نتیجه اعتراض یک زن به هوسرانی شوهرش
روزنامه خراسان؛ زندگی زنی را که با داشتن ۲فرزند درخواست طلاق از شوهرش را دارد،روایت کرده است.
روزنامه خراسان؛ زندگی زنی را که با داشتن ۲فرزند درخواست طلاق از شوهرش را دارد،روایت کرده است.
این روزنامه نوشته است:
زن ۲۱ ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی میز مشاور کلانتری گذاشت و در حالی که عنوان می کرد می خواهم از همسرم طلاق بگیرم و زندگی خوبی را برای فرزندانم مهیا کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: ۲ ساله بودم که مادرم پس از تحمل یک بیماری سخت از دنیا رفت ومدتی بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آن ها نگذشته بود که احساس می کردم نامادری ام مرا دوست ندارد.
کمی که بزرگ تر شدم کمبود محبت را با گوشت و پوستم لمس می کردم. مشکلات و درگیری های پدرم و همسرش به جایی رسید که مرا برای نگهداری به بستگانم سپردند و من در منازل عمه، عمو و خاله سرگردان شده بودم تا این که در ۱۴ سالگی با پسر عمه ام رابطه پنهانی برقرار کردم. حدود ۲ سال بعد وقتی عمه ام در جریان روابط ما قرار گرفت برای حفظ آبروی خانوادگی، ما را به عقد یکدیگر درآوردند.
این در حالی بود که پدرم با گرفتن ارثیه اش خانه ای برای من تهیه کرد و من هم با کار در بیرون از منزل امور زندگی را می گذراندم. اوایل زندگی احساس خوشبختی می کردم و از نظر مالی نیز مشکلی نداشتیم چرا که یک طبقه از منزل مسکونی مان را هم به اجاره داده بودیم این در حالی بود که «نصرت» به بیکاری و تنبلی عادت کرده بود و من مجبور بودم مخارج زندگی را تامین کنم.
فرزند اولم به دنیا آمده بود که فهمیدم «نصرت» با زنان دیگری روابط پنهانی دارد و همه اوقاتش را به تفریح با دوستانش می گذراند. وقتی در این رابطه به او اعتراض کردم گفت: اگر از روابط پنهانی متنفر هستی چرا خودت قبل از ازدواج با من رابطه داشتی؟ خواستم این رابطه را توجیه کنم، اما می دانستم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام.
درگیری های ما تا مرز طلاق پیش رفت، ولی وقتی فهمیدم فرزند دومم را باردار هستم سکوت کردم. این گونه بود که نصرت زن ۳۸ ساله ای را به عقد موقت خودش درآورد. آن زن همه مخارج نصرت را تامین می کرد و او دیگر من و فرزندانش را فراموش کرده بود. در این شرایط پدرم نیز از غصه من فوت کرد و بعد از آن نصرت همه روابط پنهانی خود را آشکار کرد.
دیگر تحمل دیدن این روزها را نداشتم که دست به خودکشی زدم اما خوشبختانه یکی از همسایگانم مرا به مرکز درمانی رساند و نجات یافتم. امروز تصمیم گرفته ام از او طلاق بگیرم .
این روزنامه نوشته است:
زن ۲۱ ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی میز مشاور کلانتری گذاشت و در حالی که عنوان می کرد می خواهم از همسرم طلاق بگیرم و زندگی خوبی را برای فرزندانم مهیا کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: ۲ ساله بودم که مادرم پس از تحمل یک بیماری سخت از دنیا رفت ومدتی بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آن ها نگذشته بود که احساس می کردم نامادری ام مرا دوست ندارد.
کمی که بزرگ تر شدم کمبود محبت را با گوشت و پوستم لمس می کردم. مشکلات و درگیری های پدرم و همسرش به جایی رسید که مرا برای نگهداری به بستگانم سپردند و من در منازل عمه، عمو و خاله سرگردان شده بودم تا این که در ۱۴ سالگی با پسر عمه ام رابطه پنهانی برقرار کردم. حدود ۲ سال بعد وقتی عمه ام در جریان روابط ما قرار گرفت برای حفظ آبروی خانوادگی، ما را به عقد یکدیگر درآوردند.
این در حالی بود که پدرم با گرفتن ارثیه اش خانه ای برای من تهیه کرد و من هم با کار در بیرون از منزل امور زندگی را می گذراندم. اوایل زندگی احساس خوشبختی می کردم و از نظر مالی نیز مشکلی نداشتیم چرا که یک طبقه از منزل مسکونی مان را هم به اجاره داده بودیم این در حالی بود که «نصرت» به بیکاری و تنبلی عادت کرده بود و من مجبور بودم مخارج زندگی را تامین کنم.
فرزند اولم به دنیا آمده بود که فهمیدم «نصرت» با زنان دیگری روابط پنهانی دارد و همه اوقاتش را به تفریح با دوستانش می گذراند. وقتی در این رابطه به او اعتراض کردم گفت: اگر از روابط پنهانی متنفر هستی چرا خودت قبل از ازدواج با من رابطه داشتی؟ خواستم این رابطه را توجیه کنم، اما می دانستم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام.
درگیری های ما تا مرز طلاق پیش رفت، ولی وقتی فهمیدم فرزند دومم را باردار هستم سکوت کردم. این گونه بود که نصرت زن ۳۸ ساله ای را به عقد موقت خودش درآورد. آن زن همه مخارج نصرت را تامین می کرد و او دیگر من و فرزندانش را فراموش کرده بود. در این شرایط پدرم نیز از غصه من فوت کرد و بعد از آن نصرت همه روابط پنهانی خود را آشکار کرد.
دیگر تحمل دیدن این روزها را نداشتم که دست به خودکشی زدم اما خوشبختانه یکی از همسایگانم مرا به مرکز درمانی رساند و نجات یافتم. امروز تصمیم گرفته ام از او طلاق بگیرم .
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خب که چی ؟!!
این مشکل خیلی از زنان جامعه ماست اما همشون مجبورند زبان در کام گیرند وفقط وفقط تحمل کنند
بعضی از مردها قدر خوشبختی رو نمیدونند این خانم هم خونه داره هم کار چه احتیاجی به یک مرد لاابالی داره بهتره جدابشه وجنک اعصاب خودش رو تموم کنه
در جامعه ما زنان بیشتر از مردان زجر میکشند.هیچ کاری هم برای این مشکلات نمیشه. مسولین هم .,,,, وقت این کارها رو ندارن.
واقعا که حالم از این ادمای بیخود عوضی بهم میخوره مگه اون زنه چی داره که این نداره ارزششو داره زنتو بیچاره کنی خانوادتو ازهم بپاچونی ...
این زنان هستند که با ارتباط برقرار کردن با مرد زن دار به نسل زن خیانت می کنند.
فرضا تمام مردها هوس باز و خائن،سرکار خانم حواست به خودت باشه و گول این مردان هوسباز رو نخور.
پاسخ ها
این که گفتن دلیل نمیشه که کار مردان رو ندید بگیریم و بازم گناه رو بندازیم گردن خانم ها مرد کثیفی که عادت کرده زن ها خرجش رو بدن بهر حال کثیفو حال بهم زنه و این خانم حق داره که ازش طلاق بگیره و زندگی رو بدون یه آدم بی خاصیت و بی مصرف بهتر از قبل ادامه بده
ولی در مورد خانم هایی که با مردان زن دار رابطه برقرار می کنن و حتی به عقد موقتشون در میان باید بگم بسیار پست و بیشرف هستند و بسیار منفور از نظر هر زنی من اگه خواهرم همچین کاری بکنه برای لحظه ای درنگ نمی کنم و به بدترین وضع و برای همیشه از خودم دورش می کنم این کار یک زن به هر دلیلی که باشه قابل پذیرش نیست
خانم شما پول و خونه داری.اون شوهر به دردت نمیخوره.فورا جدا شو و با آرامش بچه هاتو بزرگ کن
اگر درمجلس محترم قوانین بازدارنده برای مردان خیانتکار وضع شود این موارد کم خواهدشد
طلاق بگیر برو دنبال کارت زن حسابی این آقا نصرت برای شما شوهر نمی شود بچه هات بزرگ کن از زندگی لذت ببر .
اگر فکر میکنی شوهرت مرده سخت دراشتباهی شوهرت روی هرچی نامردرو سفیدکرده
منتظر معجزه بشه ...... همون زنای ... بدرد اون نامرد میخوره شکایت کن حقت را تا قرون
اخر از هلقوم اون نامرد بکش بیرون خودت متونی راحت بچه رابزرگ کنی توکلت بخدا باشه
به گذشته برنگرد همه اشتباهاتی داشتن شماهم یکی ....درضمن سنت کم بود سو استفاده شده ازت چون هنوز به رشد عقلی کامل نرسیده بودی طلاق بگیر زندگی کن ٔ...............
همه نظرات احساسي و يك طرفه هست بايد حرف شوهر اين خانوم رو هم شنيد
پاسخ ها
که چی مثلا دلیل بیاره که چرا داره خرجیشو از زن ها میگیره
نصرت بي ... است!!!!؟
عقد موقت زن دوم خلاف شرع نیست
پاسخ ها
متاسفم برای فکرت شماها نفرت انگیزین
مردی که در مجردی دلبال هرزگی بره در زمان تاهل تا زمان کمی میتواند سالم زندگی کند بعدش باز همون راه گذشته را میرود چون تنوع طلب شده قابل توجه خانواده هایی که میگن بعد ازدواج طرف درست میشه
اگر پدرش به این خانم توجه بیشتری میکرد اینطوری نمیشد
امان ازبیکسی
واقعا این مرد ارزش زندگی ندارد .حیف که پدر دو بچه باشد .این لعابالی بیرونش کن
حتما معتاد است .قول میدم
بر عکس این قضیه هم هست فراوان زن اگه بخواد هرزه باشه دنیا نمیتونه جلودارش باشه
پاسخ ها
متاسفم که در همچین موردی هم باز بجای محکوم کردن این مرد بی غیرت به دنبال راه فرار میگردین من خانمم و با شهامت می گم زن بد و مرد بد هر دو وجود دارن و هردو پست وبی وجدان هستن
حالا شما ببخشید که این بار صد درصد بدی و بی اخلاقی از مرده هست و نمیتونی به زنه ایراد بگیری برو دنبال موارد دیگه که بتونه از مردان دفاع ناحق کنی
شماها که کامنت میگذارید و در اکثر آنها دم از غیرت و مردانگی میزنید؟ تصور کنید این خانم هم خواهرمونه!! دیگه چرا بیکسی؟ خدا کس بی کسونه، بفرمایید تو میدون شماها که این همه ادعای مردی و مردانگی میکنید؟؟؟!!!