جاده های کویری؛ جاده های جن زده
سیویک سالگی عینکی شد. از بس چشمش به جاده بود که سرابِ جاده یزد اتوبوسش را با خود نبَرد. هنوز هم بعد از بیستوشش سال، عینک مستطیلِ دور طلایی روی صورتش زیادی است که مدام از چشم برمیدارد: «چشمامونو گذاشتیم برای جاده. اکثر رانندهها عینکی آن.
هرچند عادت کردیم به شب بیداری اما خواب از آدم زورش بیشتره. فکر کنم برای همین هم تو بیشتر کشورای دنیا ١٥سال که پشت اتوبوس بشینی دیگه بازنشستت میکنن.» مسیر تهران تا یزد فقط ٥ اقامتگاه دارد. جادهای که رئیس پلیس راه استان یزد،۸۲ نقطه حادثهخیز را برایش مشخص کرده و گاهوبیگاه هم اسیر طوفان شن میشود.
طوفانی که امانِ مسافران جاده را گرفته: «چندینبار گرفتار طوفان شن شدیم. اونقدر طوفان وحشتناک بود که مجبور شدیم ساعتها کنار جاده بمونیم. جاده یزد، جاده خوبیه اما بیابانزدایی برای بیابان اطرافش انجام نشده و برای همین هم طوفان شن خطرهای زیادی رو برای مسافرها و جاده داره.» فواد اهل یزد است. مسیر تهران تا یزد با وجود اقامتگاههای بین جادهای کم و بیکیفیت برایش سختیهای زیادی ندارد اما طوفانهای شن خاطرات خوبی برایش نساختهاند: «این جادهها به توقفگاههایی نیاز داره که مردم بتونن وقت طوفان به اونجا پناه ببرن. هرچند مسیرهای اصلی چند سالی است که وضع خوبی دارن اما جادههای کناره همچنان مشکلات زیادی دارن». جادههای کنارهای که سهمشان حتی از علایم راه هم کم بوده: «هرچی میرفتیم نمیرسیدیم. از یزد به سمت اردکان تابلوی خاصی نبود که بفهمیم چقدر راه مونده. مسیر طولانی بود بدون اینکه اطراف جاده چیزی وجود داشته باشه. حتی میخواستیم برگردیم مسیرِ رفته رو اما ادامه دادیم. خیلی خستهکننده بود» سفر به اردکان برای مرضیه اینطور بود. جادهای خستهکننده، بیتوقفگاه و بدون علایمی که نشان از نزدیکشدن به مقصد داشته باشد و این درحالی است که جاده یزد به اردکان جاده کمترددی هم نیست. ٨٠٠ ماشین در طول روز.
جادههای بیهمراه
١٥ساله بود که برای نخستینبار کمکراننده شد. یک زمان جاده کاشان، دورهای جاده شاهرود و حالا جاده شیراز: «جیگرخونی داره رانندگی تو بعضی جادهها. حتی پارکینگ درستی هم ندارن. شب میای میبینی تریلی رو خط جاده پارک کرده تا بخوابه. اگه پارکینگ باشه میره تو پارکینگ. همین چند وقت قبل اول جاده کاشون تصادف شد. اتوبوس خورد به تریلی که مونده بود کنار جاده». برای سعیدی جاده قم به کاشان بعد از ساختن چند اقامتگاه وضع بهتری پیدا کرده. اما جاده میامی به شاهرود هنوز هم همان وضع را دارد. همان جادهای که محلیها میگویند طلسم شده. جن دارد جاده و برای همین هم این همه تصادف میشود در جاده میامی به شاهرود. میگویند میانههای راه حادثه در کمین است، برای همین همیشه خرده شیشه و تکههای ماشین اطراف جاده ریخته تکههایی جامانده از ماشینهایی که میخواستند به شاهرود برسند و تصادف به آنها امان نداد.
فاطمه چند ماه قبل در همین جاده تصادف سختی را پشتسر گذاشته و هنوز هم خواهرش در بستر است و یکی از بستگانش در کما: «محلیها میگن طلسم شده. از یکی از افرادی که تو همین جاده تصادف کرده بود شنیدم که میگفت از ماکو اومدن اما به اینجا که رسیدن تصادف کردن. اما قطعا اینطور نیست و اینها خرافاته». جاده تخت است و شانههای خوبی هم برای ماندن ندارد و درنهایت دید راننده با مشکل مواجه میشود. «کنار جاده هیچچیزی وجود نداره. بیابونه. نه استراحتگاهی نه اقامتگاهی.
برای همین هم به نیمههای راه که میرسن خواب امون آدمو میگیره و برای همین هم بیشتر تصادفات در ساعت ٣ تا ٥عصر اتفاق میفته و در شبها شاید به خاطر اینکه احتیاط رانندهها بیشتره، تصادف کمتر میشه». اغلب تصادفیهای این جاده به بیمارستان امام حسین شاهرود منتقل میشوند. فاطمه میگوید: «اورژانس تقریبا زود به محل حادثه رسید والا اتفاق بدتری میافتاد. در بیمارستان امام حسین هم امکانات تقریبا مناسب بود. شاید چون این بیمارستان کنار دانشکده علوم پزشکیه.» این زود رسیدنها اما برای همه اتفاق نمیافتد. در جادههای کمترددی که حتی پمپبنزین در آنها به سختی پیدا میشود. جادههایی که به خاطر تردد کم ماشین به جادههای بیهمراه معروفند و برای همین هم نه پمپ بنزین و نه محل اقامت مناسبی در آنها احداث میشود. «جاده طبس به مشهد هیچچیزی نداشت. وسط راه بنزین تموم کردیم. تمام اطراف سراب بود.
حداقل دو ساعت کنار جاده موندیم تا بالاخره ماشینی رد شد. یکی از ما همراه ماشین رفت تا بنزین بیاره. تمام مدتی که او رفت تا برگرده از شدت ترس نمیدونستیم باید چیکار کنیم. دستمون به جایی بند نبود. اصلا نمیدونستیم اون ماشین قابل اعتماد هست یا نه.» اینها را سارا از سفر چندسال قبلش در جاده طبس به یاد دارد.
«مسیر کویری از مرز باجگیران تا مشهد، بیرجند و بعد جاده طبس از اون جادههای سخته. تو طبس یک اقامتگاه تازه راه افتاده. زمستان تور نداریم چون امکانات نیست. زمستان فقط تور اسکی میاد درحالیکه میشه توریستهای زیادی رو جذب کرد اگر امکانات باشه. اقامتگاه نیست. در جاده قم چند اقامتگاه تازه باز شده که این اقامتگاهها کمک بزرگی هستند». جلیلی، تورگردانی است که سالهای بسیاری را در جادههای کویر و مرکز کشور گذرانده: «جادههای کویری باید حداقلهای جادهای رو برای تردد داشته باشن. از طبس تا آبادی بعدی چیزی نیست. حتی یک نفر هم رد نمیشه. شاید آسفالت این جادهها خوب باشه اما علایم بین راهی نه. علایم جادهای خیلی ضعیفه».
وظیفه احداث اقامتگاههای بین راهی با سازمان میراث فرهنگی است و این سازمان هم اغلب ساختوساز را به بخش خصوصی واگذار کرده و بخش خصوصی هم برای کسب درآمد راههای پررفتوآمد را انتخاب میکند. مسیرهای پرتردد و خوش آبوهوا و برای همین هم بسیاری از مسیرهای کویری و راههای کمتردد از داشتن اقامتگاه و امکانات رفاهی مثل سرویس بهداشتی و پمپبنزین محرومند. «فاصله بین شهرها زیاده. در مسیرهای اصلی چیزی نیست و باید به راههای کناره که به روستاها و آبادیها میرسه مسلط بود.
خیلی از اتوبوسها از مسیرهای فرعی نمیرن چون امنیتش کمتره اما درنهایت مجبوریم برای استفاده از سرویس بهداشتی به این آبادیها بریم» جلیلی در کنار اینها به کمبودهای برخی از روستاهای محل گذر اشاره میکند: «در خیلی از این روستاها بهخاطر سبک زندگیشون نانوایی یا سوپرمارکت وجود نداره. بسیاری از روستاییان این روستاها خودشون نون میپزن و نیازی به سوپرمارکت ندارن. یادم میاد در روستایی نتونستیم آب معدنی تهیه کنیم چون نداشتن و مجبور شدیم تا شهر بعدی تحمل کنیم.» هرچند کمبود در جادههای کم تردد زیاد است اما در جادههایی چون جادههای شمالی کار به جایی رسیده که اقامتگاههای زیادی بهصورت غیرمجاز ساخته شده و حتی تعدادی از آنها را خراب کردهاند. جلیلی میگوید: «حق دارند. ساخت یک مجتمع در جادهای کمتردد کار پرریسکی است.
احتمال ورشکستگی زیاد است و برای همین هم سرمایهگذاران به این سمت نمیآیند. باید سازمان میراث فرهنگی و وزارت راه خودشان کاری کنند». وزارت راه اما آنطور که خود میگوید تنها کاری که میتواند برای رفع خستگی انجام دهد، تعیین محل پارک است تا در جادههایی که امکان توقف وجود ندارد، راننده با دیدن علامت P کنار کشیده و بتواند استراحت کند. کارخانه، روابطعمومی این وزارتخانه میگوید: «برای احداث اقامتگاههای جادهای، وزارت راه مجوزها و تسهیلاتی میدهد که افراد بتوانند با سرعت استعلام گرفته و با توجه به قوانین و قواعد راه، مجتمع خود را بسازند. البته باید بدانیم که در آزادراهها چنین امکانی وجود ندارد. آزادراه مسیری است که از نقطهای شروع و به نقطهای ختم میشود. مسیرش خیلی طولانی نیست اما خروجی هم ندارد و اطرافش هم چیزی نباید وجود داشته باشد». محل پارکهایی که بهگفته پیمان پژمان، کارشناس ارشد بخش ایمنی باید هر دو ساعت یک بار در جادهها وجود داشته باشند.
میگن برو تا بمیری
بیستوهفت سالگیاش را در جاده جشن گرفت. پشت فرمان بنز اجارهای. در جاده شیراز به تهران. همانجا که امسال و در پنجاه و چهارسالگی هم ساکنش بود. جادهای که نه به کمر و پا و نه به دستهایش رحم کرده است «انسان آهن نیست که بتونه از ١٢شب تا ٨ صبح اونم برای بیستوهفتسال بیدار باشه. هرکس وقتی با این اتوبوسها میره و میاد چند روز میخوابه تو خونه که دردِ دستوپاهاش خوب بشه. ما اگه یک شب تو جاده نباشیم نمیتونیم زندگی کنیم. کارمون باید جزو کارهای سخت و زیانآور باشه. نه اینکه تو این سنوسال بشینیم پشت فرمون». گلشنی از کریم میگوید.
همکارش که عمل قلب باز کرده و بخاطر داشتن هشت سر عائله مجبور است که باز هم رانندگی کند. آن هم در جادههای بیابانی: «اگر سختی کار بدن بعد از ٢٠سال بازنشست میشیم. ما مسئولیتمون از یک دکتر جراح بیشتره. اون جونِ یک نفر زیر دستشه ما جونِ چهل نفر.رانندگی تو بعضی جادهها مثل اینه که میگن برو تا بمیری.» جادههای کویری که بهگفته مهرداد هاشمزاده، رئیس جامعه مهندسان معمار ایران به سختی میتوان آنها را از یکنواختی خارج کرد. جادههایی که حتی عناصر طبیعی مثل کوه و گردنه و درخت هم به کمکشان نیامده و حتی جامعه معماری هم برای رفع مشکل یکنواختی این جادهها ایده خاصی ندارد.
تعداد مجتمع خدمات رفاهی هم هرچند تا سال ٩٤ و به گفته بابک طالبی، مدیرکل دفتر سرمایهگذاری و نظارت بر بهرهبرداری سازمان راهداری و حملونقل جادهای به ٥٤٥ خواهد رسید، ٣٨٢ مجتمع رفاهی خدماتی هم در جادههای کشور درحال احداث است؛ اما این مجتمعها به درستی در سراسر کشور پخش نشدهاند. برای همین جادههای مرکزی و کویری همچنان محرومند و هنوز هم این جادهها تلفات نبود امکانات را میدهند. گلشنی نگرانِ بهرام است. همکار کریم باید هر چند کیلومتر توقف کند: «رفیق خودمونه. واریس داره. راننده کویره. ٦٤ساله. مگه میشه تموم این راههای طولانی شب و روز رو همینطور طی کنه. واریس نمیذاره. باید هر چند کیلومتر توقف کنه. اصلا باید بازنشسته شه. حالا فکر کنید با این حالش نه جادهها پارکینگ مناسب دارن و نه اقامتگاهِ درست و حسابی»
ارسال نظر