ولعِ «جِم» دیدن ایرانی ها!
در محبوبیت شبکههای ماهوارهای در ایران شکی نیست، محبوبیتی که بعد از پخش سریالهای ترکیهای از این شبکهها شدت گرفت...
محبوبیتی که گاه شکل سیاسی نیز به خود گرفته است، مانند زمانی که شبکههای مصری «القاهره»، «الناس»، «النهار» و «الحیاه» در اعتراض به دخالت دولت ترکیه در امور داخلی مصر پخش سریالهای ترکیهای را متوقف کردند و دخالت ترکیه هم مربوط به موضع آن مبنی بر کودتا دانستن برکناری محمد مرسی از ریاستجمهوری عنوان شد.
اما این محبوبیت از کجا آغاز شد؟ بهنظر دکتر دبیریمهر، مدرس و پژوهشگر علومسیاسی، رسانههای رقیب، یعنی شبکههای ماهوارهای تا به امروز سه مرحله را سپری کردهاند. دوره نخست، دوره استفاده از مجموعههای نمایشی غربی آمريكايي و اروپايي به زبان اصلي بود. البته آن موقع فضای دریافت و سطح فراگیری شبکههای ماهوارهای هم خیلی کم بود. این سریالها چون خطقرمزها را رد کردند و در فضای متفاوتی بودند، توانستند بخشی از جامعه را به سمت خودشان جذب کنند. اما با زبان اصلی یا حداکثر زیرنویس! که در قالب فیلمهای قاچاق، شبکههای فیلمهای خانگی زیرزمینی یا اصطلاحا کرایهای در کشور وجود داشتند. اتفاقا در همان دوره هم فیلمهای ترک برای مشتریهای این دسته از فیلمها جذابیت داشت. این مرحله تا مدتهای طولانی ادامه پیدا کرد، یعنی از اوایل دهه ٧٠ تا اواسط دهه ٨٠. حتی وقتی شبکههای عربی هم پخش فیلمها و سریالها را شروع کردند که مشهورترین آنها شبکه mbc است، باز هم سریالهایی در همان قالب بود و مشتریهای خودشان را داشتند.
نسل دوم مجموعههای نمایشی ماهوارهای که مورد توجه مردم قرار گرفت، مجموعههای نمایشی دوبلهشده بود. تا قبل از آن، سریالها به زبان اصلی یا زیرنویس بود ولی شبکه فارسیوان پخش سریالهای دوبلهشده را شروع کرد که این کار در سپهر رسانهای کشور یک اتفاق مهم بود و حساسیت زیادی را هم ایجاد کرد. عمدتا هم محصولاتی از آمریکای جنوبی پخش میشد، یعنی سریالهایی از کشورهای مکزیک، کلمبیا و برزیل. برخی از شهرهای دنیا با بعضی از تولیدات شناخته میشوند، مثلا مکزیکوسیتی با سریالهای تلویزیونی. حجم تولیدات تلویزیونی در این کشورها خیلی بالاست. علتش هم این است که کمپانیهای تولید برنامه در آمریکا کارهایشان را در این کشورها تولید میکنند، چون هزینههایش پایین تمام میشود، یعنی همه چیز حرفهای است و فقط محیط تصویربرداری و بازیگرانش از آمریکایجنوبی هستند. این هم مرحله دوم بود که به نظرم موج جدید گرایش به مجموعههای نمایشی و دراماتیک تلویزیونی را به وجود آورد و به آن دامن زد اما از نظر ارتباطی مشکلی پیدا کرد. اختلافهای فرهنگی و ارزشي در سریالهای فارسیوان و مجموعههای آمریکایجنوبی با ویژگیهای مردم ایران زیاد بود. تفاوتهای زیادی از نظر نوع و سبک زندگی، پوشش، دغدغهها، اهداف و ارزشها وجود داشت. همین باعث شد آرامآرام نوعی رکود میان مخاطبان آن شبکهها به وجود بیاید.
اما نسل سومی که خیلی تاثیرگذارتر از مرحله دوم بوده و در مقطعی باعث بحرانی جدی هم در مخاطبان تلویزیون ما و حتی دیگر رسانهها مثل اینترنت و روزنامهها شد، موج پخش سریالهای ترک بود. علتش هم این است که از نظر تکنیکال این شبکهها و سریالها سعی کردند ضعفهای مجموعههای گذشته، یعنی نسل دوم را رفع کنند. مثلا در دوبله با صداهای آشنا کار کردند. صداهایی که قبلا در مجموعههای تلویزیونی و رادیوی ایران شنیده شده بود و خودش نوعی پیوند برقرار میکرد. از نظر سطح حرفهای دوبله هم کار را ارتقا دادند.
مدیران این شبکهها با هر نیتی که داشتند، حواسشان از نظر حرفهای جمع بود که پیوندهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی مردم ایران و ترکیه به مراتب بیشتر از مردم ایران و برزیل و مکزیک است. موضوعات، سوژهها و مسائلی که در روابط اجتماعی ترکیه وجود دارد، خیلی نزدیکتر به مردم ایران است تا مسائل مردم آمریکایجنوبی و این باعث شد مردم گرایش جدی به آنها پیدا کنند. البته همان دلایلی که در نسل ویدیوکلوبها بود، در این دوره هم همچنان باقی است. اینطور که مقامات رسمی در برخی از مصاحبهها گفتهاند، حدود ٧٠درصد مردم به ماهواره دسترسی دارند و شبکههای ماهوارهای را دنبال میکنند. با چشمهایمان هم میبینیم که حتی در روستاها روی پشتبامها دیشهای ماهوارهها وجود دارند. این شبکهها توانستهاند به خانههای مردم نفوذ و در ساعتهای پیک توجه آنها را به تلویزیون جلب کنند. یعنی توانستند از ساعت ٧ تا ١١شب را که در همه جای دنیا ساعت پیک تماشای تلویزیون است، عمدتا به خودشان اختصاص بدهند. از طرفی میزبان تماشای تلویزیون در ایران خیلی بالاست. ایرانیها حدود ٤,٥ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنند که شاید هیچ جای دنیا واقعا اینطور نیست. بهویژه در کشورهای درحال توسعه و توسعهیافته وقت بیشتری را در فضاهای عمومی سپری میکنند اما جذابترین بخش زندگی مردم ما به دلایل مختلفی، زمانی است که از سرکار به خانه میروند، لباسهایشان را عوض میکنند، به پشتی یا کاناپه تکیه میدهند و جلوی تلویزیون چای و میوه میخورند. این یک سبک زندگی ایرانی است که تلویزیون این بخش آن را پر میکند.
مضامین
مضامینی که در سریالهای ترکیهای تکرار میشوند، موضوعی پنهان نیست، بهراحتی میتوان چند مضمون مشخص را در این سریالها یافت که در همهشان مشترک است. موضوعات عمده و محوری سریالهای ترکیهای در این موارد خلاصه میشود:
١. خیانت؛ ٢. عشقهای سهضلعی؛ ٣. خانوادههای ازهمپاشیده؛ ٤. دسیسهچینی؛ ٥. دروغ و فریب؛ ٦. قتل و تجاوز؛ ٧. انتقام؛ ٨.کینه و نفرت و... که البته تمامی این موارد در قالبی خوشآبورنگ و داستانگونه چنان قرار گرفتهاند که بیننده را مجذوب میکنند. شناسایی این مضامین کار چندان سختی نیست اما سرچشمه این مضامین و دلیل استقبال مردم از آنها جای بحث دارد.
حمید پورعلیمحمد، فیلمنامهنویس منشأ این سریالها را کتاب «بیشعوری» نوشته خاویر کرمنت معرفی میکند. او مینویسد: «خیلی خیلی خیلی و باز هم خیلی سخت بود تا بفهمم این سریالهای ترکیهای بر چه اساسی ساخته میشوند. یعنی اگر کسی آنقدر بیکار باشد که بنشیند و برای یافتن اساس و بنمایه این سریالها کتابهای طاق و جفت فیلمنامهنویسی را بخواند، هرچند دست آخر ممکن است فیلمنامهنویس بشود. اما قطعا نمیتواند بنمایه این سریالها را بفهمد. ممکن است گروهی واقعگراتر باشند و برای یافتن سرچشمه این شاهکارها به سراغ فیلمها و سریالهای هندی بروند. اما از همین حالا اطمینان بدهم که دست خالی برخواهند گشت.
سریالهای عربی؟ نه! فکر کنم! سریالهای کرهای؟ نه نه نه... اصلا وقت تلف نکنید! این چشمبادامیهای زبانبسته نمیتوانند بهعنوان الگوی سریالهای ترکیهای مطرح شوند. آنها فقط میخواهند چهار تا لباس و کفش و چند نوع نودل و دکوراسیون و اینها را به خورد خلایق بدهند. اما بالاخره منشأ این جریان سیلآسا یکجایی هست. آدمفضاییها که منحصرا برای اینها فیلمنامه نمیآورند. اما از آنجا که هر جویندهای یک روز یابنده میشود و بالاخره این برای نگارنده هم رخ داد، اکنون باید با افتخار اعلام کنم که عاقبت فهمیدم سریالهای ترکیهای را بر چه اساس میسازند. هیجانزده نشوید. الان میگویم. این سریالها براساس کتاب بیشعوری نوشته خاویر کرمنت ساخته میشوند. یعنی سازندگان این سریالها جلدهای متعدد این کتاب را جلوشان میگذارند و گروگر براساس آن داستان تولید میکنند و آنقدر هم در این راه اوستا شدهاند که حالا خاویر کرمنت باید بیاید و از روی این سریالها جلدهای دیگر کتاب بیشعوری را بنویسد.» علیمحمد در پایان لیستی از مضامین مشابه با رمان بیشعوری نیز ارایه داده است:
* در این سریالها هر کسی فقط به فکر منافع خودش است، بر همین اساس چیزی به نام دوستی وجود ندارد.
* هر کسی قصد دارد به آن دیگری ضربه بزند. مهم نیست آن دیگری کیست. به همین خاطر چیزی به نام روابط خانوادگی وجود ندارد. البته خواهر و برادر و پدر و مادر چون دمدست هم هستند، راحتتر به جان هم میافتند.
* به سرعت قضاوت و براساس این قضاوت، رفتار میکنند.
* بیشرمانه به هم نظر دارند. بیهیچ دلیل موجه دلباخته هم میشوند، حتی گاهی قبل از اینکه یکدیگر را ببینند!
* به هم طولانیمدت و پیدرپی دروغ میگویند.
* عصبی و بیادبانه با هم حرف میزنند، حتی در روابط خیلی معمولی. اصولا بیتربیتی مد است!
*بسیار کمهوش و گاهی سادهلوح هستند. بهراحتی گول دشمن و رقیب را میخورند و البته به همین سادگی دشمن و رقیب را هم گول میزنند.
*به اندازه عمر چهار تا آدم سالم رازهایی دارند که مخفی کردهاند و بر حسب ضرورت و منافع آنها را آشکار میکنند و نانش را میخورند.
*به دنبال بههمزدن پیدرپی آرامش هم هستند. هرکس سرش در زندگی دیگری است.
*مدام در پی این هستند تا مچ هم را بگیرند.
*وقتی قرار است با هم مواجه شوند، این مواجهه با خشونت تمام انجام میشود. یعنی اگر قرار است بزنند، همچین از ریشه میزنند که طرف بلند نشود. اما طرف بلند میشود و متقابلا از ریشه میزند!
*هر کار غلطی از سوی کسی که دوستش دارند، رواست. در مقابل کسی که دوستش ندارند، حق نفس کشیدن هم ندارد!
* هرکسی دشمن هر کسی است، مگر اینکه خلافش ثابت شود که معمولا خلافش ثابت نمیشود.
*مملکتشان قانون ندارد.
* مملکتشان البته پلیس هم ایکاش نداشت! چون پلیسهایش کاری به کشف جرم ندارند.
* زندان در بیشتر مواقع آدمها را پولدار کرده است.
*تحصیلات و تجربههای حرفهای آدمها هیچ تاثیری بر درکشان نسبت به اتفاقها و رویدادها ندارد.
* آدمکشتن خیلی راحت است. هرکسی برای خودش یک ششلولبند حرفهای است.
* آنقدر در انجام یک کار پافشاری و اصرار میکنند که تقریبا میشود گفت دیگر آدم نیستند.
* تقریبا تمام آدمهای سریالها فاقد وجدان هستند.
اما منشأ آن هرچه باشد، چه رمان بیشعوری، چه واقعیتهایی که از جامعه برخواسته! دلیل استقبال از این مضامین نیز جای بحث دارد. در همین خصوص، مناقشهای نظری بین مفسران درخصوص استقبال از سریالهای کشور ترکیه وجود دارد: عدهای معتقدند که دلیل چنین استقبالی به خاطر نزدیکی فرهنگی بین کشور مبدأ یعنی ترکیه و کشورهای مقصد است. زمینههای اجتماعی بیشتر کشورهای خاورمیانه شبیه هم است و همین شباهت، توجیهگر استقبال از سریالهاست.
در مقابل، عدهای دیگر معتقدند که دلیل این استقبال نه شباهت، بلکه تفاوتهاست. درواقع مخاطبان این سریالها در کشورهای مقصد آنچه را ندارند، در این سریالها جستوجو میکنند. آنها بهدنبال یافتن نداشتههای خود در این سریالها هستند.
هیچکدام از این دو دیدگاه را نه میتوان کاملا قبول کرد، نه رد، به دلیل اینکه همانطور که گفته شد، این سریالها در ٧٦کشور بیننده دارد و سخت است بتوان قبول کرد تمام این کشورها ریشههای فرهنگی مشترکی دارند. در مقابل کشورهایی مانند ایران و دیگر کشورهای اسلامی، نیز اشتراکات فرهنگی با کشور همسایه دارند، به همین دلیل نظر گروه دوم نیز نمیتواند کاملا صحیح باشد. به نظر میرسد دلیل، چیزی فراتر از اینهاست یا حداقل جمع دو دیدگاه بیان شده است.
شخصیتپردازی در این سریالها نیز فرمولی مشخص دارد، مثلا تیپ زنانی که به نمایش درمیآید کاملا شبیه بههم است:
* زنی سنتی (دارای نشانههایی از سنتهای فرهنگی ترکیه) که در مرحله گذار به مدرنیته است.
* همواره در تلاش برای کسب برتریهای ظاهری، خودنمایی و فخرفروشی است.
* چشم و همچشمی و رقابتهای زنانه از بارزترین مؤلفههای شخصیتی او است.
* بهدنبال مدگرایی و تنوعطلبی در ظاهر بهویژه در پوشش و لباس است.
* اهل ریختوپاش، تجمل و اهتمام به رسومات پرخرج در جشنها و مهمانیهاست.
* خیانت به عشق را جایز نمیداند ولی برای رسیدن به عشق خود خیانت به خانواده و شوهرش را جایز میشمرد.
در اکثر این سریالها روابط عاشقانه مثلثی و چندضلعی است. از ٢٠درام عاشقانهای که در بهار ٩٣ از شبکههای ماهوارهای پخششده، ١٥سریال بهطور خاص مبتنیبر همین عشقهای چندضلعی است و این به تصویر کشیدنها با نیت عادیسازی این روابط نامشروع است و تأسفبارتر آنکه در این زنجیرهها این روابط میان زنان و مردان همسردار صورت میگیرد. روابطی که در بسیاری از موارد به طلاق منجر میشود. در ١٠سریال عاشقانهای که در بهار ٩٣ تنها از شبکه «جمتیوی» پخش شد، ٢٢مورد طلاق یا برهمخوردن عقد و نامزدی در این سریالها رخداده است. الگویی که شاید دلیل افزایش طلاقها در کشور خودمان نیز باشد.
خبرگزاری آلمان در گزارشی دلیل افزایش ٤٠درصدی طلاق در ترکیه را همین سریالها معرفی میکند. از سال ۲۰۰۵ تاکنون، ۴۰درصد بر شمار طلاقها در ترکیه افزوده شده و شمار ازدواجها نیز در همین محدوده زمانی کاهش یافته است که محافل سیاسی و اجتماعی محافظهکار در ترکیه دلیل بالا رفتن نرخ طلاق در این کشور را افزایش شمار زنان شاغل میدانند. مخالفان آنان اما این دلیل را نمیپذیرند.
در این گزارش یک زن ترکیهای درباره دلیلش برای جدایی از شوهرش میگوید: «مادرهای ما حاضر بودند با هر مشکلی بسازند، اما دخترهای امروزی دیگر این گونه نیستند. آنها چیزهای زیادی در تلویزیون دیدهاند و میخواهند همان چیزها را به دست بیاورند.»
بهخصوص شهروندان شهرهای کوچک و روستاهای ترکیه انبوه سریالهای تلویزیونی را یکی از عوامل بدآموزی میدانند؛ سریالهایی که عصرها مردم را پای تلویزیونها میخکوب میکنند. بیشتر سریالهای تلویزیونی ترکیه مانند سریالهای دیگر نقاط جهان به مقوله عشق میپردازند و البته ارتباطهای غیرمجاز عاشقانه و مشکلات خانوادگی.
این خبرگزاری در ادامه گزارش خود نظر عبدالکریم بهادیر، پروفسور رشته الهیات را مطرح میکند. او بر این نظر است که همین سریالهای بیپرواست که سبب ازهمپاشیدگی زندگی خانوادگی بسیاری میشود. او میگوید: «وقتی هنرپیشهای در یک سریال تلویزیونی به صورت آزاد به موضوعی غیراخلاقی میپردازد، این امر الگویی میشود برای بینندگان سریالها.»
در کشور خودمان نیز موارد زیادی از چنین الگوبرداریهایی از شخصیتهای این سریالها به چشم میخورد. آرش قادری، فیلمنامهنویس در مصاحبهای به یکی از این موارد اشاره میکند، او میگوید: «من سهسال پیش در تحقیقات یك سریال در اداره آگاهی، پرونده خانمی را خواندم كه ایشان به همسرش خیانت كرده و همسرش آن مرد را كشته بود. آن خانم در بازجویی گفته بود ویكتوریا كه به شوهرش خیانت كرد، چطور بخشیده شد؛ شوهر من چرا نمیبخشد؟!»
یا خبری که سال گذشته در رسانهها بازتاب داده شد. دختر ۱۸سالهای که تحتتأثیر سریالهای ماهوارهای با شوهرخواهرش رابطه برقرار کرده و از خانه فراری شده بود، از سوی پلیس دستگیر شد و موارد بسیار دیگری که شاید در میان اطرافیان خودمان اتفاق افتاده باشد.
علاوه بر الگوبرداری از سبک زندگی، ترکیه موفق شده با سریالهایی که تولید میکند، میزان محبوبیت زبان ترکیهای را نیز بالا ببرد. براساس یک گزارش، تعداد علاقهمندان شرکتکننده در کلاسهای آموزش زبان ترکیه از یکدرصد به ١٠درصد افزایش یافته است. علاقهای که حداقل در ایران به سبب پخش سریالهای ترکیه بوده است. سال ٩٣ روزنامه دیلیصباح چاپ ترکیه، گزارشی از یک کلاس آموزش زبان ترکی استانبولی منتشر کرد که طبق این گزارش، تعداد متقاضیان ثبتنام در این کلاس از ظرفیت پذیرش آن بیشتر است و ۸۰درصد متقاضیان زنان خانهدار هستند.
به گزارش این روزنامه، موسسه «یونس آمره» که از سال ۲۰۰۹ تأسیس شده و در بیش از ۳۶ کشور جهان از ژاپن و روسیه تا اردن و هلند شعبه دارد، تاکنون چنین اشتیاقی را برای یادگیری زبان ترکی استانبولی تجربه نکرده است. سالانه ۵۵۰ نفر از ساکنان تهران برای ثبتنام در این موسسه مراجعه میکنند.
«شامیل اوچال»، مدیر این موسسه به دیلیصباح گفته که نمیتواند تمام متقاضیان را ثبتنام کند و تنها نیمی از آنها پذیرفته میشوند.
کسانی که در این موسسه ثبتنام میکنند هدفشان از یادگیری ترکی استانبولی سهچیز است: گروهی که با شرکتها و موسسات ترک همکاری تجاری دارند، کسانی که قصد ادامه تحصیل در ترکیه را دارند و گروه سوم که بیشترین تعداد متقاضیان را تشکیل میدهند و اکثرا هم زن هستند، با هدف فهم بهتر سریالهای ترکی خواهان یادگیری زبان ترکی استانبولی هستند.
مدیر موسسه یونس آمره گفته ۸۰درصد متقاضیان این موسسه را زنان تشکیل میدهند که بیشتر آنها خانهدار هستند.
دیلیصباح با دونفر از این زنان گفتوگو کرده است. یکی از آنها زنی ۵۵ساله است که به گفته خودش بعد از دیدن سریال ترکی «عشق ممنوع» به یادگیری زبان ترکی علاقهمند شده است. دومین زن مصاحبهشونده، گفته پس از تماشای شوهای ترکی تصمیم گرفته ترکی استانبولی یاد بگیرد.
نظرات کارشناسان
زهرا حسینزادهملکی، دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی، سریالهای ماهوارهای بهخصوص سریالهای ترکی را ازجمله دلایلی میداند که بر سردشدن روابط عاطفی و زناشویی زوجین تأثیر عمدهای دارد.
وی به پیامدهای منفی تماشای این سریالها اشاره میکند:
١ . زمانی که هدف از پخش یک برنامه تلویزیونی صرفا کسب درآمد باشد، سازندگان آن باید تمامی تلاش خود را برای رسیدن به این هدف به کار برند. به همین دلیل زنان و مردان بازیگر در این سریالها باید بهصورتی نمایش داده شوند که برای مخاطبان جذاب باشند و برای به حداکثر رساندن این جذابیتها در هر صحنهای که نمایش داده میشود نورپرداز، فیلمبردار، چهرهپرداز و... در تلاش هستند تا این امر محقق شود اما آیا در زندگی واقعی، همسران میتوانند با این جلوههای به کار گرفته شده، رقابت کنند و آیا زمانی که سطح توقع افراد با دیدن این تصاویر افزایش مییابد، شخص میتواند از زندگی زناشویی خود احساس رضایت داشته باشد؟
٢ . داستانهای مطرحشده در فیلمها و سریالهای ماهوارهای بهخصوص سریالهای ترکیه، روابط فرازناشویی را امری عادی جلوه داده و آن را یک رفتار همگانی نشان میدهد، بنابراین زمانی که افراد تصور میکنند میتوانند از روابط خارج از خانواده به صورت گسترده لذت ببرند و تعهدی در قبال آن نداشته باشند، دیگر برای حفظ زندگی با یک نفر تلاش نخواهند کرد.
٣ . در این فیلمها به عواقب روانشناختی این سبک زندگی، ازجمله احساس تنهایی، خستگی روانی و آرامش نداشتن افراد پرداخته نمیشود، همچنین به بیماریهای جسمانی حاصل از این نوع روابط به هیچ عنوان اشاره نمیشود.
٤ . در بسیاری از سریالهای شبکههای ماهوارهای، زنان فاقد وابستگی اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی هستند. این برنامهها زنان را هدف قرار داده، روابط فرازناشویی را دلیل پیشرفت و امروزیبودن جلوه میدهند و زنی که وقتش را با همسر و فرزندانش سپری میکند، به نوعی تحقیر میشود. بنابراین نمایش دایمی خیانت، لذتبخش جلوه دادن سبک زندگی مجردی، تمسخر پایبندی به زندگی خانوادگی و تعهد زناشویی همگی باعث میشود این احساس در بیننده ایجاد شود که نگاه او به زندگی بسیار کوتهبینانه و محدودکننده است و شخص هرگز نخواهد توانست در سبک زندگی متعهدانه به رضایت دست یابد. دکتر فرید براتیسده، روانشناس نیز درباره سازوکارهای تأثیر سریالهای ماهوارهای بر خانواده ایرانی میگوید: اخیرا در بعضی از کانالهای ماهوارهای سریالهایی به نمایش درمیآید که محتوای آنها با روح و طبیعت خانواده ایرانی در تعارض آشکار است، اما این سریالها چگونه بر خانوادهها و اعضای آن تأثیر میگذارد:
١- همذاتپنداری
یکی از اصول عمده در ساخت سریال، همانندسازی بیننده با کاراکترهای مورد علاقهاش در آنهاست. منظور از همانندسازی پذیرش و درونیسازی رفتار و اعمال کاراکتر و سپس رفتارکردن مثل آن کاراکتر در دنیای واقعی است. این موضوع البته با توجه به دیدگاههای تازهتر که آدمی را موجودی فعال در کسب و پردازش اطلاعات و دادهها میداند، محل تردید است، بهخصوص در موارد مرتبط با مسائل اخلاقی. بنابراین، شاید صرف همذاتپنداری نتواند توجیه مناسبی برای اثرپذیری از محتوای اخلاقی یا غیراخلاقی سریالهای ماهوارهای باشد.
۲ - الگوگیری
الگوگیری از نظریه یادگیری اجتماعی یا یادگیری مشاهدهای سرچشمه میگیرد. طبق الگوگیری، در رسانهها رفتار یا عملی را مشاهده میکنیم و سپس با توجه به پیامدهایش همان رفتار یا حتی رفتاری شدیدتر را در همان زمینه انجام میدهیم. برای این کار شرایط و لوازمی باید فراهم شود، یعنی الگوگیری طی مراحلی انجام میگیرد. ابتدا باید به رفتار کسی که میخواهیم از او الگو بگیریم، توجه کنیم.
در مرحله دوم، باید آن رفتار را در ذهن رمزگذاری و در حافظه ذخیره کنیم و سپس در مراحل بعد، آن را انجام بدهیم. البته این رفتار به عوامل زیادی بستگی دارد که از بین آنها میتوان به عوامل انگیزشی و محیطی اشاره کرد. بنابراین در نظریه مذکور، برای آنکه از رفتاری که در سریالی مشاهده شده، تقلید شود باید محیط مساعدی وجود داشته باشد، یعنی عوامل محیطی در اینباره نقش آشکارساز مهمی دارند. نباید و نمیتوان به صرف نمایش سریالی در ماهواره نتیجه گرفت که از آن تقلید میشود، بلکه باید دید چه عوامل محیطی وجود دارد که اجازه میدهد رفتار مشاهده شده عملی شود.
٣- مهارزدایی
مهارزدایی یعنی کاهش مهارهای طبیعی که بیشتر افراد به کار میبندند تا از بروز رفتارهای مشاهدهشده در سریالها جلوگیری کنند. مهارهای طبیعی حاصل تربیتهای خانوادگی، زمینههای ارزشی، اخلاقی، فرهنگی و تعالیم رسمی و غیررسمی است. مهارزدایی از دو طریق افراد را تحتتأثیر سریالهای ماهوارهای و محتوای غیراخلاقی آنها قرار میدهد:
الف) آمادهکردن بیننده از راه تضعیف دیدگاههای عادی او: اگر نگرشهای بیننده ضعیف شود، راه برای بروز رفتاری که در سریال یا فیلم مورد توجه قرار گرفته است، هموار میشود.
ب) پذیرش رفتارهای مشاهده شده: اگرچه بیشتر مردم این باور کلی را دارند که رفتارهای موجود در سریالهای ماهوارهای غیراخلاقی است، اما تکرار آنها در رسانه، سرانجام نگرش به آنها را تغییر میدهد و افراد به تدریج، به این رفتارها نگرش مثبتتری پیدا میکنند و کمکم زمینه برای ارتکاب آنها فراهم میشود. این مورد هم مثل خشونت در بازیهای رایانهای است. محققان میگویند در بازیهای خشن رایانهای بچهها اول شلیک میکنند و بعد سوال میپرسند. اینجا هم پس از آنکه نگرش مثبتی به رفتارهای موجود در سریالهای ماهوارهای ایجاد شود، بینندگان ابتدا مثل آنها عمل میکنند و سپس درباره رفتار خود فکر میکنند.
مهارزدایی موجب میشود حساسیتها به رفتارهای نمایش داده شده و برانگیختگی و ناراحتی ناشی از نمایش فیلمها نیز کمتر شود.
هرچه فرد بیشتر با تلویزیون یا رسانههای تصویری برخورد کند و آنها را ببیند، درکش از واقعیتهای اجتماعی با آنچه در تلویزیون نشان داده میشود، هماهنگتر است و واقعیتها را بیشتر شبیه چیزی در نظر میگیرد که در فیلمها نشان دادهاند. در حقیقت، بیننده در اینجا واقعیت را همانی میبیند که از دریچه سریال دیده است.
اکنون میتوان ترکیبی از چند نظریه مطرحشده را ارایه داد. نتیجه چنین ترکیبی، فرآیند هنجارسازی رفتارهای نمایش داده شده است. یعنی در نبود جایگزینهای مناسب در صداوسیمای داخلی، به ماهوارهها توجه میشود و بهتدریج، حساسیت به رفتارهای کاراکترهای این فیلمها کم میشود و مهارزدایی صورت میگیرد. مهارزدایی سبب میشود نگرش مثبتتری به رفتارهای موجود در سریالها به وجود بیاید و سپس کسی که بخشی از وقتش را به تماشا سپری میکند، بهتدریج رفتارهای کاراکترها را طبیعی تصور میکند و در نهایت، خود آماده انجام دادن آنها میشود.
سریالهای ترکیهای چقدر درآمدکسب میکنند؟
آمار و ارقام فروش سریالهای ترکیهای در یک دهه گذشته بسیار قابل توجه است. این سریالها که ابتدا تنها در کشورهای عربی بیننده داشتند، کمکم راه خود را به دیگر کشورها باز کردند تا جایی که درحال حاضر ٧٦ کشور این سریالها را خریداری میکنند. طبق بررسیهای انجامشده از سوی وزارت فرهنگ و توریسم ترکیه، این کشور از سال ٢٠٠٥ تا ٢٠١١ مجموعا ٣٦,٦٧٥ ساعت برنامه تلویزیونی به ٧٦ کشور جهان فروخته است .
«ابدالرحمن سلیک» مدیر بخش کپیرایت تولیدات فرهنگی وزارت فرهنگ و توریسم ترکیه میگوید: «در جریان بررسیهایی که با هدف توسعه و تقویت بخش تولیدات تلویزیونی، فرصتها و تنگناهای این بخش صورت گرفت، این مسأله روشن شده که برنامههای تلویزیونی ترکیه در بازارهای جهانی جایگاه مناسبی یافته است. این موضوع همچنین قرار است با همکاری وزیر دارایی جهت تخصیص اعتبارات، توسعه بازارهای جهانی و دقت بیشتر اطلاعات مورد نظر مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد.»
بهگفته وی برای نخستین بار در سال ٢٠١١ برنامههای تلویزیونی ترکیه به کشورهای خارج از خاورمیانه هم فروخته شده که شامل کشورهای منطقه بالکان، سنگاپور، ویتنام و برخی کشورهای آفریقایی همانند نیجر، ساحل عاج، سنگال و سومالی است.
همچنین پخش سریالهای تلویزیونی ترکیه در شبکههای آمریکای لاتین بهویژه سریالهای درام چون هزارویک شب یا سلطان سلیمان در آمریکای لاتین محبوبیت زیادی داشته است. این سریالها بهویژه در شیلی و کلمبیا سبب ایجاد علاقه در شبکههای تلویزیونی کشورهای برزیل و آرژانتین شد و سپس کشورهای پرو، اوروگویه و بولیوی نیز به تبعیت از کشورهای همسایه در منطقه، این سریالها را از شبکههای مختلف تلویزیونی خود پخش کردند. یک کمپانی فیلمسازی تاکنون حدود ۱۰سریال ترک را به ۵کشور آمریکای لاتین فروخته است. او در دسامبر سال ۲۰۱۴در گفتوگو با فرانسپرس اعلام کرده بود که علاقه به سریالهای ترک در منطقه لاتین رو به رشد دارد و اکنون نیز پیشنهادهای متعددی از حوزههای مختلف کسب و کار از سوی این کشورها به ترکیه صورت گرفته است.
کشور یونان هم درمیان کشورهایی است که فیلمها و سریالهای ترکیه را با زیرنویس یونانی نمایش میدهد و از هر دو شهروند یونانی یک نفر بیننده این تولیدات است.
استقبال جهانی از سریالهای ترکیهای زمانی معنادارتر میشود که بدانیم به تازگی سریال «پسر» که طرفداران بسیاری در ترکیه دارد، توسط شبکه فاکس آمریکا خریداریشده و در اختیار مخاطبان این شبکه قرار گرفته است. حتی بهتازگی خبری منتشرشده که تهیهکنندههای سوئدی و انگلیسی قصد دارند داستان این سریال را با رعایت حق کپیرایت مورد استفاده قرار داده و آن را در ساختاری مناسب با کشورشان تولید کنند.
زمانی که مسئولان ترکیه به پتانسیل سریالهایشان برای کسب درآمد پی بردند، برای افزایش آن برنامهای بلندمدت درنظر گرفتند. در نخستین حرکت دولت ترکیه یکی از تولیدکنندههای سریال را وارد انجمن اقتصادی کشور کرد. حضور عضوی اینچنینی باعث میشود تولیدکنندههای محتوای تلویزیونی در کنار کارشناسهای اقتصادی قرار گرفته و از شرایط مناسب برای فروش سریالها باخبر شوند. در ادامه انجمنی متشکل از تهیهکنندهها، کارگردانها و بازیگرهای مطرح تلویزیونی ترکیه شکل گرفت تا نظارت بر کیفیت تولیدات داخلی به شکل جدی شروع شود. بعد از ایجاد شرایط اولیه، دولت بودجه فوقالعادهای را در اختیار تهیهکنندههای تلویزیونی قرار داد. هیچکدام از شبکههای تلویزیونی حاضر نمیشدند بودجه زیادی را به تولید سریالی اختصاص دهند که هنوز سرنوشت و آینده درستی ندارد. در مقابل دولت، این ریسک را پذیرفته و با اختصاص بودجههای سرسامآور عملا راه را برای تولید سریالهای طولانی هموار میکند. حتی دولت در اقدامی به چرایی جذابیت سریالهای ترکیهای توجه میکند و گروهی متشکل از متخصصهای این حوزه را تشکیل میدهد تا بهعنوان تحقیق و توسعه از شرایط مناسب و موضوعات موردپسند باخبر شده و آنها را در اختیار تولیدکنندهها قرار دهند.
تمام این اقدامات باعث شد ترکیه که در سال ٢٠٠٤ تنها یکمیلیون دلار از فروش مستقیم سریالهایش درآمد داشت، در سال ٢٠٠٨ به رقم ١٠میلیون دلار در سال برسد و در سال ٢٠١٤ توانست با یک برنامه پنجساله درآمد خود از فروش محتوای تلویزیونی را به ۱۵۰میلیون دلار برساند.
در سال گذشته میلادی «دورسون توپچو» معاون رئیس اتاق بازرگانی استانبول که در نمایشگاه تلویزیونی و رسانههای دیجیتال «MIPTV» در شهر کن فرانسه شرکت کرده بود، اعلام کرد: هدف کشورش این است که ترکیه بيشترين سریالهای تلویزیونی در سطح جهان را صادر کند. او بیان کرد که صادرات مجموعه تلویزیونی ترکیه در سال ۲۰۱۵ به ارزش بیش از ۳۰۰میلیون دلار رسیده و هدف آنها رسیدن به مبلغ یکمیلیارد دلار تا سال ۲۰۲۳ است.
در همان نمایشگاه «اوزلم اوزسمبل»، مسئول خرید و فروش فیلم و سریال شبکه تلویزیونی «KANAL D» اعلام کرد که اکنون بیشتر از ٤۰-٣۰ سریال ترکی در کشورهای مختلف جهان درحال پخش است. اما درآمدزایی تنها هدف سازندگان سریالهای ترکیهای نیست، به گفته اوزسمبل، مجموعههای تلویزیونی ترکیه علاوه بر بازدهی اقتصادی، مدرن و پویا بودن جامعه ترکیه را نیز نشان میدهد و در معرفی فرهنگ این کشور نیز نقش مهمی دارد. موضوعی که علاوه بر تاثیرات فرهنگی بسیار بر دیگر کشورها، باعث درآمدزایی غیرمستقیم نیز شده است. درآمدزایی از طریق گردشگران و فروش آپارتمان در ترکیه، موضوعی که ابدا تازگی ندارد.
از زمانی که سینما و تلویزیون به محبوبیتی جهانی دست یافت و کشورها تولیدات داخلیشان را به دیگر کشورها نیز صادر کردند، همواره تولیدکنندگان و مسئولان دولتی به بعد فرهنگی و سیاسی فیلمها و سریالها نیز توجه ویژهای داشتند. بهخصوص کشورهایی که سینما و تلویزیون دولتی داشتند یا حداقل دولت در سیاستگذاری تولیدات فرهنگی نقش داشت. بهعنوان مثال فرانسه که سه دوره مدیریتی دولتی را پشتسر گذاشته یا حتی کشور خودمان، در دوره مدیریتی ١١ساله فخرالدین انوار در معاونت سینمایی و مدیریت سیدمحمد بهشتی در فارابی، سیاستگذاریها به نحوی بود که توجه به بعد فرهنگی، یکی از شاخصههای کیفی فیلمهای سینمایی قلمداد میشد و فیلمهایی به جشنوارههای خارجی فرستاده میشد که فرهنگ کشورمان را نیز معرفی کنند. این اتفاق در تولیدات هالیوودی نیز به وضوح دیده میشود، بهعنوان مثال سریالهای هالیوودی همگی در یک شهر واحد ساخته ساخته نمیشوند. داستان هر سریال در شهر بهخصوصی اتفاق میافتد و سعی سازندگان بر این است که در هر قسمت نمادهای آن شهر به تصویر کشیده شود. به همین واسطه هر سریال با شهری شناخته میشود و این شهرها به بینندگان داخلی و جهانی معرفی میشوند. چنین اقداماتی علاوه بر نفوذ فرهنگی در دیگر کشورها باعث درآمدزایی غیرمستقیم مانند جذب توریست نیز میشود.
آمار ارقام مربوط به گردشگرانی که به ترکیه سفر میکنند نیز قابل توجه است. سریالهای ترکیهای در سالهای نخست تنها به کشورها عربی صادر میشدند و همین موضوع باعث شده بود اغلب کسانی که به ترکیه سفر میکنند، از همین کشورها باشند و رفتهرفته بر تعداد آنها نیز افزوده شود. بهگزارش ایسنا از ابتدای سال ٢٠١٤ شهر تاریخی استانبول از پرطرفدارترین مقاصد توریستی گردشگران عرب بوده است که پس از اماکن تاریخی و طبیعت زیبای شهر بورسا در غرب ترکیه، توانسته بیشترین گردشگر عرب را به خود جذب کند.
طبق گزارشهای محلی تمامی هتلهای این شهر در تمامی روزهای سال جاری به صورت ١٠٠درصدی رزرو بودند. همچنین سواحل دریای سیاه در شمال ترکیه هم از دیگر مناطق توریستی مورد توجه این مسافران بود، بهطوری که میزان درآمدزایی این صنعت در سه ماه دوم سال ٢٠١٤ (یعنی در ماههای آوریل، می و ژوئن) با افزایش ٧,٩درصدی نسبت به سال قبل به ٨میلیارد و ٩٨٠میلیون دلار رسید.
طبق این گزارشها تنها در تعطیلات عید فطر، نزدیک به ٨٠هزار عربستانی تعطیلات خود را در شهرهای مختلف ترکیه سپری کردند. (آمار مربوط به سالهای قبل است چون در عید فطر امسال صنعت گردشگری ترکیه به علت حوادث تروریستی وضع بسیار ناگواری داشت) طبق بررسیهای انجام شده؛ این میل مفرط به مشاهده سریالهای تلویزیونی ترک در کشورهای عرب است که سبب رشد کسبوکارهای وابسته به گردشگری نیز شده است که طیف وسیعی از انواع مشاغل را در ترکیه پوشش میدهد.
درنتیجه نمایش این فیلمها و ارتباط عاطفی بینندگان با شخصیتهای مطرح در هر سریال، دیدار از لوکیشنهای آشنا در ترکیه از جاذبههای مهم گردشگری در ترکیه است.رستوران «گل موتفقی» که تنها یک رستوران دنج و جالب در محلهای نزدیک به ایستگاه مترو در بخش آسیایی استانبول است، تنها نمونهای است که به یمن سریال «فاطما گل» که بهطور وسیع از شبکههای تلویزیونی عرب پخش شده، برای گردشگران عرب معنای بیش از یک رستوران دارد. سریالهای ترکی در کشورهای عربی فقط یک سریال نیستند، بلکه تصویرهایی جالب و جذاب از ترکیه در خاورمیانهاند که اکنون به عامل محرکه گردشگری ترکیه و منبع درآمد مالی برای رستورانها، هتلها و محوطههای توریستی این کشور مبدل شدهاند.
«گونیت ساهین» صاحب رستوران «آشپزخانه گلسرخ» که با همسر و پسرش این رستوران را میگرداند، میگوید: «نمایش این فیلم توجه بسیاری از عربها را به این رستوران جلب کرده، بهحدی که ما گاهی ٢٥٠ توریست عرب در رستوران خود داریم.» بهگزارش اتحادیه تورگردانهای ترکیه (تورساب)، تعداد گردشگران عرب در ترکیه که در سال ٢٠١٠ به زحمت به ٢٧هزار نفر میرسید، سال بعد به ٦٥هزار نفر افزایش یافت. این درحالی است که تعداد گردشگران کویتی به تنهایی به سه برابر میزان قبلی افزایش داشته است. تعداد گردشگران کشور اماراتی هم از ٣٠هزار توریست به ٤٨هزارنفر رسیده است. تعداد گردشگران سعودی نیز با دوبرابر رشد از ٨٥هزار نفر به ١٧٥هزار نفر رسیده است.
این میزان گردشگرد حاصل طرحی است که دولت ترکیه از سال ٢٠٠٨ با هدف افزایش گردشگران کشورهای حوزه خلیجفارس آغاز کرده است. در این طرح شهرهای مختلف ترکیه باید برای میزبانی از ٣٠میلیون گردشگر با سودآوری ٣٠میلیارد دلار و تأمین ٤,٥درصد درآمد ملی ترکیه آمادهسازی شوند. در همین راستا مسئولان ترکیه تدابیری اندیشیدهاند که شهروندان کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس بتوانند به محض ورود به فرودگاههای ترکیه، ویزاهای مسافرتی با اعتبار سه ماهه دریافت کنند. بعد از کشورهای عربی نوبت به ایران رسید. مقصد بعدی سریالهای ترکیهای، ایران بود و به همین دلیل مقصد گرشگران ایرانی نیز به ترکیه تغییر یافت. بهگفته سفیر ترکیه در ایران، در سال ١٣٩٤؛ ۶میلیون ایرانی به ترکیه سفر کردهاند. این درحالی است که در این مدت تنها ۴۰۰هزار ترکیهای به ایران سفر کردهاند.
بعد از ایران هم نوبت به کشورهای آمریکایلاتین رسید. کشورهای منطقه آمریکایلاتین نیز به صورت واگیر موجی از سریالهای ترکیه را برای مخاطبان خود پخش کردند و سبب ایجاد انگیزه سفر به ترکیه در میان مخاطبان خود به آن سوی دیگر دنیا شدند. مدیر اتحادیه هتلداران ترکیه اعلام کرده است که محبوبیت ترکیه بهعنوان یک مقصد گردشگری در میان مردم کشورهای آمریکایلاتین به برکت سریالهای ترکیه در این کشورها و در کل منطقه رو به افزایش گذاشته است. دبیر اتحادیه هتلداران ترکیه نیز درهمین راستا گفته است: «حتی اگر میان آمریکای لاتین و ترکیه فاصله زیاد سبب بروز مشکلاتی شود اما ما شاهد آنیم که ترکیه کاملا در کشورهای این منطقه شناخته شده و مقصدهای گردشگری آن از محبوبیت زیادی برخوردارند. این موضوع به یمن پخش سریالهای تلویزیونی ترکیه درمیان کشورهای این منطقه است.»
وی درجریان کنفرانس مطبوعاتی که در بازگشت از سفرش به برزیل و آرژانتین برگزار کرده بود، همچنین از وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه خواست از حضور بازیگران و ستارگان مطرح در این فیلمها بهعنوان سفیر گردشگری ترکیه در آمریکایلاتین استفاده شود. طبق همین گزارش ترکیه سالانه بیش از ۲۰۰هزار گردشگر از آمریکایلاتین جذب میکند که ۷۰درصد آن از برزیل و آرژانتین هستند.
ترکیه ظرف ٥سال گذشته تنها از طریق فروش سریالهای تلویزیونی خود به کشورهای خاورمیانه و آفریقا توانسته است بر تعداد توریستهای خود از این کشورها به میزان ١٢درصد بیفزاید. رقمی که قابل توجه است و این درحالی است که وزارت فرهنگ و توریسم ترکیه در نظر دارد فروش سریالهای خود را به کشورهای اروپایی و آمریکا نیز توسعه دهد و پای این گردشگران را نیز به ترکیه باز کند. علاوه بر جذب گردشگر تأثیر سریالهای ترکیهای بر میزان فروش آپارتمانها به ترکیه و افزایش سفرها از کشورهای حاشیه خلیجفارس و ایران به شهرهای ترکیه ملموس است.
تبلیغات آپارتمانهای شهرهای توریستی ترکیه و پیشفروش ویلاها و املاک در ترکیه در میان بیشتر این سریالها پخش میشد. «توهم ترکیه مترقی» طبقه متوسط روبه بالا را که در جامعه ایران تعدادشان رو به افزایش است، برای خرید این آپارتمانها و ویلاها در شهرهای توریستی تحریک و تشویق میکند. در کشورهای عربی نیز همین مسأله و با غلظت بیشتری وجود دارد. براساس یک تحقیق تا پیش از پخش سریالهای ترکیهای و «تبلیغ مستمر ترکیه» خرید آپارتمانها در شهرهایی چون دوبی، ابوظبی و شهرهای بندری حاشیه خلیجفارس مرسوم بود، اما پس از رشد شبکههای ماهوارهای ترکی و پخش سریالها، ترکیه محل سرمایهگذاری متمولین و ثروتمندان کشورهای اطراف شده است. در میان تصاویر و صحنههای دلفریبی که در میان تبلیغات سریالهای تلویزیونی ترکی پخش میشود، چشمانداز کوهستان، دریا و دریاچه، چشمنوازیهای شهری و مهمتر از همه اینها گرفتن اقامت بهعنوان محرکی برای خرید آپارتمانهای ترکی پخش و تعریف میشوند.
متاسفانه این تبلیغات تلویزیونی حالا به واسطهگریهای علنی در داخل خاک ایران تبدیل شده و در همین تهران چند همایش هم برای خروج ارز از کشور و جذب سرمایه برای طرف ترکیه برگزار شده است. دفاتر فروش داخلی فعالی برای آگهی و بنگاهی املاک در شهرهای مختلف ترکیه وجود دارند که حقالمعامله خود را هم از طرف ترک دریافت میکنند. طبق آمار حالا ترکیه حجم بالایی از ایرانیها را برای خریدن آپارتمان و اقامت به شهرهای خود میکشاند.
چه باید کرد؟
اما راهحل مقابله با سریالهای ترکیهای چیست؟ برای پاسخ به این سوال میتوان به یک نمونه عینی اشاره کرد که بهتازگی اتفاق افتاده است: سریال شهرزاد و محبوبیتش در میان مردم. سریال شهرزاد نمونه خوبی برای بررسی و پیداکردن راهکارهایی برای مقابله با سیل سریالهای بیکیفیت شبکههای ماهوارهای است. بهتازگی وبسایت روزنامه گاردین بریتانیا با انتشار گزارشی دلایل موفقیت سریال شهرزاد را مورد واکاوی قرار داده است.
این گزارش، با اشاره به سیر داستانی این سریال که به وقایع متعاقب کودتای ٢٨مرداد سال ١٣٣٢ (١٩٥٣) در ایران میپردازد، دلیل موفقیت این سریال در جذب مخاطبان ایرانی را کمتر شدن خطوط قرمز و ممیزی رایج در شبکههای تلویزیونی ایران دانسته است.
این گزارش، با اشاره به اینکه بسیاری از مخاطبان ایرانی در هفتههای گذشته منتظر خرید پخش هفتگی این سریال از فروشگاهها یا دانلود قانونی آن از طریق وبسایت این سریال هستند، موفقیت سریال «حسن فتحی» را در بازتر بودن دست او در عبور از برخی خطوط قرمز رایج در تلویزیون دولتی ایران در این درام تاریخی دانسته است.
گاردین با اشاره به رقابت تنگاتنگ صداوسیمای ایران با شبکههای ماهوارهای نوشته است، یکی از دلایل تساهل مسئولان فرهنگی ایرانی در تولید چنین سریالهایی برای شبکه نمایش خانگی جذب مخاطبان در رقابت با شبکههای ماهوارهای ازجمله سریالهای پرمخاطب ترکی است که در شبکههای ماهوارهای چون «GEM» پخش میشود.
به نوشته گاردین و بهگفته ناظران یکی از دلایل تساهل مسئولان فرهنگی در عبور از برخی خطوط قرمز در سریالهایی چون شهرزاد، مقابله با سریالهای ترکیهای است که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود.
نظر کاربران
بی محتوا ترین وبی معنا ترین وابکی ترین سریال های جم پخش میکنه هیچ واموزشی به بیننده ارائه نمی کنه مردم خود به خود از تماشای انها سر باز می زنند
پاسخ ها
من تا حالا جم ندیدم...علاقه ای هم ندارم...واقعا خیلی مسخره است دوبلاژهاشون..آدم از فیلم و سریال زده میشه.
محتوا هم که مشخصه!
جدای این مسائل؛ واقعا ما یک فیلم یا سریال آبرومند نداریم که کشورمون رو به دنیا معرفی کنه.
خب شما بهترشو بسازین که مردم ولعشون اینوری شه!
حيف از وقت كه آدم بگذاره براي ديدن سريال چه تركي چه ايراني....
حرفتون در مورد سریال هاش درست که واقعا چیزی ندارن ولی باز این برمیگرده به ضعف داخلی ما که نمیتونیم مردم رو با سریال و فیلم داخلی سمت تلوزیون بگیریم.
ولی ای کاش در مورد شبکه های دیگش مثل جم اس تی یا جم لایف و ... هم میگفتی که با برنامه های شاد و به روزش کلی طرفدار داره.از مستند های علمی به روز تا انواع مستندهای ورزشی و برنامه های آشپزی و کلی مبحث های جالب و رنگی که متاسفانه همین ها رو هم صدا و سیمای خودمون غافل هستش.شاید بگن نه ما پخش میکنیم این هارو ولی نه به کیفیت و نه به جذابیت برنامه های جم میرسه.
به نظر من زبان ترکی بهترین ربان دنیا است و خودتان نقش زبان را در توسعه .... می دانید
این مشکل از یک طرف به تلویزیون برمیگرده که نتونسته آنطور که باید در قامت یک رسانه ملی جذب مخاطب بکنه و همه هم قبول داریم که سریال ها و برنامه های تلویزیونی چند وقته جذابیت خودش رو از دست داده،ولی یک طرف مشکل ما مردم هستیم که به یک سریال تاریخی دستکاری شده مثل سلیمان علاقه نشون میدیم ولی از طرفی از شاهنامه غنی خودمون حتی یک خط هم نخوندیم و نمیدونیم چیه!(جالبه که طبق تاریخ این یارو سلیمان چند بار به مرزهای ایران ما حمله کرده و حریف نشده بعد مردم ما با آب و تاب سریال آبکی در مورد این مردک و زنانش رو نگاه میکنند البته من ندیدم و فقط از گفته های دیگران تو محافل فهمیدم همچین سریالی با همچین مضمونی پخش میشده.نکته دیگه هم اینکه ظاهرا خیانت های زناشویی و آدم کشی و آدم فروختن و خیانت و پیچوندن همدیگه برای ما ایرانیان خیلی جذاب شده چون محوریت اکثر این سریالها حول این موضوعات میچرخه.!!!
یک مرحله مهم از سریال دیدن مردم رو فراموش کردید و اون هم سریال های دانلودی از اینترنت است ، من که خودم به شخصه فقط سریالهای درجه یک دنیا رو از اینترنت دانلود می کنم و میبینم و مدت زیادی است که کنترل تلویزیون رو تو دستم نگرفتم .
خداییش این سریال هایه بی سرو ته ترکی چیه
هی میگین آبکی آبکی..از کجا می دونی آبکیه؟خوب حتما داری نگاه میکنی دیگه عزیزم...فقط بلدین بگین سریالاش بی سر وته ...خوب عزیزم اگه بی سر وته نگاه نکن...اسلحه که نزاشتن رو سرت بگن باید نگاه کنی..
سریال فقط سریال امریکایی
عالی
منم ۳تاباکس خریدم پسرم میگه اسمش دیجیتاله ولی هرچی میگردم شبکه جم روپیدانمیکنم
نه پس میشینیم صداسیمارو میبینیم!!!
دارما و گرك، مالكوم، اشنايي با مادر، سلطان محله كويين، ريبا از بهترين سريال هاي طنز امريكايي بودند كه فارسي وان نشون ميداد تا زمانيكه من ميديدم. خيلي قشنگ هستند.
شما که اینقدر دقیق و موشکافانه و از همه جنبه ها بررسی کردید خوب یه راهکارم بدید به صدا و سیمل شاید اونام یه عرضه ای نشون دادن و دو تا سریال ساختن تا ایران هم مثل ترکیه همه چیش رونق بگیره ولله ما کل نوروز امسال از رسانه ملی فقط پایتخت میدیدیم اونم برای ان امین بار ....
١. خیانت؛ ٢. عشقهای سهضلعی؛ ٣. خانوادههای ازهمپاشیده؛ ٤. دسیسهچینی؛ ٥. دروغ و فریب؛ ٦. قتل و تجاوز؛ ٧. انتقام؛ ٨.کینه و نفرت و.....
پاسخ ها
واقعا دیگه نوبرید با این مدل انتشار نظرات!
یه جوری میگن خیانت- عشقهای سهضلعی-خانوادههای ازهمپاشیده...
انگار مثلاموضوعات سریالا و فیلمای خودمون الان خیلی خوبه
زن دوم و صیغه -مرگ-فقر-بدبختی-دعوا - ظلم و ستم
حتی فیلمای کمدیشونم یکی میمیره از مراسم عزاداری سوژه کمدی در میارن
توی ایران قبل از فیلمای ترکی عشقای چند ضلعی باب شده بود و هیج ربطی به این سریالا نداره ایرانیا خودشون ختم روزگارن اونا فیلمه واقعی و پررنگ ترش توی ایران به صورت خرفه ای برای خیلیا عادی شده
من نگاه كردن به اين سريالا رو ترك كردم، تنها چيزي كه ازشون دستگيرم شد اين بود كه انگاربيشتر مردم تركيه ... هستن، چراكه باباهاشون خارج از رابطه ازدواج دنيا اومدن، با اينكه ادعا ...