تک دوره ای بودن ریاست جمهوری روحانی؛ آرزوی ممکن؟
می توان ژست دلسوز نظام و انقلاب را گرفت و هر روز بذر یاس و ناامیدی کاشت تا شاید این بذرها در انتخابات ریاست جمهوری به ثمر بنشیند و روحانی اولین رییس جمهور یک دوره ای تاریخ ایران شود.
در ماه گذشته، چند خبر جالب توجه وجود داشت. یکی آن که وزیر نفت دولت احمدی نژاد- که عنوانش الان دیگر به یک صفت تبدیل شده و همین به وضوح می تواند موجبات سکوت طولانی مدت یک فرد را در عرصه رسانه فراهم کند- در مصاحبه ای از یقین خود به یک دوره ای بودن دولت روحانی سخن گفت و این که برایش مسلم است دولت بعد اصولگراست و این دولت در چهار سال آینده نخواهدبود.
به اعتقاد میرکاظمی، عضو جبهه پایداری، با ضعفی که دولت یازدهم نشان داده است، امریکایی ها متوجه شده اند که تحریم ها را نباید بردارند و اگر تحریم ها برداشته نشود، وضعیت اقتصادی بدتر می شود و قطعا روحانی رای نمی آورد. وی با وفاداری کامل به احمدی نژاد، هیچ تردیدی ندارید که «اگر همین الان احمدی نژاد با روحانی رقابت کند، رای می آورد».
روزنامه کیهان هم به نقل از رسانه ها و چهره های تندرو امریکایی، حاصل نهایی برجام را لیبرالیزه کردن ایران معرفی کرد و از قول پرفوسرو برنر نامی نوشت روح برجام یعنی براندازی. سایت مشرق نیز حسن روحانی را با چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا، مقایسه کرد که معتقد بود می تواند از طریق سازش با هیتلر از جنگ جلوگیری کند و بر مبنای همین باور، توافقنامه مونیخ را با هیتلر امضا کرد اما این توافق مقدمه تصرف مناطق بیشتری از سوی هیتلر شد.
سیاست چمبرلین به «سیاست مماشات» معروف شد و سرنوشت تلخی برای او رقم زد. حال روحانی هم با سیاست لبخند و مماشات با غرب مقدمات پیشروی هرچه بیشتر آن ها را فراهم می کند و در حال حاضر هم، به دلیل ضعفش در مقابل غرب، احتمالا به حاشیه سازی و جنجال آفرینی در داخل روی خواهدآورد.
نشان دادن خود واقعیت برای از بین بردن این تصورات یکی از کارهایی است که دولت باید انجام دهد و شاید به همین دلیل است که بخش زیادی از حرف های دولتمردان را اعداد و ارقام و درصدها تشکیل می دهد و البته حساب باز کردن روی مردمی که آرامش اقتصاد، کاهش تورم و رشد اقتصادی را در زندگی خود درک می کنند.
اما راه دیگری هم برای رو به رو شدن با سازندگان تصور ناکام ماندن روحانی رد تحقق و عده هایش وجود دارد و آن، یادآوری یک نکته مهم است؛ این که همین روحانی که امروز برای بر زمین زدنش از هیچ کاری فروگذار نیستند و برای از بین بردن دستاوردهایش حتی بر منافع بلندمدت خود نیز چشم می بندند، در گذشته ای که هنوز بغل گوش ماست، همچون کشتیبانی متبحر، یک کشتی بحران زده را کنترل کرد و حتی برخی معتقدند که از غرق شدنش جلوگیری کرد و سایه جنگ را از ایران دور کرد. و برخی دیگر هم او را کنترل کننده کسانی می دانند که آگاهانه در حال سوراخ کردن این کشتی بودند. آن روزهایی که سیاست مرده بود و تنها هراس در هوا جریان داشت هنوز از خاطره کسی پاک نشده است. اما فقط همین نبود.
کافی است کمی عقب برویم. سرمقاله کیهان فردای پیروزی روحانی را بخوانید. یا نه، اصلا تیتر های صفحات یک و دوی این روزنامه را هم ببینید: «روحانی اصلاح طلب نیست»؛ «رودست خوردن اپوزیسیون خارج نشین» و... در آن سرمقاله که عنوانش «سناریوی ناکام دشمن» بود، نویسنده عَلَم پیروزی روحانی را به دست گرفته بود و آن را به دشمنان نظام و اپوزیسیون خارج از کشور نشان می داد و آن مردمی را که روی برگه های رایشان نام روحانی را نوشتند گواه مشروعیتی می دانست که معتقد بودند نظام ایران از دست داده است. پیروزی روحانی در آن روز مبین بی تاثیر بودن «شدیدترین تحریم ها علیه ایران» و مردمی بودن انتخابات در مقابل کسانی بود که معنی انتخابات مهندسی شده در ایران بودند.
از آن سرمقاله جلوتر بیاییم. ماه گذشته مصباحی مقدم در رد احتمال آمدن احمدی نژاد سخن گفت و به نکته ای ناگفته اشاره کرد، به روزی که «احمدی نژاد گزارشی به رهبری داد که ما به آخر خط رسیدیم و با توجه به قطعنامه های شورای امنیت درباره انرژی هسته ای باید آن را امضا کنیم، ولی رهبری با این گزارش مخالفت کردند که بعد از این مخالفت احمدی نژاد با رهبری دیدار کرد و گفت اگر شما این دیدگاه را قبول ندارید، من دیگر مسئول این پرونده نیستم و رهبری با صراحت و قاطعانه فرمودند خودم این مسئولیت را قبول می کنم.»
به آخر خط رسیدن حرفی نبود که براساس آن روحانی با غربی ها مذاکره کرد، بلکه با حفظ برابری و رعایت شان ملت ایران توافق هسته ای امضا شد. هر قندی درباره برجام هم باید با لحاظ کردن آن کاری که روحانی نمی توانست و رقیبش توانست انجام دهد، مطرح شود.
اگر برجام در دوره روحانی به حریص تر شدن غربی ها منجر شده است، امضای این توافق با پیش فرض به آخر خط رسیدن چه میوه ای را در دامن آن ها می انداخت؟ بنابراین روحانی همان قدر که فضای تنفسی برای اصلاح طلبان ایجاد کرد، راه بسته نفس گروه مقابل را نیز باز کرد و همان طور که پیروزی اش شکست مخالفان اصلاحات نبود، شکستش نیز فتح و ظفری برای آن ها به دنبال نخواهدداشت. ناامید کردن مردم از روحانی، ناامیدکردن آن ها از سیستمی است که توان بازسازی خود را در سخت ترین شرایط دارد. ناامید شدن آن مردمی که بعد از توافق هسته ای به خیابان ها ریختند، به بیرون آمدن آن ها به نفع مخالفان روحانی منجر نخواهدشد.
حرف مهمی که کوچک زاده گفت: من را تحقیر می کنید!
آدم ها با هم اختلاف نظر و اختلاف منابع دارند؛ به همین دلیل سیاست را خلق کرده اند تا راهی برای همزیستی همه نظرها با یکدیگر و شریک شدن آن ها در قدرت بیایند. این تعریف ساده ترین و در عین حال بنیادی ترین تعریف از سیاست است. جایی که جنگ نیست و جایی که انسان ها یکدیگر را نه حذف بلکه تحمل می کنند.
بنابراین هر اکثریتی به دلیل آن که می داند احتمال قابلیت شدنش وجود دارد، حیات و حقوق طرف مقابل را به رسمیت می شناسد. با گذشت ۴ دهه از انقلاب ایران و استقرار حکومت جمهوری اسلامی، ما در کجای این تعریف از سیاست قرار داریم؟ با نگاهی گذرا به فراز و فرودهای سیاسی در ۴ دهه گذشته م یتوان به این حکم کلی رسید که در ایران توان همزیستی گروه های سیاسی در ۴ دهه گذشته می توان به این حکم کلی رسید که در ایران توان همزیستی گروه های سیاسی با یکدیگر وجود ندارد.
به همین دلیل است که وقتی کوچک زاده در مجلس احساس تحقیرشدن می کند باید حرفش را شنید؛ نه از روی ترحم و دلسوزی برای کسی که شکست خورده است بلکه به خاطر روزی که اگر کوچک زاده رییس مجلس شد، مخالفش را تحقیر نکند.
احتمالا کسی مانند حجاریان هم با چنین دغدغه ای وقتی می بیند تمام اصولگرایان پایتخت از مجلس بعدی خط خورده و حذف شده اند، مدلی را طراحی می کند تا فقط شادی امروز را ندیده باشد. حجاریان دلسرد شدن یک جناح سیاسی (اصلاح طلبان یا اصولگرایان) را از انتخابات خطرناک می داند چرا که اگر قرار باشد یک گروه در همه انتخابات ها بازنده باشند، دیگر انتخابات برایشان مفهومی نخواهدداشت و ممکن است به طور کلی در نهاد انتخابات تشکیک کند و آن را هدف قرار دهند.
به همین دلیل او پیشنهادی را برای تغییر سیستم انتخابات در ایران ارائه کرد. از نگاه تئوریسین اصلاحات، با سیستم فعلی انتخابات کشور، گروه های سیاسی مختلف به میزان پایگاه رایشان کرسی های مجلس را به خود اختصاص نمی دهند. لذا باید کل ایران یک حوزه انتخابیه شود و مردم به جناح ها رای بدهند تا نسبت به رای هر جناح، درصدی از کرسی های مجلس را در اختیار بگیرند. اگر این سیستم حاکم بود، به طور مثال، در انتخابات اخیر در تهران تعدادی کرسی به اصولگرایان هم می رسید.
خاطره غفاری از برخورد امام (ره) با انتشار یک عکس
هادی غفاری، نماینده سه دوره مجلس، در گفت و گو با «عصر ایران» به خاطره ای ناگفته از نحوه برخورد امام (ره) با دیدن عکسی از خانمی در کنار ناخدا یکم بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش که در دهه ۶۰ به جاسوسی متهم، محکوم و اعدام شد، اشاره کرد.
او در این خاطره از روزی حرف زد که پرونده ۴ هزار صفحه ای علیه ناخدا افضلی را نزد امم (ره) برد. «در این پرونده قطور، به جز اسناد و مدارک بسیار، عکسی هم بود که در آن ناخدا افضلی در مراسمی کنار زنی نشسته بود که پوشش نامناسبی داشت. ما تصور می کردیم همین عکس مدارک را کامل و محکم می کند و جای تردید باقی نمی گذارد اما امام (ره) وقتی این عکس را دید، آن را از من گرفت و با لحن تند و از سر نارضایتی گفت: این عکس چیست آقای غفاری؟! آقای غفاری مبارزه ما شرافتمندانه است و این روشی که در پیش گرفته اید غیرشرافتمندانه است و اگر به شما حسن ظن نداشتم، به خاطر این عکس دستور می دادم شما را تعزیر کنند.
آبروی افراد را چرا می برید؟ و بعد هم به من گفتند اصل این عکس کجاست؟ گفتم نزد من است. گفتند تا من نماز می خوانم، بروید و عکس را بیاورید. به ایشان عرض کردم با شما نماز بخوانم و بعد بروم؟ با حالتی تند فرمودند: نخیر! لازم نکرده است، بفرمایید! نمی دانم مسیر جماران تا تهران نو را چگونه طی کردم که تا نماز امام (ره) تمام شده بود خود را به جماران رساندم و نگاتیو عکس را هم تحویل امام (ره) دادم. امام (ره) به احمدآقا گفت: دستگاه خردکن را بیاور و عکس را خودشان در آن دستگاه قرار دادند و حتی بعد از پودر شدن کامل عکس، دست خود را در جعبه پودر کردند و آن را هم به هم زدند.»
داخل پرانتز
- سه نفر در زابل به دستور مافوقشان که یکی از مدیران دخیل در خدمات شهری شهرداری زابل است، چند دبه اسید به دست گرفتند و اقدام به اسیدپاشی به تعداد زیادی از نهال های تازه کشت شده در خیابان شهید باقری شهر زابل کردند. این سه نفر با قرار وثیقه آزاد شده اند ولی تاملی کوتاه در پروسه کاری که کرده اند، ضرری ندارد.
- محسن قرائتی که چندی پیش نظراتش در مورد بی ثمر بودن دانشگاه و مدرسه و ضرورت آموزش مهارت های کاربردی در دانشگاه منتشر شد، اخیرا برای حوزه ها نیز رسالتی جدید طراحی کرده است؛ مدلی به نام خنده حکیمانه که مطابق آن ۵۰ هزار طلبه با ایجاد کردن ۵۰ هزار خنده حکیمانه نیاز به خندوانه را از بین می برند و دیگر به صرف هزینه نیازی نیست.
نظر کاربران
آمدن ویا نیامدن دکتر احمدی نژاد بنا به هزاران دلایل قابل گفتن و نگفتن و هزاران مسائل و مشکلات کلاف سردر گم پییچیده شده در مناطق مختلف کشور و جهان،دیگر از دست شخص جناب احمدی نژاد هم خارج شده ، مردم در سطح وسیعی به این باور ویقین رسیده اند که تنها کسی که واقعا میتوانددر مقابل زیاده خواهی های دشمنان داخلی وخارجی بایستدو از گلوی پردرد و رنجش فریاد عدالتخواهی درراستای گفتمان امام ورهبری را با تمام وجود و اخلاص کامل و بی ریا سردهدفقط و فقط دکتر محمود احمدی نژاد شاگرد و تابع محض ولی امرمسلمین است وبس. انتخابات برای دریافت کنندگان حقوقهای نجومی بازی سیاسی است برای سرگرم کردن مردم ....... ........ .این شخص جناب احمدی نژادنیست که برای آمدن در انتخابات باید برنامه ریزی وتصمیم گیری کند بلکه این تکلیف مردم خواهان برقراری عدالتند است که باید برای یک اقدام وعمل انقلابی برنامه ریزی و تصمیم گیری کنند ،سیل گرایش اکثریت مردم به سمت احمدی نژاد برای حضور در انتخابات یک تصمیم احساسی واز روی هوای نفس نیست بلکه یک اعتقاد عقیدتی و انقلابی است هرچند ممکن است با انواع واقسام ترفندها و فریبها از سوی صاحبان قدرت و ثروت مقطعی با ناکامی مواجهه گردد ولی باور و یقین به دکتر محمود احمدی نژاد در پوست وگوشت وخون وقلب و دل مردم نهادینه شده است
پاسخ ها
ببخشید شما لطفا از جانب خودت صحبت کن نه مردم. مرسی .... اه
واقعا معلوم نیست عده ای در این مملکت و کشور عزیز دنبال چی هستند؟در هشت سال دولت گذشته آنهم با اون همه افتضاح از افزایش نرخ تورم 200 درصدی سبد مصرفی خانوار و کاهش قدرت خرید مردم و اختلاس هایی که برخی از مردم شریف ایران قادر به شمردن صفر های مقابل اعداد آن نبودند و سقوط وجه ایران و ایرانی در محافل بین الملل و وخیلی چیز های و مشکلات دیگه ای که در این کادر قابل بیان نیست ،هیچ یک از دوستان و مسئولین و مدیران عزیز جرات ذکر این مطلب را نداشتند که این دولت 4 ساله است !!!!!!!!و در مقابل عملکرد دولت فعلی که کمترین آن رد کردن سایه سیاه جنگی ویرانگر از سر این کشورو مردمش به وسیله برجام بوده است رو به بوته نقد گرفتند و از هر کاری برای ضربه زدن به دولت فروگذار نیستند.غافل از اینکه ملت فهیم و با شعور دو مرتبه از یک جا گزیده نخواهند شد.چهره های این دوستان در روز پایانی شمارش آرای ریاست جمهوری واقعا دیدنی خواهد بود ...
شتر در خواب بيند پنبه دانه
گهي لپ لپ خورد گه دانه دانه
آقای روحانی برای دور بعد رای نمیاره و احمدی نژاد هم کاندید دور بعد نیست خیالتون راحت
اصلن اقای روحانی کاری برا مردم انجام نداد یارانه ها رو بالا که نبرد داره قطع میکنه مسکن افتضاح بیکاری زیاد استخدامی ها کم یه برجام بود که شکست خوردیم
بیچاره جونا ببچاره مردم ..........
اگه اصولگرایان یک نامزد واحد برای انتخابات 96 داشته باشن شک نکنید پیروز میشن
مگه رای ما مهمه؟
اين انتخابات رياست جمهوري خيلي پيچيده تر از اين هاست كه بشه با يك مقاله و يك نظر تحليلش كرد ولي اون چيزي كه مشخصه اينه مردم از نقطه نظر اقتصادي هنوز ارضا نشدند و نامزدي كه بتونه شانتاژ كنه روي اهداف اقتصادي برگ برنده دستشه حالا مي خواد اصلاح طلب باشه يا اصولگرا و در انتها بايد به اين نكته تلخ اذعان كرد كه انتخاب در هر صورتي بين بد و بدتره اميدوارم ما دهه هفتادي و هشتادي ها و نودي ها خدا كمكون كنه يك ذره به اين خاك و مردمش مخصوصا فقير و محرومش تعهد پيدا كنيم و براش عرق و خون برزيم و انتخابات اينده بين عالي و عالي تر بشه
آقای روحانی ( به درست یا غلط) سرمایه گذاری زیادی روی برجام کرد و به عبارتی همه تخم مرغ هاش رو گذاشت تو سبد برجام...
بواسطه این ریسک بزرگ، اگر مردم به این نتیجه برسند که برجام نتیجه مثبتی در زندگی اون ها داشته قطعا آقای روحانی رای خواهد آورد، حتی بیشتر از دور قبل. در غیر اینصورت باید منتظر اتفاقاتی باشیم که شاید به مذاق دولت تدبیر و امید خوش نیاد.
اقاي ميركاظمي اگر امريكا بخاط بقول شما ضعف وحاني باين نتلجه رسيده باشد كه برجام را اجرا نكند واگر ضعفي وجوداشته باشد كه نيست اين تضعيف توسط سما ودارودسته شما وا نمود شده ودلايل ان هم واضح است باوجود اينكه خودرهبري درگير مسئله برجام است وشما ميخواهيد ايشان راهم ضعيف جلوه دهيد اين نهايت پستي وخيانت اشكاراست هركس موفقيت خودرا با شكست ديگران كه درحال انجام وظيفه است گره بزند بايد درنطفه او بيشتر دقت كرد