تاملات کیارستمی در باب مرگ
عباس کیارستمی، کارگردان و عکاس برجسته کشورمان بعد از ظهر ۱۴ تیرماه در حالی که تنها یک هفته از رفتنش به فرانسه برای ادامه مراحل درمانش میگذشت، در بیمارستانی در پاریس درگذشت.
کیارستمی که از قضا دستی هم در ادبیات داشت و آثاری چون «حافظ به روایت کیارستمی» و «سعدی از دست خویشتن فریاد» را به رشته تحریر درآورده است، بسیار از سهراب سپهری و دیدگاه های اگزیستانسیالیستی او تأثیر پذیرفته است.
«مرگ» در آثار کیارستمی بارها محور تأمل قرار گرفته و از همین رو است که او را متفکری با گرایشهای اگزیستانسیالیستی میخوانند؛ مفاهیمی چون «مرگ»، «زندگی»، «امید» و «تنهایی»... از مفاهیم محوری متفکران اگزیستانسیل است. سروش دباغ که خود نیز آثار و دیدگاه هایش متأثر از این مکتب فکری- فلسفی است منشور فکری کیارستمی را در این چارچوب در قالب دلنوشتهای رمزگشایی میکند.
دباغ در یادداشت «از چه دلتنگ شدی؟» از تأثیر عمیق سهراب سپهری بر سینمای کیارستمی یاد میکند و آشنایی خود با آثار او را به دوران دبیرستان و فیلم «خانه دوست کجاست؟» ارجاع میدهد: «آن روزگار نمیدانستم که سهراب سپهری شعری با همین عنوان در دفتر «حجم سبز» دارد. بعدها که به دانشگاه پای نهادم و «هشت کتابِ» سپهری را بهصورتی جدی در مطالعه گرفتم و دوباره «خانه دوست کجاست؟» را دیدم، به لطافت و صمیمیت و سادگی ژرف و بدیعِ این فیلم پی بردم. سالها بعد، با دیدن فیلمهای «طعم گیلاس» و «باد ما را خواهد برد»، تأثیر عمیق سپهری بر سینمای کیارستمی را به عیان دیدم.
وی در ادامه به نگاه کیارستمی به مفهوم «مرگ» گریز میزند و معتقد است کیارستمی متفکری «مرگ آگاه» بود و در تعریف مفهوم «مرگ آگاهی» چنین میآورد: «این جماعت نه در مقام انکار مرگ هستند، نه مرگ هراسند؛ بلکه دو گانه «زندگی/ مرگ» را توأمان و با هم میبینند و عجالتی و موقتی و گذارا بودنِ فرصتی را که بدانها دادهشده تا چند صباحی روی کره خاکی بزیند و نقشآفرینی کنند، به نیکی دریافته، چشیده و در پی آنند تا زندگی اصیل و سنجیدهای پیشه کنند» و تأکید میکند که کیارستمی این نوع مواجهه با مرگ را به زیبایی در آثاری نظیر «زندگی و دیگر هیچ» و «طعم گیلاس» به تصویر کشیده است.
دباغ همچنین در دلنوشته خود به مقدمه داریوش شایگان بر مجموعه عکسهای کیارستمی تحت عنوان «درهای خانههای متروک» و اشتیاقش برای دیدن این مجموعه عکسها اشاره میکند و مینویسد که شایگان «درهای خانههای متروک» کیارستمی را درهایی خسته و خراب و پوسته پوسته شده و فرتوت و فرسوده زمان توصیف کرده است و این توصیف شایگان باعث شد تا من درباره مفاهیم «زمان»، «زوال» و «فنا» در آثار و آرای کیارستمی تأمل کنم.
ارسال نظر