در انتخابات مجلس در تهران تخلف شده بود
نماینده تهران در مجلس نهم میگوید در انتخابات مجلس تهران تخلف صورت گرفته است و بسیاری از ناظران شورای نگهبان هم دقت لازم را در این انتخابات نداشتند.
«اسماعیل کوثری»، سردار دیروز میدان جنگ و بازمانده امروز لیست اصولگرایی از میدان سیاست. او که طعم حضور در مجالس هشتم و نهم را چشیده است، این روزها همچون ۲۹ نفر دیگر از لیست اصولگرایان تهران، مجال حضور مجدد در مجلس دهم را نیافته است با این وجود بر پیروزی اصولگرایان در مجلس دهم، اصرار دارد.
کوثری تخلف در شمارش آراء را دلیل اصلی جای ماندن حداد عادل سرلیست اصولگرایان در تهران میداند و معتقد است که تنها به دلیل مصلحت نظام از پیگیری دست برداشته است، اما «دقت لازم را نداشتن بسیاری از اعضای شورای نگهبان» نکتهای بود که بر آن تأکید داشت.
او گریزی هم به احمدی نژاد دو سه سال اخر دولت دهم زد و گفت که اشتباه کرد و ما کنارش گذاشتیم، او این را هم گفت که گویا قرار بوده رییس جمهور سابق به پرونده های وزارت اطلاعات دسترسی پیدا کند ولی اجازه داده نشد.
ناکامی اصولگرایان و جامع بسته نشدن لیست شان در تهران، علت عدم حمایت اصولگرایان از روحانی و ...نکاتی بودند که کوثری در این گفتگو به آنها اشاراتی داشت.
مشروح گفتگو با نماینده پیشین مجلس را در ادامه بخوانید؛
*آقای کوثری! دلتان برای مجلس تنگ نشده است؟
نه. آنجا هم یک مسئولیت بود. من همیشه این را در ذهنم دارم که انسان نباید وابسته شود. هر جایی که از سوی مردم مسئولیتی داده شد، فرد باید بتواند خوب خدمت کند. اینکه بگوییم حتما در جایی که هستیم، بمانیم یا برای دستیابی به رده بالاتر از راههای نامشروع و غیرقانونی، سوء استفاده شود، نادرست است. تا حالا هم این کار را نکرده و نخواهم کرد. اگر کسانی توانایی دارند و بیشتر می توانند خدمت کنند ما باید راه را برای آنها باز کنیم.
*برای خودتان سوال ایجاد نشد که چرا بعد از چند دوره نمایندگی، این دوره رأی نیاوردید؟
انتخابات این دوره تهران شکل خاصی پیدا کرد، یعنی هیچکدام از ۳۰ نفر کاندیدای تهران رای نیاوردند. نه اینکه بخواهیم بگوییم من رای نیاوردم. اگر زمانی من یا چند نفر دیگه رای نمیآوردیم، باید بررسی می کردیم که این رأی نیاوردن به این دلیل بود که ما کوتاهی کردیم و مردم اینگونه تصمیم گرفتند، اما الان شرایط اینگونه نیست. من آن زمان هم، وقتی که خبرنگاران اصلاح طلب آمدند و مصاحبه کردند که چه شد شما باختید؟ گفتم باختن معنا ندارد. زندگی فراز و نشیب دارد. این مهم است که به رای مردم احترام بگذاریم. اما در این رابطه من می خواهم بگویم که تخلف بوده است.
*در تهران؟
بله در تهران تخلف هایی بوده است. مخصوصا از طریق رسانه های بیگانه که آنها تا آخرین لحظه سفت و سخت تبلیغ میکردند و مردم ما هم بنده های خدا، تحت تأثیر این تبلیغات به خصوص از طریق ماهواره و فضای مجازی بودند. چون یک مورد و دو مورد (تخلف)نبوده، ده ها مورد بود که گفته شد. مثلا افراد بدون آنکه بدانند لیست شامل چه کسانی است، رأی خود را مینوشتند و در صندوق میانداختند. می گفتند چون آنها گفتند، ما این را می نویسیم.
*خب این که تخلف نمی شود. انتخاب افراد است، حتی در مورد آن نکته که درباره لیستی رای آوردن گفتید، اصولگرایان هم در دو انتخابات قبلی مجلس همینطور لیستی رای آوردند، پس این خاص بودن ماجرا را نمیرساند
نه ما حرف مان تنها سر یک نفر است نه تمام لیست. از سوی دیگر بحت این است که این رفتار در اصل سوء استفاده از رسانههای بیگانه است. ما نامه نوشتیم و شکایت کردیم، نه برای خودم یا همه ۳۰ نفر، فقط برای یک نفر یعنی برای آقای حدادعادل این کار را انجام دادیم. خود وزارت کشور اعلام کرد که آقای حداد سوم بوده است، بعد گفت رتبه پنجم را دارد ولی یکدفعه تغییر کرد و آقای حداد شد نفر سی و یکم.
ما چنین چیزی را نداریم و این اصلا امکان پذیر نیست. چون همان زمان که رده بندی در تلویزیون آرا خوانده شد، نماینده صدا و سیما در وزارت کشور، پرسید که این برای یک محله خاصی بود که یکدفعه اینگونه آراء پایین آمد؟ آقای مقیمی مسئول ستاد انتخابات وزارت کشور، گفتند که نه، این آراء برای تمام تهران بوده است.
خب اگر برای همه جای تهران بوده است، پس باید به مرور زمان این آراء پایین بیاید نه اینکه یکدفعه ۲۵ رده نزول داشته باشد.ما چیزی هم نگفتیم.چون بعد از آن اعتراض گفتند که نمی خواهد پیگیری کنید و ما هم گفتیم، چشم.
*یعنی شما میگویید در شمارش آراء این تخلف صورت گرفته است؟
بله. در شمارش آراء (تهران) تخلف شده است. در بحث استفاده از پول، بسیار کار شد و افرادی هم اجیر کردند. ما به هر صورت نتیجه را قبول کردیم. من جز اولین نفری بودم که تبریک گفتم. این موضوع را هم چون دیدیم که نمی خواهند رسیدگی کنند، دنبال نکردیم.
*آقای کوثری در بحث برگزاری انتخابات و شمارش آراء تنها وزارت کشور مسئول نیست، شورای نگهبان هم در این موضوع دخیل است. شورای نگهبان انتخابات را تأیید کرد و در تمام شعبه ها ناظر دارد. این بحث مخدوش بودن آراء که می گویید هم به شورای نگهبان و هم وزارت کشور نسبت داده میشود.
من می خواهم بگویم که اینبار (انتخابات مجلس دهم)، حتی خیلی از افراد شورای نگهبان هم دقت لازم را نداشتند.
*این حرف شما بخاطر همین مباحث اختلافی در شورای نگهبان است که اینبار علنی و رسانه ای شد؟
کلیت ماجرا این است که ما به نتیجه رسیدیم تخلفاتی صورت گرفته بود.
*آقای کروبی هم میگفتن که من شب خوابیدم و صبح پا شدم رأیهایم عوض شد.
(خنده)نه ببینید. با آقای کروبی هم ما صحبت کردیم. پیش آقای موسوی، کروبی، خاتمی، ناطق رفتیم و با مراجع جلسات متعدد گذاشتیم. آقای کروبی گفتند که من میگ ویم تقلب شده است.
*همان سال ۸۴ که گفتن شب خوابیدم بیدار شدم رایم عوض شده بود؟
نه. آن زمان که خواب بود را نمی گویم.
*آن زمان هم اصولگراها می گفتند که اول آرای شمال تهران شمارش شده بود و بعد آراء جنوب تهران شمرده شد، آقای احمدی نژاد در رتبه بالاتر قرار گرفت. الان اصلاح طلبها می توانند بگویند که از جنوب تهران شمارش شروع شد و بعد به شمال تهران آمد و آراءعوض شد.
نه ما سند داریم، خودم اخبار را گوش دادم. آنجا نماینده صدا و سیما در وزارت کشور، پرسید این آمار برای منطقه خاصی از تهران بوده است، یکباره آقای مقیمی گفت که نه برای همه تهران است.
*پس چرا اصرار ندارید که این موضوع تا انتها دنبال شود و نتیجه ای به دست بیاید؟
ما از این جهت دنبال نکردیم که چون یک موضوع بزرگتر از انتخاب خودمان را ملاک قرار میدهیم و آن هم بحث موضوع نظام است. ما نامه نوشتیم که رسیدگی شود. اگر نامه ننوشته بودیم، می گفتیم که حرف بی اساس بیان شده است. اما چون نامه نوشتیم یعنی حرف ما براساس مستندات است. نامه نوشتیم تا رسیدگی شود اما گفتند که انتخابات درست بوده است و ما هم گفتیم، باشد.
*یعنی این پاسخی هست که وزارت کشور به شما داده است؟
نه ما پاسخ کتبی نگرفتیم. پاسخ شفاهی دادند.
*در رابطه با همین بحثی که آقای حداد مطرح کردند که گفتند تخلف شده است، با آقای امیری که صحبت کرده بودیم، گفتند که ما منتظر مستندات آقای حداد عادل بودیم ولی هیچ مستندی ارائه نشده است.
نه مستندات به هر صورت وجود داشته اما چون مصلحت بر این دیده شد که ما اصل انتخابات را زیر سوال نبریم، اینگونه شد.
احمدی نژاد سه سال آخر همه چیز را خراب کرد. تعارف نداریم. اگر در آن زمان حرف گوش کرده بود، خیلی از قضایا حل میشد.همان موقع هم ما به او گفتیم و زمانی دیدیم حرف گوش نکرد، رهایش کردیم.
*یک بحث هم در حرفای شما متوجه نشدم، شما در مصداق تخلف به رسانه های خارجی و ماهواره اشاره کردید.
من فضای مجازی را میگویم که تا آخرین لحظه مورد استفاده قرار گرفت.
*خب این در اختیار اصولگراها هم بود، اینگونه نبود که محدودیت قائل شوند.
هجوم بسیار زیاد بود. شاید شما این رو تخلف ندانید. مثل اینکه رئیس جمهور آمد به همه پیام داد. این لیست امید برای چه کسی بود؟ یا مثلا مسئول دولتی نباید وارد این صحنه میشد اما این اتفاق افتاد و اسامیشان هم موجود است. لذا این موارد بوده است. ما نخواستیم این موضوع را با وجود مستنداتی که داشتیم،دنباله دار کنیم. یعنی میتوانستیم اینقدر این موضوع را بزرگ و دنباله دار کنیم که افرادی که به ما رأی داده اند، دست به موضع گیری بزنند. اما مصلحت بر این بوده است که به این مسائل پرداخته نشود.
*اصولگرا برای نتیجه انتخابات مجلس خصوصا در تهران دو رویکرد داشتند. عده ای می گفتند ما یک ناکامی داشتیم و این ناکامی می تواند منشا این باشد که این چند سال اخیر را آسیب شناسی کنیم که چرا این اتفاق رخ داده. یک سری هم باخت را قبول نداشتند و حتی توجیه شان این بود که وقتی از نفر ۳۱ تا ۶۰ یا آرا بیشتر از دوره قبل می شود، نشانه پیروزی است. این توجیه دوم تا حد زیادی سفسطه و مغلطه به حساب می آید و توجیه ناکامی بود. الان اگر بخواهید جریان اصولگرایی را واکاوی کنید نظرتان چیست؟
الان من هم می گویم باختی نداریم. علتش هم این است که می گوییم ما اگر فقط یک مقطع را نگاه کنیم مثلا در فوتبال یا در والیبال یک گل خوردیم و یک گیم باختیم، اگر همان گیم را نگاه کنیم باختیم اما ما کل نظام و انقلاب را نگاه می کنیم. مثلا در جنگ. ما در چند عملیات عدم موفقیت داشتیم، بگوییم شکست خوردیم. نه! در نهایت ما به طور کامل دشمن را از مرز بیرون کردیم این یعنی شکست نخوردیم. در اینجا هم اگر مقطعی نگاه کنیم می توانیم بگوییم شکست خوردیم، اما اگر به طور کامل نگاه کنیم که این باید تجربه شود.
بالاخره ما هم یک اشتباهاتی در روشمان داشتیم. مثلا در ریاست جمهوری با هم کنار نیامدیم. پس وقتی کنار نیامدیم این باعث شد یک نفر از طرف مقابل یعنی آقای روحانی رئیس جمهور شود. اما اگر اینجا با هم کنار می آمدند و می شد یک نفر در مقابل یک نفر، قطعا نتیجه چیز دیگری می شد. پس اینجا مقطعی است. نمی خواهیم بگوییم آنها بیگانه هستند. نه. بحث تفکر انقلابی و غیرانقلابی است. یا تفکر انقلابی و یک حالت دنبال مسوولیت بودن. ما که می گوییم انقلابی به این دلیل می گوییم که ما نه تنها باید خودمان را فدا کنیم، باید همه چیز را هم برای پیشرفت نظام و جمهوری اسلامی و این کشور بدهیم.
برای خودمان چیزی قائل نیستیم. این تفکر ما است. نه اینکه بگوییم خدای نکرده آنها دشمن هستند. البته این را هم بگویم کسانی که در اصلاح طلبی خط مشی و چارچوب های فکریشان را مشخص نکردند و براساس آن چارچوب مانیفستی که مثلا اکبر گنجی داد، بگویند اصلاح طلب هستند من اینها را خائن می دانم. نه تنها خائن بلکه اینها باید اعدام هم بشوند این را با صراحت می گویم و ابایی هم ندارم.
چون کسی که درجهت براندازی یک نظام حرکت می کند نتیجه اش غیر از این چیز دیگری نیست. اما آن کسانی که می گویند مثلا ما می خواهیم نظام بانکی را اصلاح کنیم، عیبی ندارد. اصلا اگر اینطور نگاه کنیم آقا امام حسین اولین اصلاح طلب بودند. پس مساله خیلی فرق می کند، ما همینطور کلی نمی خواهیم بگوییم باید یک مقدار جزئی تر بگوییم. مثلا آن مانیفیستی که اکبر گنجی داد بعد هم به آمریکا پناهنده شد، -این را هم بگویم خود آقای گنجی در سپاه هم نفوذ کرده بود و چند سال در سپاه بود. نمی توانید بگویید من او را نمی شناختم. خیلی خوب او را می شناختم.- یک روز هم جبهه نرفت اگر دلش برای این مملکت می سوخت، یک قدم برای آن برمی داشت.
در ۵سالی که در سپاه بود نه تنها یک لحظه هم مقابل دشمن نایستاد بلکه بعد هم آن مانیفیستی که به عنوان اصلاح طلبی داد، درست مثل یک کتاب آمریکایی بود و عین همان را ارائه کرد. اگر آن باشد ما قبول نداریم و می گوییم خائن هستند. اگر نه بخواهند اصلاح کنند مثلا مسائل بانکی یا دیگر مسائل کشور، آنها نظرشان را می دهند، ما هم نظرمان را می دهیم، ممکن است مشترک باشد یا اختلاف هم داشته باشیم ولی با هم کار را پیش ببریم. حالا یک بار آنها موفق می شوند، یک بار هم ما. این دیگر بستگی به رای مردم دارد. تا به حال شما دیدید چه در زمان حضرت امام و چه در زمان حضرت آقا، مردم به کسی رای داده باشند، خلاف آن عمل شود؟ اینطور نیست. ما هم به تبع این اصل قبول داریم که بالاخره اینها رای آوردند.
* این ناکامی مقطعی که شما می گویید اصلاح طلب ها را به قدرت برمی گرداند.. در شوراها و در مجلس که تا حدودی این اتفاق افتاد. آقای روحانی هم تقریبا منتسب به آرا اصلاح طلبان است و احتمالا باز هم از طرف اصلاح طلبان دوباره مورد حمایت قرار گیرد.
آقای عارف که خودش را مطرح کرد و در بوق و کرنا کرد آن زمان ۷درصد رای داشت.. دوم اینکه مجلس هم دست اصلاح طلب ها نیست.
*ولی تعدادشان از مجلس قبل بیشتر شده است.
اگر بخواهیم حساب کنیم در مجلس هشتم یک اقلیت قوی داشتند.
*این عکس صحبت های شما است که می گفتید در مجلس دهم اصلاح طلب ها نمی توانند به مجلس بیایند.
گفتم نمی توانند مجلس را بگیرند اما حضور می توانند پیدا کنند.
*ولی الان هم حضور دارند هم تعدادشان خیلی بیشتر است.
نه. این که شما می گویید لیست امید است نه لیست اصلاح طلب ها. اشتباه نکنید. آقای روحانی هم هیچ زمانی نگفتند اصلاح طلب هستند. اما آقای عارف خیلی با صراحت همیشه گفتند اصلاح طلب هستند.
*بخشی از این ناکامی مقطعی به رویکرد اصولگراها در این چند سالی که در قدرت بودند، برنمی گردد.
چرا در بعضی جاها روش اشتباه بوده، کسی این را رد نمی کند.
*مثلا کجا؟ تند رفتن نیروهایتان می تواند دلیلش باشد؟
نه. یکی از دلایل این است که در ریاست جمهوری با هم به تفاهم نرسیده اند. یکی دیگر اینکه هم رسانه های بیگانه و هم داخلی حرف اصولگراها را خصوصا در رابطه با برجام تندرویی مطرح کردند. در صورتی که الان به آن می رسیم. همه حرف هایی که ما می زدیم نقدهایی که می کردیم، اصل آن حرف ها را حضرت آقا می گفتند. بحث دلواپس ها که مطرح کردند که یکی از آنها من بودم و ابایی هم از این نداشتم که بگویم دلواپس نیستم، دلواپس بودم. اینطور نیست که بگوییم آن روز دلواپس بودم الان نیستم. همین الان هم دلواپس هستم. شما بروید ببینید همین دیروز آقای صالحی چه گفتند.
ما باید واقع بین باشیم و حقیقت را بگوییم. بالاخره اشتباهاتی بوده و این اشتباهات مثلا دو سه سال آخر دوره آقای احمدی نژاد واقعا اشتباه زیاد داشتند. همان موقع هم ما به او گفتیم و وقتی دیدیم حرف گوش نکرد رها کردیم. چیزی نبود که بگوییم یک تشکیلات حزبی داریم که هر کس هر چه گفت همان را عمل کنیم. خیر اصلا اصولگرایی اینطور نیست. کسی که بخواهد خودش را اصولگرا بداند باید در چارچوب نظام و واقع بین باشد و حقیقت را قبول داشته باشد.
*الان واقعا اصولگراها احمدی نژاد را رها کرده اند؟
اکثر بالاتفاق این چنین شده است.
قرار بود احمدی نژاد به پرونده های وزارت اطلاعات دسترسی پیدا کند این تحلیی بود که گفته می شد. ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
*امکانش وجود ندارد که سال ۹۶ بخواهید دوباره به احمدی نژاد رجوع کنید؟
شرط و شروطی وجود دارد. مثلا خیلی از وزرای خود ایشان پیغام داده بودند که اگر شما مشایی را رها کنید می شود با هم کار کنیم اما ایشان رها نکرده و هنوز هم هست.
*یعنی اگر برایش شرط و شروط بگذارید و قبول کند ممکن است از او حمایت کنید؟
شرط و شروطی که بوده قبلا گفته شده. بالاخره آن یک بحث دیگر است و باید بررسی شود.
*یعنی احمدی نژاد الان همان احمدی نژاد دو سه سال آخر است و هیچ تغییری نکرده که اصولگراها بخواهند به او برگردند؟
شاید خودش در روش به تغییراتی رسیده باشد ولی هنوز کسی به این نتیجه نرسیده است.
*چقدر تحرکات او را برای کاندیداتوری جدی می دانید؟
چیزی که ما هم از دور و نزدیک مطلع هستیم ایشان مصمم است که در صحنه بیاید.
*فکر می کنید رای هم داشته باشد؟
رای دارد.
*اجازه حضور هم پیدا می کند؟
بله. چون موردی که بخواهد رد صلاحیت شود من بعید می دانم. آنچنان منعی وجود ندارد.
*آقای کوثری! یک بحثی دررسانه ها مطرح می شود که احمدی نژاد آتوهایی دارد که به خاطر آنها میتواند خودش را در صحنه سیاست نگه دارد. مثل اینکه در وزارت اطلاعات به پرونده هایی دسترسی پیدا کرده است که...
نه اصلا چنین چیزی نیست. چون اصلا مدت زمان زیادی نبود که وزارت اطلاعات مستقیم دستش باشد. از همان قضیه هم شد که ایشان رفت و در خانه نشست. درست است که از نظر قانونی هر وزارتخانه اگر وزیر نداشته باشد به هر دلیلی، سه ماه رئیس جمهور باید سرپرست آن باشد و قبل از سه ماه باید یک نفر را معرفی کند. اما وزارت اطلاعات یک استثنا داشت که ما به خاطر همین می گوییم ایشان خیلی بالای سر وزارت نبود آن هم این بود که یکی از شرایط وزارت اطلاعات مجتهد بودن است. ایشان که مجتهد نبود به همین دلیل هم این که می گویید به پرونده ها دست پیدا کرده اند، اصلا اینطور نیست.
*این نکته را هم آقای بروجردی تایید کردند و هم آقای فاضل موسوی.
نه. من قبول ندارم. من خودم چون اطلاع دارم می گویم چنین چیزی نیست. چون قرار بر این بود که دسترسی پیدا کند ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
ما مستندات داریم که در انتخابات تهران تخلف شده است، حتی این بار بسیاری از افراد شورای نگهبان هم دقت لازم را نداشتند.
*پس قصدش این بود؟
یک تحلیل این بود نه اینکه بخواهیم قطعی بگوییم ما هم خبرش را داشتیم.
*یعنی جلویش را گرفتند؟
همانجا بود که حضرت آقا بلافاصله آقای مصلحی را برگرداندند. یعنی ایشان یا باید سریع یک نفر را معرفی می کرد، چون ۴وزیر هست که برای آنها یک نظری هم از رهبری گرفته می شود. وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر اطلاعات و وزیر خارجه. نه اینکه ایشان بخواهد دخالتی کند فقط از جهت مشورت درباره این وزرا نظر می دهند. لذا آنجا بود که باید سریع یک نفر را برای وزارت اطلاعات به مجلس معرفی می کردند، اما این کار را نکردند چون می خواستند خودشان سرپرست باشند. اینجا بود که بلافاصله حضرت آقا از اختیارات خودشان طبق قانون اساسی یعنی حکم حکومتی استفاده کردند و گفتند آقای مصلحی مجددا به سر کارش برگردد.
*به بحث قبلی ام برگردم، چرا در بحث ناکامی اصولگراها در انتخابات مجلس نمی خواهید این گزینه را هم بپذیرید که بعضی از رفتارهای نماینده های اصولگرا در مجلس مردم را از این جریان دلسرد کرد؟
یک زمانی می گویید بعضی نفرات، بله این درست است. بهرحال خب خلق و خوی افراد متفاوت است. اگر مثلا آقای فلانی و فلانی یک مقدار تند برخورد کردند این ملاک اصولگرایی بود؟
*گاهی این رفتارها در فضای مجلس حتی مردم را هم متعجب می کرد
خب این را که نباید ملاک بدانیم. ما نمی گوییم نبوده اما این که فقط آن را ملاک قرار بدهند اینطور نیست.
*یک گزینه می تواند این باشد که مردم تا حدی از اصولگراها ناامید شدند.
مزاج مردم اینطور است که مثلا می گویند تا الان اینها بودند از الان به بعد هم اینها باشند.
*ولی آقای کوثری این تحلیل درستی از تفکر سیاسی مردم نیست...
من این را به این دلیل می گویم که شما در کشورهای دیگر هم که بررسی کنید هم همین است، مثلا حتی در آمریکا که خودشان را خیلی دموکراسی می دانند که من اصلا این را قبول ندارم، چون خارج از دو حزب دمکرات و جمهوری خواه به شخص دیگری اجازه ورود نمی دهند و این خودش یک دیکتاتوری به تمام معناست. در همین آمریکا غیر از دو دوره پشت هم، بعد از آن دیگر نمی آیند به همان حزب رای بدهند. مزاج مردم همین است که می گویند اینها تا الان بودند حالا به حزب مقابل رای بدهیم ببینیم چه می کنند. من نمی خواهم توجیه کنم. شما حتی اگر در انگلستان هم بررسی کنید،به همین نتیجه می رسید. اختیار دست مردم است. ما می گوییم آن چیزی که رای داده شد، مثلا خود من، در دوره نهم نزدیک به ۶۰۰هزار رای داشتم اما این بار هفتصد و خرده ای هزار.
*خب این بار مشارکت بیشتر بوده است.
می خواهم همین را بگویم که کسانی که بار قبل به ما رای دادند، این بار هم رای دادند اما چون آمدند و ما هم به خاطر همین می گوییم که یک کار بزرگی انجام دادیم که بعد جهانی و منطقه ای داشت ما نخواستیم آسیب بزنیم و بخواهیم مزاج مردم را تلخ کنیم، گفتیم مردم رای دادند.
*این که شما می گویید رای ما ثابت است را قبول دارم چون اصولگراها و اصلاح طلب ها هر کدام یک پایگاه رای مشخصی دارند.
نه من این را در مورد اصلاح طلب ها قبول ندارم.
*یعنی اصلا پایگاه رای ندارند؟
نه. در حد همان هفت هشت درصد است.
من می گویم اصلا آقای حسینیان جدی به صالحی گفته باشد که روی تو بتن میریزم. مگر داد زده است. در گوش(صالحی) این حرف را زد. اصلا من میگویم تهدید هم کرده است. نهایتش این بود که میتوانست شکایت کند چرا آن را علنی کرد.
*پس این رای تهران....
متعلق به تفکر آقای روحانی بود که در قالب لیست امید متبلور شد نه لیست اصلاحات. حتی افرادی مثل کاظم جلالی و آقایان دیگر در این لیست وارد شدند.
*خب اگر بپذیریم که یک بخشی از نتیجه تهران نتیجه موجی بود که ایجاد شد و ...
پس این را قبول کنید نه اینکه بگویید این رای برای اصلاح طلب ها بوده است. به هیچ وجه اینطور نبوده. رای به لیست امید بوده که رسانه های بیگانه هم آنها را حمایت می کردند.
*یعنی می گویید رای مردم به لیست امید بخشی به خاطر مزاج سیاسی آنهاست و بخشی به خاطر حمایت رسانه های بیگانه از آنها؟ یعنی به نوع رفتار اصولگراها در مجلس ربط ندارد؟
نه اینکه بگوییم به آن هم ربط ندارد. اینها همه دست به دست هم می دهند و هر کدام یک درصدی به خودشان اختصاص می دهند.
*رفتار اصولگراها چه درصدی از این ماجراست؟
بالاخره یک درصدی هست. اما چیزی که وجود دارد این است که رای به لیست امید رای به اصلاح طلب ها نبود.
*ما یک درصدی آرای خاکستری داریم که یا اصلا در انتخابات شرکت نمی کنند یا یک باره شرکت می کنند. اصولگراها هیچوقت روی این بخش از آرا نفوذی ندارند یعنی هر وقت آرای خاکستری به انتخابات اضافه می شوند، اصولگراها شکست می خورند. هیچوقت اصولگراها برنامه ای برای نفوذ روی این آرا ندارند درست برعکس اصلاح طلب
این تفکر نظام، انقلاب و اصولگرایی گفته می شود نمی توانیم به زور بگوییم بیا به این رای بده. ما می گوییم خیلی از اینها نظام را قبول دارند اما شاید رفتار مثلا من را قبول نداشته باشند. عیبی ندارد. مهم این است که آمدند و رای دادند. حال اینکه به خواهرها و برادرهایی که از طرف لیست امید کاندید شدند رای می دهند اشکالی ندارد. این نشان دهنده این است که نظام را قبول دارند که اینها را انتخاب می کنند. این که بگوییم رسانه های بیگانه، بالاخره رسانه تاثیرگذار است مخصوصا با هجمه ای که آنها داشتند.
*ولی همین اصولگرایانی که شما می گویید رسانه های زیاد و قوی هم دارند...
اصولگراها رسانه ای ندارند. اگر منظور شما صدا و سیماست، صدا و سیما عمومی و برای نظام است. اگر برای اصولگرایی بود نفرات اصولگرا آنجا تبلیغ می کردند، دیدید که صدا و سیما نه نفرات لیست اصولگرایی را دعوت می کرد و نه نفرات لیست امید را، فقط برای حضور بیشتر مردم تبلیغ می کرد.
*ریشه این چند دستگی که در انتخابات اخیر بین اصولگراها پیش آمد، همانطور که خودتان اشاره کردید در انتخابات ریاست جمهوری هم به یک گزینه نرسیدند، را در چه چیزی می بینید؟ به نظر می رسد که بعد از فوت آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی این چند دستگی بیشتر شد و حتی فراتر پایبندی به محور روحانیت و شیخوخیت هم در حال کمرنگ شدن است. اصولگراها دائما در حال خط قرمز کشیدن بین خودشان هستند و با عناوین انقلابی بودن یا نبودن آنها را حفظ و طرد می کنند.
اولا اینکه می گویید بعد از فوت آیت الله مهدوی کنی اختلاف بیشتر شد را من قبول ندارم و اتفاقا می خواهم بگویم کمتر هم شد. چون لیستی که تهیه شد ، گروههای اصولگرا کنار هم نشستند و این ائتلاف را تشکیل دادند، این نشان دهنده نزدیکی بیشتر به یکدیگر بود. اما شاید بعضی افراد در این لیست گنجانده نشدند چون لیست محدودیت داشت. اگر تعداد بیشتری می خواستند افراد دیگری هم به لیست اضافه می شدند و هم نفرات و هم گروهها به هم نزدیک تر می شدند. اما ما در اصل می گوییم اصولگرایی یک تفکر براساس مبنا و اصول اسلام ناب محمدی است و اینکه بخواهیم بگوییم مثلا در اجرا و روش همه با هم هستند، اینطور نیست. در روش ما با آقای لاریجانی اختلاف هایی داریم.
شما مصاحبه های من را حتی قبل از انتخابات مجلس که ببینید گفتم آقای لاریجانی اصولگرا هست ولی ما در روش اختلافاتی با هم داریم. مثلا درباره بحث برجام، یا مسائل دیگری که در مجلس بود ایشان یک روشی را دنبال می کردند ما یک روش دیگر. نمی شود که بگوییم در یک کلاس نمره همه ۲۰ می شود. این به خاطر اختلاف در اجرا است. اما در اصول اختلافی نیست. درست مثل مجلس قبل که همه در اصول محکم ایستاده بودند اما در روش و اجرا اختلافاتی بود. در انتخابات این بار مجلس ما این اختلاف ها را هم کنار گذاشتیم و گفتیم همه باید کنار هم باشند برای همین هم در لیست کنار هم قرار گرفتند البته بعضی هم نیامدند. این نیست که بخواهیم آنها را طرد کنیم، این مساله هم دنبال می شود که ان شالله این وحدت باز یکپارچه تر شود.
*این اختلاف هایی که می گویید حتی تا خط قرمز کشیدن دور بعضی از افراد هم پیش رفت. مثلا آقای قالیباف یا آقای لاریجانی در یک دوره ای از طرف اصولگراها کاملا کنار گذاشته شدند. در همین انتخابات مجلس هم لیست شما خیلی محدود بسته شد. یعنی وزنه پایداری یا ایثارگران خیلی بیشتر از مثلا جبهه پیروان بود.
همان زمان این مساله مطرح شد و مشخص شد از پایداری نهایت ۷نفر کاندید در لیست حضور داشت.
* ولی ۷نفر از ۳۰نفر خیلی زیاد است.
بالاخره گروههای دیگر هم کاندید بودند. بحث این است که توانمندی ها باید دیده می شد.
*مثلا آقای غفوری فرد توانمندی نداشت؟
اگر بخواهیم اینطور حساب کنیم آقای طلا و آقای سیدمهدی هاشمی و خیلی از افراد دیگر بیرون از لیست بودند. من چون در ریز جزئیات هستم اینها را می گویم. درست است که شما خبرنگار هستید ولی از بیرون و به صورت کلان می بینید اما من از داخل و جزئی می بینم. اتفاقا در اینجا اگر آن تعداد افرادی که مرکزیت بودند می خواست تصمیم بگیرد باز همین نظر را داشتند که باید بعضی افراد جابجا شوند، اما چون به یک تیم ۷نفره سپرده بودیم و به آنها گفتیم هر چقدر زور دارید در جهت وحدت و یکپارچگی کار کنید، آنها این لیست را نوشتند و گفتند ما هر چقدر می شد لیست را چلاندیم و همین شد که دیدید.
* آقای بادامچیان که در شورای مرکزی ائتلاف بودند به ما گفتند ما از یک نقطه به بعد سکوت کردیم. چون ممکن بود بچه شلوغ های ائتلاف وحدت را بهم بزنند و لیستی که بسته شد کاملا مورد تایید ما نبود.
ایشان این حرف ها را نمی زند.
*در مصاحبه با خود ما گفتند.
من اخلاق ایشان را می دانم. علت دارد. اینکه ایشان و برادران عزیز دیگری که می خواستند نفراتی از خودشان بیشتر باشند هیچ شکی نداریم چون این بحث بود اما در نهایت آن ۷نفر تصمیم گرفتند.
*سهم موتلفه نسبت به جریان پایداری خیلی پایین بود.
تقریبا ۵ به ۷ بود.
*اگر بخواهیم بدبینانه هم نگاه کنیم خود شما هم در مجلس قبلی نزدیک به پایداری معرفی می شدید.
من اصلا جز هیچ گروه و حزبی نبودم چون واقعیت این است که چون گفتند در دوره هشتم ضرورت دارد آمدم، والا یک لحظه به این فکر نکردم که بخواهم برای نمایندگی حرکت کنم. آنجا به یک توافقی رسیدند که من هم جزء آنها بودم. یعنی براساس یک سری پارامترها افراد بررسی می کنند مثلا اینکه آیا بین مردم شناخته شده است یا آیا رای می آورد و دهها مورد اینچنینی دیگر. بعد لیست نهایی بسته می شود.
*همین ۵ به ۷ هم که می گویید یک طرفش موتلفه با آن پیشینه طولانی است و طرف دیگر پایداری.
خ بعد از انتخابات دوره نهم طوری شد که خود آقای کوچک زاده و آقای رسایی را جز لیست پایداری می گفتند در صورتی که به طور کامل جدا شده بودند. از همان دوره نهم اینها جدا بودند. اما آیا در لیست بودند؟ همه هم و غم ما براساس وحدت بود. اگر لیست را می خواستیم بین آن ۲۲نفر شورای مرکزی بگذاریم هر کدام میگفتند باید چند نفر را عوض کنییم. به همین دلیل آمدند به وحدت رسیدند و اینجا گذشت مطرح شد. البته افرادی هم بیرون ماندند که واقعا بهتر از خود من بودند و من اصرار کردم که من خط بخورم و آنها بیایند، اما گفتند چون جمع به این نتیجه رسیده دیگر لیست عوض نمی شود.
*این پارامترهایی که در این چندساله برای وحدت در نظر گرفتید دایره اعضای جریان شما را مدام کمتر می کند و جناح اصلاح طلب این اعضا را یارگیری می کند یک زمان روحانی را گرفتند، در این انتخابات مجلس هم مثلا کاظم جلالی را...
همه اینها بررسی شدند.
* قبول ندارید این پارامترها خیلی محدود است.
بالاخره ما که نمی توانیم از اصول کوتاه بیاییم. من نمی خواهم بگویم دایره را تنگ تر کنیم نه اتفاقا این نیست اما لیست محدود است. مگر خدای نکرده ما می توانیم بگوییم آقای طلا یا آقای سیدمهدی هاشمی...
*مثال های شما هم از پایداری هاست.
مثلا آقای بادامچیان. این دو نفر که می گویم به این دلیل است که دوره قبل نماینده بودند. من می گویم ما اصول را باید خفظ کنیم در بحث روش و اجرا بالاخره اختلافاتی هست.
*این اصولی که رعایت نکردند و در لیست جا نشدند چه بود؟
لیست محدود بود.
*تاکید شما بر اصول نشان می دهد اینها در مراحل اولیه در لیست قرار نگرفتند.
اگر ۴۰نفر می خواستند حتما در لیست بودند.
*به نظر می رسد اگر ۷۰نفر هم بودند آقای جلالی به زحمت در بین شان قرار می گرفت.
بله همینطور است.
*چه اصولی را رعایت نکرده که این نگاه را به او دارید.
بحث رعایت اصول نیست. این ۷نفر بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که نباشند. ایشان هم بررسی شده اما نتوانسته در آن لیست قرار بگیرد. بیش از دویست نفر بودند و مرحله به مرحله کم شدند. ما نمی توانیم بگوییم تعدادی که بیرون ماندند اصولگرا نیستند. اما با آن پارامترهایی که دارند سنجیدند تا به این تعداد رسیدند.
*خود آقای لاریجانی اگر از تهران کاندید می شد در لیست قرار می گرفت؟
۷نفر باید بررسی می کردند.
*براساس پارامترها خودتان فکر می کنید چقدر امکان داشت در لیست باشند؟
بستگی دارد. ایشان در قم رای دوم را آوردند. بالاخره مردم روش و اجرا را در نظر می گیرند و اینطور نیست که بگوییم اینها را در نظر نمی گیرند. بالاخره گفتم که در یک کلاس نمره همه ۲۰نیست اما شخصی که ۱۲ هم می گیرد قبول می شود. پس اینجا هست که همه مورد قبول هستند اما رتبه بندی می شوند.
*این اصول خیلی سلیقه ای انتخاب می شود. این چه اصولی است که اسم آقای ابوترابی زیر اسم آقای حداد قرار می گیرد؟
در اجرا و روش است که رتبه بندی می شود والا همه اصولگرا هستند.
*یعنی رتبه آقای حداد بالاتر از رتبه آقای ابوترابی است؟ این یک مساله اختلافی بود که جامعه روحانیت به صراحت گفت ما مخالف این بودیم که اسم آقای حداد بالاتر از اسم آقای ابوترابی باشد.
آنچه بررسی کردند در روش و اجرا به این نتیجه رسیدند.
*طبق حرف هایتان شاخصه های شهرت و تجربه هم مهم بوده. به نظر می رسد در لیست ۳۰نفره شما آقای حداد سلبریتی تر از بقیه بوده؟
بالاخره در دوره هشتم و نهم رای بالای تهران را داشتند.
*این که در این دوره هیچکدام از ۳۰نفر انتخاب نشدند، اگر الان به قصه نگاه کنید فکر نمی کنید یک اشتباهی در اساس نوشتن لیست بوده؟
در اساس خیر. من گفتم اینطور شد که هیچ کدام از این افراد که دوره قبل بودند رایشان پایین تر از دوره قبل نبود به غیر از آقای حداد عادل که من گفتم تخلفی صورت گرفته است.
*شما اینجا را می گویید تخلف صورت گرفته احیانا روی مجلس ششم نظری ندارید؟ چون آن دوره هم اصلاح طلب ها معتقد بودند ...
من چون آمار را دیدم می گویم. نمی خواهم روی هوا بگویم. طبق عدد و رقم می گویم فاصله آماری آقای حداد این بوده که در زمانی که این تعداد شرکت نمی کردند ایشان یک میلیون و ۱۰۰ هزار رای را داشت. حالا چطور می شود که همه افراد مجلس نهم ۲۰۰هزار، ۱۰۰هزار بیشتر شده اما ایشان کم شده.
*یک نگاه منفی که می شود به این حرف شما داشت این است که وقتی مردم بیشتر شرکت کنند جریان اصولگرایی رای ندارد.
عیب ندارد. نظام که رای دارد.
در تهران تخلف هایی بوده است. مخصوصا از طریق رسانه های بیگانه که آنها تا آخرین لحظه سفت و سخت تبلیغ میکردند و مردم ما هم بنده های خدا، تحت تأثیر این تبلیغات به خصوص از طریق ماهواره و فضای مجازی بودند.
*یک نه بزرگ ۳۰نفره به جریان اصولگرایی گفتند.
ایرادی ندارد. ما که تبریک گفتیم.
*این نشان می دهد مردم نپسندیدند.
بالاخره در روش و در اجرا ممکن است این اتفاق افتاده باشد. بحثی که هست این است که مردم این روش را نپسندیدند عیبی ندارد. اما اینها حرف آقا را گوش دادند و به میدان آمدند رای دادند.
*در رابطه با ترکیب هفت نفره که لیست اصولگرایان نیز حاصل فعالیت آنها بود، به نظر می رسد که این لیستی که در آمده حاصل بیشتر غلبه تفکرات جریان پایداری بر این هفت نفر بوده است. کسانی که خارج از گود بودند میگفتند علت اینکه افرادی مانند کاظم جلالی، بادامچیان در این لیست قرار نگرفتند به این دلیل بود که از این هفت نفر، حداقل چهارنفرشان به جریان پایداری نزدیک هستند.
من نمیخواهم روی هر یک از افراد حرف بزنم اما خودم حداقل ۵ بار درخواست کردم که اسم من را خط بزنند و اسم فرد دیگری را وارد کنند. به این دلیل که میخواستم ناراحتی پیش نیاید. من پیش قدم شدم که برای آنکه به وحدت برسیم، این پیشنهاد را حداقل در ۵ جلسه مطرح کردم. از آقای بادامچیان و حبیبی یا هر فرد دیگری که میخواهید این را بپرسید. اما سئوال این است، که این هفت نفر را چه کسی انتخاب کرده بود، بالاخره همین عزیزان انتخاب کرده بودند و میتوانستند کسی دیگر را بگذارند.
من نمیخواهم بگویم که نظر خاصی نبوده است، اما بالاخره باید به تفاهم برسیم. مثلا نگاه کنید که در بحث دفاع مقدس به چه دلیل ما توانستیم با کمترین امکانات به موفقیت برسیم؟ چون گذشت وجود داشت. در مسائل سیاسی هم باید گذشت کنیم. اگر گذشت نباشد، اینگونه میشود که خیلی چیزها را از دست میدهیم.
*آقای کوثری شما در حرفهای خودتان اشاره کردید که آقای روحانی اصولگرا است و گفتید احمدی نژاد بدون توجه آن شرط و شروط هایی که ما گذاشتیم، کاندید ما نیست. یعنی جریان اصولگرایی از احمدی نژاد حمایت نمیکند و ...
من گفتم که وزرای خودش به او در سالهای گذشته پیغام دادند که اگر مشایی را بگذارید کنار، میشود با شما کار کرد. من نگفتم اصولگراها گفتند، گفتم وزرایش این حرف را زدند، اما موقعی که وزرا را میگوییم این وزرا هم اکثرشان اصولگرا هستند.
*نه سوال من این بود که اصولگراها حاضرند، احمدی نژادی را با شرط و شروط بپذیرند، روحانی که خودش بنابرگفته شما اصولگرا است و قطعا آن رفتارهای احمدی نژاد را نداشته، چرا سال ۹۶پشتش قرار نمیگیرید؟
علتش این است که آقای روحانی نسبت به غرب بسیار خوش بین است. و همین خوش بینی است که باعث میشود خیلی از مسائل نظام جلو نرود. من حرف خودم را میزنم و هر کسی هم میخواهد، در این مورد بیاید با هم بحث کنیم.
درست است که حضرت آقا از تیم مذاکره کننده همیشه دفاع کرده و میکند. اما من به تیم مذاکره کننده نقد دارم،میگویم کسی که دیپلم، لیسانسش، فوق لیسانس و سربازیش را در امریکا گذرانده است، انقلاب شروع شد، هیچ حرکتی نکرده است. جنگ شد، توجهی نداشته است. این فرد کجا میتواند از منافع ملی ما دفاع کند.
*پس کسی که این شاخص ها را داشته باشد، از نظر شما انقلابی واقعی میشود ؟
نه، بعضی از کسایی در داخل هستند که...
*خب الان حرفای شما پارادوکس ندارد؟ آقای هاشمی از ابتدای انقلاب و دوره جنگ بوده و اقای روحانی هم همه این فاکتورها را داشته است.
من میگویم که هزاری هم این فاکتورها را داشته باشید، باید ببینید که این تفکر به چه صورت است. من میگویم که آقای روحانی خوش بین است اما آن تفکر را هم دارد. چون خوش بین است، نمیآید این مسئله را برای خودش جای بیندازد که این دشمن بارها علیه ما دشمنی کرده است، بیاییم این را ملاک قرار دهیم که این دشمن درست شدنی نیست، یعنی دلش برای ما که هیچ، دلش برای آنهایی که میخواهند مستقل باشند،هم نمیسوزد. پس اینجا هست که ما باید حساب کنیم برای اینکه کشورما پیش برود، باید روش امام و آقا را داشته باشیم.
*شما میگویید احمدی نژاد اگر این شاخص هایی که وزرایش مشخص کردند را قبول کند، میشود روی این گزینه فکر کرد. اصلا احمدی نژاد خودش را جریان وابسته به اصولگرایی میداند؟ او خودش را جریان سومی، که وابسته به هیچکدام از این گروه ها نیست معرفی میکند.
او خودش بارها گفته اصولگرا نیستم و ما هم نمیتوانیم این را رد کنیم.بحث این است که ما نمیتوانیم بگوییم شماباید طرد شوید. او می آید و میگوید مثلا من این موارد را در اصول قبول داشتم و این موارد هم در اجرا اشکال داشتم و باید رفع کنم. هر کسی باشد، این را قبول میکند.
*ولی گفته است اگر بیایم هیچ مذاکره ای با اصولگراها انجام نمیدهم
من هم عرض میکنم که اصولگراها اصلا در این رابطه حرفی نزده اند.
*یعنی اگر بیاید هم حمایت نمیکنند؟
تا به حال بحثی نشده است که بگوییم به این فکر کنیم یا نه.
*آقای کوثری، در بحثی که شما کردید و گفتید که آقای روحانی خوش بین به غرب بوده است، در مقابل آقای جلیلی را هم داشتیم که بدبین بودد، این بدبینی چه نتیجه ای به همراه داشته است؟
اتفاقا ببنید، آقای جلیلی بدبین به غرب نبوده اند. در زمان آقای جلیلی تعداد سانتریفیوژهای ما به چندین برابر رسید، به خاطر همین مقدار اورانیوم غنی شده ما بیش از ۱۰ تن شد.
راکتور ۵ مگابایتی کوی دانشگاه که در آنجا دارو تولید میشود، قبل از انقلاب از طرف آمریکایی ها ساخته شد، سوختش ۲۰ درصد است. برای این ۲۰ درصد هم در سال ۷۳، یک نامه رسمی به آژانس زدیم و آژانس هم نامه ای به آرژانتین فرستاد تا این کشور سوخت ۲۰ درصد را به ما بدهد. اما در سال ۸۸ ما باز این نامه رسمی را نوشتیم اما این بار آنها این سوخت ۲۰ درصد را به ما ندادند.
آژانس به سه کشور آمریکا، روسیه، فرانسه نامه نوشت. اینها ما را بازی دادند و حتی روسیه در زمین امریکا بازی کرد و بالاخره این موضوع کش و قوس پیدا کرد و ما سرانجام به آژآنس گزارش دادیم که شما تعهد داشتید و این ۲۰ درصد را به ما ندادید.سرانجام قبول کردند و به آمریکا فشار آوردند و امریکا هم برزیل و ترکیه را نماینده کرد. داستان همین جا ایستاد.
من نمیخواهم بگویم که آقای جلیلی صد درصد درست عمل کرده است و این سمت هم آقای فلان صد در صد غلط کار انجام داده است اما میخواهم بگویم که در دوره آقای جلیلی ما این دستاوردها را داشته ایم، یعنی۲۰ درصد را به دست آوردیم، تعداد سانتریفیوژها را افزایش دادیم، آب سنگین تولید کردیم و..
*آقای کوثری، من این حرفای شما را میپذیرم اما باید قبول کنیم ما که کره شمالی نیستیم تا بخواهیم دور خودمان دیوار بکشیم. بحث هسته ای شدن یک بحث بود و بحث ارتباط با دنیا بحثی دیگر.
ما ارتباط با دنیا را از این جهت قبول داریم که عزتمان حفظ شود نه اینکه هر کسی بیاید سوار ما شود، موضوع هسته ای را هم حضرت آقا برای چه قبول کرد؟ گفتند بروید مذاکره کنید، اما آمریکایی ها در گذشته در همین مقطع به ما خیانت کردند. مثلا آن ۵۳ نفری که دانشجویان خط امام گرفتند، تیمی که برای مذاکره رفت چه کسانی بودند، آقای ابراهیم یزدی،بهزاد نبوی که قرار بود تمام پول بلوکه شده ما را پس بدهند اما کمتر از یک چهارم آن را برگرداندند.
خب موقعی که آنها قانون را رعایت نمی کنند و میدانیم در عمل به گونه ای دیگر عمل میکنند، چرا باید به انها اعتماد کنیم؟ من در این مقطع نمیخواهم اصلا آقای روحانی را زیر سئوال ببرم. همه ما باید نوک پیکان را به سمت آمریکا و انگلیس نشانه برویم، من نمیخواهم به داخل بپردازم اما خب این روش که یکباره بیاییم و در بوق و کرنا کنیم که بگوییم این مذاکره اینگونه میشود و آن را آنقدر بزرگ کنیم که خود دولت هم در آن بماند، درست نیست. من با صراحت بگویم هر دولتی بیاید خوب کار کند، همه کمکش میکنیم، اصلا به این که بگوییم اسمش باید اصولگرا باشد کاری ندارم. در عمل باید اصولگرا باشند.
يکی از دلایل(ناكامي مقطعي اصولگراها) این است که در ریاست جمهوری با هم به تفاهم نرسیده اند. یکی دیگر اینکه هم رسانه های بیگانه و هم داخلی حرف اصولگراها را خصوصا در رابطه با برجام تندرو مطرح کردند.
ما میگوییم مجلس و دولتی به روی کار میآیند چون مردم دارند هزینه آن را میدهند، با مردم باید رو راست باشند.
امنیت الان از حضور چه کسی هست؟ همین مردم. وگرنه نیروهای مسلح مگر به تنهایی میتوانند امنیت را برقرار کنند؟ مردم همین بسیج هستند. برای دفاع از حرم این مردم وارد صحنه میشوند. اینکه ما به مردم نشان دهیم که آقا اگر این مذاکرات به نتیجه رسید و برجام اجرایی شد، آیا همه چیز حل میشود درست نیست.
* آنجا که مردم حضور فیزیکی داشتند، شما مردم را فرض میکنید اما پیام گفتارشان را توجه نمیکنید. بالاخره آن مردم رأی به این دولت دادند و جناحی که شما به آن علاقه دارید، یک روز هم به این دولت فرصت کار نمیدهید. تمام تلاشتان را میکنید که مردم ناامید شوند.
(خنده)دولت خب بیاید امید بدهد. اقتصاد و فرهنگ را درست کند، مردم خودشان تشخیص میدهند، اصلا اصولگرایان کنار میروند. اما وقتی در عمل چیزی نمیبینند. اینکه ما نظرمان را میگوییم این نباشد که بگویند، این ها فقط میخواهند تخریب کنند. ما از روی دلسوزی به آقای ظریف، عراقچی، تخت روانچی حرفی میزنیم. این آقایان که به کمیسیون آمدند، گفتیم که«برادر من شما آنجا میروید، چرا همیشه تدافعی برخورد میکنید، چرا تهاجمی رفتار نمیکنید؟ چرا دیپلماسی تهاجمی را در پیش نمیگیرید؟ این بد است.»
*این حرف درست است اما مثلا وقتی صالحی در مجلس قبلی حاضر می شود، به او میگویند که بتن روی تو میریزیم. این چه تعبیری دارد؟
من چون میدانم این را می گویم. یک نفر در گوش آقای صالحی این حرف را گفته بود حالا ایشان باید این را باید علنی میکرد؟
*خود آقای رسایی هم میگفتند وقتی اقای حسینیان این حرف را زدند، من رفتم گفتم که حسینیان شوخی کرده است، تا موضوع جمع شود، اما باز حسینیان آمد گفت که نه اصلا شوخی نبود.
من میگویم اصلا جدی گفته باشد. مگر داد زده است. در گوششان(صالحی) این حرف را زد.
*تهدید، تهدید است دیگر...
اصلا من میگویم تهدید هم کرده است. نهایتش این بود که میتوانست شکایت کند
*آقای صالحی که دیگر فرد نزدیک به اصولگراهاست. آقای ظریف نبودند که مشکل داشته باشید.
اتفاقا ایشان با من خیلی رفیق است اما در اجرا با هم اختلاف داریم. مثلا ما میگوییم، در خود برجام امده است که چین، آمریکا و ایران باید راکتور 20 مگابایتی ساخته شود و جایگزین 40 مگابایتی اراک شود. زمانی که راکتور 20 مگابایتی را ساختن، داخل راکتور اراک بتن بریزند و این را جایگزین کنند، در صورتی که چین قبول نکرد و طراحی هم نشده است.
من از اینها سئوال کردم که چرا شما زودتر از موعدش این کار را کردید؟ این تخلف است. چون هنوز این راکتور 20 مگابایتی را نیاورده بودند که اینها در راکتور 40 مگابایتی بتن ریختند. چرا این کار را کردید؟ این سئوال را پرسیدم. آنها گفتند که ما با شرکتی در ایران قرار داد بستیم. گفتم شما که ایرانی ها را قبول نداشتید.. بحث این هاست و ریزه کاریهایی وجود دارد.
ما میگوییم که اگر مسیری را مجمع تشخیص، خبرگان و رهبری تأیید میکنند، باید دقیقا آن را انجام دهند. آنجا که رهبری نظری دارند، نباید پافشاری کنیم که این نیست. این حرف ها مخالفت با دولت نیست. من اصلا میگویم دولت خوب کار کند چند دوره باشد.
*نه دیگه این را قانون نمیگذارد.(خنده)
(خنده)نه، منظورم شخص نیست. منظور تفکر است. اصلا رئیس جمهور عوض شود و وزرایی که خوب کار کرده اند، جایش بگذارد. خوب کار کنند، اصلا موردی ندارد. اگر احمدی نژاد خوب کار میکرد، مگر میشد جلویش را گرفت؟ احمدی نژاد سه سال آخر همه چیز را خراب کرد. تعارف نداریم. اگر در آن زمان حرف گوش کرده بود، خیلی از قضایا حل میشد.
*فرید حداد عادل اخیرا در مصاحبهای گفته است مشکل اصولگرایی این است که مانند یک تیم پرستاره است که این تیم دیگر خوب بازی نمیکند، باید یک «سیمئونه» پیدا شود که یک مشت جوان بیاورد.
اتفاقا من جز آن دسته افرادی هستم که اعتقاد به کار جوانان دارم.این نیست که تا ابد به ما بگویند ما باید مسئول باشیم. من این را قبول دارم چون میخواهم که این انقلاب و نظام جلو برود.
*اصولگرایان جوانان این چنینی دارند؟
بله، چرا نداشته باشد. شما نگاه کنید مثلا در این ممکلت امثال تهرانی مقدم کم نداریم. چنین افرادی هستند وباید به آنها کمک کنیم. اتفاقا نسبت به زمان جنگ به مراتب بیشتر جوان متعهد داریم. همین الان برای سوریه در را باز بگذارند، 100 برابر نیرویی که الان آنجا هست، به سوریه میروند. من تنها بعد جنگی را نمیگویم، منظور بعد فرهنگی و علمی هم است.
*حالا نکته این است که اگر دوره بعد برسد، باز شما و اقای حداد احساس مسئولیت میکنید یا جوان ها هم وارد صحنه میشوند؟
من در رابطه با خودم حرف میزنم. همان موقع اعتقاد داشتم و الانش هم اعتقاد دارم. این بار هم جوان هایی را در لیست اوردیم که این هم سر و صدا کرد، حتی جوان تر از افراد حاضر در لیست هم وجود داشت که به خاطر اعتراض ها، از لیست خارج شدند. باید با تجربه ها، تجربه شان را منتقل کنند.
*اگردر انتخابات 96 آقای احمدی نژاد بیاید شما بین گزینه آقای روحانی و احمدی نژاد کدام را انتخاب میکنید؟
فعلا بحث در مورد ریاست جمهوری زود است. چون ما نباید مسائل سیاسی را به مردم و جامعه بکشانیم. باید تأمل کنیم.
نظر کاربران
آقای نماینده جا مونده از مجلس به شعور مردم توهین نکن مردم شماها را نخواستن و نخواهند خواست و این ربطی به رسانه های داخلی و خارجی نداره .شماها که کل رسانه های داخلی دستون بود و اینهمه تبلیغ کردید چرا برنده نشدید؟؟ این چند سال چه گلی سر مردم زدید که از شما طرفداری کنن؟ اصلاح طلبان هفتاد هشتاد درصد رای مردم را دارند آمارتون هم که اشتباهه برادر هفت هشت درصد نیست .یه کم واقع بین باشین ضرر نمی کنید.
لطفا خبر به این طولانی نگذاریدچون وقت خواندن نداریم
کوثری وامثال اینهاکی میخواهندقبول کنندکه مردم مافهیم هستند وشماهاراقبول ندارندازروبروید ودیگرکاره ای نیستید
میبینید دولت تذویر چه خدمتی داره میکنه
مردم تو را نمی خواهند چرا تهمت میزنی وکریه می کنی خجالت بکش
اول از همه این خبر چقدر طولانی بود خسته کننده هست. اما دوم آقای کوثری شما با این حرفاتون ... آقای کوثری مرد دیگه به امثال وطیف شما اعتمادی ندارند ونمیخوان مشگلات بیشتر بشه وبدون این انتخاب مردم بود وربطی به ماهواره وتلویزیون بیگانه نداره،