کمبود مدرسه در پردیس و بومهن
مدارس پردیس دو شیفته ومدارس بومهن سه شیفته می شود
مرتضی حیدری فرماندار پردیس هم از کمبود مدرسه در این منطقه انتـــــقاد میکند وی میگوید: در حال حاضر ۲۲۰ هزار نفر در شهر پردیس جدید ساکن هستند. براساس آخرین اطلاعاتی که به فرمانداری رسیده است به دلیل تراکم جمعیت، مدارس پردیس دو شیفته و مدارس بومهن سه شیفته خواهند شد.وی با اشاره به اینکه ۲۵ مدرسه دولتی و ۸ مدرسه غیرانتفاعی(در مجموع ۳۳ مدرسه) در این شهرک وجود دارد، میافزاید: ضروری است مسئولان آموزش و پرورش و وزارت مسکن و شهرسازی درباره این معضل چارهاندیشی کنند چرا که در غیر این صورت با بحرانهای متعددی مواجه خواهیم شد.حیدری ادامه داد: در صورتی که ۷۵ هزار واحد مسکن مهر را تحویل دهند جمعیت این شهر تا پایان سال به ۵۲۰ هزار نفر خواهد رسید.
کمی آن طرفتر از تهران از جاجرود که رد میشوید، تابلویی بزرگ شما را به سمت خانههای رنگارنگی هدایت میکند که نامش «شهر جدید پردیس» است؛ آپارتمانهای کوچک خوش رنگی که در دلش ساکنانی زندگی میکنند که با هزاران امید سرپناهی برای خود خریدند ولی اکنون با انبوهی از مشکلات دست به گریبانند.
از پیچ پردیس که بگذرید وارد محوطه بزرگی میشوید که تا چشم کار میکند بنگاههای معاملات ملکی وجود دارد که پشت ویترین هر کدامشان هم نوشته شده: «فاز... آماده تحویل». چند خانواده هم در داخل و کنار این بنگاه ها نشستهاند و در حال چانی زنی برای یافتن خانهای بیدردسرتر هستند. برخی دیــــــگر هم در حال دو دو تا چهارتا کردن برای یافتن یک جای مناسب هستند: «خانم تا اینجا با بدبختی آمدیم. مسیر اینجا تا تهران و محل کارم بسیار زیاد است. از طرف دیگر با این پولی که داریم در تهران که نمیتوانیم صاحب خانه شویم.» این را که میگوید املاکی وسط حرفهایش میپرد و میگوید: «خانم تا چند وقت دیگر اینجا مترو میآید. این منطقه آینده دارد.» بیخیال حرفهای خریدار و فروشنده میشویم و به داخل شهر جدید پردیس میرویم. بلوکهای چند طبقهای بزرگ کرم، نارنجی و آبی رنگی که چشم هر خریداری را در ابتدا کور میکند، آنها گول قیمت را میخورند و وقتی ساکن منطقه میشوند تازه میفهمند که این شهرک نه مدرسه به اندازه کافی دارد و نه امکانات بهداشتی اولیه.
به مرکز شهرک که میرسیم بلوکهای خالی از سکنه قرار دارد. بعضی ساختمانها کاملاً نیمه کاره رها شده و بعضی دیگر نیز ساخته شدهاند اما هنوز نمای آنها تکمیل نشده است و البته برخی از خانوادهها هم در داخلش ساکن شده اند.
در فاز سه و چهار تا چشم کار میکند بیابان میبینیم و خاک. ساختمانهایی که شیشه و پنجرههای آن شکسته شده نیز کنــــــــار این بلوک ها به چشم میخورد. دراین شهرک هیچ فضاسازی محیطی که یک جای خشک و بیابانی را مناسب زندگی آپارتمان نشینی و شهری کند انجام نشده است. بعد از گذشت این همه سال از سکونت افراد، اکثر قسمتهای شهرک خاکی است و تنها بخشهای کوچکی از آن بتازگی آسفالت شده است. از مدرسه، درمانگاه، بیمارستان، مراکز رفاهی و تجاری زیاد خبری نیست. این درحالی است که یکی از بزرگ ترین مشکلات مردم این شهرک ،نبود مدرسه است؛ موضوعی که مردم این منطقه هم به آن اشاره میکنند. خانم امینی، مادر یک کودک دبستانی به «ایران» میگوید: «هماکنون زمان ثبتنام دانشآموزان است اما مدیران مدارس بچه ما را ثبتنام نمیکنند، میگویند جا نداریم. در این منطقه مدرسه به اندازه کافی وجود ندارد. موقع ثبتنام هرسال استرس داریم نکند امسال بچه ما را ثبتنام نکنند. وقتی هم که ثبتنام میکنند هزاران قیمت جلوی روی ما میگذارند و ما هم ناچار هستیم که پرداخت کنیم. اگر مریض شویم باید کیلومترها راه بریم تا به درمانگاه برسیم. فضای سبزی برای بچهها وجود ندارد تا آنها عصرها بیرون بیایند و در پارک بازی کنند. اینجا انگار یک بیابان خشک است.»
بچه های ما امنیت ندارند
پردیسیها البته درست میگفتند. برای پیدا کردن یک مدرسه باید با ماشین، زمانی طولانی را طی کنیم وقتی به نزدیکی مدرسه میرسیم با انبوهی از جمعیت روبهرو میشویم که هر کدامشان با التماس از مدیر مدرسه میخواهند تا دانشآموزان را ثبتنام کنند. مدیر این مدرسه به خبرنگار «ما» میگوید: «امسال تعداد ثبتنامیهای ما بیشتر از سال قبل است. امسال بسیاری از دانشآموزان را خارج از نوبت ثبتنام کردیم. با حجم عظیمی از دانشآموزان مواجه شدیم که نمیدانیم برای آنها چگونه کلاس برگزار کنیم. کلاس درس برای این تعداد از دانشآموزان نداریم. شما باورتان میشود که ما کتابخانه، آزمایشگاه و حتی دفتر معلمان را کلاس درس کردیم. کسی هم پاسخگو نیست. آنها که این خانهها را ساختهاند فکری برای مدرسه نداشتند. مقطع ابتدایی بسیار حساس است. این بچهها چه گناهی دارند که باید به خاطر کمبود مدرسه دوشیفت شوند. ما به هر دری زدیم نتوانستیم با انبوه سازان برای ساخت مدرسه حرف بزنیم.» همین که مدیر مدرسه حرفش را قطع میکند مادر یکی از دانشآموزان میگوید: «خانم اینجا امنیت نیست. ما میترسیم دخترمان را شیفت عصر به مدرسه بفرستیم. اینجا پر از کارگر و خانههای نیمه ساخته است همین طوری خبرهایی میشنویم که تن و بدنمان میلرزد چطور میشود دختر ۸ ساله را در این بیابان رها کرد. مدرسه سرویس هم ندارد. الان هوا روشن است اما زمستان اینجا خیلی سرد و تاریک است. چراغ هم وجود ندارد. شبهای اینجا تاریکی مطلق است.»
مادر دیگری هم میگوید: «خانم مدیر تقصیری ندارد. دانشآموزان زیاد شدهاند اما یکی باید پاسخگوی ما باشد چطور این همه خانه ساختهاند اما مدرسهای برای ثبتنام وجود ندارد. وضعیت ثبتنام یک طرف اما هزینههای مدرسه دولتی هم زیاد است. همین الان ۱۲۰ هزار تومان بابت ثبتنام و ۸۰ هزار تومان هم بابت روند ثبتنام پرداخت کردم. این اصلاً منصفانه نیست که از یک خانواده کارگر ۲۰۰ هزارتومان برای ثبتنام بگیرند، تازه این دخترم دبستانی است برای دختر دبیرستانیام ۳۰۰ هزار تومان دادم.» از این دبستان دخترانه رد میشویم و در بیابانهای این شهرک به دنبال یک دبیرستان دخترانه میگردیم، به سختی توانستیم در فاز ۴ شهرک پردیس یک مدرسه دخترانه پیدا کنیم. اینجا هم مثل دبستان قبلی پر از دانشآموزانی است که همراه مادرانشان آمدهاند تا بلکه مدیر مدرسه با ثبتنامشان موافقت کند. مدیر میگوید: «در این شهرک فقط دو دبیرستان دخترانه وجود دارد امسال ظرفیت دانشآموزانم ۹۰۰ نفر است و نمیدانم چه فکری باید به حال آنها کرد. من حتی دفتر معاون و معلمان و نمازخانه را کلاس کردهام و بیرون از حیاط ،اتاقی برای معلمان درست کردم.
کسی هم پاسخگوی این خانوادهها نیست. هر روز هم به تعداد خانوادههای این منطقه اضافه میشود اما مدرسه ساخته نشده است. دانشآموزان ما سر کلاس ۴۰ نفر هستند، میز و صندلیها را تا لب تخته کلاس آورده ایم، دیگر کلاس جا ندارد سه نفر سر هر میز مینشینند بچهها هم کلافه میشوند. آنها به خاطر سوء مدیریت مسئولان به این وضع افتادهاند،چارهای هم نداریم که مدرسه را دوشیفته کنیم.همکاران هم با این وضعیت خسته میشوند.متأسفانه اگر هم دوشیفته کنیم خیلی از خانوادهها اجازه نمیدهند دخترانشان در شیفت عصر ثبتنام کنند، سال گذشته چند دانشآموز دختر به همین خاطر نتوانستند در مدرسه ثبتنام کنند.»وی معتقد است: «متأسفانه انبوه سازان مسکن مهر را ساختهاند اما برای امکانات اولیه خانوادهها فکری نکردهاند. هماکنون در مسکن مهر پردیس فقط ۲ دبیرستان دخترانه و ۴ دبیرستان پسرانه وجود دارد و یک فنی حرفهای که متعلق به پسران است. با این حجم از جمعیت که در این شهرک زندگی میکنند، این تعداد از مدارس پاسخگوی آنها نیست.»
چه کسی مسئول ساخت مدرسه است؟
دولت نهم و دهم در حالی ساخت ۱.۵ میلیون مسکن مهر را در کشور کلید زد که به گفته قائممقام وزیر راه و شهرسازی برای طرحهای مسکن مهر کشور نیاز به هزار و ۵۵۰ مدرسه است. این در حالی است که قانون شوراهای آموزش و پرورش بر ضرورت ساخت مدرسه و فضاهای آموزشی و پرورشی همزمان با اجرای طرحهای انبوهسازی تأکید کرده است اما حالا به گفته مسئولان آموزش و پرورش، انبوه سازان از اجرای این قانون سر باز زدهاند؛ موضوعی که سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران بر آن تأکید میکند و میگوید: «طبق قانون آموزش و پرورش، انبوهسازان ملزم هستند به ازای هر ۲۰۰ واحد مسکونی، یک مدرسه بسازند که بر اساس مشخصات و معیارهای سازمان نوسازی مدارس باشد. اما حالا این شهرکها بدون مدرسه تحویل شهرداری میشود . کسی هم واقعاً پاسخگو نیست ما حتی نمیتوانیم از خیرین کمک بگیریم چرا که خیرین در ساخت و ساز کمک میکنند اما در شهرکهای جدید زمین وجود دارد اما ساخت وسازی نمیشود.
اگر همین گونه پیش برود به نظر میرسد که آموزش و پرورش باید کانکسهایی را در این مناطق برای دانشآموزان در نظر بگیرد. »مسعود ثقفی میگوید: «ماده واحده الحاق چهار تبصره به ماده ۱۸ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در حالی در سال ۷۹ به تصویب نمایندگان مجلس رسید که آغاز انبوهسازی در کشور از یکسو و جمعیت ۱۴.۵ میلیونی دانشآموزان در آن سالها، باعث شد تا هشدارها برای کمبود مدرسه مورد توجه قرار گیرد. بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۸ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، «همه مجموعههای مسکونی با حداقل ۲۰۰ واحد مسکونی تحت هر عنوان از قبیل شهرک، شهر جدیدالساخت، کوی، برزن، سازمانی وغیر سازمانی مشمول این ماده قرار گرفتند.»
وی میگوید: «ما از برخی انبوه سازان شکایت کردهایم و حالا پرونده ۱۸ نفر از این افراد در محاکم قضایی در دست رسیدگی است و البته محکومیت بخشی از آنها گرفته شده که ما منتظر روند اجرایی و قانونی آن هستیم. هماکنون این مشکل در منطقه ۲۲ تهران نیز وجود دارد که ۴۲ هزار واحد مسکونی در حال ساخت است که هیچ فضای آموزشی برایش در نظر نگرفتهاند و این فاجعه است. در آن منطقه ظرف دو سال آینده با جمعیت ۲۵ هزار نفری دانشآموزی مواجه خواهیم شد که انبوه سازان باید یک محیط آموزشی به عنوان سرانه آموزشی برای ساکنان مسکونی آن در نظر بگیرند اما آنجا دیگر زمین برای مدرسه وجود ندارد.
متأسفانه برخی از انبوه سازان فضای آموزشی را تبدیل به برج کرده اند که این خلاف قانون است. شهرداری باید پیگیر این موضوع باشد که متأسفانه تاکنون سکوت کرده است.» البته این گفتههای سخنگوی آموزش و پرورش از سوی عضو هیأت مدیره انجمن انبوه سازان استان تهران رد میشود. ایرج رهبر درباره نبود مدرسه در شهرک جدید پردیس میگوید: «از ابتدا شهرک عمران شهر جدید پردیس مکلف بود که بخشی از هزینهها را برای ساخت مدرسه و درمانگاه پرداخت کند و پیمانکار هم بخش دیگری از هزینهها را، که مدرسه ساخته شود اما هماکنون این بودجه از سوی دولت پرداخت نمیشود. انبوه ساز هم میگوید ما مسکن مهر بدون هیچ سودی برای مردم میسازیم و بهتر است که مدرسه را وزارت آموزش و پرورش احداث کند.»
کمی آن طرفتر از تهران از جاجرود که رد میشوید، تابلویی بزرگ شما را به سمت خانههای رنگارنگی هدایت میکند که نامش «شهر جدید پردیس» است؛ آپارتمانهای کوچک خوش رنگی که در دلش ساکنانی زندگی میکنند که با هزاران امید سرپناهی برای خود خریدند ولی اکنون با انبوهی از مشکلات دست به گریبانند.
از پیچ پردیس که بگذرید وارد محوطه بزرگی میشوید که تا چشم کار میکند بنگاههای معاملات ملکی وجود دارد که پشت ویترین هر کدامشان هم نوشته شده: «فاز... آماده تحویل». چند خانواده هم در داخل و کنار این بنگاه ها نشستهاند و در حال چانی زنی برای یافتن خانهای بیدردسرتر هستند. برخی دیــــــگر هم در حال دو دو تا چهارتا کردن برای یافتن یک جای مناسب هستند: «خانم تا اینجا با بدبختی آمدیم. مسیر اینجا تا تهران و محل کارم بسیار زیاد است. از طرف دیگر با این پولی که داریم در تهران که نمیتوانیم صاحب خانه شویم.» این را که میگوید املاکی وسط حرفهایش میپرد و میگوید: «خانم تا چند وقت دیگر اینجا مترو میآید. این منطقه آینده دارد.» بیخیال حرفهای خریدار و فروشنده میشویم و به داخل شهر جدید پردیس میرویم. بلوکهای چند طبقهای بزرگ کرم، نارنجی و آبی رنگی که چشم هر خریداری را در ابتدا کور میکند، آنها گول قیمت را میخورند و وقتی ساکن منطقه میشوند تازه میفهمند که این شهرک نه مدرسه به اندازه کافی دارد و نه امکانات بهداشتی اولیه.
به مرکز شهرک که میرسیم بلوکهای خالی از سکنه قرار دارد. بعضی ساختمانها کاملاً نیمه کاره رها شده و بعضی دیگر نیز ساخته شدهاند اما هنوز نمای آنها تکمیل نشده است و البته برخی از خانوادهها هم در داخلش ساکن شده اند.
در فاز سه و چهار تا چشم کار میکند بیابان میبینیم و خاک. ساختمانهایی که شیشه و پنجرههای آن شکسته شده نیز کنــــــــار این بلوک ها به چشم میخورد. دراین شهرک هیچ فضاسازی محیطی که یک جای خشک و بیابانی را مناسب زندگی آپارتمان نشینی و شهری کند انجام نشده است. بعد از گذشت این همه سال از سکونت افراد، اکثر قسمتهای شهرک خاکی است و تنها بخشهای کوچکی از آن بتازگی آسفالت شده است. از مدرسه، درمانگاه، بیمارستان، مراکز رفاهی و تجاری زیاد خبری نیست. این درحالی است که یکی از بزرگ ترین مشکلات مردم این شهرک ،نبود مدرسه است؛ موضوعی که مردم این منطقه هم به آن اشاره میکنند. خانم امینی، مادر یک کودک دبستانی به «ایران» میگوید: «هماکنون زمان ثبتنام دانشآموزان است اما مدیران مدارس بچه ما را ثبتنام نمیکنند، میگویند جا نداریم. در این منطقه مدرسه به اندازه کافی وجود ندارد. موقع ثبتنام هرسال استرس داریم نکند امسال بچه ما را ثبتنام نکنند. وقتی هم که ثبتنام میکنند هزاران قیمت جلوی روی ما میگذارند و ما هم ناچار هستیم که پرداخت کنیم. اگر مریض شویم باید کیلومترها راه بریم تا به درمانگاه برسیم. فضای سبزی برای بچهها وجود ندارد تا آنها عصرها بیرون بیایند و در پارک بازی کنند. اینجا انگار یک بیابان خشک است.»
بچه های ما امنیت ندارند
پردیسیها البته درست میگفتند. برای پیدا کردن یک مدرسه باید با ماشین، زمانی طولانی را طی کنیم وقتی به نزدیکی مدرسه میرسیم با انبوهی از جمعیت روبهرو میشویم که هر کدامشان با التماس از مدیر مدرسه میخواهند تا دانشآموزان را ثبتنام کنند. مدیر این مدرسه به خبرنگار «ما» میگوید: «امسال تعداد ثبتنامیهای ما بیشتر از سال قبل است. امسال بسیاری از دانشآموزان را خارج از نوبت ثبتنام کردیم. با حجم عظیمی از دانشآموزان مواجه شدیم که نمیدانیم برای آنها چگونه کلاس برگزار کنیم. کلاس درس برای این تعداد از دانشآموزان نداریم. شما باورتان میشود که ما کتابخانه، آزمایشگاه و حتی دفتر معلمان را کلاس درس کردیم. کسی هم پاسخگو نیست. آنها که این خانهها را ساختهاند فکری برای مدرسه نداشتند. مقطع ابتدایی بسیار حساس است. این بچهها چه گناهی دارند که باید به خاطر کمبود مدرسه دوشیفت شوند. ما به هر دری زدیم نتوانستیم با انبوه سازان برای ساخت مدرسه حرف بزنیم.» همین که مدیر مدرسه حرفش را قطع میکند مادر یکی از دانشآموزان میگوید: «خانم اینجا امنیت نیست. ما میترسیم دخترمان را شیفت عصر به مدرسه بفرستیم. اینجا پر از کارگر و خانههای نیمه ساخته است همین طوری خبرهایی میشنویم که تن و بدنمان میلرزد چطور میشود دختر ۸ ساله را در این بیابان رها کرد. مدرسه سرویس هم ندارد. الان هوا روشن است اما زمستان اینجا خیلی سرد و تاریک است. چراغ هم وجود ندارد. شبهای اینجا تاریکی مطلق است.»
مادر دیگری هم میگوید: «خانم مدیر تقصیری ندارد. دانشآموزان زیاد شدهاند اما یکی باید پاسخگوی ما باشد چطور این همه خانه ساختهاند اما مدرسهای برای ثبتنام وجود ندارد. وضعیت ثبتنام یک طرف اما هزینههای مدرسه دولتی هم زیاد است. همین الان ۱۲۰ هزار تومان بابت ثبتنام و ۸۰ هزار تومان هم بابت روند ثبتنام پرداخت کردم. این اصلاً منصفانه نیست که از یک خانواده کارگر ۲۰۰ هزارتومان برای ثبتنام بگیرند، تازه این دخترم دبستانی است برای دختر دبیرستانیام ۳۰۰ هزار تومان دادم.» از این دبستان دخترانه رد میشویم و در بیابانهای این شهرک به دنبال یک دبیرستان دخترانه میگردیم، به سختی توانستیم در فاز ۴ شهرک پردیس یک مدرسه دخترانه پیدا کنیم. اینجا هم مثل دبستان قبلی پر از دانشآموزانی است که همراه مادرانشان آمدهاند تا بلکه مدیر مدرسه با ثبتنامشان موافقت کند. مدیر میگوید: «در این شهرک فقط دو دبیرستان دخترانه وجود دارد امسال ظرفیت دانشآموزانم ۹۰۰ نفر است و نمیدانم چه فکری باید به حال آنها کرد. من حتی دفتر معاون و معلمان و نمازخانه را کلاس کردهام و بیرون از حیاط ،اتاقی برای معلمان درست کردم.
کسی هم پاسخگوی این خانوادهها نیست. هر روز هم به تعداد خانوادههای این منطقه اضافه میشود اما مدرسه ساخته نشده است. دانشآموزان ما سر کلاس ۴۰ نفر هستند، میز و صندلیها را تا لب تخته کلاس آورده ایم، دیگر کلاس جا ندارد سه نفر سر هر میز مینشینند بچهها هم کلافه میشوند. آنها به خاطر سوء مدیریت مسئولان به این وضع افتادهاند،چارهای هم نداریم که مدرسه را دوشیفته کنیم.همکاران هم با این وضعیت خسته میشوند.متأسفانه اگر هم دوشیفته کنیم خیلی از خانوادهها اجازه نمیدهند دخترانشان در شیفت عصر ثبتنام کنند، سال گذشته چند دانشآموز دختر به همین خاطر نتوانستند در مدرسه ثبتنام کنند.»وی معتقد است: «متأسفانه انبوه سازان مسکن مهر را ساختهاند اما برای امکانات اولیه خانوادهها فکری نکردهاند. هماکنون در مسکن مهر پردیس فقط ۲ دبیرستان دخترانه و ۴ دبیرستان پسرانه وجود دارد و یک فنی حرفهای که متعلق به پسران است. با این حجم از جمعیت که در این شهرک زندگی میکنند، این تعداد از مدارس پاسخگوی آنها نیست.»
چه کسی مسئول ساخت مدرسه است؟
دولت نهم و دهم در حالی ساخت ۱.۵ میلیون مسکن مهر را در کشور کلید زد که به گفته قائممقام وزیر راه و شهرسازی برای طرحهای مسکن مهر کشور نیاز به هزار و ۵۵۰ مدرسه است. این در حالی است که قانون شوراهای آموزش و پرورش بر ضرورت ساخت مدرسه و فضاهای آموزشی و پرورشی همزمان با اجرای طرحهای انبوهسازی تأکید کرده است اما حالا به گفته مسئولان آموزش و پرورش، انبوه سازان از اجرای این قانون سر باز زدهاند؛ موضوعی که سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران بر آن تأکید میکند و میگوید: «طبق قانون آموزش و پرورش، انبوهسازان ملزم هستند به ازای هر ۲۰۰ واحد مسکونی، یک مدرسه بسازند که بر اساس مشخصات و معیارهای سازمان نوسازی مدارس باشد. اما حالا این شهرکها بدون مدرسه تحویل شهرداری میشود . کسی هم واقعاً پاسخگو نیست ما حتی نمیتوانیم از خیرین کمک بگیریم چرا که خیرین در ساخت و ساز کمک میکنند اما در شهرکهای جدید زمین وجود دارد اما ساخت وسازی نمیشود.
اگر همین گونه پیش برود به نظر میرسد که آموزش و پرورش باید کانکسهایی را در این مناطق برای دانشآموزان در نظر بگیرد. »مسعود ثقفی میگوید: «ماده واحده الحاق چهار تبصره به ماده ۱۸ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در حالی در سال ۷۹ به تصویب نمایندگان مجلس رسید که آغاز انبوهسازی در کشور از یکسو و جمعیت ۱۴.۵ میلیونی دانشآموزان در آن سالها، باعث شد تا هشدارها برای کمبود مدرسه مورد توجه قرار گیرد. بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۸ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، «همه مجموعههای مسکونی با حداقل ۲۰۰ واحد مسکونی تحت هر عنوان از قبیل شهرک، شهر جدیدالساخت، کوی، برزن، سازمانی وغیر سازمانی مشمول این ماده قرار گرفتند.»
وی میگوید: «ما از برخی انبوه سازان شکایت کردهایم و حالا پرونده ۱۸ نفر از این افراد در محاکم قضایی در دست رسیدگی است و البته محکومیت بخشی از آنها گرفته شده که ما منتظر روند اجرایی و قانونی آن هستیم. هماکنون این مشکل در منطقه ۲۲ تهران نیز وجود دارد که ۴۲ هزار واحد مسکونی در حال ساخت است که هیچ فضای آموزشی برایش در نظر نگرفتهاند و این فاجعه است. در آن منطقه ظرف دو سال آینده با جمعیت ۲۵ هزار نفری دانشآموزی مواجه خواهیم شد که انبوه سازان باید یک محیط آموزشی به عنوان سرانه آموزشی برای ساکنان مسکونی آن در نظر بگیرند اما آنجا دیگر زمین برای مدرسه وجود ندارد.
متأسفانه برخی از انبوه سازان فضای آموزشی را تبدیل به برج کرده اند که این خلاف قانون است. شهرداری باید پیگیر این موضوع باشد که متأسفانه تاکنون سکوت کرده است.» البته این گفتههای سخنگوی آموزش و پرورش از سوی عضو هیأت مدیره انجمن انبوه سازان استان تهران رد میشود. ایرج رهبر درباره نبود مدرسه در شهرک جدید پردیس میگوید: «از ابتدا شهرک عمران شهر جدید پردیس مکلف بود که بخشی از هزینهها را برای ساخت مدرسه و درمانگاه پرداخت کند و پیمانکار هم بخش دیگری از هزینهها را، که مدرسه ساخته شود اما هماکنون این بودجه از سوی دولت پرداخت نمیشود. انبوه ساز هم میگوید ما مسکن مهر بدون هیچ سودی برای مردم میسازیم و بهتر است که مدرسه را وزارت آموزش و پرورش احداث کند.»
پ
نظر کاربران
اقای روحانی فقط ماکلید تورادیدیم نه تدبیری دیدیم نه امیدی ... خدا پدر اولی را بیامرزه