پاسخ به یک سوال کلیدی در سالروز برجام
رئیس تیم کارشناسی مذاکرات هستهای در سالروز «برجام» به یک سوال کلیدی پاسخ داد.
روزنامه ایران: رئیس تیم کارشناسی مذاکرات هستهای در سالروز «برجام» به یک سوال کلیدی پاسخ داد.
حمید بعیدی نژاد نوشت: «در سالروز پایان موفقیتآمیز مذاکرات هستهای و حصول برجام، یک بار دیگر با این سؤال کلیدی مواجه میشویم که «برجام چه دستاوردهایی برای کشور داشته است؟». در پاسخ به این سؤال باید گفت که در نگاه اول این دستاوردهای مهم قابل توجهند:
١- تثبیت حقوق مسلم هستهای ایران: امیدواریم یادمان نرفته باشد که چه سالهای طولانی ملت ایران به عنوان مهمترین خواسته ملی یکپارچه خواستار تثبیت حقوق هستهای کشورمان بود و برای تحقق آن تحریمها، فشارها، محدودیتها و محرومیتها را به جان خرید. امروز این حقوق هستهای از طرف همان کشورهایی که وجود ۱۰ عدد سانتریفیوژ را نمیتوانستند بپذیرند، با عالیترین درجه صراحت در برجام شناسایی و تثبیت شدهاند. آیا واقعاً این ملت حق ندارد برای این موفقیت شادمان باشد؟ پس به آرمان ملتمان وفادار باشیم و از تحریف یا بازتعریف آن بپرهیزیم.
٢- بالندگی صنعت هستهای: با آنکه ایران در دوره تحریم هیچ گاه از تداوم برنامه هستهای خود کوتاه نیامد، اما این برنامه در آن مقطع به دلیل تهدیدات فزاینده علیه صنعت هستهای، مرتب زیرزمینیتر، از نظر تجاری غیرقابل توجیهتر و به علت اهمیت سرعت، از نظر فنی آسیبپذیرتر شده بود. تأسیسات هستهای و دانشمندان هستهای روزانه در سایه تهدید نظامی و خطر ترورها زندگی و فعالیت میکردند، تصمیمات مدیریتی در تعیین فرآیندهای صنعت هستهای به علت ضرورت بیش از آنکه تابع دقت، توجه به ضرورتها و نیازها و محاسبات علمی و فنی باشد؛ به تابعی از اقتضائات سیاسی و فشار زمان تبدیل شده بود. انتقال تجهیزات و تجربیات علمی تقریباً به حد صفر رسیده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی متخصصان ایران را از شرکت در هر دوره و همایشی ممنوع کرده بود. بر همین اساس اعتقاد داریم که برجام شرایط را برای بالندگی صنعت هستهای فراهم کرده و موجبات افزایش کارآیی و بهرهوری تأسیسات هستهای را بیش از پیش فراهم خواهد نمود. صنعت هستهای امروز با صدور مواد غنی شده هستهای و همچنین صدور آب سنگین به قویترین قدرتهای صنعت هستهای دنیا این بالندگی را آغاز کرده است.
٣- تثبیت شرایط اقتصادی کشور: تحریمهای اقتصادی و مالی بی شک تأثیراتی منفی بر اقتصاد ایران داشته است. امکان انتقال پول برای صادرات و واردات و حتی مصارف محدود شخصی از سیستم بانکی به صفر رسیده بود و خارج شدن نقل و انتقالات مالی و پولی از چرخش رسمی بانکی باعث فساد، اختلاس و ناامنی در بازار پول و سرمایه شده بود. همه اینها باعث بی ثباتی نرخ ارز شده بود. یادمان میآید که بالا رفتن روزانه نرخ ارز در برابر ریال، باعث شده بود که این تابلوهای صرافیها باشند که هر روز منحنی وضعیت بی ثبات اقتصادی کشور را به تماشای مردم بگذارند. امروز فضای امنیت و ثبات در بازار اقتصادی با کنترل نرخ تورم و نرخ ارز تثبیت شده و این امکان را برای مسئولان اقتصادی فراهم نموده است که جسورانه خود را آماده مواجهه با غول رکود و بیکاری نموده و برای تثبیت قطعی نرخ ارز برنامهریزی نمایند. فقط به تفاوت امروز نرخ تسهیلات ارز و نرخ بازار آزاد نگاه کنید تا تفاوت را ببینید.
در ادامه همین روند، ارتباطات بانکی بینالمللی که به صفر رسیده بود، جان تازهای گرفته است و با برقراری سوئیفت و شکلگیری کارگزاریهای مختلف بانکهای ایرانی با بانکهای اروپایی و آسیایی نقل و انتقال منابع مالی کشور برای صادرات و واردات آغاز و تثبیت شده است.
٤- بازگشت صنعت نفت به بازار: توان تولید و صادرات دو صنعت راهبردی و تعیین کننده روند توسعه کشور یعنی صنعت نفت و پتروشیمی با چندان محرومیتهای بینالمللی مواجه بودند که توان صادراتی آنها محدود و محدودتر شده بود. اگر برجام نبود، امروز صادرات نفت ایران به بازارهای جهانی به صفر میرسید. اما در یک روند معکوس امروز کشورمان توانسته است با قدرت، خود را به سطح صادرات قبل از تحریمها نزدیک کند. صنعت پتروشیمی کشورمان نیز امروز برخلاف روند فرسایشی گذشته، به هدفهای جدید در فتح قلههایی که دیگر رؤیا شده بودند، میاندیشد. حمل و نقل نفت و ورود کشتیهای عظیم نفتکش «به» و «از» ایران با حذف انواع تحریمهای خدماتی و بیمهای به حالت طبیعی درآمده است.
٥- احیای صنعت هواپیمایی: در دوران تحریم صنعت هواپیمایی کشور به اوج رکود خود رسیده بود. تعداد کل هواپیماهای کشور که گواهینامه ایمنی پرواز به کشورهای اروپایی و آسیایی درجه اول داشتند به 3 یا 4 هواپیما رسیده بود. فرودگاههای بینالمللی به همین هواپیماها هم سوخت نمیدادند و لذا آنها ناچار میشدند برای سوختگیری ضمن پرداختن هزینههای اضافی مسیر خود را طولانی سازند. ناوگان هواپیمایی بسیار فرسوده شده و همین هواپیماهای محدود نیز همه در آستانه خروج از ناوگان فعال کشور بودند. در چنین شرایطی ایرلاینهای خارجی در مجاورت و همسایگی ما تمام مسیرهای پروازی ایران را به اشغال خود درآورده و سهم خرید چهار تا پنج میلیارد دلاری خرید بلیت توسط مسافرین ایرانی را به خود اختصاص داده بودند و این در حالی اتفاق میافتاد که خلبانان، مهندسین پرواز و خدمه پرواز هواپیمایی ایرانی یا با پدیده زشت بیکاری مواجه بودند یا آنکه به علت تخصص خود و با وجود بی میل به استخدام ایرلاینهای خارجی درمیآمدند. تفاهم موقت ژنو باعث حل برخی مشکلات فوری هواپیمایی گردید ولی امروز با امکان خرید هواپیماهای نو و جدید از شرکتهای اصلی که برای اولین بار پس از انقلاب انجام میگیرد، فرصت مهم نوسازی، بازسازی و ایمنسازی برای صنعت هواپیمایی در دسترس قرار گرفته است.
٦- تقویت روح امید و نشاط ملی: اعلام تهدیدات روزمره از سوی قدرتهای نظامی و وجود جو ناامنی در اطراف ایران از یکسو و وجود مشکلات و محدودیتهای بیشمار اقتصادی و مالی و بیش از همه بیکاری چشمانداز بهبود شرایط را برای طبقه جوان و تحصیلکرده که بیش از همه چیز نگران آینده خود و فرزندان خود هستند را تیره میکرد. افزایش مهاجرت به قیمت پذیرفتن مخاطرات و عوامل غیر پیشبینی شده آن و ظهور ناراحتیهای روحی و سرخوردگیهای اجتماعی نتیجه این شرایط برای جوانان و گروههای تحصیلکرده بود. اما امروز در فضای پسابرجام این روند جای خود را به روحیه امید و نشاط داده است که امیدواریم با بهبود شاخصهای اقتصادی و رونق اقتصادی، حس مثبت امید و اعتماد اجتماعی نیز تقویت گردد.
٧- بهبود شرایط بینالمللی برای تقویت توان دفاعی کشور: صنعت دفاعی کشور در دوره تحریم به افزایش توان خود ادامه داد و به دستاوردهای مهمی رسید. در عین حال در فضای ایران هراسی هر تلاشی برای افزایش توان دفاعی کشور، توسط دشمنان و قدرتهای خارجی به افزایش تهدید نظامی از سوی ایران بخصوص علیه همسایگان معرفی میشد. در دوره پیش از برجام دشمنان ما فضایی تهدیدآمیز علیه توان دفاعی کشورمان ایجاد نموده و با ساختن پرونده ساختگی به نام «پیامدی» توسط آژانس سعی میکردند که محور اصلی سازمان دفاعی نیروهای مسلح ما را تولید سلاحهای هستهای اعلام نمایند. همین تصویر مخدوش باعث شده بود که این قدرتها گسترش توان نظامی ایران را به عنوان محملی برای ترساندن و تحریک کشورهای منطقه قرار داده و آنها را به استقرار سیستمهای دفاع ضد موشکی با هزینههای میلیاردی ترغیب نمایند. آنها با سوءاستفاده از وجود برنامه دفاعی ایران مرتب تلاش میکردند منطقه را ناامن جلوه دهند. در همین حال در کنار سرازیر نمودن انواع تسلیحات پیشرفته به کشورهای منطقه و حتی گروههای تروریستی مانند داعش، این قدرتها تلاش زیادی کرده بودند که وزارت دفاع و نیروهای مسلح کشورمان را به طور کامل در تحریم و محدودیت قرار دهند. بر همین اساس بود که امکان خریدهای تسلیحاتی و تبادلات فنی نظامی در سطح رسمی نیز کاملاً متوقف شده بود. خوشبختانه در فضای پسابرجام و با ضربه بزرگی که به پروژه ایران هراسی وارد آمده است برخی از عرصههای امکان تقابل نظامی در سطح قدرتهای اصلی منطقه یا بین ایران و قدرتهای جهانی از میان رفته است و با حذف بخشی از محدودیتها علیه وزارت دفاع و تأسیسات صنعت دفاعی کشور، آن هاله تهدید رنگ باخته و در برخی عرصهها نشاط جدیدی را به سازمان نیروهای مسلح برگردانده است. انتقال سیستمهای دفاعی پیشرفته به ایران مانند اس300 نقطه شروع خوبی برای افزایش مبادلات نظامی، نوسازی و مدرنسازی توان دفاعی کشور میباشد.
٨- بهبود روابط سیاسی و بینالمللی ایران: در فضای تحریم، محدودیتهای بسیاری نسبت به روابط سیاسی و بینالمللی ایران تحمیل شده بود. تماسها و رایزنیهای کشورمان با کشورهای مهم جهانی و منطقهای بسیار محدود شده بود. اتحادیه اروپا عملاً سطح مراودات سیاسی خود با ایران را حداکثر تا سطح مدیران کل وزارت خارجه تعیین کرده بودند و جز در موارد خاص فقط هیأتهایی به ایران اعزام میکردند که بیشتر به حل و فصل ضروریات روابط عادی اکتفا میشد. از آنجا که روابط سیاسی بر اساس روابط متقابل شکل میگیرد، سطح اعزامها و تبادلات سیاسی از ایران به دیگر کشورها هم محدود شده بود. فشار بر سیاستهای ایران در سازمانهای بینالمللی در شرایطی که ایران به علت وجود مشکلات بانکی حتی از پرداخت سهمیه خود محروم شده بود، تشدید شده بود و عربستان حتی میتوانست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را با طرح ادعاهای واهی علیه ایران به صدور قطعنامه بکشاند. امروز این روند کاملاً معکوس شده است. تبادلات سیاسی و بینالمللی ایران با کشورهای مهم جهانی و منطقهای در یک دوره کوتاه چشمگیر بوده است و در همین دوره کوتاه حجم تبادل هیأتها در سطح عالی رؤسای کشورها و دولتها به نحو مقتدری نقش ایران را در تصمیمسازیهای بینالمللی افزایش داده است.
اینها عناوین برخی مهمترین دستاوردهای برجام میباشد. اما این بدین معنا نیست که در اجرای برجام با مشکلاتی مواجه نیستیم. این یک واقعیت است که انتظار ما از کشورهای 1+5 فراتر از وضع موجود است و ایران به چیزی کمتر از اجرای کامل برجام و رفع تمامی مشکلات و اجرای بدون نقص تمامی تعهدات آنها رضایت نخواهد داد.
اما در کنار این موضوع، یکی از چالشهایی که در مسیر اجرای برجام با آن مواجه هستیم، بالا بردن انتظار بیش از اندازه از برجام به عنوان چارچوبی برای حل همه مسائل و مشکلات جاری کشور است. برجام نه توافقی اقتصادی، نه توافقی مالی یا بانکی یا تجاری است، بلکه این تفاهم تحریمها و محدودیتهای تحمیلی علیه کشور را که سالها براساس قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه وضع شده بودند را از میان برمیدارد. قطعاً باید هدف ما استفاده از تمامی ظرفیت برجام برای حذف موانع باشد ولی نباید وجود هر مشکلی در کشور را نیز به برجام و عدم اجرای مؤثر آن نسبت داد.»
حمید بعیدی نژاد نوشت: «در سالروز پایان موفقیتآمیز مذاکرات هستهای و حصول برجام، یک بار دیگر با این سؤال کلیدی مواجه میشویم که «برجام چه دستاوردهایی برای کشور داشته است؟». در پاسخ به این سؤال باید گفت که در نگاه اول این دستاوردهای مهم قابل توجهند:
١- تثبیت حقوق مسلم هستهای ایران: امیدواریم یادمان نرفته باشد که چه سالهای طولانی ملت ایران به عنوان مهمترین خواسته ملی یکپارچه خواستار تثبیت حقوق هستهای کشورمان بود و برای تحقق آن تحریمها، فشارها، محدودیتها و محرومیتها را به جان خرید. امروز این حقوق هستهای از طرف همان کشورهایی که وجود ۱۰ عدد سانتریفیوژ را نمیتوانستند بپذیرند، با عالیترین درجه صراحت در برجام شناسایی و تثبیت شدهاند. آیا واقعاً این ملت حق ندارد برای این موفقیت شادمان باشد؟ پس به آرمان ملتمان وفادار باشیم و از تحریف یا بازتعریف آن بپرهیزیم.
٢- بالندگی صنعت هستهای: با آنکه ایران در دوره تحریم هیچ گاه از تداوم برنامه هستهای خود کوتاه نیامد، اما این برنامه در آن مقطع به دلیل تهدیدات فزاینده علیه صنعت هستهای، مرتب زیرزمینیتر، از نظر تجاری غیرقابل توجیهتر و به علت اهمیت سرعت، از نظر فنی آسیبپذیرتر شده بود. تأسیسات هستهای و دانشمندان هستهای روزانه در سایه تهدید نظامی و خطر ترورها زندگی و فعالیت میکردند، تصمیمات مدیریتی در تعیین فرآیندهای صنعت هستهای به علت ضرورت بیش از آنکه تابع دقت، توجه به ضرورتها و نیازها و محاسبات علمی و فنی باشد؛ به تابعی از اقتضائات سیاسی و فشار زمان تبدیل شده بود. انتقال تجهیزات و تجربیات علمی تقریباً به حد صفر رسیده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی متخصصان ایران را از شرکت در هر دوره و همایشی ممنوع کرده بود. بر همین اساس اعتقاد داریم که برجام شرایط را برای بالندگی صنعت هستهای فراهم کرده و موجبات افزایش کارآیی و بهرهوری تأسیسات هستهای را بیش از پیش فراهم خواهد نمود. صنعت هستهای امروز با صدور مواد غنی شده هستهای و همچنین صدور آب سنگین به قویترین قدرتهای صنعت هستهای دنیا این بالندگی را آغاز کرده است.
٣- تثبیت شرایط اقتصادی کشور: تحریمهای اقتصادی و مالی بی شک تأثیراتی منفی بر اقتصاد ایران داشته است. امکان انتقال پول برای صادرات و واردات و حتی مصارف محدود شخصی از سیستم بانکی به صفر رسیده بود و خارج شدن نقل و انتقالات مالی و پولی از چرخش رسمی بانکی باعث فساد، اختلاس و ناامنی در بازار پول و سرمایه شده بود. همه اینها باعث بی ثباتی نرخ ارز شده بود. یادمان میآید که بالا رفتن روزانه نرخ ارز در برابر ریال، باعث شده بود که این تابلوهای صرافیها باشند که هر روز منحنی وضعیت بی ثبات اقتصادی کشور را به تماشای مردم بگذارند. امروز فضای امنیت و ثبات در بازار اقتصادی با کنترل نرخ تورم و نرخ ارز تثبیت شده و این امکان را برای مسئولان اقتصادی فراهم نموده است که جسورانه خود را آماده مواجهه با غول رکود و بیکاری نموده و برای تثبیت قطعی نرخ ارز برنامهریزی نمایند. فقط به تفاوت امروز نرخ تسهیلات ارز و نرخ بازار آزاد نگاه کنید تا تفاوت را ببینید.
در ادامه همین روند، ارتباطات بانکی بینالمللی که به صفر رسیده بود، جان تازهای گرفته است و با برقراری سوئیفت و شکلگیری کارگزاریهای مختلف بانکهای ایرانی با بانکهای اروپایی و آسیایی نقل و انتقال منابع مالی کشور برای صادرات و واردات آغاز و تثبیت شده است.
٤- بازگشت صنعت نفت به بازار: توان تولید و صادرات دو صنعت راهبردی و تعیین کننده روند توسعه کشور یعنی صنعت نفت و پتروشیمی با چندان محرومیتهای بینالمللی مواجه بودند که توان صادراتی آنها محدود و محدودتر شده بود. اگر برجام نبود، امروز صادرات نفت ایران به بازارهای جهانی به صفر میرسید. اما در یک روند معکوس امروز کشورمان توانسته است با قدرت، خود را به سطح صادرات قبل از تحریمها نزدیک کند. صنعت پتروشیمی کشورمان نیز امروز برخلاف روند فرسایشی گذشته، به هدفهای جدید در فتح قلههایی که دیگر رؤیا شده بودند، میاندیشد. حمل و نقل نفت و ورود کشتیهای عظیم نفتکش «به» و «از» ایران با حذف انواع تحریمهای خدماتی و بیمهای به حالت طبیعی درآمده است.
٥- احیای صنعت هواپیمایی: در دوران تحریم صنعت هواپیمایی کشور به اوج رکود خود رسیده بود. تعداد کل هواپیماهای کشور که گواهینامه ایمنی پرواز به کشورهای اروپایی و آسیایی درجه اول داشتند به 3 یا 4 هواپیما رسیده بود. فرودگاههای بینالمللی به همین هواپیماها هم سوخت نمیدادند و لذا آنها ناچار میشدند برای سوختگیری ضمن پرداختن هزینههای اضافی مسیر خود را طولانی سازند. ناوگان هواپیمایی بسیار فرسوده شده و همین هواپیماهای محدود نیز همه در آستانه خروج از ناوگان فعال کشور بودند. در چنین شرایطی ایرلاینهای خارجی در مجاورت و همسایگی ما تمام مسیرهای پروازی ایران را به اشغال خود درآورده و سهم خرید چهار تا پنج میلیارد دلاری خرید بلیت توسط مسافرین ایرانی را به خود اختصاص داده بودند و این در حالی اتفاق میافتاد که خلبانان، مهندسین پرواز و خدمه پرواز هواپیمایی ایرانی یا با پدیده زشت بیکاری مواجه بودند یا آنکه به علت تخصص خود و با وجود بی میل به استخدام ایرلاینهای خارجی درمیآمدند. تفاهم موقت ژنو باعث حل برخی مشکلات فوری هواپیمایی گردید ولی امروز با امکان خرید هواپیماهای نو و جدید از شرکتهای اصلی که برای اولین بار پس از انقلاب انجام میگیرد، فرصت مهم نوسازی، بازسازی و ایمنسازی برای صنعت هواپیمایی در دسترس قرار گرفته است.
٦- تقویت روح امید و نشاط ملی: اعلام تهدیدات روزمره از سوی قدرتهای نظامی و وجود جو ناامنی در اطراف ایران از یکسو و وجود مشکلات و محدودیتهای بیشمار اقتصادی و مالی و بیش از همه بیکاری چشمانداز بهبود شرایط را برای طبقه جوان و تحصیلکرده که بیش از همه چیز نگران آینده خود و فرزندان خود هستند را تیره میکرد. افزایش مهاجرت به قیمت پذیرفتن مخاطرات و عوامل غیر پیشبینی شده آن و ظهور ناراحتیهای روحی و سرخوردگیهای اجتماعی نتیجه این شرایط برای جوانان و گروههای تحصیلکرده بود. اما امروز در فضای پسابرجام این روند جای خود را به روحیه امید و نشاط داده است که امیدواریم با بهبود شاخصهای اقتصادی و رونق اقتصادی، حس مثبت امید و اعتماد اجتماعی نیز تقویت گردد.
٧- بهبود شرایط بینالمللی برای تقویت توان دفاعی کشور: صنعت دفاعی کشور در دوره تحریم به افزایش توان خود ادامه داد و به دستاوردهای مهمی رسید. در عین حال در فضای ایران هراسی هر تلاشی برای افزایش توان دفاعی کشور، توسط دشمنان و قدرتهای خارجی به افزایش تهدید نظامی از سوی ایران بخصوص علیه همسایگان معرفی میشد. در دوره پیش از برجام دشمنان ما فضایی تهدیدآمیز علیه توان دفاعی کشورمان ایجاد نموده و با ساختن پرونده ساختگی به نام «پیامدی» توسط آژانس سعی میکردند که محور اصلی سازمان دفاعی نیروهای مسلح ما را تولید سلاحهای هستهای اعلام نمایند. همین تصویر مخدوش باعث شده بود که این قدرتها گسترش توان نظامی ایران را به عنوان محملی برای ترساندن و تحریک کشورهای منطقه قرار داده و آنها را به استقرار سیستمهای دفاع ضد موشکی با هزینههای میلیاردی ترغیب نمایند. آنها با سوءاستفاده از وجود برنامه دفاعی ایران مرتب تلاش میکردند منطقه را ناامن جلوه دهند. در همین حال در کنار سرازیر نمودن انواع تسلیحات پیشرفته به کشورهای منطقه و حتی گروههای تروریستی مانند داعش، این قدرتها تلاش زیادی کرده بودند که وزارت دفاع و نیروهای مسلح کشورمان را به طور کامل در تحریم و محدودیت قرار دهند. بر همین اساس بود که امکان خریدهای تسلیحاتی و تبادلات فنی نظامی در سطح رسمی نیز کاملاً متوقف شده بود. خوشبختانه در فضای پسابرجام و با ضربه بزرگی که به پروژه ایران هراسی وارد آمده است برخی از عرصههای امکان تقابل نظامی در سطح قدرتهای اصلی منطقه یا بین ایران و قدرتهای جهانی از میان رفته است و با حذف بخشی از محدودیتها علیه وزارت دفاع و تأسیسات صنعت دفاعی کشور، آن هاله تهدید رنگ باخته و در برخی عرصهها نشاط جدیدی را به سازمان نیروهای مسلح برگردانده است. انتقال سیستمهای دفاعی پیشرفته به ایران مانند اس300 نقطه شروع خوبی برای افزایش مبادلات نظامی، نوسازی و مدرنسازی توان دفاعی کشور میباشد.
٨- بهبود روابط سیاسی و بینالمللی ایران: در فضای تحریم، محدودیتهای بسیاری نسبت به روابط سیاسی و بینالمللی ایران تحمیل شده بود. تماسها و رایزنیهای کشورمان با کشورهای مهم جهانی و منطقهای بسیار محدود شده بود. اتحادیه اروپا عملاً سطح مراودات سیاسی خود با ایران را حداکثر تا سطح مدیران کل وزارت خارجه تعیین کرده بودند و جز در موارد خاص فقط هیأتهایی به ایران اعزام میکردند که بیشتر به حل و فصل ضروریات روابط عادی اکتفا میشد. از آنجا که روابط سیاسی بر اساس روابط متقابل شکل میگیرد، سطح اعزامها و تبادلات سیاسی از ایران به دیگر کشورها هم محدود شده بود. فشار بر سیاستهای ایران در سازمانهای بینالمللی در شرایطی که ایران به علت وجود مشکلات بانکی حتی از پرداخت سهمیه خود محروم شده بود، تشدید شده بود و عربستان حتی میتوانست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را با طرح ادعاهای واهی علیه ایران به صدور قطعنامه بکشاند. امروز این روند کاملاً معکوس شده است. تبادلات سیاسی و بینالمللی ایران با کشورهای مهم جهانی و منطقهای در یک دوره کوتاه چشمگیر بوده است و در همین دوره کوتاه حجم تبادل هیأتها در سطح عالی رؤسای کشورها و دولتها به نحو مقتدری نقش ایران را در تصمیمسازیهای بینالمللی افزایش داده است.
اینها عناوین برخی مهمترین دستاوردهای برجام میباشد. اما این بدین معنا نیست که در اجرای برجام با مشکلاتی مواجه نیستیم. این یک واقعیت است که انتظار ما از کشورهای 1+5 فراتر از وضع موجود است و ایران به چیزی کمتر از اجرای کامل برجام و رفع تمامی مشکلات و اجرای بدون نقص تمامی تعهدات آنها رضایت نخواهد داد.
اما در کنار این موضوع، یکی از چالشهایی که در مسیر اجرای برجام با آن مواجه هستیم، بالا بردن انتظار بیش از اندازه از برجام به عنوان چارچوبی برای حل همه مسائل و مشکلات جاری کشور است. برجام نه توافقی اقتصادی، نه توافقی مالی یا بانکی یا تجاری است، بلکه این تفاهم تحریمها و محدودیتهای تحمیلی علیه کشور را که سالها براساس قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه وضع شده بودند را از میان برمیدارد. قطعاً باید هدف ما استفاده از تمامی ظرفیت برجام برای حذف موانع باشد ولی نباید وجود هر مشکلی در کشور را نیز به برجام و عدم اجرای مؤثر آن نسبت داد.»
پ
ارسال نظر