شود.»
نظر کاربران
عدم نظارت و بازرسی نه تنها در این مورد بلکه در جاهای مختلف وجود دارد.
متاسفانه اکثر پزشکا، یا با اغماض بیشتر از نصفشون، اونقدر غرور کاذب دارن که نگو.......
برادر خانمم هم پزشکه، اما به خاطر غرورش ما ارتباطمونو باهاش قطع کردیم.
خوب شما تلاش کردی و پزشکی قبول شدی..... حالا ما چیکار کنیم؟
وقتی که پول ملاک جامعه ما شده همه چیز نابود شد* علاقه-عشق- کار همه چیز جامعه ایرانی ها را پول و اشرافی گری گرفته- پزشکان فقط به پول ویزیت و ..... در میارن فکر وذکرشون هست- و نتیجش شده اینکه اکثر مسئولین ما اختلاص گر هستند و این نشئت گرفته از چشمه است که مردم هم مثل انها شده اند*
واقعیت 20 سال پیش برای درمان گوش به مطب پزشک معروفی رفتم ودرنهایت 2با هربار با 4ماه درنوبت بستری برای عمل منتظر شدم وتوسط رزیدنت ها بلایی سر گوش من آورده شده که هنوز هم مشگل جدی دارم بعد به پزشک دیگری که معروف است مراجعه کردم هربار یک مبلغی می خواهد تا می آیم پول را جور کنم نرخ تغیر می کند وحالا فوق العاده می ترسم بت توجه به وضعیت موجود بهر حال فکر عا جلی باید کرد
بايد يك بار هم كه شده اين پزشكان بي مسئوليت و بي وجدان محاكمه علني شده و به جزاي غمل خود برسند تا ديگر ايقدر ساده با جان و مال مردم بازي نكنند . كيست كه در اطراف خود از اين موارد نديده باشد ؟ حرف مهرجوئي حرف دل 95 درصد مردم است
بیچاره پزشکان می بینند همه جا بخور،بخوره. دیگه به فکردرمان وسلامتی بیمارنیستند،فقط فکردرامد هستند،
خوب، وقتی پزشکان میبینند که افرادی که حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند هزار میلیارد اختلاس میکنند و طوریشون نمیشه، میخوان پول بیشتری در بایرن تا از آنها عقب نیفتند. طبیعیه در این شرایط وظیفه اصلی که درمان صحیحه فراموش میشه.
بعضی از دکترها حتی بعداز عمل هم به بیمار سر نمی زنند بعضی از کسانی هم که نظارت میکنند از خود دکتر ا هستند که هوای همو دارن مثلا ویزیت را بالا میبرند فکر مردم هم نیستند
باید پزشک بی وجدان تو وسط شهر باشمشیرسرازتنش جدابشه.تادرس عبرتی بشه براسایرپزشکان پول پرست
باسلام
امیدوارم این مطلب خونده بشه و کمی تامل و تعمق انجام بشه
در مورد جناب آقای دکتر عزیزالله عباسی میخواستم نکته ای رو خدمتتون عرض کنم
پزشکی فقط به دست به چاقو شدن نیست،ایشون فکر میکنن اگه چند تا پیوند ریه انجام دادن، آفریدگار خلقت هستن؟ اونجا میشینن و همش با موبایلشون ور میرن و برای مردم طول عمر تعیین میکنن، کی از کجا میدونه که فردایی باشه یا نباشه؟ از کجا میدونه که خودش فردا رو میبینه؟ چه بسیار افرادی که با بیماری های سخت سالهای سال زنده موندن و چه بسیار دکتر عباسی هایی که شب خوابیدن و صبح بیدار نشدن.
با تشکر
به نام خداوند قهار
لعنت خدا و نفرین بندگان ستمدیده اش بر دکتر های بی شرف و بی وجدان هر کشوری که نظارت درست نداشته باشد ویران میشود انشاالله تعالی
پزشکان توی ایران از اولش هم بی ابرو بوذن
پزشکها خیلی بی شرف شدن ملت باید مواظب باشند. وافعا" ملت رو تیغ میزنند. دیگران اختلاس میکنند ولی شکم ما رو پاره نمیکنند. این بی شرفا واسه پول ممکنه جمجمه آدم رو باز کنند. خیر نبینند از زندگی