بریتانیا در مسیر عبور از شوک برگزیت
با کنارهگیری «اندرهآ لدسام» از رقابت برای رهبری حزب محافظهکار بریتانیا، راه برای صدارت «ترزا می» در این حزب و نخستوزیری قطعی او هموار شد.
همچنین بعد از اعلان کامرون مبنی بر حضور در کاخ باکینگهام و دیدار با ملکه برای ارائه استعفای خود به همه گمانهزنیها درباره چگونگی روند انتخاب جانشین خود پایان داد.
این تحولات سیاسی پرشتاب در فضای پرچالش بریتانیای امروز تا حدود زیادی مسیر و روند رهبری سیاسی کشور و شروع مذاکرات برای اجرائیکردن خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) را مشخص کرد. اظهارات خانم می مبنی بر اینکه هیچ مذاکره پشتپردهای برای برگزاری همهپرسی دوباره و حتی بلوکهکردن نتیجه همهپرسی اخیر انجام نخواهد گرفت، تأکید بر آن است که «برگزیت یعنی برگزیت» و اینکه او در مقام نخستوزیری قصد دارد این پروسه را به بهترین شکل ممکن انجام دهد.
ارزیابی از تحولات بریتانیا در شرایطی که هماکنون یک بههمریختگی در فضای دوقطبی کشور وجود دارد و تشتت هم در هر دو حزب اصلی بروز کرده است، همچنان مایه نگرانی سیاستمداران این کشور و بهتبع آن اتحادیه اروپا خواهد بود. ساختار قدرت در بریتانیا بعد از نتیجه همهپرسی با انتخاب احتمال نزدیک به یقین ترزا می بهعنوان جانشین «دیوید کامرون»، درواقع اولین گام را برای خروج از برزخ فعلی و گامگذاشتن در مسیر ثبات برداشته است.
انتخاب ترزا می بهعنوان یکی از رهبران میانهرو حزب محافظهکار که از یک طرف به دلیل حمایت تلویحی از ماندن در اتحادیه اروپا در نزد سیاستمداران این اتحادیه دارای اعتبار است و از طرف دیگر، به دلیل تعهد عملی نسبت به رأی اکثریت برای خروج از اتحادیه، مورد اعتماد حامیان برگزیت نیز هست، یک اقدام بسیار زیرکانه از سوی این حزب به شمار میرود. جایگاه بریتانیا و روابط استراتژیک این کشور حتی بعد از خروج، با اتحادیه اروپا آنچنان درهمتنیده و غیرقابل تفکیک خواهد بود که بعد از طلاق کنونی نیز زوجین به دلیل فرزندان و مایملک مشترک باید در چارچوب یافتن راههای یک تفاهم مرضیالطرفین و جدید همچنان ارتباطات نزدیک خود را حفظ کنند.
بههمیندلیل در شرایط کنونی در حزب محافظهکار و در بین نامزدهای اولیه برای تصدی رهبری حزب و بهتبع آن مسند نخستوزیری، هیچکدام از کاندیدای رقیب، کاریزمای لازم را بهغیر از خانم ترزا نداشتند و حزب محافظهکار هم این واقعیت را درک کرد. خانم می به دلیل نقش میانه خود در دوقطبی موجود از یک طرف امکان اینکه فضای سیاسی ملتهب کنونی کشور را به سمت آرامش ببرد خواهد داشت و از طرف دیگر، شاید بهترین گزینه در بین محافظهکاران برای دستیابی به توافق و مصالحه حول مکانیسم حقوقی جدایی خواهد بود.
اینکه چرا خلاف پیشبینیهای اولیه سرعت تعیین جانشین رهبری در حزب محافظهکار و پذیرش فوری کامرون برای کنارهگیری برای بازشدن راه نخستوزیری ترزا می، بسیار زودتر از زمان برگزاری کنوانسیون حزبی اتفاق افتاد، هم دلایل کاملا منطقی خود را دارد که بیش از همه، متکی بر حفظ ثبات سیاسی-اقتصادی در وضعیت کنونی بوده است.
طولانیشدن پروسه جدایی به لحاظ سیاسی و اقتصادی برای بریتانیا و اتحادیه اروپایی هزینههای سنگینتری را به دنبال داشت و از طرف دیگر، به لحاظ فشار رهبران این اتحادیه برای تعیین تکلیف فوری جهت ورود به مذاکرات خروج، میتوانست موجب اختلافاتی شود که رسیدن به یک مصالحه منصفانه را سختتر کند. بههمیندلیل با انتخاب نخستوزیر جدید در کوتاهترین زمان ممکن به بسیاری از تردیدها که مستلزم پرداخت هزینه و جو بیاعتمادی دوطرفه بود، پایان داده شد.
بههرحال، برگزیت پیروز شده بود و راه برای نقض آن - برعکس تصور و تلاش بعضی از سیاستمداران و بخشی از افکار عمومی- وجود نداشت که بههمیندلیل فوریت شروع مذاکرات میتواند منافع دوطرفه و رسیدن به تفاهم متقابل را سهل و ممکنتر کند. به دلیل اینکه پروسه طولانی مذاکرات که مصالحه روی هزاران سند حقوقی بین لندن و بروکسل است، میتوانست معضلات بزرگ و پیچیده در مذاکرات آتی را افزایش دهد.
یک موضوع مهم دیگری که حزب محافظهکار را ترغیب به تصمیمگیری زودتر از موعد اعلانشده کرد، تشتت در بزرگترین حزب رقیب (کارگر) بود که میتوانست ثبات سیاسی بریتانیا را بیشازپیش دچار هرجومرج کند.
هماکنون شورشیان راستگرا در حزب کارگر بهویژه نمایندگان پارلمانی این حزب، با یک کودتای پارلمانی پشت «جرمی کوربین»، رهبر فعلی حزب را خالی کردهاند و این موضوع توان اپوزیسیون را برای یکدستی جهت زیر فشار قراردادن حزب محافظهکار بهشدت کاهش میدهد.
چنانکه همزمان با انتشار خبر نخستوزیری ترزا می، خانم «آنجلا ایگل»، یکی از نمایندگان پارلمانی حزب کارگر، ضمن تأکید بر صلاحیت نداشتن کوربین برای رهبری حزب، کاندیداتوری خود را برای تصدیگری رهبری حزب در شرایطی اعلان کرد که شاخه حزبی در حوزه نمایندگی او بر حمایت خود از رهبر فعلی تأکید دارد.
با وجود مخالفت بیش از ٨٠ درصد از نمایندگان پارلمانی حزب کارگر با رهبری کوربین، او که به حمایت بدنه حزبی از خود مطمئن است و شواهد موجود هم این گمان را تقویت میکند، ضمن ایستادگی در مقابل مخالفان به لحاظ مکانیسم قانونی انتخاب رهبری حزب، آنان را به رجوع به انتخابات درونحزبی حواله داد. در حالی که گزارش کمیسیون «جان چلیکات» درباره نقش بریتانیا در جنگ عراق تقریبا نقطه پایانی بر حیات سیاسی «تونی بلر»، نخستوزیر سابق این کشور، گذاشت و در مقابل کوربین در هفتههای اخیر حمایت بخش بزرگی از بدنه حزبی و اتحادیه کارگری را در پشتسر خود دارد، به نظر نمیرسد خطری جایگاه او را تهدید کند. موضوع اصلی برای بریتانیا هماکنون مدیریت بحران بوده و انتخاب می در این چارچوب انجام گرفته است.
ارسال نظر