پویش مردمی ضد فساد
ماجرای افشای فیشهای حقوق نجومی گروهی از مدیران دولتی و منتسب به دولت پس از ایجاد جرقه اولیه در رسانهها، وارد مرحله جدیدی شده و به تمرین نظام برای استفاده از قدرت بسیج مردم برای «گفتمانسازی» در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی تبدیل شده است.
پویش مردمی ضدفساد
۱-پویشی که پیشتر گروهی از رسانههای حامی جریان فساد میکوشیدند با برچسب «سیاسی» و «حزبی» گام در جهت بیاعتباری آن بردارند اکنون در آستانه تبدیل شدن به نهضتی ملی و مردمی برای مبارزه با «فساد اداری» و «بیعدالتی» و «تبعیض» است. مدیریت افشاگریها در دست هیچ گروه و جناحی نیست و این خود مردم به معنای حقیقی کلمه هستند که مفسدان را بسان کمیتهای انقلابی، در شبکههای اجتماعی با انگشت اشاره به دستگاههای ناظر و مجری عدالت معرفی میکنند.
حضور مردم در صحنه با پرچم عدالتخواهی، پیش از این نیز در ماجرای افشای فساد مالی غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران، داستان پرفساد وزارت نفت و پرونده شهرام جزایری نیز تا حدی در سطح جامعه تحقق یافت اما جامعه به علت ناتوانی از ادامه نظارت بر روند قضایی ماجرا، از نقشآفرینی در فازهای بعدی پرونده باز ماند. جالب اینجاست که در همه بزنگاههایی که نظام به پشتوانه ملت در آستانه تصفیه طبقه مدیران مفسد، رشوهخوار و غارتگر بیتالمال با درفش عدالت به میدان وارد میشود، صداهایی از چپ و راست دلسوزانه یا مزورانه در حمایت از «آبروی جمهوری اسلامی ایران» بلند میشود و فریاد برمیآورد «مردم از حاکمیت دلسرد شدند!»
فرق امروز با دیروز در این است که تکتک اعضای جامعه از تریبونی مستقل برای اعلام نظر خود پیرامون اصل ماجرای پیگیری فساد سیاسی- اقتصادی و نظارت بر نحوه اجرای عدالت برخوردارند و این روندی است که هراس در دل مفسدان پنهانشده در تار و پود پرونده حقوقهای نجومی را چند برابر کرده است.
مردم فریاد برآوردهاند که از حرکت برای اجرای عدالت در جامعه نهتنها دلسرد نمیشوند بلکه این فساد و تبعیض و نابرابری است که جوانه امیدهای انقلابی را در دل آنها دفن کرده و از قد کشیدن بازداشته است. ملت بسان کاوه آهنگر پرچم عدالت را بر بازو بلند کرده و نهجالبلاغه برای دولتمردان میخوانند که «عدالت گشایش میآورد و کسی که عدالت بر وی گران آید تحمل ظلم و ستم بر او گرانبارتر خواهد بود».
انقلابیگری فناورانه
2- نشانههای بلوغ سیاسی به واسطه رشد ابزارهای ارتباطی و حرکت به سمت «نظارت آنلاین مردمی» در آستانه بروز و ظهور است و میتوان با تقویت این جریان حرکت به سمت افق بالنده «امت اسلامی» را پایهگذاری کرد.
شبکههای ارتباطی که پیش از این تنها برای گفتوگوهای آنلاین روزمره و پخش شایعات و فکاهی به کار گرفته میشد امروز جریانی جدید در تقویت پایههای نظام را به خود میبیند و گروههای مختلف مردمی با سلایق سیاسی متنوع را برای پیگیری و تحقق هدفی مهم و انقلابی در نظام جمهوری اسلامی ایران، متحد کرده است. این همان پیشبینیای است که کمی قبلتر بعد از سخنان جنجالی و غیرملی وزیر فرهنگ پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران، در پاسداشت نقش شبکه اجتماعی تلگرام بهعنوان ابزار قدرتگیری یک حزب، یادآور شده بودیم.
همان زمان که دستکم گمانه پایدار برخی استوار بر این بود که ابزارهای ارتباطی آنلاین چون ماهیت غربی دارند و به وسیله خوراک تهیهشده در اتاق عملیات روانی مشترک غربگرایان و برخی سرویسهای بیگانه تغذیه میشوند، برتری اقلیت بر اکثریت را دوامی تاریخی میبخشند. اما پرونده 3 محیطبان مظلوم شهید و مطالبهگری مردمی در شبکههای اجتماعی پیرامون تعیین تکلیف «قوانین شکار» و وضعیت حقوقی تسلیح و تجهیز محیطبانان همزمان با افشای فیشهای حقوقی نجومی مدیران بانکها و برخی مراکز دولتی، نشان داد مردم به توانمندی جدیدی برای جهتدهی به مطالبات اجتماعی و یادآوری اهداف سیاسی- اقتصادی و آرمانی انقلاب اسلامی دست یافتهاند.
قانون نجات قبیله!
جالب اینجاست که تاکنون هیچ تلاش و برنامهریزی دولتی برای استفاده از ابزارهای ارتباطی آنلاین برای تحقق هدف اعلامی دولت مبنی بر «ایجاد شفافیت اقتصادی»، صورت نگرفته بود و جامعه نوآورانه تصمیم گرفت تلگرام را به وسیلهای برای نظارت آنلاین بر حاکمیت تبدیل کند. البته قابل پیشبینی بود که دولت بلافاصله پس از بروز حرکتهای هدفمند اخیر مردمی در مسیر تحقق نشانهگذاریهای انقلابی با شورایعالی فضای مجازی به سرعت تفاهم و فعالیت رسانهای در شبکههای اجتماعی را منوط به اخذ مجوز از وزارتخانه علی جنتی کند.
موضوع مهمی که بنا بود پیش از برگزاری انتخابات سال گذشته و فرصتدهی به فعالیت تیمهای اطلاعات عملیات انگلیس و آمریکا در شبکههای اجتماعی برای تخریب چهرههای وطنپرست و ملیگرا، اجرایی شود اما اکنون پس از فشار مردم بر دولت برای قطع دست مفسدان از بیتالمال مسلمین احتمالا با چند فوریت در دستور کار قرار گرفته است. در هر حال از حرکت به سمت اجرای قانون و قانونگرایی حتی با هدف مقطعی نجات یک حزب از ورشکستگی سیاسی، باید استقبال کرد چرا که در درازمدت منافع آن نصیب همه ارکان جامعه و حاکمیت خواهد شد.
پسابرجام انقلابی
3- مطالعه جریانسازیهای مردمی در فضای مجازی در چند ماه اخیر نشان از آن دارد که برخلاف تبلیغات پسابرجامی برخی سیاسیون داخلی و دیپلماتها و دولتمردان آمریکایی، ملت ایران بهرغم سلایق سیاسی و حزبی متنوع و متکثر، به درستی ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی اعتماد قلبی دارند. مردم متوجه شدهاند که فاصله گرفتن برخی مسؤولان دولتی از آرمانهای انقلابی همچون «سادهزیستی»، «عدالت اجتماعی»، «نفی تجملگرایی»، «استقلالطلبی»، «استکبارستیزی» و «مردممداری»؛ نظام را در حرکت به سمت افق آرمانی، تضعیف کرده است.
همین «فهم عمیق» منجر به حرکت در مسیر اصلاح جامعه با فشار از پایین و تاکید بر گفتمان انقلاب شده است. گفتمانی که پرچمدارش هیچ حزب و قبیله سیاسی نیست و میتواند ایران را به دوران سالهای نه چندان دور پیش از پیروزی و سالهای ابتدایی پس از انقلاب بازگرداند. همان زمانی که مدیریت با «ملت» بود و دولت و دولتمردان با رای مردم انتخاب میشدند تا صرفا حرکت در جهت تحقق اهداف انقلاب، با سازماندهی و ساماندهی بهتری صورت گیرد. دورهای که رؤسای جمهور، به فکر ابداع گفتمانهای التقاطی نبودند و نهادهای انقلابی از کمیته انقلابی اسلامی تا کمیته امداد امام خمینی، از جهاد سازندگی تا بسیج ۲۰ میلیونی، همگی با رهبری، مشارکت و نظارت مردم تاسیس شده و فعالیت میکردند.
مردم میتوانند
سالها گذشت و بزرگترین موفقیت دشمن در تحقق هدف مهم تضعیف مردمگرایی انقلاب متبلور شد و امروز در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی، بوی خوش بازگشت به نظام موفق «امام- امت» به مشام میرسد.
امروز این فرصت برای جمهوری اسلامی ایران فراهم شده که گفتمان انقلابیها و انقلابیگری را از دریچه فناوری تقویت کند. یادآوری میکنیم که مردم، کمیته امداد آن شهر دوردست را به عذرخواهی و توزیع بستههای ضدفقر میان مستمندان با حفظ کرامت انسانی وادار کردند. برگزاری افطاری ساده و عمومی را بهعنوان خواسته اجتماعی مهم رهبر انقلاب با انتشار هزاران تصویر به سنت تبدیل کردند. سازمان محیط زیست را مجبور به بازنگری در حقوق محیطبانان کرده و پرونده «شکار ویژه» را دوباره بازگشایی کردند. بخشی از غارتگران بیتالمال را ناچار به استعفا کرده و فشار بر دولت برای اصلاح رویه خویشفرمایی بانکها و هیات مدیرههای سازمانهای دولتی در تعیین حقوق و پاداش را به حداکثر رساندند. مردم برای اجرای عدالت اجتماعی و شکست اشرافیگری در میدان حاضر شدهاند. آنها توانمندند و راه و رسم تحقق اهداف انقلاب اسلامی را بهتر از هر مدیر تکنوکرات از فرنگ بازگشته و غربزدهای آموختهاند... لطفا فرصت کمنظیر
پیش رو را قدر بدانید و در مسیر «نظارت آنلاین» و «عدالتخواهی مردم» سنگاندازی نکنید!
ارسال نظر